رهبر انقلاب برای تأکید بر لزوم شکستن تابوی غلط درباره تعداد زیاد فرزندان، به خانوادههای پرجمعیت در آمریکا اشاره کردند که بعضاً ۱۵ تا ۲۰ فرزند دارند؛ آیا این خانوادهها را میشناسید؟
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، رهبر انقلاب فروردین سال جاری (۱۳۹۸) طی سخنانی در جمع زوجهای جوان در مشهد مقدس نکاتی را درباره قدردانی نعمت ازدواج با اجرای وظایف و اخلاق اسلامی در خانواده، ضرورت کمک زن و شوهر به تعالی یکدیگر و لزوم افزایش تعداد فرزندان در خانوادهها بیان کردند.
متن و صوت این بیانات، روز ۱۳ مرداد به مناسبت اولین روز از ماه ذیالحجه قمری و سالگرد ازدواج امام علی علیهالسلام و حضرت زهرا سلاماللهعلیها در پایگاه اینترنتی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری (Khamenei.ir) منتشر شد. این بیانات و به طور خاص تذکر رهبری برای چندمین بار درباره اهمیت توجه به نرخ رشد جمعیت در ایران در رسانههای داخلی و خارجی بازتاب زیادی داشت. البته رسانههای داخلی عمدتاً به موضوع رشد جمعیت پرداختند، در حالی که برخی رسانههای خارجی روی یک بخش خاص از صحبتهای رهبری تمرکز کردند.
ماجرای خانواده ۲۰ نفری در آمریکا چیست؟
رهبر انقلاب در بخشی از صحبتهای خود خطاب به زوجهای جوان میگویند: «شما ببینید، در بعضی از کشورهای غربی (مثلاً در آمریکا) خانوادهای ۱۵ تا بچه دارند، ۲۰ تا بچه دارند و از این قبیل، تشویق [هم]میشوند و هیچکس مذمتشان نمیکند.» رسانههایی مانند بیبیسی فارسی و ایراناینترنشنال با استفاده از یک تاکتیک ساده رسانهای تلاش کردهاند تا صحبتهای رهبری را تحریف کنند و موضوع خانواده ۲۰ نفری در آمریکا را خلاف واقع نشان بدهند. اما واقعیت چیست؟
بیشتر بخوانید: اظهارنظر جنجالی کارشناس BBC فارسی پس از ۲۰سال مبارزه با جمهوری اسلامی!
مهمترین عبارت در بیانات رهبر انقلاب این عبارت است: «در آمریکا، خانوادهای ۱۵ تا بچه دارند، ۲۰ تا بچه دارند.» در نگاه اول به نظر میآید منظور رهبری آن است که در آمریکا «هر خانواده»، یعنی «تکتک خانوادهها» ۱۵ تا ۲۰ بچه دارند، یا مثلاً خانوادهها در آمریکا به طور متوسط این تعداد فرزند دارند که اگر منظور این میبود، طبیعتاً با آمار واقعی فاصله زیادی میداشت.
با این حال، این سوءبرداشت نتیجه خواندن بیانات رهبری از روی متن است. با گوش دادن به صوت بیانات رهبری منظور ایشان بهتر قابلدرک است. لحنی که در گفتار رهبر انقلاب واضح است طبیعتاً در متن قابلانتقال نیست. با این وجود، معنای صحیح جمله رهبری با توجه به چند نکته روشن میشود:
◄ کلمه «خانوادهای» با توجه به دستور زبان فارسی به دو معنا ممکن است، استفاده شود: «هر خانواده» یا «یک خانواده». برای شفافسازی درباره این دو معنا در متن میتوان از این دو مثال استفاده کرد:
۱- در آمریکا خانوادهای صاحب فرزند شدند.
۲- در آمریکا خانوادهای سه پسر دارند.
بدیهی است که از جمله اول تنها یک معنا قابلبرداشت است، اما جمله دوم میتواند دو معنا داشته باشد: «تمام خانوادهها سه پسر دارند» یا «یک خانواده هست که سه پسر دارد.» آنچه که ممکن است معنای اول را به وجود آورد، استفاده از عبارت «در آمریکا» در ابتدای جمله است، اما باید توجه داشت که در متن اصلی بیانات رهبر انقلاب، عبارت «در آمریکا» در پرانتز قرار گرفته، برای آوردن مثال ذکر شده است، و در ابتدای جمله نیست.
