به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، تعریف ناصحیح از پایگاه اجتماعی مشاغل و مشخص نبودن منزلت اجتماعی شغلهای میانی و مشاغلی مبتنی بر مهارت و فن ورزی باعث می شود در هر شرایطی تب و تاب به سمت مشاغل با بالاترین پایگاه اقتصادی و اجتماعی همواره در راس توجه باشد و همگان تلاش می کنند تا شاید به آن پایگاه ایده آل که تامین کننده کرامت، شان و منزلت اجتماعی و متعاقبا تامین کننده پایگاه اقتصادی شان است برسند.
آنچه که در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته واقعیت دارد این است که تمامی مشاغل در تمامی سطح و بخصوص مشاغل میانی و فن ورزانه نیز در جایگاه و پایگاه اقتصادی و اجتماعی خوبی قرار دارند و گرایش به سمت مشاغل مهندسی و وکالت در حد و اندازه پزشکی مورد توجه قرار دارد.
آن طور که مسئولان آموزش و پرورش هشدار می دهند در آینده نزدیک جمعیت پشت کنکوری های رشته علوم تجربی با تعداد کل داوطلبان ورود به دانشگاه برابری خواهد کرد زیرا همه می خواهند پزشک شوند و دست بردار هم نیستند که این زوایه مساله؛ تب تند پرشک شدن به سیستم آموزشی مربوط است اما همین مساله از دیدگاه روانشناسی و جامعه شناسی نیز جای بحث و بررسی دارد.
پرداختن به زوایای اجتماعی و فرهنگی این مساله می تواند در تعدیل این احساس و رسیدن به یک تعادل در پایگاه اجتماعی و اقتصادی مشاغل مختلف موثر باشد.
کارشناسان بر این باورند، تب گرایش دانش آموزان و والدین به رشته علوم تجربی از حدود ۵۰ سال گذشته در جامعه فراگیر شده و در سال های اخیر با توجه به وضعیت و شرایط اقتصادی شدت بیشتری نیز پیدا کرده به طوری که گویا راهکاری برای درمان آن وجود ندارد.
گرایش افراطی و بیمار گونه به سمت رشته پزشکی
یک جامعه شناس و استاد دانشگاه گفت: گرایش بیش از حد و به عبارتی تب تند پزشک شدن در جامعه فعلی ما تبدیل به یک آسیب شده است و با توجه به اینکه اجتماع درحال گذار است برخی از ارزش ها را از سرچشمه و از جوامع دیگر می گیرد و با شمایل اغراق آمیزی از آنها مدل بومی می سازد.
رضا بهنود افزود: خیلی از افراد با این آرزو و خیال که پزشک یا خلبان شوند، بزرگ شده اند و بعبارتی مشاغلی خواستنی در حیطه هایی محدود می شدند و در جامعه ایران تقسیم اجتماعی کار بر مبنای و با تاکید بر شایسته سالاری صورت نمی گیرد و در عین حال برخی حرفه ها و مشاغل با پایگاه های اجتماعی و اقتصادی لوکس تر به نظر می آیند و همواره هم مورد اقبال عمومی مردم واقع بوده اند.
این جامعه شناس یادآور شد: در سال های اخیر با تند شدن تب گرایش به پزشک شدن، برخی خانواده بسیار خوشحال و خرسند از اینکه فرزندشان توانسته است آرزوی چندین نسل گذشته تا کنون آنها را برآورده کند و در مقابل خانواده های بسیاری با حالت هایی از سرخوردگی و ناامیدی نیز هستند که به این آرزوی دیرینه خود نرسیده اند.
وی اظهارداشت: این نکته زمانی بیشتر مورد توجه واقع می شود که باید جامعه دانشگاهی از روحیه نشاط و پویایی برخوردار باشد ولی آنهایی که نتواسنته اند به آرزوی پزشکی نرسیده اند با حالتی سرخورده وارد دانشگاه می شوند.
گفتمان غالب فرهنگی، پزشک محوری را تقویت می کند
این استاد دانشگاه با بیان اینکه موضوع پزشک محوری در جامعه ناشی از یک گفتمان غالب فرهنگی است، بیان کرد: بنا بر یک گفتمان فرهنگی که حول یک حرفه صورت می گیرد، آن حرفه معمولا عرضه آن کم و متقاضی آن بسیار است و در عین حال حوزه قدرت از آن حمایت می کند.
وی اضافه کرد: کسی که به رشته پزشکی ورود پیدا می کند بلاواسطه به تمام مزیت های پایگاه اجتماعی آن حرفه دست می یابد و مورد تکریم جامعه و مردم قرار می گیرد.
این جامعه شناس ادامه داد: با ورود به رشته پزشکی در عین حالی که منزلت اجتماعی بالایی به فرد داده می شود، پایگاه اقتصادی تضمین شده ای را نیز به همراه خواهد داشت.
