شرکتهای بزرگ فناوری هم اکنون یک مهره حیاتی و غیرقابل دورانداختن در تشکیلات امنیت ملی آمریکا به حساب میآیند. این فرایند یک نظارت بی سابقه و نابود کننده حریم خصوصی است.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، چه کسی فیس بوک را خلق کرده است؟ خیلیها فکر میکنند که خاستگاه اصلی این غول شبکههای اجتماعی به یک استارت آپ در دانشگاه هاروارد بازمی گردد که توانسته است به تقریبا بیشترین تعداد کاربر در جهان دست یابد (یعنی حدود ۲ میلیارد و ۳۸۰ میلیون نفر در چهارماهه اول سال ۲۰۱۹). این تعداد رقم حیرت انگیزی است که یک سوم کل جمعیت جهان را در برمی گیرد. آیا ما قرار است گزارش اصلی صفحه اول رسانهها با عنوان «خوره نابغه» را باور کنیم که معمولا برای توصیف خاستگاههای شرکتهای بزرگ فناوری و سیلیکون ولی مورد استفاده قرار میگیرند یا این داستان تکه گمشده دیگری هم دارد؟
بیشتربخوانید: راز شرکت نکردن زاکربرگ در مهمانی ترامپ چه بود؟
چند هفته پیش روز ۱۳ ژوئن ۲۰۱۹ امریکن اینتلیجنس مدیا نامهای را منتشر کرد که به طور دستی به یکی از اعضای «مجمع میهن پرستان گمنام» تحویل داده شده بود. آنها به سرعت توانستند بسیاری از اطلاعات مندرج در نامه که آن را «دوسیه زاکربرگ» مینامند تایید کنند. هر چند هنوز نمیتوانند بگویند که تمام مطالب این نامه حقیقت دارد، ولی «با اطمینان کامل میتوانند تایید کنند که منبع آنها واقعی است.» این نامه ادعاهای انفجاری زیادی را مطرح میکند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود. شما را تشویق میکنم که خودتان اصل نامه را مطالعه کنید. از جمله مطالب اصلی این نامه عبارتند از:
- مارک زاکربرگ فیس بوک را خلق نکرده بلکه تشکیلات اطلاعات نظامی او را به عنوان مرد جلو صحنه انتخاب کرده تا استفاده از این شبکه اجتماعی نظارتی را عمومی کند.
زاکربرگ در بچگی در یکی از برنامههای کنترل ذهن سیا شرکت داشته است.
- زاکربرگ مربیهای زیادی از مجموعه نظامی امنیتی را پشت سرخود دارد که او را کنترل میکنند و به او خط میدهند که دقیقا چه کند.
- زاکربرگ با هک کردن حساب کاربری ایمیل پسر مایکل مک کیبن مالک «لیدر تکنولوژیز» و مبدع اصلی شبکههای اجتماعی قابل اندازه گیری، کدهای مربوطه را به سرقت برده است. مایکل طرح اولیه خود را که در آن ابداع جدید خود را توضیح داده بود، برای پسرش مکس ایمیل کرده بود.
- زاکربرگ یا اصلا فاقد توانایی کدنویسی است یا توانایی اندکی در این کار دارد، در نتیجه این حرف که او کدهای ابتکاری و منحصر به فردی را برای فیس بوک نوشته دروغی شاخدار و پوچ است.
در ادامه فرازهایی از نامه مذکور را میخوانید:
- مارک در بچگی برای حضور در یک برنامه آموزشی سیا انتخاب شده بود، به این دلیل که یکی از اقوامش از جمله کسانی بود که در تهیه این برنامه نقش داشتند.
نمیخواهم برای کارهای مارک بهانه بیاورم، ولی انتخابهای او به دست خودش صورت نگرفته اند. بله او به یک جامعه ستیز شیطانی تبدیل شده که زمانی از اعماق قلبش باور داشته که اگر روزی تصمیم بگیرد میخواهد رئیس جمهور شود، تنها کاری که باید بکند این است که بگوید او این شغل را میخواهد و «فیس بوک» کاری میکند که او به این سمت انتخاب شود. مارک تا این حد شستشوی مغزی شده است؛ ارتباط او با واقعیت قطع شده است.
او از طریق شستشوی مغزی پا به این راه گذاشته است که در سالهای تحصیل در دبیرستان از طریق یکی از برنامههای دارپا موسوم به تی آی آی روی او انجام شده، برنامهای که به یک «پسربچه نابغه» به عنوان مرد جلو صحنه خود نیاز داشت. این نقشه مارک را به یک مدل جهانی از یک نابغه رایانهای جوان، با حال و بی تربیت تبدیل کرد که «برجهان حکومت میکند» و همه را به سمت یک خدای سایبری هوش مصنوعی رهنمون میشود. مارک بی آنکه خود بداند عروسکی بیش نیست...
مارک گرینزبرگ (زاکربرگ) حتی یک سطر برنامه نویسی کد منبع برای فیس بوک ننوشته است. اینها دروغها و تبلیغاتی است که دولت و مربیان نظامی او به خورد جامعه داده اند.
-همه میدانند که دوقلوهای وینکلووس (آرون و کامرون) در یک پرونده ۶۵ میلیون دلاری علیه مارک از طریق سازش پیروز شدند، به این دلیل که آنها میدانستند که متن مختصر «رابط هاروارد» آنها فقط یک کد الحاقی به کد منبع دزدیده شده اصلی است که پرفسور جیمز چندلر و آی بی ام به مارک داده بودند.
