به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، موضوع کنکور و سنجش و پذیرش در دانشگاه به یکی از مهمترین دغدغههای امروز جوانان و خانوادههای آنان بدل شده است و همواره در ابتدای هر سال تحصیلی موجی از نقد و نظر در این باره مطرح میشود.
سال ۹۸ به دلیل طراحی دو گانه سئوالات کنکور، پذیرش متفاوت از طریق سوابق تحصیلی، سهمیه ها، امتیازات نقل و انتقال فرزندان هیئت علمی و علاقمندی روز افزون داوطلبان به رشتههای پزشکی خبر ساز بود.
به جز اینها ورود نهادهای دیگر به موضوع کنکور نیز موجب شده است پرونده کنکور ۹۸ همچنان نیمه باز باقی بماند این در حالی است که از حدود دو ماه دیگر فرآیند کنکور ۹۹ آغاز میشود و دوباره دانش آموزان و خانوادههای آنان به همراه سایر داوطلبان دغدغه ورود به دانشگاه را تجربه میکنند.
در گفتگو با دکتر ابراهیم خدایی رئیس سازمان سنجش آموزش کشور و معاون وزیر علوم، تحقیقات و فناوری علاوه بر واکاوی کنکور ۹۸ و ۹۹، به موضوع جداسازی سنجش از پذیرش، ساماندهی سهمیهها و مهمترین تغییرات در پذیرش دانشجو در سال آینده پرداختیم.
اگر بخواهیم پرونده کنکور ۹۸ را ببندیم باید به حواشی آن اشاره کنیم. ابتدا موضوع سیل و تعویق زمان آزمون سراسری و پس از آن طراحی دو نوع سئوال برای دو نظام آموزشی متوسطه مطرح شد. این موضوعات چه تاثیری در روند آزمون سراسری گذاشت؟ چه تبعاتی برای داوطلبان به دنبال داشت و سازمان سنجش چه تمهیداتی به خرج داد که داوطلبان با کمترین آسیب در این تغییرات مواجه شوند؟
حاشیه اول کنکور ۹۸ موضوع تعویق زمان آزمون به خاطر سیل بود. برآورد ما این بود که بیشتر کسانی که دنبال تعویق زمان بودند پشت کنکوری گروه تجربی بودند که این موضوع به دلیل حساسیت گروه تجربی بود. در این زمینه شورای سنجش و پذیرش محکم ایستاد، چون معتقد بودیم اکثریت بچهها صدمه میخورند از همین رو با تعویق زمان آزمون موافقت نشد.
حاشیه دیگر تغییر نظام آموزش متوسطه بود. امسال اولین خروجی نظام جدیدیها به کنکور رسیدند و نظام قدیمیها پشت کنکوری بودند. سازمان سنجش مطلع بود اگر جداسازی ظرفیت را به نسبت شرکت کنندگان انجام دهد (تراز جداگانه) که درخواست داوطلبان نظام قدیم نیز همین بود، باید حدود ۵۳ درصد ظرفیت را به نظام قدیم میدادیم و حدود ۴۷ درصد را به نظام جدید.
بررسیهای ما در رشتههای پرطرفدار نشان میداد که پشت کنکوریها به ظرفیت بیشتری نیاز ندارند. از سال ۹۰ تاکنون بررسیهای سازمان سنجش نشان میدهد سال ۹۰ رتبههای زیر هزار ۱۱ درصد پشت کنکوری بودند، این آمار به ترتیب در سال ۹۱ به ۹.۲۹ درصد رسیده، در سال ۹۲ این میزان به ۸.۸۰ درصد رسیده، سال ۹۳ میزان آن ۸.۲۲ درصد، سال ۹۴ میزان آن ۷.۴۹ درصد، سال ۹۵ میزان آن ۸.۹۹ درصد، سال ۹۶ میزان آن ۱۰.۴۶ درصد، سال ۹۷، ۱۲.۳۳ درصد و سال ۹۸ میزان آن ۱۱.۵ درصد بوده است.