بهنود افزود: در این گفتمان غالب فرهنگی، منزلت اجتماعی بالایی برای حرفه پزشکی قائل است در حالی که تمام حرفه ها و مشاغل باید مورد احترام و از پایگاه اقتصادی و اجتماعی برخوردار باشند.
ضرورت توجه به مشاغل فن ورزانه
وی با تاکید بر اینکه جامعه باید شایسته سالار و هم فن سالار باشد، گفت: در جامعه ما به علت غلبه گفتمان فرهنگی و تقاضای بیش از انداره به برخی مشاغل همچون پزشکی، وکالت و مهندسی حیطه های میانی مغفول واقع شده اند.
این جامعه شناس یادآور شد: در جهان توسعه یافته و از جمله در آمریکا، مهندسین و وکلا و در کشورهای اروپایی مهندسین، وکلا و پزشک ها از پایگاه اجتماعی بالایی برخوردار هستند و به مشاغل در حیطه های میانی نیز بها و ارزش بالایی داده می شود.
بهنود اظهارداشت: در جامعه فعلی که همه خود را به هر دری می زنند تا فرزندان شان به رشته پزشکی ورود پیدا کنند شکاف طبقاتی شغلی ایجاد می شود در حالی که در جامعه باید به مشاغلی که به تحصیلات دانشگاهی نیاز دارند و بعبارتی فن ورزانه هستند توجه شود چرا که جامعه به مشاغلی از تمام سطوح نیاز دارد.
ضرورت تغییر در گفتمان فرهنگی حاکم در جامعه
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه باید به عوامل فرهنگی و ساختاری نگاهی جدی صورت گیرد، بیان کرد: تا زمانی که این فرهنگ توزیع مزایا به برخی مشاغل همچون پزشکی در بالاترین حد باشد، هر روز اقبال به سمت آن مشاغل هم بیشتر می شود و جامعه پرتنشی خواهیم داشت.
وی افزود: باید گفتمان غالب در حیطه تقسیم کار به سمت حیطه های میانی و تعریف مزایای مکفی در حیطه مشاغل فن ورزانه اعمال شود تا بتوان این شکاف طبقاتی مشاغل و بدنبال آن شکف پایگاه اجتماعی و اقتصادی را کاهش داد.
بهنود اضافه کرد: سه مزیت اصلی قدرت، منزلت و ثروت تعیین کننده پایگاه اجتماعی و اقتصادی افراد در جامعه است و کسی که به برخی حرفه های که مورد حمایت گفتمان غالب فرهنگی در جامعه هستند از جمله پزشکی به این مزایا می رسد و سایرین از این مزایا محروم هستند.
تمام مشاغل نیازمند تامین منزلت اجتماعی و اقتصادی
این استاد دانشگاه ادامه داد: اگر هر کسی در هر طبقه شغلی که قرار دارد از مزایای کافی برخوردار باشد در نظام دانشگاهی و انتخاب شته به سایر رشته های غیر پزشکی نیز اقبال نشان داده می شود و مشاغلی همچون معلمی هم می تواند در شمار مشاغل با منزلت اجتماعی بالا باشد.
بهنود گفت: جامعه باید گفتمان خود را تغییر دهد و بر محور شایسته سالاری و مهارت محوری در مورد مشاغل بپردازد تا بتوان از این گرایش افراطی و بیمار گونه به سمت پزشکی کاهش داد که این اقدام نیاز به زمان دارد اما از جایی باید آغاز کرد.
وی اظهارداشت: در واقع آنهایی که مزایا را توزیع می کنند به مشاغل میانی هم توجه کنند تا امید به تحرک اجتماعی مشاغل پایین هم وجود داشته باشد.
تقدس در رشته پزشک
روانشناس بالینی بیان کرد: واقعیت امروز این است که جامعه پزشکی ما ازیک شغل مقدس در بیشتر اکثر موارد به یک منبع مطمئن درآمد زایی تبدیل شده است تمایل دانش آموزان در گرایش به رشته پزشکی به شدت بالا رفته و دلیل آن هم تفکر والدین ازحرفه پزشکی به عنوان منبع درآمدی تضمین شده است.
وی افزود: سالانه میزان داوطلبان گروه آزمایشی تجربی نسبت به ریاضی و علوم انسانی افزایش بیشتری داشته و این مساله چالش انگیز بی شک به دلایل متعددی که ریشه در استقبال عمومی و دانش آموزان و والدین آنها داشته دارد.
صارمی یادآور شد: در تمام دنیا درآمد رشته های پزشکی زیاد است، ولی در ایران این فاصله درآمد چشمگیرتر از اغلب کشورها است.
این روانشناس بالینی اضافه کرد: وجود رشته های پرطرفدار رقابت در عرصه کنکور را شدید تر کرده و بستر فعالیت موسسات آموزشی آزاد جهت ماهی گیری از آب گل آلود رافراهم ساخته است.
