به گزارش خبرنگار حوزه حقوقی- قضایی گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، در جریان برگزاری جلسات دادگاه شبنم نعمت زاده که همچنان ادامه دارد و ختم رسیدگی به اتهامات او اعلام نشده است، رد پای افراد مختلف در پرونده دیده شد، افرادی از قبیل دختر خوانده شبنم و پدر او.
در جلسه سوم دادگاه رسیدگی به پرونده متهمان، احمدرضا لشکری پور از فرد جدیدی به نام آقای فرجی نام برد و او را مسئول حسابرسی به انبارها معرفی کرد.
بر اساس اظهارات متهم لشکری پور پدر شبنم نعمت زاده وزیر اسبق صنعت، فرجی را به عنوان حسابرس برای شرکت ورشکسته انتخاب کرده بود.
به گفته احمدرضا لشکری پور از ابتدای دی ماه ۹۶ فرجی به عنوان قائم مقام از سوی آقای نعمت زاده وارد شرکت شد و عمده وظیفه او پیدا کردن اختلاف شرکت با رسا فارمین بود؛ فرجی همان کسی است که توسط آقای نعمت زاده به عنوان حسابرس و مشاور مالی وارد شرکت شد.
به گفته نماینده دادستان، فرجی به قصد درست کردن به هم ریختگیهای شرکت و فروشهای نامتعارف متعدد وارد شرکت شده است.
بیشتر بخوانید: آخرین اخبار از دادگاه اخلالگران بازار دارو
خانم شبنم نعمت زاده در اظهارات خود بیان کرد: از آبان ۹۶ به دلیل کمبود بودجه حتی توان پرداخت حقوق پرسنل را هم نداشتیم، به همین دلیل از پدرم و در مواردی هم از آقای فرجی کمک خواستم تا در حسابرسیهای شرکت به ما کمک کنند.
البته طبق ادعای متهم لشکری پور، ورود آقای فرجی به شرکت با مخالفت شدید وی به عنوان شریک خانم نعمت زاده همراه بود و لشکری پور اظهار کرده که اصلا آقای فرجی را نمیشناخته و کاری با او نداشته است.
با ورود فرجی به شرکت، وی نامهای به تمام مدیران زد و درخواست میکرد که لیست انبارها ارائه شود تا مجموعه انبارها با قیمتی خوب به فروش برسند، اما پس از انجام این کار مشخص نمیشود که پولها به کجا رفته است.
بنا به اظهارات لشکری پور، فرجی به مدیران شهرهای ارومیه، گرگان، رشت، شهرکرد و یزد هم درباره فروش محصولات نامه زده است و امضای او به عنوان قائم مقام فروش در تمام نامهها وجود دارد.
لشکری پور درباره امضای فرجی بیان کرد: در ۲۶ اسفند سال ۹۶ خانم نعمت زاده از طرف من نامهها را امضا کرد که البته علت انجام این کار آن بود که نامهها همگی دارای مشکل دارویی بودند و نعمت زاده با انجام این کار میخواست مشکلات را گردن من بیندازد.
وی با بیان اینکه من با حضور آقای فرجی در شرکت مخالف بودم و وی را نمیشناختم، گفت: اواخر سال ۹۶ وکیل خانم نعمت زاده با من تماس گرفت و تقاضای جلسهای سه نفره کرد و در آن جلسه که در رستوران نایب واقع در خیابان ولیعصر(عج) برگزار شد، از من درخواست شد که به شرکت بازگردم و کارها را به دست گیرم تا آنها هم از پدر خانم نعمت زاده تقاضا کنند که عذر فرجی را بخواهد، اما باید به این نکته توجه کرد که اگر من با فرجی مشکل داشتم، چرا آنها این حرف را به من زدند؟
نقش پدر خانم نعمت زاده در این پرونده با دعوت از آقای فرجی نمایان شد و البته جز آقای نعمت زاده، نام افراد دیگری هم از خانواده خانم شبنم نعمت زاده در شرکت توسعه دارویی وجود دارد.
جز شبنم نعمت زاده، دختر او هم در شرکت نقش و بنا به اظهارات لشکری پور او به عنوان مدیر یکی از شرکتهای دارویی حق امضا داشته است.
لشکری پور تصریح کرد: در سال ۹۶ خانم نعمت زاده گفت شرکتی به نام رساپخش داریم که میخواهیم آن را فعال کنیم و شرکت رسا را در آن ادغام کنیم و گفتند، چون این شرکت باید مثل شرکت توسعه باشد، سهامداران آن هم باید مثل هم باشند. سهامداران این شرکت من، خانم نعمتزاده، آقای مرزبند و مریم محبعلی دختر خانم نعمتزاده بودند. بعد از اینکه حسابهای شرکت توسعه مسدود شد، شرکت رساپخش آمد و تمام امضاها را نیز خود خانم نعمتزاده انجام میداد و حتی به جای مریم محبعلی امضا میکرد. خانم نعمتزاده امضا را از طرف خانم محبعلی نمیزد، بلکه به جای مریم محبعلی امضا میکرد، البته امضای دختر خانم نعمت زاده بیشتر صوری بود و خود این متهم در جریان تمام امور قرار داشت.
انتهای پیام /
درود بر ریسی که عرصه را برای رانت خواران تنگ کرده...
مثل روز روشن است که وزیر خبرداشته دخترش چه می کرده است
در ضمن اون چادر رو از سرش بکشین مگه وقتی داشت دزدی میکرد با چادر بود که بخواد چادر سرش باشه. لعنت به تزویر، لعنت به ریا کار ، لعنت به خائن، لعنت به مال مردم خور ، لعنت به هر کسی که خون یه ملت رو تو شیشه میکنه.
مشخصه هدفت فرافکنی و دفاع از فساده! یه ذره خجالت هم بد نیست
فایده ای داره آیا
اعصاب ملت رو خرد کردین نمام ریزه کاری ها رو هم به همه میگین ولی بی فایده است چون به راحتی آراد میشه فردا تو جامعه میچرخه آخر هم سر از کانادا در میاره حالا ببین
حالا خودش داروها رو احتکار می کرد!
کاسب تحریم هم مشخص شد چه کسانی هستن!!
متاسفانه خیلی ها که پیش از انقلاب خود از مردم زحمت کش بودند امروز بغد از رسیدن به چند مسکوکاتی
فقط به فکر:
شاسی بلند
اسب سوار با اسب خصوصی
آیفون آخرین مدل
یخجال مرصغ
ویلا هایی دوزش حصارکشی شد
وووو
باعث تاسف است
حق الناس رو ازشون بگیرین
نه اینکه با چادر مشکی که نماد خانمهای محجبه پاکدست هست!!!!
حتی چادر نماز هم نباید به خانومهای زندانی در دادگاه داد !!!!!
درضمن اگه یک عینک آفتابی فریم بزرگ هم به ایشون بدید دیگه کاملا چشمهاشون هم استتار میشه و قابل شناسایی نخواهند بود که چه کسی در دادگاه حضور داره......
حالا این همه گستاخی دریافت وتخلف از داروی بیماران که خود خدا عنایت خاص داره به بیمار چش اورتز از این پول چیز دیگری هم هست
خداوند لعنتش کند درست زمانی بود که من دنبال لوازم پزشکی براکودکم بودم...باچه بدبختی وقیمت نجومی می خریدم.
این پرونده همین جا تمام است ،
متهم ردیف دوم تهمت ناروا می زند ،
چون می بیند که خانم نعمت زاده نام و نشانی در کشور دارد ،
می خواهد خود را آویز گردن او کند .