به گزارش گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، حسن عابدینی کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی به شرایط سیاسی حال حاضر کشور عربستان پرداخت.
متن این یادداشت به شرح ذیل است:
باسمه تعالی
نشست گروه ۲۰ که قرار است اول اذرماه سال اینده در عربستان برگزار شود ممکن است رویای شیرین پادشاهی محمد بن سلمان را به کابوسی تلخ بدل کند مگر انکه برای مدیریت بحرانهای خودساخته چاره اندیشی شود.
گروه ۲۰ شامل ۱۹ کشور آرژانتین، استرالیا، برزیل، کانادا، چین، فرانسه، آلمان، هند، اندونزی، ایتالیا، ژاپن، مکزیک، روسیه، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، کره جنوبی، ترکیه، بریتانیا، آمریکا و اتحادیه اروپا هستند.
اعضای گروه ۲۰ در مجموع ۸۵ درصد تولید ناخالص داخلی و دو سوم جمعیت دنیا را در بر میگیرند. این گروه دبیرخانه دائمی ندارد و هر ساله در ماه دسامبر یکی از اعضای گروه ۲۰ به صورت چرخشی ریاست آن را برعهده میگیرد.
نخستین نشست گروه ۲۰ در سال ۱۹۹۹ در شهر برلین آلمان برگزار شد. این نشست پس از بحران اقتصادی شرق آسیا برگزار شد و تاثیر قابل ملاحظهای بر اکثریت کشورهای جهان گذاشت.
عربستان سعودی که برعکس سایر اعضا فاقد اقتصاد متنوع و صرفا مبتنی بر فروش نفت است نه فقط بخاطر توان اقتصادی بلکه بیشتر بخاطر مولفههای سیاسی در زمره گروه ۲۰ گنجانده شده است.
طبق مصوبه نشست ماه گذشته سران گروه ۲۰ در اوزاکای ژاپن، ریاست پانزدهمین نشست که قرار است ۲۱ و ۲۲ نوامبر ۲۰۲۰ (اول و دوم اذرماه ۱۳۹۹) برگرار شود به عربستان سعودی واگذارشد. کشوری که ریاست را برعهده میگیرد، مسئول سازماندهی و برگزاری نشست بعدی رهبران خواهد بود و نشستهای متفرقه دیگری را نیز باید برگزار نماید.
عربستان به سبب بحرانهای فراسوی مرزی که درگیر ان است شبیه هیچ یک از دیگر اعضا نیست. این پاشنه اشیل محمد بن سلمان ولیعهد ماجرا جوی جوانی است که برای تصاحب تاج و تخت پادشاهی لحظه شماری میکند.
ولیعهد در نشست پارسال طعم تلخ تاثیر رسوایی ناشی از قتل جمال خاشقچی را زمانی چشید که شمار اندکی از سران شرکت کننده برای دست دادن به سمت او رفتند بگونهای که مدتی طولانی در گوشه جایگاه به تنهایی ایستاده بود.
عربستان برای عبور از این مرحله که کمتراز ۱۶ ماه فرصت دارد با دو چالش درون گروهی و البته چند بحران منطقهای مواجه است اگر حتی جنگ قدرت شاهزادگان درون دربار را هم مد نظر قرار ندهیم.
نخستین چالش درون گروهی، روابط تیره با ترکیه که عضو گروه ۲۰ است. تنش در روابط ریاض و آنکارا در پی قتل روزنامهنگار منتقد عربستانی در کنسولگری سعودی در استانبول بالا گرفت. ترکیه مقامهای رسمی عربستان را به دست داشتن هدفمند برای کشتن خاشقجی متهم کرد و ریاض هم با هشدار به گردشگران عربستانی برای سفر به ترکیه، انکارا را تحت فشاراقتصادی قرار داد.
دومین چالش هم تیرگی روابط عربستان با کانادا عضو دیگر گروه ۲۰ است که ریاض ۱۴ مرداد پارسال اعلام کرد به دلیل انتقادهای مکرر دولت اتاوا از وضعیت حقوق بشر در سعودی، ضمن اخراج سفیر کانادا تمامی روابط بازرگانی، معاملات و سرمایهگذاریهای کانادا در این کشور را نیز به حال تعلیق درمیآورد.
بحرانهای فرامرزی هم شامل حمایت از تروریسم تکفیری است. این رفتار سعودی از ان رو که با راهبرد غربیها در منطقه غرب اسیا همسو است چندان برای ایالات متحده حساسیت برانگیز نیست. مشارکت در سرکوب مردم بحرین با حمایت نظامی و اطلاعاتی از دولت منامه و تحمیل جنگی چهارساله بر ضد مردم یمن از دیگر باتلاقهایی است که دولت ریاض بایستی تا نیمه سال اینده چاره اندیشی کند. قطع ارتباط با قطر که از متحدین منطقهای سعودی هم بوده است از دیگرچالشهایی مزمن این پادشاهی است.
مردم مظلوم یمن مدتی است از مرحله صبر در برابر بزن در رویی سعودیها عبور کرده اند و با بهره گیری از موشک و پهباد به مقاومت فعال دست یافته اند. راهبردی که با ایجاد توازن قدرت در جنگ نامتقارن، ناکارامدی نقشه فرماندهان قرارگاه غربی، عربی و عبری از یکسو و قدرت زرادخانههای تسلیحاتی غرب و دلارهای نفتی ارتجاع عرب ا از دیگر سو به رخ جهانیان کشیده اند.
ارتش یمن هم اکنون با بهره گیری از پهپادهای صماد ۳ با استمرار پروازی ۱۷۰۰ کیلومتری قادر است با گذر از سامانه پدافندی پاتریوت، فرودگاهها و مکانهای راهبردی را در عمق خاک عربستان هدف قرار دهد. سران گروه ۲۰ بعید به نظر میرسد در چنین شرایطی برای دلخوشی بن سلمان، خطر فرود در فرودگاه یا نشستن در سالنی ناامن را به جان بخرند.
لغو نشست گروه ۲۰ بی تردید ضربه حیثیتی جبران ناپذیری به رژیم سعودی در نظام بین الملل خواهد بود که نخستین ثمره ان برخاستن شاهین پادشاهی از شانه محمد بن سلمان جویای نام است. بن سلمان در این زمان باقیمانده که شمارش معکوس ان شروع شده است چارهای جز پایین کشیدن شعله تنش با دوعضو گروه ۲۰، مدیریت تنش با همسایگان و پایان دادن به جنگ خونباریمن ندارد. گذر زمان محکی است برای اندازه گیری عقلانیت سیاسی رژیم سعودی پس از یک دوره ماجراجویی بی حاصل در چاره اندیشی بحرانهای خودساخته است.
حال اینکه اشک و آه جانسوز پدران و مادران سوگوار، خون به ناحق ریخته شده هزاران کودک و اوارگی میلیونها نفر درغرب اسیا که پیامد سیاستهای رژیم سعودی است چه زمانی و کدامین سرنوشت را برای ولیعهد رقم خواهد زد موضوعی است که گر چه در دست خداوند است، اما عبرت اموز خواهد بود.
انتهای پیام/