به گزارش خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از اردبیل؛ این اصل در طول سالهای مختلف و متمادی به خوبی به اثبات رسیده است که همیشه لازمه ایجاد یک کسب و کار جدید، پول زیاد یا آشنایی با سرمایهگذاران مطرح و یا وجود حمایت کلان از سوی دستگاههای ذیربط و بیربط نبوده، گاهی یک ایده ناب یا حتی یک اراده آهنین، راه را بسیار بیشتر و بهتر از یک جیب پر از پول به سمت موفقیت هموار می سازد.
بانو سکینه بشارتی یکی از جوانان قدیم و پیشکسوتان عرصه تولید پوشاک سنتی و محلی حالحاضر در استان اردبیل میباشد که به خوبی این اراده آهنین را به نمایش گذاشته و در طول فعالیت و سابقه کاری خود هرگز منتظر جیب پر از پول نبوده است.
در ادامه این مطلب گفتگویی صمیمی با این تولیدکننده و کارآفرین نمونه استان را ملاحظه میکنید.
از ۲۰ سالگی کار خیاطی را آغاز کردم طوری که تنها خود در منزل کارهای انگشت شمار و سفارشات محدودی را قبول میکردم. در آن زمان یک چرخ خیاطی سنتی و قدیمی داشتم که با همان کار را پیش برده و سفارشات را تحویل مشتری میدادم.
در واقع تا حدودی با هنر خیاطی آشنایی داشتم اما به صورت حرفهای در هیچ یک از دورههای علمی، کاربردی و دانشگاهی این رشته شرکت نکرده بودم اما برحسب هنری که برگرفته از علاقه شدید من به این هنر دستی بود میتوانستم مدلهای موجود در بازار یا پوشاک مشاهده شده بر تن سایر افراد را به خوبی الگوبرداری، طراحی و دوخت کنم و همین موضوع شاید اصلیترین چیزی بود که در ذهن و قلب من برای تداوم و رونق این کار جرقه زد.
بعد از جدی شدن کار تصمیم به گذراندن مراحل و درجاتی از آموزش هنر خیاطی گرفتم و سپس برای مدتی شخصیدوزی میکردم؛ در واقع به تنهایی سفارشات را تحویل، برش و دوخت کرده و تحویل میدادم که این کار برای امرار معاش پاسخگو نبود و احساس میکردم هنری که در وجود من نهفته با این کار رفته رفته سرکوب خواهد شد، به همین دلیل به فکر رونق کار افتادم و در کنار این تصمیم ایدههایی هم برای طراحی و راهاندازی تولیدی و کارگاه بزرگتر داشتم.
در آن سالها سفارشاتی که قبول میکردم به جهت ضیق وقت و خستگی شدید ناشی از کار زیاد بسیار اندک بود و همین موضوع کار من را محدود کرده بود، پس از گذراندن کامل دوره هنر دستی خیاطی ابتدا یک چرخ خیاطی صنعتی خریدم و کار را به صورت جدی آغاز کردم اما کم کم احساس کردم همین مقدار نیرو برای ایدههای من کافی نیست به همین دلیل از دو نفر از بانوان استان تقاضای همکاری کردم.
بعد از همکاری ما با هم کم کم رونق در کار را به خوبی میتوانستیم ببینیم و رفته رفته انبوه کار را داشتیم و من که پس از ۵ سال شخصیدوزی با دو نفر از بانوان عزیز همکار شده بود، انگیزه بیشتری برای تحقق ایدهها و تفکرات در ذهن به دست آورده بودم و همین موضوع پشتکار مرا دو چندان میکرد.
چند سالی گذشت با این که تمام کارهای برش، پخش،توزیع و گاها دوخت هم بر عهده شخص من بود نمیتوانستم رونق آنچنانی که مدنظر داشتم را شاهد باشیم به همین دلیل باز هم احساس کردم نیاز به نیروهای کاری بیشتری دارم و از چند نفر هم دعوت به همکاری و چرخ خیاطی اضافی برای کارگاه خود خریداری کردم و به صورت عمده و انبوه شروع به پخش تولیدات خود کردیم.