اگر رتبههای زیر ۸ هزار کشوری را که عموما این افراد شانس پذیرش در رشتههای پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی را دارند، بررسی کنیم مشاهده میکنیم که سال ۹۰ تعداد پشت کنکوریها ۴۱.۳ درصد، سال ۹۱ به ۴۰.۸۶ درصد، سال ۹۲ به ۳۶.۷۵ درصد، سال ۹۳ به ۳۵.۱۴ درصد، سال ۹۴ به ۳۶.۱۱ درصد، سال ۹۵ به ۳۶.۲۴ درصد، سال ۹۶ به ۳۹.۳۷ درصد، سال ۹۷ به ۴۰ درصد و سال ۹۸ به ۳۷.۶ درصد رسیده است.
به طور متوسط طی ۱۰ سال گذشته ۳۸ درصد داوطلبان پشت کنکوری بودند. اگر سازمان سنجش روند جداسازی ظرفیت به نسبت شرکت کنندگان را در پیش میگرفت، داوطلبان نظام جدید به شدت صدمه میخوردند و به عبارتی سلاخی میشدند. در نظر بگیرید داوطلبان نظام جدید بچههای ۱۷ و ۱۸ ساله بودند که تجربه کنکور هم نداشتند و حتی یک نمونه سوال هم ندیده بودند.
اعتراض نظام قدیمیها در رسانهها منتشر شد، اما اعتراض نظام جدیدیها هیچ جا منعکس نشد. این بچهها در کنکور بی تجربه بودند و دانش آموزان مدرسههای خوبی به سازمان سنجش مراجعه کردند و اعتراض کردند، اما با اعداد و ارقامی که به آنها اعلام شد توجیه شدند. سازمان سنجش دنبال عدالت آموزشی است و به اعتراضات هر دو گروه نظام قدیم و جدید رسیدگی میکند.
برای کنترل این مسئله بخش سئوالات مشترک را بیشتر کردیم و سعی کردیم از همان منابع سئوالی که اعلام شده بود، طرح سئوال شود. طبیعتا در یک سری دروس موفق شدیم سئوالات مشترک بیشتری طراحی کنیم. در ریاضی و فیزیک ۹۰ درصد، در شیمی ۵۰ درصد و در زیست شناسی به دلیل تغییر محتوا ۲۰ درصد سئوالات مشترک بودند.
سعی کردیم سختی و دشواری سئوالات در دروس مشترک یکسان باشد. اما تعریف سختی و دشواری از دید داوطلب با دید سنجش متفاوت است. اما ما با نگاه علمی این سختی و دشواری را تعریف میکنیم. بعد از اینکه سختی و دشواری را متناسب کردیم به این نتیجه رسیدیم که باید یک هم ترازی انجام دهیم. هم ترازی با نرمالایز متفاوت است. زیرا این هم ترازی یک بحث علمی در سنجش است.
در این مرحله سازمان سنجش همترازی انجام داد که به همان درصد سال ۹۸ رسید و به این نتیجه رسیدیم که عدالت آموزشی نسبی محقق شده است. پس از آن تمامی اساتید سنجش و اندازه گیری دانشگاههای کشور را جمع آوری کردیم و کل اطلاعات را تحلیل کردیم. به این نتیجه رسیدیم که روش مناسب بوده است.
جمع بندی دو نظام آموزشی قدیم و جدید نشان میدهد با توجه به دادههای سالهای گذشته، تجربه سنجش و دانش موجود، عدالت آموزشی رعایت شده است. البته ممکن است افرادی هم به این شیوه معترض باشند. بخش عمدهای از معترضین افرادی هستند که پشت کنکوریهای نظام قدیم هستند که به دلیل فشار اجتماعی و خانواده میخواهند وارد رشتههای پزشکی شوند. این شکایات به دیوان عدالت اداری هم رسید، اما با توجه به روش درستی که ما داشتیم رد شد و سعی کردیم در کلان موضوع حقوقی تضییع نشود.
