به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «رسول» متهم ۳۴ ساله یک پرونده جنایی که به همراه همسرش، توسط نیروهای مبارزه با مواد مخدر و به ظن حمل مسلحانه مواد افیونی در شهرستان فریمان دستگیر شده و راز جنایتی هولناک در مشهد را فاش کرده بود، توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان و با دستور قاضی ویژه قتل عمد به بولوار توس (محل قتل) هدایت شد تا جزئیات این حادثه هولناک را بازگو کند. این متهم معتاد به مواد مخدر صنعتی در حالی مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت که قاضی احمدی نژاد موادی از قانون مجازات اسلامی را به وی تفهیم کرد تا مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند.
مرد ۳۴ ساله نگاهی به همسرش انداخت و با معرفی کامل خود در تشریح صحنه جنایت گفت: چندین سال قبل در فریمان کبابی بزرگی داشتم و از وضعیت مالی خوبی برخوردار بودم. همسرم آن زمان از شوهرش طلاق گرفته بود و در کباب فروشی من به عنوان حسابدار کار میکرد که من عاشقش شدم و بعد ازمدتی با او ازدواج کردم، ولی این ازدواج به صورت رسمی ثبت نشد.
وقتی در دام مواد افیونی گرفتار شدم همه سرمایه ام را از دست دادم و روزگارم به کارگری کشید. آن زمان بود که به مشهد مهاجرت کردم و با «محمد» (مقتول) آشنا شدم. او وضعیت مالی خوبی داشت و در کار ساخت و فروش املاک بود. من هم که حرفه جوشکاری را آموخته بودم در ساختمانهای در دست احداث او به عنوان جوشکار ساختمان فعالیت میکردم که همین عامل موجب ارتباط صمیمی من و «محمد» شد واو به منزل ما رفت و آمد میکرد.
به طوری که من اعتماد کامل به او داشتم، ولی آرام آرام خوره سوءظن در وجودم رخنه کرد و احساس میکردم او یک ارتباط پنهانی و کثیف با همسرم دارد و به همه چیز مشکوک بودم تا این که شب حادثه باز هم «محمد» سوار بر خودروی آریزو به منزل ما آمد. متهم این پرونده جنایی در بخش دیگری از اعترافاتش ادعای دیگری را نیز مطرح کرد و افزود: البته او بدهکاری زیادی داشت و برای فرار از دست طلبکارانش به منزلم میآمد و من به او پناه میدادم تا این که آن شب مانند همیشه بساط استعمال شیشه را پهن کردم تا با یکدیگر مواد بکشیم.
او روی تشک نشست و بالش را زیر دستش قرار داد تا به راحتی بتواند مواد مخدرش را مصرف کند. من که هنوز سوءظن این ارتباط رهایم نمیکرد به گونهای ماجرا را پیش کشیدم و از ارتباطش با همسرم سخن گفتم. «محمد» که از شنیدن این حرفها گویی به شدت ناراحت شده بود، اسلحه کلت بادی اش را برداشت و به طرف من هجوم آورد. من هم از ترس به داخل حیاط گریختم که او ناگهان دو گلوله شلیک کرد که گلولهای ساچمهای به دیوار سیمانی حیاط اصابت کرد از شدت ترس فریاد زدم غلط کردم! دروغ گفتم! شوخی بود! «محمد» هم اسلحه اش را غلاف کرد و دوباره با هم به داخل اتاق بازگشتیم و باز هم مشغول مصرف شدیم.
در همین اثنا من دوباره به بهانهای از خانه خارج شدم و گوشی همراهم را روشن گذاشتم وقتی از بیرون برگشتم، گوشی را برداشتم و داخل سرویس بهداشتی به حرفهای او و همسرم گوش دادم باز هم نفهمیدم چه شد! ولی این سوء ظن رهایم نمیکرد تا این که در نیمههای شب همسر و دختر کوچکم به درون اتاق رفتند و من و «محمد» تنها ماندیم. در یک لحظه تصمیم وحشتناکی گرفتم. «محمد» مشغول استعمال شیشه بود و با هندزفری آهنگ گوش میداد که من میل باستانی را برداشتم و به طور غافلگیرانه ضربهای به او زدم چرا که او از من قوی هیکلتر بود!