رفته رفته با مطرح شدن در بین تولیدکنندگان داخل توانستیم با شرکت در نمایشگاههای مختلف حجاب در شهرهای مختلف بیشتر از قبل شناخته شده باشیم، که خوشبختانه در آن زمان مردم وقتی از غرفهها بازدید میکردند استقبال خوبی داشتند و بسیاری از همان افراد هماکنون مشتری دائمی ما هستند.
نه از تمامی شهرها اما از شهرهایی همچون اصفهان، شیراز، شمال و سایر شهرهای همسایه مشتری دائمی و همیشگی داریم که به صورت عمده تولیدات خود را به این افراد ارائه میدهیم.
حدود ۲۵ سال گذشته ما توانستیم با همکاری یکدیگر کارگاه را توسعه دهیم چرا که کار ما در منزل محدود میشد و یک سری خانمها مقدور نبودند به کارگاه بیایند و ما به همین جهت توانستیم یک کارگاه بزرگتری را راهاندازی کنیم که بانوان عزیز در کنار کار آرامش خاطر و آسایش لازم را داشته باشند.
اما لازم به ذکر است که تمامی نیروهای کاری ما که به صورت مستقیم با ما همکاری میکنند در کارگاه حضور نمییابند چند نفر از همکاران عزیز در شهر بیلهسوار و چند نفر در مرکز استان در منازل شخصی خود مشغول به فعالیت و همکاری با ما هستند.
ما امروز خوشحال هستیم به این جهت که توانستیم سبب و بانی خیری باشیم تا عزیزان در شهرهای کوچک و بزرگ استان برای خود کارگاهی کوچک راهاندازی کرده و در رونق اقتصاد خانوادهها نقشی مهم و اساسی داشته باشند.
۱۵ نفر به صورت مستقیم و ۲۰ نفر به صورت غیرمستقیم به طوری که وقتی ما به یک عزیزی در یکی از شهرها همکار هستیم همین بانوی عزیز برای خود کارگاه کوچکی راهاندازی و برای چند نفر دیگر اشتغال ایجاد کرده است که این موضوع برای ما مایه فخر و خرسندی است.
اگر امروز ما در این نقطه ایستادهایم در واقع این نظر لطف خداوند بوده و دعای کسانی که وارد این چرخه اشتغال شدند چرا که ما در هسته کار با هم همانند خواهر هستیم و با محبت زیاد کارمان را انجام میدهیم و یک نکته که بسیار در کار همه ما اهمیت داشته و حائز توجه است آغاز کار روزانه عزیزان با ذکر بسم الله بوده و ما همه معتقدیم اگر لطف خدا نبود به اینجا نمیرسیدیم.
تومان کؤینک لباس سنتی اردبیل است و تولیدات ما صرف محدود به این نوع پوشش نمیشود و طراحی ما که به صورت ایده نو انجام میشود در واقع تلفیقی از لباسهای سنتی فرهنگها و اعتقادات مختلف قومهای کشور با هم بوده و همین موضوع به نظر من دلیل اصلی رغبت مردم برای خرید این نوع پوشاک میباشد.
کار شخص من در واقع طراحی لباس است و به عقیده من برای اینکه بتوان فردی خلاق و موفق بود، باید دو برنامه مهم را عملی کرد، در درجه اول باید خیاطی و الگو بلد باشیم تا بتوانیم حرف اول را در طراحی بزنیم.
اگر یک طراح دکور، نجاری بلد نباشد، آیا میتواند یک فرد موفق در شغل خود باشد؟ همینطور تا طراحی لباس، الگو کشیدن و خیاطی بلد نباشد، نمیتواند طراح خوبی باشد، در واقع فرد ابتدا باید دوخت یاد بگیرد، بعد طراحی لباس را انجام دهد.
و من معتقدم یک طراح باید برای خود ایدههای خاصی داشته باشد و محدود به طرح یا ایده یک عده خاصی نباشد چون این موضوع هم رونقی در پی نخواهد داشت و هم کار انجام شده و فعل انجام پذیرفته را بیارزش و کمارزش جلوه میدهد.
