به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، این روزها بعد از پایان عصر جدید، تکخال تلویزیون، سریالی است به نام بانوی سردار. سریالی تاریخی به کارگردانی پرویز شیخطادی که روایتگر بخشی از زندگی بیبی مریم ملقب به سردار مریم است. شخصیتی که در تاریخ معاصر به نخستین بانوی سردار ایرانی که به مبارزه با استکبار انگلیس و حکومت مرکزی رضا شاه پرداخته، معروف است.
سریال بانوی سردار به سیاق مد جدید سریالهای تاریخی شبکه سه از بازیگرانی کمتر شناختهشده در روایت داستانش بهره میبرد. بازیگرانی، چون پانتهآ سیروس، حبیب دهقاننسب، سهیلا رضوی، فرخ نعمتی، کاظم هژیرآزاد و صدرالدین حجازی؛ با سابقه معتبر و محترم نمایشی که البته هیچکدام سوپراستارهای سینما و جعبه جادو نیستند.
موج جدید سریالسازی تاریخی
مخاطبان تلویزیون این سریال را در کنار بانوی عمارت عزیزالله حمیدنژاد موج جدید سریالسازی تاریخی در تلویزیون نام نهادهاند؛ سریالهایی که ظاهرا در پاسخ به این خواسته مکرر ساخته شدهاند که «چرا سریالهایی به سبک آثار کرهای در ایران ساخته نمیشود؟»
حقیقتش این دو سریال محبوب از جهاتی هم با هم مشابهند؛ ازجمله اینکه هر دو بدون اینکه از بودجههای ویژه و فاخر استفاده کنند، کارهای آبرومندی از کار درآمدهاند و هر دو هم با استقبال مخاطبان مواجه شدهاند. هر دو داستانی جذاب در بستر تاریخ روایت میکنند، با هنرپیشههایی توانا، اما کمتر شناختهشده.
هر دو داستانی با محوریت یک زن را روایت میکنند و نیز هر دو بهدلیل موفقیتشان، بازیگرانشان را ستاره کردهاند. بانوی عمارت حسام منظور را بدل به ستارهای محبوب کرد و این روزها در بانوی سردار هم نگاههای زیادی به پانتهآ سیروس دوخته شده و خیلیها او را ستاره آینده تلویزیون میدانند.
آیا بانوی سردار موفق است؟
با اینکه هنوز منتقدان شناختهشده واکنشی به بانوی سردار نشان ندادهاند، اما حداقل در فضای مجازی استقبال عجیبوغریبی از این سریال بهعمل آمده و خیلیها آن را بهترین کار تلویزیون در ۶ ماهه اول امسال نامیدهاند. برای همین هم رسانههای اجتماعی پر است از پستها و توییتهایی که به ستایش بانوی سردار پرداختهاند؛ پستهایی حتی گاه اغراقآمیز چون: «شما هم با من همعقیدهاید که بانوی سردار بهترین سریال سالهای اخیر است؟» یا: «کاش بهجای سریالهای مزخرف بوی باران و آچمز و حتی گاندو سریالهای تاریخی امثال بانوی سردار ساخته بشه.».
سیاست در بانوی سردار
البته خیلیها هم این سریال را متهم میکنند به نگاه سیاسی. سریالی که منتقدانش معتقدند بیبی مریم را که زنی نویسنده، روشنفکر و ترقیخواه بوده، در حد پسند نگاه غالب ایدئولوژیک تقلیل داده است. یا در این مورد که با تکیه بر مفاهیمی، چون مبارزه با فساد کدهایی درباره جامعه امروز میدهد که در بین مخاطبان شائبه حمایت از یک چهره سیاسی خاص را موجب شده است؛ شائبههایی که البته کارگردانش با جرأت و صراحت، موکدا تکذیب میکند و میگوید که «بانوی سردار با هیچ انگیزه آشکار و نهان سیاسی ساخته نشده است.»
بانوی سردار از زبان کارگردانش:
علت ساخت بانوی سردار نه سیاسی است نه اجتماعی و نه اقتصادی
پرویز شیخطادی در سینما کارگردان شناختهشدهای است؛ با چند فیلم مطرح و تحسینشده در فستیوالهای داخلی. او، اما در تلویزیون نخستین تجربه سریالسازیاش را روی آنتن فرستاده. سریالی به نام بانوی سردار که در این چند قسمتی که پخش شده، پربینندهترین سریال این چند ماه اخیر بوده است. آنچه در پی میآید، نکاتی است درباره بانوی سردار از زبان کارگردانی که نشان میدهد در قاب تلویزیون نیز حرفهایی برای گفتن دارد:
خیلیها گفتهاند که بانوی سردار یک کار سفارشی است برای برجستهکردن تصویر مورد پسند صداوسیما از زن ایرانی.
