نشانه کودک‌آزاری همیشه یک چشم کبود و بدن زخمی نیست. کودک‌آزاری همیشه در چهره دختر ۵ ساله‌ای که سرچهارراه دستفروشی می‌کند، نمود ندارد. کودک‌آزاری خیلی وقت‌ها جنبه روانی دارد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، پدر و مادری که برای کودکشان از بدو تولد یک صفحه اینستاگرامی جدا درست می‌کنند و از زبان او یادداشت می‌گذارند، مادری که برای برای پربار شدن صفحه اینستاگرامش هر روز لباس جدید به فرزندش می‌پوشاند و او را به آتلیه عکاسی می‌برد، پدری که هر روز دوربین دست می‌گیرد تا با تهیه ویدئویی از شیرین‌زبانی جدید فرزندش از مردم لایک بگیرد، والدین مهربانی نیستند؛ آن‌ها فقط یک کودک‌آزار هستند! همین.

بهره‌کشی از بچه‌های بامزه در اینستاگرام

نشانه کودک‌آزاری همیشه یک چشم کبود و بدن زخمی نیست. کودک‌آزاری همیشه در چهره دختر ۵ ساله‌ای که سرچهارراه دستفروشی می‌کند، نمود ندارد. کودک‌آزاری خیلی وقت‌ها جنبه روانی دارد. مثلا پدر و مادری که، چون فرزند بامزه و خوش سر و زبانی دارند، در فضای مجازی از او بیگاری می‌کشند تا آگهی بیشتری بگیرند و از راه بامزگی کودکشان پول در بیاورند، دارند کودک خود را آزار می‌دهند.

کودک‌آزاری روانی کمتر از انواع دیگر گزارش یا شناسایی می‌شود، اما بسیاری آن را شایع‌ترین نوع کودک‌آزاری می‌دانند. کودکی که از نظر روانی آزار می‌بیند رفتار‌هایی بروز می‌دهد که برای آن‌ها دلیل پزشکی یا دلیل موجهی پیدا نمی‌شود یا متناسب با سن او نیستند یا نشانه‌های عدم رشد کافی از جنبه‌های مختلف وجود دارد.

دکتر مرجان علی‌قارداشی (روانشناس) در این‌باره توضیح می‌دهد: «بر اساس منشور حقوق کودک، والدین مدافع حقوق کودکشان محسوب می‌شوند، اما لازم است که پدر و مادر‌ها بدانند چیزی به اسم مالکیت بر کودک وجود ندارد. از آنجایی که کودکان کار اینستاگرامی از نظر سنی زیر ۱۸ سال هستند، استفاده ابزاری والدین از آن‌ها برای درآمدزایی، نقض آشکار حقوق کودک است.»

این روان‌درمانگر معتقد است: «نکته مهم این است که این کار در واقع بهره‌کشی از کودکان برای جلب رضایت دیگران به منظور به دست آوردن یک منبع مالی است. به این موضوع توجه داشته باشید که کودکان فعال در اینستاگرام آنقدر کوچک هستند که نمی‌توانند تصمیم منطقی درباره درست یا غلط بودن کاری که انجام می‌دهند را داشته باشند. همین نکته کافی است که والدین متوجه شوند با این کار به صورت آشکار حقوق کودک خودشان را زیر پا می‌گذارند؛ چون برای کسب درآمد از فرزندشان استفاده می‌کنند و این موضوع را می‌توان در زیرشاخه کودک‌آزاری روانی قرار داد.»

او ادامه می‌دهد: «به زعم بنده کسانی که در کشور کار اجرایی می‌کنند باید قانونی را برای این والدین متخلف در نظر بگیرند؛ این انتظاری است که ما به عنوان یک متخصص روان از قانون‌گذار داریم.»