برای کنکور سال ۹۹ چه اتفاقی رخ میدهد و سازمان سنجش چه روشی به کار میگیرد؟
برای کنکور سال ۹۹ نیز همین روش ادامه مییابد. البته برای اینکه یک حق انتخاب به داوطلب داده شد که هر نظامی را که فکر میکند سادهتر است انتخاب کند، امسال دقت بیشتری در سختی و دشواری و قسمتهای مشترک دروس صورت میگیرد تا مسائلی که سال گذشته بود، کمتر شود.
ما سه دوره تغییر نظام آموزش متوسطه را در کشور داشته ایم، شما با تجربه این تغییرات، چه تمهیداتی را برای کنکور ۹۸ و ۹۹ در نظر گرفتید؟
در دورههای قبلی تغییرات، ظرفیتهای پذیرش جدا شده بود. اما در این دوره حدود ۷۰ درصد دانش آموزان سال جاری داوطلب کنکور بودند و آمار پشت کنکوریها کمتر بود. تجربه گذشته میان جداسازی ظرفیت و هم ترازی جداگانه نشان داد که هم ترازی روش موثرتری است.
بودجه بندی سئوالات همیشه بر اساس دانش آموز سال جاری است، چون داوطلب اصلی ما دانش آموزان سال جاری هستند. ملاک عمل برای این امر آخرین خروجیهای آموزش و پرورش است.
بیشترین موضوع اعتراض داوطلبان به کدام مرحله مربوط میشد؟
در بحث نمره و آزمون اعتراضاتی نداشتیم و بیشتر اعتراضات به حوزه پذیرش بر میگردد.
برای کنکور سال ۹۹ داوطلبان با چه فرآیندی روبرو خواهند بود؟ آیا طراحی دوگانه سئوالات ادامه مییابد؟
سازمان سنجش برای کنکور ۹۹ سه تکلیف پیش رو دارد که تا پایان مهرماه نهایی میشود. یکی اعلام تاریخ دقیق آزمون است که باید با هماهنگیها نهایی شود. حذفیات و منابع دروس نیز باید مشخص شود و دیگری نوع تاثیر سوابق تحصیلی است. در بحث تاثیر سوابق تحصیلی، شورای سنجش دارای دو مصوبه است. تاثیر قطعی برای ۹۸ و ۹۹ به تصویب رسید و با توجه به اعتراضات و درخواست داوطلبان مصوبه شورای سنجش تغییر کرد. مصوبه شورای سنجش این است که برای سال ۹۸ تاثیر سوابق تحصیلی مثبت خواهد بود. اما برای سال ۹۹ باید بررسی شود.
ما به عنوان سازمان سنجش سعی خواهیم کرد برای سال ۹۹ حداقل تغییرات را پیشنهاد بدهیم. با توجه به اینکه آخرین سالی است که برای دو نظام آموزشی دو نوع سوال داده میشود و حوزههای دیگری از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز وارد بحث ساماندهی کنکور شده اند لذا پیشنهاد سازمان سنجش به شورای سنجش تاثیر مثبت سوابق تحصیلی است که به احتمال بسیار زیاد همین موضوع تصویب میشود.
