خانواده ابوالفضل کوچولو وقتی دیدند پسرشان دچار مرگ مغزی شده به ۳ بیمار چشم انتظار جان بخشیدند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مرد به دیوار بیمارستان تکیه داده بود، باید از فرزند خردسالش دل می‌کند. پزشکان مرگ مغزی او را اعلام کرده بودند و باید رضایت می‌داد تا اعضای بدن جگرگوشه اش جان دوباره‌ای به چند بیمار نیازمند هدیه دهد. تصمیم گیری سخت بود، اما می‌دانست اگر امروز رضایت ندهد فردا پیشمان می‌شود. با رضایت زوج جوان اعضای بدن فرزند ۳ ساله اشان به ۳ بیمار نیازمند جان دوباره‌ای بخشید.

این پسر کوچولو فرشته نجات ۳ ایرانی شد / پدرو مادر جوان تصمیم سختی گرفتند+عکس

آخرین روز‌های شهریورماه امسال بود که ابوالفضل روزبهانی به همراه پدر ومادرش شال و کلاه کردند تا از بروجرد به نهاوند و خانه پدربزرگش بروند. ابوالفضل از اینکه قرار بود به خانه پدر بزرگش برود قند در دلش آب شده بود، اما خوشحالی اش زیاد دوامی نداشت. چند ساعت بعد وقتی در خانه پدربزرگش برای خواب بعدازظهر چشمانش را بست دیگر بیدار نشد.

جابر پدر ابوالفضل این ماجرای تلخ را اینگونه تعریف می‌کند:من سرکار بودم که همسرم تماس گرفت و گفت ابوالفضل حالش به هم خورده و او را به بیمارستان علمداری نهاوند منتقل کردیم. بلافاصله خودم را به نهاوند رساندم. خیلی ترسیده بودم و دعا می‌کردم اتفاقی برای فرزندم رخ نداده باشند.

او ادامه می‌دهد:در بیمارستان نهاوند هرکاری از دستشان برآمد برای فرزندم انجام دادند، اما چون امکانات کافی در آنجا وجود نداشت ابوالفضل را به بیمارستان بعثت همدان منتقل کردیم. از همان لحظه اول پزشکان گفته بودند که به احتمال زیاد ابوالفضل دچار مرگ مغزی شده، اما هنوز امیدوار بودیم، اما در بیمارستان بعثت پزشکان آب پاکی را روی دستمان ریختند و گفتند پسرتان به دلیل مسمومیت دارویی دچار مرگ مغزی شده و دیگر امیدی به زنده ماندنش نیست.

خداحافظی آخر

وقتی همه امید‌ها برای بازگشت ابوالفضل خردسال به زندگی از بین می‌رود تیم رضایت گیری واحد فراهم آوری اعضای پیوندی در طی جلسه‌ای با پدر و مادر پسر خردسال رضایت آن‌ها را برای اهدای اعضای بدن فرزندشان می‌گیرند.

جابر می‌گوید:وقتی درباره اهدای اعضای بدن ابوالفضل با من صحبت کردند قلبم شکست. چه آینده‌ای برای پسرم دیده بودم. دوست داشتم مدرسه و دانشگاه رفتنش را ببینم، دوست داشتم او را در لباس دامادی ببینم، اما حالا باید برای همیشه از او جدا می‌شدم. با این حال وقتی درجریان ماجرای اهدای عضو قرار گرفتم به خاطر آوردم که مدتی قبل وقتی دو نفر از اقواممان دچار مرگ مغزی شدند و خانواده هایشان برای اهدای اعضای بدن آن‌ها رضایت ندادند بعدا" چه قدر پیشمان شدند. من نمی‌خواستم حس پیشمانی بر داغ مرگ فرزندم اضافه شود به همین خاطر با همسرم صحبت کردم و رضایت او را هم گرفتم.

به این ترتیب با اعلام رضایت خانواده بیمار مرگ مغزی عملیات انتقال او از همدان به تهران کلید خورد. دکتر ساناز دهقانی رئیس واحد فراهم آوری اعضای پیوندی بیمارستان سینا در این باره می‌گوید:پس از انتقال بیمار مرگ مغزی از همدان به بیمارستان سینای تهران، چند تیم تخصصی عمل انتقال اعضای پیوندی را آغاز کردند و موفق شدند دو کلیه و کبد بیمار را به سه بیمار نیازمند پیوند بزنند.

منبع: رکنا

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۳:۴۱ ۰۷ مهر ۱۳۹۸
درودب شما...خداصبرتون بده..ابوالفضل بهشتی هست
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۵۸ ۰۷ مهر ۱۳۹۸
الههی..پسرکوچولوی قشنگم که حالابافرشته هابازی میکنی..بااین کارفداکارانه پدرومادرت جاودان شدی....خدابه پدرومادرت صبربده که همچین نازنینی مثل تو روازدست دادند...وجزای خیربده بخاطرایثاروگذشتشون...احسنت