با سروصدای او، همسرم نیز از اتاق بیرون آمد که من با میل باستانی دیگر هم ضرباتی به سرش زدم و او خون آلود روی زمین افتاد.
سپس نقشهای کشیدم و با نصب دست نوشتهای روی دیوار که گلدانها را آب بده! دو شاخه تلویزیون را از برق بکش!
در یخچال را باز نگذار! و... چنین وانمود کردم که برای رفتن به مسافرت، کلید منزل را به دوستم «محمد» سپرده بودم تا از منزل ما نگهداری کند.
بعد از آن هم همسر و فرزندم را سوار خودروی آریزوی «محمد» کردم و به طرف فریمان رفتیم تا کسی به من مشکوک نشود نقشه ام این بود که همسرم را در خانه خواهرش بگذارم و خودم دوباره برای دفن جسد به مشهد بیایم که در فریمان دستگیر شدیم.
گزارش ها حاکی است: در بازسازی صحنه جنایت که سرهنگ علی بهرام زاده (رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی) نیز حضور داشت، «زینب» (همسر متهم به قتل) نیز با اشاره قاضی علی اکبر احمدی نژاد مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و ضمن تایید اعترافات همسرش گفت: آن شب وقتی من از اتاق بیرون آمدم و صحنه قتل را دیدم، خیلی ترسیدم، میخواستم با پلیس ۱۱۰ تماس بگیرم، اما همسرم مرا تهدید کرد که اگر زنگ بزنی، بچه را میکشم؟! من هم از ترس سکوت کردم و با او همراه شدم، قرار بود رسول با یکی از دوستانش که در نیشابور است با هم به مشهد بازگردند و جسد را به مکان نامعلومی ببرند، ولی در فریمان مورد ظن پلیس قرار گرفتیم و دستگیر شدیم!
بنابراین گزارش، در پی اعترافات صریح متهمان، سرگرد وحید حمیدفر (افسر پرونده) نیز خلاصهای از محتویات پرونده و چگونگی دستگیری متهمان را در حضور قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد شرح داد و سپس قاضی احمدی نژاد با صدور قرار قانونی، متهمان این پرونده جنایی را در حالی روانه زندان کرد که متهم مدعی بود به دلیل این که سلاح کلت بادی هنگام شلیک بی صدا است، کسی صدای شلیک گلولهها را داخل حیاط نشنیده است.
سابقه خبر
بیست و چهارم شهریور گذشته، ماموران مبارزه با مواد مخدر فریمان که به سرنشین یک دستگاه خودروی آریزو مشکوک شده بودند در بازرسی از داخل خودرو چند قبضه سلاح شکاری، بیش از چهار میلیون تومان وجه نقد، سکههای طلا و ۱۷ عدد ساعت مچی کشف کردند.
راننده ۳۴ ساله که در پاسخ به سوالات پلیس به تناقض گویی افتاده بود فقط سعی داشت همسرش را ببیند! بنابراین نیروهای انتظامی با هماهنگی کارآگاهان پلیس آگاهی، همسر این مرد را نیز دستگیر کردند و مورد بازجویی قرار دادند.
این زن جوان در همان بازجوییهای اولیه به ارتکاب جنایتی هولناک در مشهد اقرار کرد و گفت: رسول دوست قدیمی اش به نام «محمد» را در بولوار توس به قتل رسانده است. به همین دلیل کارآگاهان پلیس آگاهی، ماجرا را به آگاهی مرکز خراسان رضوی گزارش دادند و این گونه راز یک جنایت باصدور دستوراتی از سوی قاضی احمدی نژاد فاش شد.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/