◄ با دقت بیشتر در متن بیانات رهبر انقلاب و اطلاع بیشتر درباره دستور زبان فارسی نیز میتوان به منظور دقیق صحبتهای رهبری پی برد. استفاده از فعل جمع برای کلمه خانواده، دلالت بر محدودیت مصداق این کلمه میکند. به عبارت دیگر، با استفاده از مثال این گزارش میتوان گفت: «در آمریکا خانوادهای سه پسر دارد» (با فعل مفرد) به مفهوم «هر خانواده» بسیار نزدیکتر است.
◄ استفاده از عبارت «از این قبیل» توسط رهبر انقلاب نیز بار دیگر نشان میدهد که ارقام ذکر شده به عنوان یک قاعده عمومی و آمار کلی بیان نشدهاند، بلکه مثالهایی از تعداد زیاد فرزند در برخی خانوادههای آمریکایی هستند (مصداقهایی که در ادامه گزارش درباره آنها بیشتر خواهید خواند).
تاکتیکی که برای تحریف صحبتهای رهبری استفاده شده تاکتیک ساده و ریزی است، اما باید گفت تا اندازهای هوشمندانه مورد استفاده قرار گرفته است، هرچند مخاطبی که اندکی با ترفندهای رسانهای بیبیسی فارسی و شبکههای مانند آن آشنا باشد، فریب اینگونه تاکتیکها را نخواهد خورد. اما منظور واقعی رهبر انقلاب چه بود و کدام خانواده یا خانوادههای آمریکایی مورد اشاره رهبری بودند؟
کدام خانواده (ها) در آمریکا ۱۵ تا ۲۰ فرزند دارند؟
چندین خانواده آمریکایی تا کنون به خاطر تعداد زیاد فرزند مورد توجه رسانههای بینالمللی قرار گرفتهاند. به عنوان نمونه، سرویس فارسی خبرگزاری دویچهوله آلمان سال گذشته میلادی (۲۰۱۸) در گزارشی به معرفی خانواده «شواندت» پرداخت.
خانواده شواندت در آرزوی داشتن یک فرزند دختر۱۴ بار صاحب فرزند شدهاند، اما هر ۱۴ فرزند آنها پسر هستند. مادر این خانواده که خودش هم ۱۳ بردار و خواهر دارد نه تنها از داشتن فرزندان متعدد اظهار پشیمانی نمیکند، بلکه میگوید: «هر فرزندی که به دنیا آمده، چیز تازهای برای خانواده به ارمغان آورده؛ و هر گلی یک بویی دارد.» دویچهوله گزارش خود را هم با یک طنز به پایان میرساند: پدر خانواده در پاسخ به اینکه آیا باز هم امیدی به دختردار شدن دارد یا نه، پاسخ منفی میدهد، اما وی قبلاً هم از این پاسخهای منفی زیاد داده است: مثلاً بعد از فرزند چهارمشان!
خانواده شواندت در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی به شدت مشهور هستند، اما به هیچ عنوان مشهورترین خانواده پرجمعیت آمریکایی نیستند. شبکه «تیالسی» (مخفف The Learning Channel به معنای «شبکه آموزش») که یکی از شبکههای پولی آمریکا و زیرمجموعه کمپانی رسانهای «دیسکاوری» است سال ۲۰۰۷ شروع به پخش یک مستند سریالی با عنوان «کِیت به علاوه ۸ » کرد، مستندی که در زمان خودش به محبوبترین برنامه این شبکه هم تبدیل شد.
برنامه «کیت به علاوه ۸» درباره زندگی یک خانواده با ۸ فرزند (یک دوقلو و یک ششقلو) بود و آخرین قسمت آن سال ۲۰۱۷ پخش شد. اگرچه شاید یکی از نکات جالب برنامه «کیت به علاوه ۸» وجود یک ششقلو در آن بود، اما سال ۲۰۰۸ شبکه تیالسی موضوع جذابتری پیدا کرد: خانوادهای با ۱۷ فرزند که فقط دو تا دوقلو داشتند.
