به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، حافظ یا لسان الغیب همان شاعری است که از دیرباز به دیوانش تفال می زنیم و با او در کارها مشورت می کنیم؛ شاعری که قرآن را در چهارده روایت می خواند.
او حاکمان فارس را در دوره ایلخانان مغول دید.شاه شجاعتش را به پاس مهربانی اش با مردم شیراز ستود و امیرمبارزالدین را به دلیل ظلم وستم و ریاکاری اش نکوهش کرد.
حافظ از ریاکاری گفت از عشق گفت و از عرفانی که در غزل هایش دیده می شود؛ شاعری بود که نظیرش نیامد.
الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
به بوی نافهای کاخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد میدارد که بربندید محملها
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزلها
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفلها
حضوری گر همیخواهی از او غایب مشو حافظ
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها
دیوان حافظ را از اینجا دانلود کنید
انتهای پیام/