تاثیر مثبت و تاثیر قطعی سوابق تحصیلی چقدر در نمرات داوطلبان کنکور تاثیر گذار است؟
تاثیر قطعی موجب میشود نمره داوطلبان کاهش پیدا کند. وقتی نمرات تراز میشود این تاثیر قطعی خود را در آنجا نشان میدهد. تراز بر اساس فراوانی نمره صورت میگیرد در یک آزمونی هر چه تعداد بیشتری نمره ۱۰۰ داشته باشیم نمره تراز کاهش پیدا میکند. به عنوان نمونه اگر در کنکور یک درس را خیلی سخت بگیریم و نمره ۹۶ باشد و یک درس را سادهتر بگیریم و نمره ۱۰۰ باشد وقتی تراز نمره انجام میشود تغییر گستردهای در رتبهها صورت میگیرد به دلیل اینکه تراکم نمرات ۱۹ بسیار زیاد است و بالای ۷۵ هزار نفر دارای نمرات ۱۹.۵ به بالا هستند؛ لذا وقتی نمره سوابق تحصیلی تراز شود، فردی که در کنکور نمره بالایی کسب میکند با تاثیر قطعی سوابق تحصیلی، متضرر میشود.
اگر همه داوطلبان دارای سوابق تحصیلی بودند و همه نمرات کم میشد مشکلی نبود، چون پذیرش بر یک مبنای ثابت صورت میگرفت، اما مشکل اصلی در جایی اتفاق میافتد که برخی از داوطلبان پشت کنکوری دارای سوابق تحصیلی نیستند، برخی دیگر سوابق تحصیلی ناقص دارند و همه اینها موجب میشود بچههای قوی نمرات شان بیاید پایین و بچههای ضعیفتر نمرات شان بالا برود. دلیل این موضوع این است که سوابق تحصیلی همتراز برای همه داوطلبان وجود ندارد. تاثیر قطعی موجب میشود که افراد با نمرات بالاتر صدمه ببینند. مشکل اصلی ناهمگنی سوابق تحصیلی برای داوطلبان است. اما هر روشی که انتخاب میشود باید به گونهای باشد که بچههای قویتر صدمه نبینند.
مدل جایگزین کنکور که سازمان سنجش طراحی کرده است چیست؟ آیا تاکنون به طرحی رسیده اید که گزینش مناسب تری برای رشتههای پرمتقاضی صورت گیرد؟
مدل ایده آل سنجش و پذیرش وجود دارد که برخی از آنها در دنیا هم وجود دارد و در کشور ما بومی شده است. اما آنچه در دنیا مدلی از آن وجود ندارد توزیع متمرکز است که هم به موضوع سنجش و پذیرش صدمه میزند و هم پاسخگویی را سختتر میکند. پذیرش متمرکز آسیبهای متعددی به همراه دارد. اول اینکه صرف قبولی مطرح میشود و علاقه فرد تحت تاثیر قرار میگیرد، دیگر اینکه بحث سهمیهها است که سیستم مرکزی در آن دخالت دارد چرا که فرد نمره و رتبه را میبیند، اما عوامل دیگری نیز در قبولی تاثیر گذارند.
در نتیجه مدل ایده آل این است که سازمان سنجش، آزمونی را برگزار کند، به آن اعتبار بخشد و آزمون را تکرار کند و دانشگاه هم کف نمره خود را اعلام کند. اما به لحاظ عدم اعتماد اجتماعی که به سیستم پذیرش دانشجو وجود دارد وقتی وارد کلان موضوع تصمیم گیری میشویم چند سازه تصمیم گیری در این زمینه مطرح میشود. در این زمینه یک سازه عدالت، یک سازه استرس و یک سازه مشکلات اجتماعی مطرح میشود، لذا وقتی تصمیم میگیریم که به سازه استرس توجه کنیم، ممکن است سیاستگذاران بگویند در اینجا سازه عدالت دچار خدشه میشود؛ بنابراین وقتی بر جداسازی سنجش و پذیرش تاکید میکنیم باید تمامی فرآیندها را در نظر بگیریم. سازمان سنجش بحثهای علمی را پیگیری میکند، اما ممکن است سیاستگذاران صلاح کشور را در سازه دیگری ببیند.