خانواده دوگار بلافاصله موضوع برنامهای در شبکه تیالسی با عنوان «۱۷ بچه و ادامه دارد» شدند. «جیم باب» و «میشل دوگار» خانوادهای آمریکایی بودند که ۱۷ فرزند داشتند، اما آنچه نداشتند قصد اکتفا به همین تعداد بود. برنامه «۱۷ بچه و ادامه دارد» سال ۲۰۰۹ به «۱۸ بچه و ادامه دارد» و کمتر از یک سال بعد به «۱۹ بچه و ادامه دارد » تغییر نام داد.
پرونده این مستند سریالی سال ۲۰۱۵ بسته شد، اما یک برنامه جانبی به نام «در ادامه [۱۰]» با موضوع زندگی خانوادگی فرزندان خانواده دوگار از سال ۲۰۱۶ در همین شبکه پخش شد و جدیدترین فصل آن نیز از ماه فوریه سال ۲۰۱۹ شروع شده است. برنامه «۱۹ بچه و ادامه دارد» توانست جای «کیت به علاوه ۸» را به عنوان محبوبترین برنامه شبکه تیالسی بگیرد و با ثبت آمار متوسط ۲/۳ میلیون بیننده به ازای هر قسمت جدید در آخرین فصل خود حتی به فهرست ۲۵ برنامه برتر شبکههای «تلویزیون کابلی [۱۱]» راه پیدا کند. سال ۲۰۱۱ خانواده دوگار حتی خبر داده بودند که در انتظار به دنیا آمدن بیستمین فرزندشان هستند، اما این بارداری نهایتاً موفقیتآمیز نبود و فرزندی بعدی خانواده سقط شد.
خانواده ۲۱ نفری دوگار؛ پدر و مادر به علاوه ۱۹ فرزند
تشویق به فرزندآوری به سبک آمریکایی
شبکه تیالسی در ادامه پیگیری موضوع خانوادههای پرجمعیت در آمریکا سال ۲۰۰۹ به سراغ خانواده دیگری رفت که صاحب ۱۰ فرزند بودند. برنامه «میز ۱۲ نفره [۱۲]» ماجرای خانواده «هایس» را نشان میداد که دو بار صاحب دوقلو و یک بار صاحب ششقلو شده بودند. این برنامه البته حدود یک سال بیشتر پخش نشد، اما علاقه شبکه آموزش به موضوع خانوادههای پرجمعیت در آمریکا را بار دیگر نشان داد. این شبکه، چنانکه از نامش هم مشخص است، در ابتدا با هدف پخش برنامههای علمی تأسیس شد، اما طی سالهای اخیر به موضوعات خانوادگی و ترویج سبک زندگی اختصاص پیدا کرده است. شبکه تیالسی اگرچه ممکن است برای مخاطبان این گزارش نام آشنایی نباشد، اما آمار سال ۲۰۱۵ نشان میداد امواج این شبکه به دست حدود ۹۵ میلیون خانواده آمریکایی (معادل بیش از ۸۱ درصد از خانوادههای کاربر تلویزیون کابلی) میرسد. به علاوه، شبکه تیالسی نه تنها در کشورهای دیگر قاره آمریکا، بلکه در اروپا، آسیا و آفریقا نیز پخش میشود.
نکته مهمی که درباره نحوه پرداختن گزارشها درباره خانواده شواندت یا برنامههای شبکه تیالسی درباره خانوادههایی مانند دوگار وجود دارد، لحن مثبت این روایتهاست. بسیاری از این خانوادهها، داشتن فرزندان متعدد را به عقاید مسیحیت نسبت میدهند و نه تنها از این بابت ناراحت نیستند، بلکه ابراز خوشحالی نیز میکنند. میشل دوگار در وبسایت خانوادگیشان مینویسد: «ما نسبت به نعمتهای شگفتانگیزی که خداوند در زندگی به ما عطا کرده بیتفاوت نیستیم.» خانواده «بِیتس» که صاحب ۱۸ فرزند هستند، در وبسایت خود درباره انگیزهشان از داشتن فرزندان پرشمار مینویسند: «این کار را به خاطر منافع مالی انجام ندادیم؛ بچه اینگونه نیست که اگر ۱۲ تا ببری تخفیف بگیری. به خاطر نیاز به تعداد زیادی کارگر هم نبود؛ معمولاً با داشتن بچههای زیاد کاری که برایتان به وجود میآید بیشتر است تا کاری که آنها میتوانند برای شما انجام بدهند. ما صرفاً اعتقاد داشتیم که اگر خداوند میگوید فرزند نعمت است، قطعاً همینگونه است [۱۳].»