قیمت پارچه، کارمزد، مالیات، اجارهبهای تولیدی و ... همه اینها در قیمتگذاری یک پوشاک کامل شده بعد از تولید دخیل بوده اما همه تولیدات ما با پارچههای مرغوب با قیمتی بسیار مناسب به بازار عرضه میشود و جای هیچ نگرانی از بابت تقلب یا هرگونه اقدام نامتعارف وجود ندارد.
هدف اصلی ما در فعالیت در این عرصه جلوگیری از رکود این کار است و تمامی تلاش خود را برای این موضوع انجام میدهیم اما مشکل اصلی کنونی تولیدکنندگان داخل که تنها مختص ما نیست نبود حمایت از سوی مسئولان، قیمت بالای مواد اولیه با این اوضاع تورم و مشکل نقدینگی است که به عقیده من اگر تنها یکی از این محور مشکلات نیز برطرف شود یقینا نتیجه بسیار مثبتی را در عرصه تولید پوشاک شاهد خواهیم بود.
به عنوان مثال چند باری برای خود ما پیش آمده که حتی مسئول کشوری به استان سفر کرده و طی بازدیدی که از تولیدی ما داشته وعده حمایت کلان داده اما همه اینها در حد یک حرف باقی مانده و هرگز جامعه عمل بهشان پوشانده نشده است. یا چند موردی من به شخصه برای دریافت تسهیلات با هدف رونق تولید و اشتغال و کارآفرینی به استانداری اردبیل مراجعه کردم اما هیچ حاصلی نداشته است.
خوشبختانه استقبال بسیار زیاد است اما از آنجایی که توان خرید در بین مردم کم است به همین جهت مسافران بیشتر خوششان میآید از این پوششها نسبت به مردم خود استان، چرا که با این اوضاع اقتصادی شاید کمتر کسی باشد که به دنبال مدپروری بوده و بخواهد برای داشتن حتی تکهای از این پوشام هزینهای صرف کند.
بله ما طی سفری که از سوی میراث فرهنگی کشور به مسکو داشتیم برای نمایشگاه زنان سرزمین من در آنجا وقتی مردم مسکو از غرفه ما بازدید میکردند با کمال اشتیاق و هیجان خواستار خرید بودند به طوری که هماکنون هم ما برای برخی از تاجران این کشور تولیدات خود را صادر میکنیم و همین موضوع سبب فخر و مباهات است.
فعلا با این اندازه نیروی کار و حجم کار مشغول هستیم و اگر حمایتی باشد و تسهیلاتی پرداخت شود حتما به فکر رونق اساسی و توسعه کارآمد خواهیم بود.
تولیدکنندگان صنایع دستی به ویژه لباس سنتی در کل کشور شاید بسیار معدود باشد که استان اردبیل نیز از این موضوع مستثنی نیست چرا که در حال حاضر در استان فعالان در این عرصه انگشت شمارند.
اما همانطور که گفتم خوشبختانه من در کنار آموزش هایی که داشتم اقدام به تلفیق لباسهای سنتی و طراحی فی البداهه کردم که این موضوع سبب اصلی استقبال کم نظیر از محصولات ما در استان اردبیل و سایر استانهاست.
به نظر من حمایت از تولیدکنندگان صنایع دستی نه تنها لباس سنتی سبب حفظ، بقا و دوام فرهنگ بومی آبا و اجدادمان بوده و همین فرهنگ نسل به نسل و دست به دست چرخیده و نهایتا تا به ابد ماندگار خواهد شد.
من میخواهم به تمامی مسئولان و دستگاههای اجرایی استان بگویم که اگر من یک نفری را به کار جذب میکنم در حقیقت اقتصاد یک خانواده تضمین میشود و باید بخاطر همین یک دلیل از تولیدکنندگان و کارآفرینان حمایت شود.
و نبایستی حمایت در حد حرف باقی بماند اگر روی، جایی کسی حرفی میزند باید پایبند به آن باشد تا زمانی که آن گفته به فعل بپیوندد.
متاسفانه همین نبود حمایت باعث میشود که مردم رغبت چندانی به تولید داخل نداشته و در پی جنس ترک یا جنس غرب باشند و همین موضوع به نظر من زمینه را برای مشکلات دیگر همچون قاچاق یا تقلب در تولید ایجاد میکند.
گفتگو از: نوشین سلامت
انتهای پیام/س