نه، با تأکید میگویم که ساخت بانوی سردار نه بهدلیل انگیزههای سیاسی بوده، نه اقتصادی و نه حتی اجتماعی.
اما به هرحال دلیلی باید شما را به ساخت این سریال واداشته باشد دیگر.
در تمام کارهایم، بهخصوص در این سریال خیلی آگاهانه به سراغ این نرفتم که مثلا جامعه این موضوع را میطلبد.
انتخاب شخصیت محوری بیبی مریم آیا به این دلیل نبود که در قالب او میشد خیلی حرفها زد؟
تاریخ ما پر است از این سردارها. ما اگر تاریخ هر استانی را نگاه کنیم، میبینیم چه گنجینههای تاریخی در آن سامان بودهاند، شخصیتهایی آرمانخواه و عدالتطلب که بیبی مریم هم یکی از آنهاست.
آقای شیخطادی! خیلیها معتقدند که شخصیت واقعی بیبی مریم از جنس دیگری بوده و در سریال تنها به آن وجه مورد پسند صداوسیما پرداخته شده است. درست است؟
این انتقادی است که همیشه در مورد شخصیتهای تاریخی ابراز میشود. انگار بعضیها نمیخواهند این شخصیتها مطرح شوند. شاید هم از ناآگاهی است که فرق واقعیت تاریخی و درام را نمیدانند، درحالیکه تلویزیون یا هر قالب دیگری یکسری امکانات در اختیارمان میگذارد و ما باید براساس آن اقدام کنیم.
یعنی چه؟ بحث ممیزی را میگویید؟
نه، منظورم این است که ما به هرحال قرار بود داستانمان را در ۱۲ قسمت تعریف کنیم و به این دلیل نمیشد تمام زندگی او را روایت کرد؛ بنابراین آمدیم و عملا از زندگی بیبی مریم اقتباس کردیم. حالا هم میشود این را بهعنوان گام اول در نظر گرفت. بیبی مریم متعلق به من نیست که. این فقط معرفی یک شخصیت است و بقیه اگر میخواهند بیایند و برهه دیگری از زندگی او را روایت کنند.
اگر قرار بود فراز و فرودهای سردار مریم را بسازید، فکر میکنید حجم کار چند برابر این میشد؟
این کار در چند مرحله تبدیل به این مینیسریال شد. ما اولش فقط قرار بود یک تلهفیلم از زندگی بیبی مریم بسازیم، اما در روند تحقیقات دیدیم نمیشود آن کار را کرد و برای روایت داستان زندگیاش حداقل باید سریالی ۱۰۰ تا ۱۲۰ قسمتی ساخت، اما ما برههای از زندگی بیبی مریم را انتخاب و سعی کردیم مجموعهای ۱۲ قسمتی بسازیم.
خیلیها میگویند آن بیگانهستیزی بیبی مریم و مواردی از این دست به این دلیل مورد تأکید قرار گرفته که در شرایط سیاسی فعلی بهنوعی به تهییج مردمان دست زده شود. شما واقعا به چنین چیزی فکر میکردید؟
اینکه عامدانه بخواهم این کار را انجام دهم، نه. ببینید! بیگانهستیزی ویژگی مشترک تقریبا تمام قهرمانان و اساطیر تاریخی ماست. ما الان حدود یکونیم قرن است با انگلستان درگیریم و پیش از آن با پرتغال و مغول و اقوام و کشورهای دیگر. این تاریخ است که قهرمانانی از جنس بیبی مریم میسازد، چون در این تاریخ پر از مقاومت، تقریبا تمام قهرمانان پیشینه ضد استعماری دارند. همین هم باعث میشود روایت داستان آن قهرمان بهروز شود. به همین دلیل هم هست که وقتی تماشاگر میبیند بیبی مریم با انگلیس و روس میجنگد، حس میکند که به این دلیل ساخته شده که امروز هم مقاومتی دیگر در جریان است.
یکی دیگر از مواردی که در مورد بانوی سردار گفته شده، نگاه سریال به یک زن مستقل قهرمان است.
این نیز در تاریخ ما بهوفور دیده میشود. تاریخ ایران برعکس چیزی که غربیها رواج دادهاند، پر از شخصیتهایی مثل بیبی مریم است؛ دهها قهرمان از این جنس.
منبع: روزنامه شهروند
انتهای پیام/