اگر به این نتیجه برسیم که پذیرش را به دانشگاهها واگذار کنیم باید حوزههایی را به دانشگاهها بدهیم که در آنها بلوغ دارند. چرا از دکتری و تحصیلات تکمیلی آغاز نکنیم. معتقدم اگر میخواهیم در بحث کنکور جداسازی سنجش و پذیرش را اجرایی کنیم باید از دکتری و کارشناسی ارشد آغاز کنیم. در آنجا باید اجرا کنیم و نقاط ضعف آن را برطرف کنیم و بعد در کنکور سراسری پیاده سازی کنیم. جمع بندی لازم در زمینه گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درباره جداسازی سنجش و پذیرش نیز در این زمینه تنها به کارشناسی ارشد و دکتری اختصاص دارد.
به نظر شما اعتبار دادن به آزمونها از دکتری آغاز میشود و آیا میتوان امیدوار بود که آزمون دکتری به دانشگاهها واگذار شود؟
بله. این اتفاق میافتد و در دکتری جداسازی صورت میگیرد و سازمان سنجش آزمونهای استاندارد را برگزار خواهد کرد و کارنامه را به داوطلب میدهد. پس از آموزش دادن به دانشگاهها کمک میکنیم که بتوانند کف نمره و شرایط پذیرش را اعلام کنند. این موضوع یکی از اصولی است که در سیاستهای سنجش و پذیرش به آن رسیده ایم و به نظر میرسد اگر دانشگاهها را آموزش دهیم میتوانیم این موضوع را اجرایی کنیم. دانشگاههای کشور به دلیل اینکه تاکنون سیستم پذیرش متمرکز بوده است، آموزش لازم را ندیده اند. نیازی برای آموزش نداشته اند و از همین رو باید ساختار لازم را تعریف کرد.
پیشنهاد ما این است که از یکسال قبل اطلاع رسانی لازم برای هر نوع تغییری در آزمونها اعلام شود. اطلاع رسانی در کنکور سراسری حداقل باید از سه سال قبل آغاز شود که دلیل آن این است که دانش آموزان ورودی به دوره متوسطه، باید تکلیف خود را بدانند. همچنین اگر مصوبهای درباره آزمونهای تحصیلات تکمیلی داشته باشیم باید از یک سال قبل آن را اعلام کنیم.
پیشنهاد سازمان سنجش حذف پذیرش متمرکز دکتری است. آزمونهای استاندارد بر قوت خود باقی است و آن را بر اساس میزان تقاضا تهیه میکنیم. ممکن است دانشگاهی متقاضیان بیشتری برای دکتری داشته باشد و در آن زمان به آزمون جی آرای نیاز داشته باشد، اما یک دانشگاه دیگر به این آزمون نیاز ندارد و از نحوه دیگری از اعتباربخشی استفاده کند. ما موافق هستیم که جداسازی سنجش و پذیرش از دکتری آغاز شود.
آنچه کنکور را سخت میکند بحث تقاضا است که در برخی از دانشگاهها و برخی از رشتهها با هیچ جای دنیا قابل مقایسه نیست. جایگزینی برای کنکور وجود ندارد، زیرا امتحان را در هر نقطهای از دنیا برگزار کنید به معنی کنکور است. مهم این است که باید تکلیف جایگزینی که میخواهیم برای کنکور ایجاد کنیم را روشن کنیم، حتی ممکن است در روشهای درسی هم تغییراتی ایجاد کنیم به طور نمونه پزشکی را از پذیرش مستقیم خارج کنیم. تمام این تغییرات در زمینه ایجاد جایگزین تا تغییرات روش پذیرش باید همزمان انجام شود و گرنه اگر در پشت هر سیستم پذیرشی ۶۵۰ هزار نفر برای ۹ هزار ظرفیت رقابت کنند آن سیستم دچار اشکال میشود.
موضوع رشتههای پزشکی و تعداد متقاضی این رشته دیگر از رقابت علمی خارج شده است. اعتراضات حوزههای علوم انسانی، ریاضی و هنر در کنکور اصلا با گروه تجربی قابل مقایسه نیست. ما در سنجش دو جا انباشت اعتراض داریم یکی بخش پزشکی و دیگری فرهنگیان است و آن هم به دلیل شغل تضمین شده این دو بخش است.