بهره‌کشی از بچه‌های بامزه در اینستاگرام

علی‌قارداشی درباره آسیب‌هایی که کودکان کار اینستاگرام را تهدید می‌کند، می‌گوید: «قبل از هر چیزی باید به والدین آموزش بدهیم که چرا این کار اشتباه است، چرا جرم است و چرا بچه‌ها با این اقدام ناآگاهانه آسیب می‌بینند. جواب این سوال ساده است. ما با انتشار تصاویر فرزندمان به طور عمومی، حریم خصوصی او را از بین می‌بریم. منِ بزرگسال وقتی عکسی از خودم در فضای مجازی منتشر می‌کنم در واقع خودم تصمیم گرفته‌ام که حریم خصوصی‌ام را بشکنم، اما یک بچه ۴ یا ۵ ساله نمی‌تواند در این‌باره تصمیم‌گیری کند. موضوع دیگر اینکه ما انتشار تصاویر و ویدئو از فرزندمان، او را تبدیل به وسیله‌ای برای نمایش دادن می‌کنیم. خودمان فرزندمان را بزک و دوزک می‌کنیم، لباس‌های عجیب می‌پوشانیم و با زبان بی‌زبانی به او می‌گوییم تو یک شیء هستی و وظیفه داری زیبا باشی! متاسفانه حتی دیده شده است که این خانواده‌های ناآگاه لباس‌های فرزندشان را قیمت‌گذاری می‌کنند و به دنبال‌کنندگان صفحه‌شان می‌فروشند. یعنی کودک در اینجا با چیز‌های بی‌ارزش، ارزش پیدا کرده است. کودک یاد می‌گیرد که چیز‌های کم‌محتوا و کم‌ارزش دنیا را ارزشمند ببیند. فکر می‌کند که مثلا با تاج و کفش تولدش موجود ارزشمندی شده است و از طرفی انتظار دارد که همه‌جا با او این‌طور رفتار کنند.»

او با بیان اینکه این والدین با عنوان «بلاگر» در فضای مجازی فعالیت می‌کنند، می‌گوید: «من با مفهوم بلاگر برای این افراد مشکل دارم. بلاگر به شخصی اطلاق می‌شود که در فضای مجازی تولید محتوا می‌کند. نمی‌شود شما یک دوربین دستتان بگیرید و شروع کنید به فیلم‌گرفتن از فرزندتان صرفا به این دلیل که شیرین‌زبان است و اسم خودتان را هم بلاگر بگذارید، بعد فکر کنید موجود ارزشمند و خاصی هستید. سلبریتی که ۵۰۰ آلبوم داشته، صاحب‌سبک و صاحب‌نظر است و آنقدر محبوب است که عده‌ای دوست دارند کفش این آدم را بخرند یا نویسنده مشهوری که مردم دوست دارند خودکارش را داشته باشند، فرق دارد با به فروش‌گذاشتن لباس یک بچه که صرفا شیرین‌زبان است و هیچ هنری ندارد.»

این روانشناس اضافه می‌کند: «والدین ناآگاه با این کار یک شخصیت نمایشی از فرزندشان ایجاد می‌کنند. شخصیت‌های نمایشی برای دیده‌شدن هر کاری می‌کنند و ما با این دوربین در دست داشتن‌ها داریم به فرزندمان یاد می‌دهیم که باید همیشه از مردم لایک بگیرد. این در حالی است که منبع تشویق انسان باید درونی باشد و نباید کودک را به منبع تشویق بیرونی سوق دهیم. بچه‌هایی که با این تفکر رشد می‌کنند، فکر می‌کنند که همیشه خیلی راحت می‌توانند پول در بیاورند. در حالی که کودک نمی‌داند الان فقط به خاطر کم‌سن بودنش پول در می‌آورد و وقتی بزرگ شود مثل همه آدم‌های معمولی باید کار کند تا دستمزد بگیرد.»

او اضافه می‌کند: «از دیگر پیامد‌های این رفتار ناآگاهانه ایجاد احساس رقابت در کودک با دیگران است. چند وقت پیش ویدئویی دیدم که یکی از این کودکان در ویدئویی به کودک دیگری درس می‌داد که فلان کار را انجام دهد و فلان کار را انجام ندهد و کاملا مشخص بود که این کودک بازیگر نقشی است که والدینش به او داده‌اند. بعضی از این بچه‌ها حرف‌هایی می‌زنند که از جنس حرف‌های بچه‌ها نیست. این کودکان محصول تفکر والدین ناآگاه هستند. متاسفانه والدین ما فکر می‌کنند که بچه‌ها جزء مایملکشان محسوب می‌شوند. پیش از فراگیری فضای مجازی نیز برخی والدین در میهمانی‌ها این بلا را سر فرزندشان می‌آوردند؛ طوری که بچه را تحت فشار قرار می‌دادند برای اینکه به دیگران بگویند ببینید این شی‌ء‌ای که من بزرگ کرده‌ام، چقدر خوب پیانو می‌زند یا چقدر آواز زیبایی دارد! حالا فضای مجازی باعث اگزجره شدن این موضوع شده است.»