شبکه تیالسی سال ۲۰۰۷ یک مجموعه کوتاه ۹ قسمتی با عنوان «دو جین بچه [۱۴]» را به زندگی خانوادههایی اختصاص داده بود. خانواده «جِئوب» یکی از خانوادههایی که با ۱۶ فرزند موضوع یکی از قسمتهای این مجموعه مستند بود، روی وبسایت خود مینویسد: «اغلب از ما میشنوید که «در خانه ما هیچ لحظه کسلکنندهای وجود ندارد.» واقعاً همینگونه است. ما سالهاست کسل نشدهایم.» خانواده «آرندت» نیز که صاحب ۱۴ فرزند هستند میگویند: «هر کسی یک فرد است. ما تا الآن ۱۴ بار صاحب تکفرزند شدهایم. برای ما هر کدام از فرزندانمان یک تکفرزند است.» شبکه ایبیسی آمریکا نیز که در گزارشی به معرفی پنج خانواده پرجمعیت در آمریکا پرداخته، گزارش خود را با اشاره به برخی آمارهای جالب درباره خانواده آرندت پایان میدهد: «به طور متوسط هر ۲۲/۸ روز یک تولد در خانواده آردنت برگزار میشود. اگر اعضای این خانواده روی شانههای یکدیگر بایستند، قدشان حدوداً سهچهارم قد مجسمه آزادی خواهد شد.»
یک جستوجوی ساده اینترنتی نشان میدهد که گزارشهای بیشمار دیگری هم با موضوع خانوادههای پرجمعیت در آمریکا یا جهان منتشر شدهاند. اینگونه گزارشهای «جالب» اغلب با هدف تشویق خانوادههای آمریکایی به فرزندآوری و برطرف کردن نگرانیهای مردم این کشور درباره داشتن فرزندان متعدد منتشر میشوند و این دقیقاً همان نکتهای است که رهبر انقلاب به آن اشاره کردهاند: «تشویق خانوادهها به فرزندآوری در کشورهای غربی به جای مذمت خانوادههای پرجمعیت.» با این حال، انتشار گزارش درباره انسانهای غیرمشهوری که به خاطر عقاید مذهبی یا صرفاً برای داشتن چالش در زندگی صاحب فرزندان زیادی شدهاند، تنها راه آمریکاییها برای تشویق مردم به فرزندآوری نیست. شاید برای شما هم تعجبآور باشد که بدانید شماری از مشهورترین افراد در آمریکا و جهان، فرزندان بسیار زیادی دارند.
پایگاه اینترنتی «ریچست» (به معنای «ثروتمندترینها») که به موضوع زندگی افراد مشهور (سلبریتیها) در دنیا و به خصوص آمریکا اختصاص دارد، در گزارشی حدود دو ماه قبل (ژوئن ۲۰۱۹) به معرفی ۱۵ مرد مشهوری پرداخت که تعداد فرزندانشان از حد تصور بیشتر است [۱۵]. از جمله این افراد عبارت بودند از: «استیون اسپیلبرگ [۱۶]» با ۷ فرزند، «کوین کاستنر [۱۷]» با ۷ فرزند، «رابرت د نیرو [۱۸]» با ۶ فرزند، «مل گیبسون [۱۹]» با ۷ فرزند، «مایک تایسون [۲۰]» با ۸ فرزند، «ادی مورفی [۲۱]» با ۹ فرزند، «محمد علی [۲۲]» (که در ایران به محمد علی کلی مشهور است) با ۹ فرزند، «کلینت ایستوود [۲۳]» با ۷ فرزند، و «مارلون براندو [۲۴]» با ۱۵ فرزند. اگرچه سبک زندگی در آمریکا بسیار متفاوت است و اغلب افراد مشهور در این کشور از ازدواجهای متعدد صاحب فرزندان متعدد شدهاند، اما همین نکته که مشهورترین افراد در آمریکا از زندگی با فرزندان زیاد و بزرگ شدن خانوادههایشان ابایی ندارند، نشان میدهد رسانههای آمریکایی در جا انداختن خانوادههای پرجمعیت در جامعهشان موفق عمل کردهاند.
