به گزارش خبرنگار
گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ، از وقتی که سوار قطار شدم حواسم را به خودش جلب کرده بود. دختر ۱۹ سالهای که مثل من راهی سفر هشت ساعته به مقصدی معلوم بود. تمام توجه اش به خواندن کتابی بود که جلدش با کاغذ رنگی پوشیده شده بود. سوت قطار در ایستگاه و سوالی در ذهنم پیچید که چرا اینقدر مخفیانه؟ مگر چه چیزی می خواند.
از عنوان کتاب و نویسنده اش میپرسم، نام کتاب و نویسنده اش را که میگوید، ذهنم دوباره مشغول میشود میدانم نویسنده اش سالها است که از ایران خارج شده و کتاب هایش ضد اسلام و عرف و اخلاق است ، از او میپرسم نمیترسی این کتابها را میخوانی؟ میداند کتاب ممنوعه است، اما انگار نمیداند داشتن کتابهای ممنوعه در بیشتر کشورها جرم تلقی میشود، میگوید: یکی از دوستانش از کتابفروشهای کنار خیابان خریده و به او داده است.
از او سراغ محل فروش این کتابهای را گرفتم، گفت: در کتابفروشیهای خیابان امام خمینی (ره) آمل که بعید می دانم پیدا کنی، مگر این که آشنا داشته باشی . قبلا خودم یکبار از دستفروشهای آن خیابان این سری کتابها را خریدم شاید بتوانی هنوز در بساطشان پیدا کنی. البته الان شنیدم دست فروشان به جای دیگری منتقل شدند. باید بیشتر بگردی!
ممنوعههای قابل دسترس
میگویند فرانسویان دو چیز را هیچ گاه دور نمیریزند کتاب و نان. اینجا، اما انگار کتابها بلای جان افراد میشوند، کتابهای قدیمی که دیگر به کار نمیآیند و فروخته میشوند تا در کتابخانهی فرد دیگری خودنمایی کند. کتابهای مذهبی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، کتابهایی با موضوعات علوم غریبه و عرفانهای قلابی که لابلای کتابهای دیگر به چشم میخورد. فروشنده کتاب میگوید این کتابها اصل هستند و تیغ سانسور به جان آنها نیفتاده ،گل سر سبد این کتابها هم «داییجان ناپلئون» است و «قلعه حیوانات»، کتابهای افست و بیرنگ و لعابی که از کتابهای اصلی کپی شده اند و ارزانتر از کتابهای اصلی در اختیار رهگذران بی خبر از همه جا قرار میگیرند.
لطفی یکی از رهگذران خیابانهای منتهی به مرکز شهر آمل گفت: در این خیابان درکنار بساط صنایع دستی و مواد غذایی، دست فروشانی هم هستند که فقط کتاب میفروشند و یک سری کتابهای کم یاب و قدیمی را به راحتی لابلای بساط شان می توان پیدا کرد.
او افزود: کتابهای دیگری هم هستند که در نگاه اول در بساط شان نمیتوانی پیدا کنی، اما با سفارش دادن و پرداخت بیعانه، هفته آینده در کتابخانه شخصی خود آن را می توانی داشته باشی.
وداع با ناشر
شیخی یکی از ناشران کتاب که بیش از ۱۵ سال در زمینه نشر کتاب فعالیت میکند میگوید: همه کشورها برای چاپ کتاب قوانین خاص خودشان را دارند حتی در آمریکا، فرانسه و انگلستان کتابهایی از نویسندگان بزرگ مثل جان اشتان بک یا ارنست همینگوی به علت مباحثی مانند گسترش خشونت یا تضاد با منافع ملی چاپ نمیشوند.
شیخی ادامه داد : در ایران هم کتابهایی که در تضاد با منافع ملی و اصول دینی یا به دنبال ترویج خرافات باشند از مجاری قانونی هیچگاه به مرحله چاپ نمیرسند، اما این قبیل کتابها در ایران با هدف در دست گرفتن افکار جامعه و مسموم کردن آن در فضای مجازی و حقیقی توزیع میشود تا آدرس غلطی به مخاطب دهد.
نظارت با کیست؟
صحبت از کتاب و چاپ که میشود ناخودآگاه یاد ساختمان سفیدرنگ میدان امام ساری میافتیم ساختمان اداره کل فرهنگ و ارشاد استان که بر اساس قانون، متولی چاپ و انتشار کتابها است.
زارع مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران میگوید: این اداره تنها متولی بررسی و صدور مجوز برای چاپ کتاب است و انتشار کتابهایی که مجوز چاپ ندارند درکنار خیابان یا فضای مجازی ممنوع و نظارت بر فروش این کتابها هم بر عهده اصناف است؟!
پرسش و پاسخ که تمام میشود کمی گیج شده ام اصناف و کتاب؟ اصناف را متولی نظارت بر صدور پروانه کسب و کار میدانستم، اما به نظر میرسد نظارت هم میکند، رمدانی رئیس اتاق اصناف مرکز مازندران گفت: اداره اصناف ناظر بر فروش کتاب در کتابفروشیها است و با هرگونه تخلف برخورد میکند.
از او درباره نظارت بر فروش کتابهای بساط شده در کنار خیابانها میپرسم میگوید: نظارت بر متخلفان فروش کتاب در کنار خیابان بر عهده شهرداری است.
کلاف کمی در حال پیچیده شدن است نمیشود به ۶۰ شهردار استان زنگ زد و از عملکرد آنها در برخورد با فروشندگان کتابهای غیرمجاز و ممنوعه پرسید، بهترین گزینه یافتن پاسخ سوالمان از مسئولان استانداری است .
عیسی قاسمی طوسی مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری مازندران میگوید: تاکنون چند مورد فروش کتابهای ممنوعه گزارش شده است که از طریق پلیس آگاهی با آن برخورد شد.
از من سراغ و نشانی جایی که کتابهای ممنوعه فروخته میشود را میخواهد آدرس دو نقطه را میدهم و قول میدهد بررسی کند و میخواهد در گزارش بنویسم مردم اگر فروش این کتابها را در کنار خیابانها مشاهده کردند حتما گزارش دهند.
کتابهای ممنوعه با سرعت هر چه بیشتر پیش چشمان ما در حال دست به دست شدن هستند، سرعتی که به نظر میرسد نظارتی متناسب با این سرعت را می طلبد که اگر نظارت درست نباشد این کتابها بدون هیچ شکی مخاطبان را به مقصدی نامعلوم خواهد کشاند مقصدی که در آن میتوان تاریخ را وارونه یاد داد، دین را با نقدهای بی پرده و بی اساس برای جوان ایرانی کوچک نشان داد و بسیار صحنههای فرا نامناسب را به بهانه رمان قدیمی در ذهنشان تزریق کرد.
گزارش از فاطمه سلیمانی
انتهای پیام/س