به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، میگویند در داستان تاریخ، «کربلا» سنگ محک آدمهاست. در دل همه روایتهای ریز و درشت این واقعه تا دلتان بخواهد میتوانید شخصیتهایی را پیدا کنید که درست در بزنگاه عاشورا راهی را رفتهاند که یک پایان سیاه برای زندگیشان رقم زده. آدمهایی که تاریخ هر روز یا قصهشان را برایمان تعریف میکند یا آدمهایش را تکرار!
اسحاق بن حیوه حضرمی
از جنایتکاران لشگر عمر بن سعد در کربلا است که لباس امام حسین علیه السلام را سرقت و جنایات دیگری هم مرتکب شد. نام پدرش را حریه، یحیی و حویه، نیز گفتهاند.
غارت لباس امام حسین (علیهالسلام)
روز عاشورا، پس از شهادت امام حسین علیهالسلام، لشگر عمربن سعد به جهت غارت لباسهای حضرت بر پیکر مقدسش حمله کردند. اسحاق بن حیوه، پیراهن آن حضرت را ربود و به سرقت برد و پوشید، گفته میشود روی آن پیراهن بیشتر از ۱۱۰ سوراخ از تیر و نیزه و شمشیر بود.
از دیگر جنایات این ملعون این است که وقتی امام حسین علیهالسلام به شهادت رسیدند، عمر بن سعد در بین یارانش فریاد زد که: چه کسی داوطلب میشود که بر بدن حسین با اسب بتازد؟
اسحاق حضرمی یکی از ۱۰ نفری است که حاضر به اینکار شدند. آمد و با اسب خودش بر بدن امام علیه السلام تاخت؛ و بعد هم به اتفاق دیگر جانیان، نزد عبیداللهبنزیاد رفتند و جایزه اندکی از او گرفتند.
ابوعمر زاهد میگوید: در نسب آنها دیدیم که همگی حرامزاده بودند.
پایان زندگی
اسحاق بعد از واقعه کربلا به مرض پیسی مبتلا شده و چهرهاش دگرگون میشود، همچنین موی سر و رویش میریزد. به نقل از «نفس المهموم»، مختار ثقفی در زمان خونخواهی شهداء کربلا، او و دوستانش را گرفت و دست و پایشان را به بندهای آهنین بست و دستور داد آنقدر اسب بر بدن آنها تاختند تا هلاک شدند.
منبع:مهر
انتهای پیام/