«محمد علی» (ایستاده) با نام اصلی «کاسیوس ماسلوس کلی»، اسطوره بوکس جهان که سال ۲۰۱۶ فوت کرد ۹ فرزند داشت
آمارهای جمعیتی چه میگویند؟
آمریکا با جمعیتی در حدود ۳۳۰ میلیون نفر [۲۵]در حال حاضر سومین کشور پرجمعیت دنیا پس از چین و هند محسوب میشود. نرخ باروری (تعداد فرزند به ازای هر مادر در سن باروری) در آمریکا حدود ۱/۹ و به نرخ ایدهآل جایگزینی (نرخی که با وجود آن جمعیت کاهش پیدا نمیکند و دچار پیری نمیشود) یعنی حدود ۲/۱ بسیار نزدیک است. این در حالی است که جمعیت ایران حدود ۸۳ میلیون نفر (بین جایگاههای هفدهم تا نوزدهم در دنیا) و نرخ باروری در این کشور ۱/۶ است.
این آمارها به این معناست که جمعیت آمریکا با سرعتی بالاتر از جمعیت ایران افزایش پیدا میکند و پیری جمعیت (افزایش نسبت جمعیت سالمند به جمعیت جوان) نیز در آمریکا دیرتر رخ میدهد. برخی رسانهها در مقایسه این آمار اشاره کردهاند که تفاوت نرخ باروری میان ایران و آمریکا آنقدرها محسوس نیست، اما در اینجا باید یک نکته مهم خاطرنشان شود. آمریکا با توجه به بافت اجتماعی، فرهنگی و مذهبی متفاوت با تقریباً تمام کشورهای دیگر دنیا، کشوری فوقالعاده مهاجرپذیر است و همین نکته به شدت روی واقعیتهای جمعیتی در این کشور تأثیر مثبت میگذارد. این یعنی حتی اگر دو کشور مانند ایران و آمریکا نرخ باروری یکسان هم داشته باشند، باز هم آمریکا به لطف سیل مهاجرانِ اغلب نوجوان و جوان، کمتر در معرض خطر پیری جمعیت قرار دارد.
نگرانکنندهترین آمار، وقتی نمایان میشود که نمودار تغییرات جمعیتی میان دو کشور ایران و آمریکا را با یکدیگر مقایسه کنیم. پیشبینی میشود که ایران سال ۲۰۴۳ از مرز ۱۰۰ میلیون نفر عبور کند، اما مطابق همین آمارها ایران در سال ۲۰۶۱ با حدود ۱۰۳/۲ میلیون نفر به نقطه اوج جمعیتی میرسد [۲۶]؛ نقطهای که پس از آن جمعیت ایران رو به کاهش خواهد گذاشت. به این ترتیب حدود سال ۲۰۹۳ جمعیت ایران به زیر ۱۰۰ میلیون نفر بازخواهد گشت و سال ۲۰۹۹ ایران جمعیتی در حدود ۹۸/۸ میلیون نفر خواهد داشت و بعد از آن نیز به کاهش ادامه خواهد داد.
این در حالی است که پیشبینیهای سازمان ملل روندی مشابه را نشان میدهند، اما ارقام آنها حتی از این رقمها هم کمتر است. در مقایسه، پیشبینی میشود جمعیت آمریکا در سال ۲۰۶۷ از مرز ۴۰۰ میلیون نفر عبور کند و پس از آن نیز همچنان به رشد خود ادامه دهد [۲۷]. در نمودار پیشبینی جمعیت آمریکا خبری از نقطه اوج یا کاهش نیست، بلکه طبق تخمینها جمعیت این کشور سال ۲۰۹۹ به حدود ۴۳۳ میلیون نفر میرسد و بعد از آن نیز به افزایش ادامه خواهد داد، این در حالی است که بسیاری از کشورهای صنعتی دیگر از همین الآن با بحران جمعیت مواجه هستند.