باید یکسری مسائل را قبل از کنکور حل کرد تا بتوانیم سنجش و پذیرش را اصلاح کنیم. موضوعی که باید جدی گرفت موضوع هدایت تحصیلی قبل از ورود به کنکور است. اگر هدایت تحصیلی اجرا نشود در عمل یک موسسه کنکوری تعیین میکند که داوطلب به کدام رشته و کدام شهر برود. متاسفانه هدایت تحصیلی به طور سیستماتیک انجام نمیشود و بچهها را برای رشتههای مختلف تشویق نمیکنند. این معضلات به کنکور ربطی ندارد. کنکور تنها فرآیندی است که به عنوان دماسنج مشکل را نشان میدهد؛ بنابراین موضوع هدایت تحصیلی هم در مدل جایگزین کنکور اهمیت دارد و باید به آن پرداخته شود.
رشتههای بدون آزمون به دلیل نبود هدایت تحصیلی مناسب با استقبال کمی روبرو شدند و یا تبلیغات مناسبی برای آنها صورت نگرفت؟
سیستم پذیرش سوابق تحصیلی ما سیستم باز بود و از اسفند ۹۷ تا شهریور ۹۸ پذیرش داوطلب را انجام میداد. با اینکه در مورد آن تبلیغاتی صورت نگرفت ما در سازمان سنجش مطلع بودیم که تا داوطلب نتیجه رشتههای با آزمون خود را نداشته باشد به سمت رشتههای بدون آزمون نمیرود، اما بلافاصله پس از اعلام نتیجه کنکور، تعداد متقاضی رشتههای با آزمون افزایش یافت. رشتههای بدون آزمون نسبت به سال گذشته با رشد خوبی مواجه شده اند و تعداد قبولی کل سال ۹۷ حدود ۴۰۸ هزار نفر و در سال ۹۸ تعداد قبولی به ۴۳۹ هزار نفر رسید. بخش افزایش پذیرش در رشتههای بدون آزمون صورت گرفت.
برداشت من این است که سیستم پذیرش بدون آزمون دانشجو در دانشگاههای کشور در سال ۹۸ موفق بوده، اما در ابتدا ما سیستم را به صورتی طراحی کرده بودیم که سیستم باز باشد و داوطلب هر موقع میخواهد درخواست پذیرش را وارد سامانه کند، اما ورودی در دو نقطه ترم مهر و بهمن اتفاق بیافتد. هدف شورای سنجش و پذیرش این بود که این موضوع را به دانشگاهها واگذار کند. در واقع این همان مدل جداسازی سنجش از پذیرش است و پذیرش به دانشگاهها واگذار میشود. در اینجا جایگزین هم وجود دارد که همان سوابق تحصیلی داوطلب است. اما در سال ۹۸ به دلیل عدم تجربه دانشگاه ها، همه آنها اعلام کردند برای امسال سازمان سنجش انجام دهد که این موضوع کار سنجش را دو برابر کرد.
جدا سازی سنجش از پذیرش در رشتههای بدون آزمون به دانشگاهها واگذار میشود؟
برنامه سازمان سنجش این است که سال بعد پذیرش رشتههای بدون آزمون به دانشگاههای کشور واگذار میشود. البته برنامه ریزی شده است که تا نیمسال دوم امسال برای دانشگاهها کارگاههای آموزشی برگزار میکنیم و در بخشهای نرم افزاری به آنها کمک میکنیم. ضوابط و قوانین به آنها آموزش داده میشود.