علی‌قارداشی در همین‌باره اضافه می‌کند: «ما هنوز این را یاد نگرفته‌ایم که بچه‌های ما موجوداتی مجزا هستند و قرار نیست زیر سلطه ما باشند. بعضی از این بچه‌های اینستاگرامی اتفاقی سلبریتی می‌شوند، اما نه با برنامه قبلی. مثلا مادری اتفاقی ویدئویی از شیرین‌زبانی فرزندش را به اشتراک می‌گذارد و یک دفعه با استقبال و پیشنهاد تبلیغات مواجه می‌شود و کم‌کم یاد می‌گیرد از این راه پول دربیاورد. باید به والدین آموزش داد که بچه‌هایشان با این اقدام ناآگاهانه چه آسیب‌های شخصیتی می‌بینند.»

این روانشناس در بخش دیگری از سخنانش تاکید می‌کند: «والدین، دنیای بچگی را به بچه‌هایشان برگردانند و کاش بیدار شوند و بفهمند که بچه‌ها وسیله‌ای برای رفع نیازهایشان نیستند. این موضوع باید هرچه سریع‌تر متوقف شود. در همه دنیا این سوءاستفاده‌ها از کودکان جریمه‌های سنگین دارد. حتی اگر بگویند که بچه‌هایشان وارد قرارداد کاری می‌شوند و این برای آینده‌شان خوب است هم منطقی نیست، چون کودکان قدرت تشخیص ندارند. متاسفانه والدین ما تا زمانی که بدانند می‌توانند از کودکشان پول در بیاورند از آن‌ها پول در می‌آورند! کاش شرکت‌های تجاری پیشنهاد مالی و تبلیغ به کودکان را تحریم کنند که والدین، بچه‌هایشان را رها کنند و دست از سرشان بردارند. کودک‌آزاری فقط به این نیست که فرزندتان را برای کار به خیابان‌ها بفرستید؛ این کار هم یک آزار روانی است؛ تنها فرقش در این است که یک بچه‌ای در جنوب تهران به دنیا می‌آید و می‌شود دستفروش و یکی دیگر در شمال تهران به دنیا می‌آید و با شیرین زبانی می‌شود اینفلوئنسر اینستاگرامی!»

دکتر سمیرا وکیل‌ها جامعه‌شناس نیز در این‌باره معتقد است: «در روزگاری که باور‌های سنتی، حاکمیت مقتدرانه‌تری در زندگی‌ها داشت، مادرها، فرزندان زیباروی خودشان را از ترس خرافه‌ها هم پنهان می‌کردند تا مبادا کودکشان به اصطلاح دچار چشم‌زخم شود، اما امروز در دنیای نمایش قدرت و داشته‌های شخصی به سر می‌بریم که خط مشی زندگی افراد را تعیین می‌کند.»

او می‌گوید: «این موضوع از چند بعد قابل بررسی است که یکی تلاش زنان برای تحول جایگاه اقتصادی در خانواده است؛ به طوری که از هر دستاویز راحتی برای تامین محتوای زندگی و آینده بهره می‌گیرند. مدت‌هاست در حوزه مددکاری و علوم اجتماعی بحث توانمندسازی زنان مطرح شده و راهکار‌هایی هم توصیه شده است. خوب است مادران عزیز به جای مغتنم شمردن دوران کودکی زودگذر فرزندانشان به یادگیری هنر و ایجاد کارآفرینی همت داشته باشند و آینده بلندمدت فرزندانشان را با حفظ حریم شخصی آن‌ها تامین کنند.»

این جامعه‌شناس در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: «شکل‌گیری حقوق شهروندی از احترام به حقوق خانواده آغاز می‌شود. وقتی والدین حقی به نام حریم شخصی فرزند را رعایت نمی‌کنند، قطعا آن کودک در آینده باوری به حقوق شهروندی نخواهد داشت و در چنین شرایطی انتظار داشتن جامعه دموکرات دور از ذهن خواهد بود.»

منبع:ایسنا
انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.