یکی دیگر از آمارهای مهم در اینباره، میانگین سنی جمعیت است. میانگین سن جمعیت ایران در حال حاضر حدود ۳۰/۱ سال است. اگرچه این رقم نسبت به سال ۱۹۹۰ که تنها ۱۷/۲ سال بود، یا حتی نسبت به سال ۲۰۰۵ که ۲۴/۱ سال بود، افزایش پیدا کرده، اما در کل هنوز به محدوده بحرانی نرسیده است. با این حال، پیشبینی میشود میانگین سن جمعیت در ایران در سال ۲۰۵۰ به ۴۵/۲ سال برسد؛ یعنی افزایش بیش از ۱۵ سال در میانگین سن جمعیت طی تنها حدود ۳۰ سال. در مقایسه، میانگین سن جمعیت آمریکا در حال حاضر ۳۸/۳ سال است که به بحران پیری جمعیت بسیار نزدیکتر است. با این وجود، تخمینها برای میانگین سن جمعیت در آمریکا در سال ۲۰۵۰ عدد ۴۲ سال را نشان میدهند و این یعنی جمعیت آمریکا طی حدود ۳۰ سال کمتر از چهار سال پیر شده است.
نمودار تغییر جمعیت در ایران (قرمز) و آمریکا (+)
بحران جمعیت: نگرانی امروز از معضل ۵۰ سال بعد
نگرانی [۲۸]و تأکیدهای مکرر [۲۹]رهبر انقلاب درباره تنظیم (نه کنترل) جمعیت ایران مربوط به امروز و فردا نیست. چنانکه آمار هم نشان داد، جمعیت ایران هنوز چند سالی با رسیدن به نقطه بحرانی فاصله دارد، اما مسئله اینجاست که اگر امروز فکری برای تنظیم جمعیت نکنیم، ۵۰ سال دیگر و در نقطه اوج بحران جمعیتی دیگر حل بحران به این سادگیها نخواهد بود. روی هم رفته، موضوع تنظیم جمعیت در جهان تنها یک موضوع مهم نیست، بلکه به عقیده کارشناسان یک تهدید موجودیتی برای کره زمین است. از یک سو، آمارها و واقعیتها نشان میدهند افزایش جمعیت همراه با مدیریت درست منابع و توزیع عادلانه ثروت برای بقای کره زمین ضروری است، و از سوی دیگر بسیاری از سیاستمداران غربی و دستهای پشت پرده به دنبال کاهش جمعیت کره زمین برای تأمین منافع خود هستند.
به طور خاص در مورد ایران، رسانههایی مانند بیبیسی فارسی دائماً با انتشار گزارشهای مختلف به دنبال متقاعد کردن مخاطبان خود به لزوم تداوم روند کاهش نرخ رشد جمعیت هستند. بیبیسی با انتشار تیترهای مانند «ایران صد میلیونی: جا برای زندگی نیست [۳۰]» یا «چشمانداز جمعیتی ایران؛ ۳۰ یا ۱۵۰ میلیون [۳۱]» سعی در ترساندن مردم از رشد جمعیت دارد و حتی به نقل از عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست ایران، با اشاره به بحران آب در ایران مدعی میشود که تا سال ۱۴۰۴ در ایران تنها میتوان برای ۳۳ میلیون نفر غذا تولید کرد [۳۲]. جالبتر آنکه بیبیسی حتی خطر پیری جمعیت را هم انکار میکند و مدعی است اصلاً تا وقتی بحرانهای اقتصادی و زیستمحیطی وجود دارد، چه لزومی دارد نگران بحران جمعیتی باشیم [۳۳]. این در حالی است که سیاستهای کشورهای مختلف دنیا و حتی کشوری مانند چین در تشویق خانوادهها به فرزندآوری نشان میدهد تلاشها برای جلوگیری از رواج خانوادههای سنتی و پرتعداد در ایران از جای دیگری آب میخورد.
منبع: مشرق
انتهای پیام/