دوست قدیمی ام شون پارکر یکی از اعضای اولیه فیس بوک همه چیز را برای رسانهها اعتراف کرده و به خصوص از این حقیقت سخن گفته که هدف از ساخت فیس بوک این بوده که به عنوان یک ماده مخدر سایبری برای خلق و کنترل معتادان – معتادان دیجیتالی- عمل کند. آنطور که شون گفته "ما از همان اول میدانستیم که این رسانه به تمام کاربران زیان میرساند و میدانستیم که به همین دلیل است که ما هرگز نباید به دوستان یا فرزندانمان اجازه استفاده از این سیستمها را بدهیم؛ این سیستمها به شدت مضر هستند و نیت اصلی از ابداع آنها همین بوده. من و مارک به نمایندگان دارپا گفتیم که هدف فیس بوک از همان ابتدا این بوده. "
شون پارکر مدیر اجرایی پیشین فیس بوک پیشتر اعتراف کرده بود که فیس بوک از روان انسان بهره برداری میکند
شون پارکر مدیر اجرایی پیشین فیس بوک علنا تایید کرده بود که هنگام طراحی فیس بوک، بهره برداری از نقاط ضعف روان انسان یکی از اهداف تعیین شده بوده است. به خصوص او اشاره میکند که آنها فیس بوک را به گونهای ساخته اند که هر بار مقداری دوپامین در مغز کاربران آزاد کند تا بتواند آنها را به خود معتاد کند و همچنین احساس عدم امنیت و نیاز کاربران به تایید اجتماعی را به بازی بگیرد. او گفته:
«من نمیدانم که آیا واقعا پیامدهای چیزی را که میگویند درک میکنم یا نه، چون یک شبکه زمانی که تعداد کاربرانش به یک یا دو میلیارد افزایش پیدا میکند... این عواقب ناخواسته را به دنبال دارد که به معنای واقعی کلمه روابط شما را با جامعه و با یکدیگر دستخوش تغییر میکند... این شبکه احتمالا به طرقی عجیب و غریب در باروری و زاد و ولد نیز مداخله میکند. خدا میداند که فیس بوک دارد با مغز کودکانمان چه میکند.
هنگام ساخت این اپلیکیشنها که فیس بوک اولین آنها بود، تنها فکری که در سر سازندگان آنها میگذشت این بود که چگونه کاری کنیم که تا جای ممکن وقت شما و توجه آگاهانه شما را مصروف خودمان کنیم؛ و این یعنی ما باید به شکلی هر از گاهی مقدار کمی دوپامین را در بدن شما آزاد کنیم، مثل وقتی که یک نفر پای یک عکس یا پست یا هر چیز دیگری لایک میگذارد یا اظهار نظری مینویسد؛ و این روند شما را وامی دارد که در محتوای بیشتری مشارکت کنید و این به جای خود شما را وامی دارد که لایکها و اظهارنظرهای بیشتری را بگذارید.
این یک چرخه بازخورد تایید اجتماعی است، دقیقا از همان نوعی که یک هکر مثل خود من به کار میگیرم، چون شما در این کار از یک نقطه ضعف در درون روان انسان بهره برداری میکنید.
مبتکران، مخترعانی مثل خود من، مثل مارک زاکربرگ، مثل کوین سیستروم از اینستاگرام، مثل همه افراد این چنینی، آگاهانه این را درک میکنند؛ و ما به هر حال این کار را انجام دادیم.»
فیس بوک کاملا تصادفی برای خود صاحب یک تاریخ آفرینش شده است (چهارم فوریه ۲۰۰۴) یعنی همان روزی که پنتاگون پروژه لایف لاگ خود را متوقف کرد. لایف لاگ یک عملیات نظارتی بود که محصول فکر ابرشیطانی دارپا (آژانس پروژههای تحقیقات پیشرفته دفاعی) بود. فیس بوک ابزار نهایی این آژانس برای «خودنظارتی» است که از طریق آن یک شخص دادهها و حریم خصوصی خود را بی آنکه متوجه شود چه میکند، آگاهانه تسلیم میکند.
تاملات نهایی: چه کسی خالق فیس بوک است؟ اول باید پرسید چه کسی گوگل، یوتیوپ و بقیه سیلیکون، ولی را آفریده است؟
نکتهای که باقی میماند این است که آیا اطلاعات مندرج در این نامه یا «دوسیه زاکربرگ» تایید خواهد شد یا نه. در پاسخ به این معما که چه کسی فیس بوک را آفریده، ما حتما باید این نکته را به رسمیت بشناسیم که چه گوگل و آلفابت و چه یوتیوب یا فیس بوک، این غولهای فناوری در ابتدا از دل پروژهها و بودجههای نظامی بیرون آمده اند. مثل آمازون با قرارداد هنگفت ۶۰۰ میلیون دلاری اش با سیا، شرکتهای بزرگ فناوری با مجموعه نظامی امنیتی به مثابه یک جان در دو کالبد و گوش به فرمان آن هستند. شرکتهای بزرگ فناوری هم اکنون یک مهره حیاتی و غیرقابل دورانداختن در تشکیلات امنیت ملی آمریکا به حساب میآیند. این فرایند یک نظارت بی سابقه و نابود کننده حریم خصوصی است، اما در ازای آن شما حسابهای کاربری رایگان ایمیل و قابلیتهای ارسال شکلکها و ایموجیها را به دست میآورید و درست همانطور که خود مارک گفته این خیلی با حال است، اینطور نیست؟
نویسنده: ماکیا فریمن (Makia Freeman) سردبیر سایت آلترنیتیو مدیا
منبع: فارس
انتهای پیام/
از زمانی که مردم وقت گران بهای شان را در این سایت ها که هر چه میخواهند دورع به خوردشون میدهند .ارامش از دینا رخت بسته .ولی اشخاص باهوش خیلی زود به اثرات منفی این سایت ها پی برده اند و ازشون کوچ کرده اند و به ارامش رسیده اند .
شما ها چطور
بيل گيتس و بقيه هم همينن