گرایش افراطی والدین به پزشک شدن فرزندان
وی گفت: بیشتر پدر و مادرها اصرار دارند که فرزندان شان رشته تجربی را ادامه بدهند در صورتیکه این رشته ها ممکن است با روحیات بعضی ازبچه ها واقعا سازگار نباشد و ممکن است خیلی از بچه ها با سختی های این رشته آشنا نباشند و بعد از ورود به این رشته نتوانند با عشق و علاقه ادامه بدهند.
صارمی افزود: تیپ های شخصیتی افراد به اینصورت که یک فرد، واقع بین، معنوی، اجتماعی، قراردادی، سنتی یا هنری باشد می تواند تاثیر زیادی برای انتخاب رشته و شغل آینده هر دانش آموز داشته باشد هرکدام از این نوع شخصیت ها به محیط و والدین متفکر نیازمند هستند تا بتوانند بهترین انتخاب را داشته باشند.
این روانشناس اظهارداشت: موقعیت و رضایت آنها زمانی رخ می دهد که بین مهارت و توانایی هایی که دارند هماهنگی وسازش وجود داشته باشد.
وی بیان کرد: والدینی که به اجبار فرزند خود را به سمت رشته ای می فرستند که علاقه چندانی به آن ندارند باعث عدم سازگاری بین محیط و نوع شخصیت فرزند خود می شوند و در نهایت موجب نارضایتی،.تغییر شغل، عدم موفقیت، بی ثباتی عاطفی و روانی فرزند می شود.
ورود پزشکی به بخش تجاری
صارمی اضافه کرد: حرفه پزشکی با گسترش و قدرت و نفوذ علم پزشکی بتدریج نه تنها به عنوان نوعی خدمت بلکه به عنوان نماد علم و عقلانیت مدرن در ذهنیت اجتماعی خود را ثبت کرده است و در عین حال، پزشکی، کم کم وارد بخش تجاری شده است.
این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی ادامه داد: خانواده ها به دلیل نگرانی از اشتغال و آینده فرزندانشان زمینه تحصیل و گرایش دانش آموزان به رشته تجربی را فراهم می کنند و آنها را به سمت شغل پزشکی سوق می دهد.
وی یادآور شد: کارشناسان مهمترین علت گرایش دانش آموزان به رشته تجربی و پزشکی را کسب درآمد بالا و جذابیت این رشته و احتمال بازار کار زیاد این رشته می دانند که علاوه بر شرایط جامعه و مسائل اقتصادی، خانواده ها نیز به این موضوع دامن می زنند.
صارمی گفت: درآمد بالا و منزلت اجتماعی شغل پزشکی با توجه به اینکه با جان انسان سروکار دارد، بسیار پر احساس و نیاز به علم و ذهن و هوش بالایی دارد که لازمه این شغل علاقه بالاست و اگر علاقه ای در این رشته نباشد مشکلات ومشقت های آن را نمی توان تحمل کرد.
تغییر در فرایند ارزش گذاری در جامعه
فاطمه آقاعلی کارشناس ارشد روانشناسی و مشاور در دانشگاه الزهرا(س) افزود: در دهه های اخیر، خانواده های ایرانی، برای رسیدن به قبولی در رشته پزشکی، فشارهای روانی، اجتماعی و اقتصادی زیادی را متحمل می شوند و برای رسیدن به عنوان خانم دکتر یا آقای دکتر سختی های زیادی را متحمل می شوند.
وی اظهارداشت: از منظر روانشناسی نیاز به احترام و نیاز به دیده شدن در همه انسان ها وجود دارد ولی این نیاز به احترام و منزلت اجتماعی نباید به گونه ای باشد که برخی بخاطر رسیدن به آن منزلت بالای اجتماعی، متحمل مشکلات روحی و فشارها روانی شود.
این روانشناس بیان کرد: فرایند ارزش گذاری در جامعه ما دچار اشتباه شده است و در نتیجه آن عده ای بسیار از خانواده ها بیشترین فشار را به فرزندان خود می آورند تا در رشته خاصی در پزشکی قبول شوند.
وی تاکید کرد: به هر روی به نظر می رسد؛ رسیدن به پایگاه و منزلت اجتماعی که خواسته ذاتی هر انسانی است در بستر و مسیر مناسب رسیدن به آن تعریف نشده و با خلاصه شدن در یک رشته خاص که تمام منزلت های اجتماعی و اقتصادی را در پی دارد به مرحله ای رسیده که کارشناسان از آن بعنوان یک آسیب اجتماعی یاد می کنند که منجر به تنش و فشارهای روحی در خانواده ها شده است.
این مشاور بالینی اضافه کرد: این گفتمان غالب باید تغییر کند تا تمام مشاغل به ارزش و اعتبار اجتماعی و اقتصادی تعریف شده ای برسند و مورد اقبال عمومی واقع شوند.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/