سازمان سنجش چه برنامهای برای ساده سازی قوانین و ضوابط پذیرش دانشجو و ساماندهی تمام سهمیهها دارد؟
قوانین پیچیده شده اند و نیازمند ساده سازی هستند. ما با مجموعهای از قوانین و قواعد مواجه ایم که پذیرش دانشجو را پیچیده کرده است. سهمیهها از جمله سهمیه مناطق بومی، سهمیه حوادث غیرمترقبه، سهمیه بهیاری، سهمیه کشاورزی، سهمیه ایثارگری و تسهیلات فرزندان هیئت علمی باید ساده سازی شوند.
بومی گزینی از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی در پایان دهه ۶۰ ایجاد شد و دلیل آن این بود که دانشگاهها با کمبود خوابگاه روبرو بودند و تصمیم گرفته شد که دانشجویان بومی پذیرفته شوند. ابتدا گفتند شبانهها ۸۰ درصد پذیرش بومی باشد. بعد اگر رشتهای در دانشگاهی نبود ناحیه درست شد، بعد در ناحیه هم با کمبود رشته مواجه شدند بعد قطب درست شد. حال تصور کنید که هم برای ناحیه هم برای قطب و هم برای منطقه ضوابط جداگانه وجود دارد. وقتی قید گذاشته میشود بحث علمی تحت تاثیر قرار میگیرد و بچههای خوب نمیتوانند از تمام این قیود عبور کنند. حتی بومی گزینی موجب شده است که اختلاط اقوام کشور بهم بخورد و اختلاط فرهنگی از بین برود که نیازمند بررسی مجدد است.
سیاستهای ساماندهی سهمیهها از سوی سازمان سنجش تعریف شده است که بر چند اصل استوار است. اصل اول این است که عدالت محور باشد. سهمیه بومی گزینی دیگر ضرورتی ندارد و باید حذف شود، اما برای برطرف کردن نیاز مناطق محروم، با نیازسنجی، ظرفیت برای آن تعریف شود. سهمیهها باید به نسبت شرکت کنندهها تعریف شوند. قوانین بومی گزینی متناسب با نیاز اصلاح شود ممکن است وزارت بهداشت و وزارت علوم احساس نیاز کنند در بخشی از کشور و برای آن منطقه ظرفیت تعریف کنند. در بخش سهمیه ایثارگری و قدرشناسی مردم از ایثارگران، معتقدم که این ظرفیت به مازاد بدل شود و از درون ظرفیت اصلی خارج شود. سهمیه حوادث غیرمترقبه مانند سیل زدگان و زلزله زدگان اشکالی ایجاد نمیکند چرا که بازه زمانی دارد و دائمی نیست و از خود استان داده میشود، اما این هم بررسی میشود. تسهیلات فرزندان هیئت علمی نیز باید بازنگری شود.
هدف این پیشنهاد این است که سهمیهها محدودتر، ساده تر، قابل فهمتر و عدالت محورتر شوند تا بچههای خوب در کشور بمانند و از ورود به دانشگاهها ناامید نشوند.
منبع: مهر
انتهای پیام/
سازمان سنجش در مرداد ماه و قبل اعلام نتایج کنکور امسال اعلام کرد که در کنکور سال آینده انتخاب نظام آموزشی بهصورت اختیاری خواهدبود، در صورتی که امسال این انتخاب نظام آموزشی اجباری بود، این موضوع برای راضی کردن داوطلبان نظام قدیم با دادن وعده سال بعد است، از طرفی ماجرا به اینجا ختم نخواهد شد و کسانی که در این ماجرا پول هنگفتی، امسال و سالهای آتی به جیب خواهند زد، مافیای کنکور خواهند بود که از این آب گلآلود بهترین بهره را خواهند برد.
چرا که سال آینده آخرین سال کنکور نظام قدیم خواهد بود و باتوجه به آزمون نابرابر و ناعادلانه بهنفع نظام جدید، بیشتر داوطلبان متقاضی شرکت در نظام جدید خواهند بود بنابراین باید مجدد در کلاسهای کنکور شرکت کنند همچنین کتابهای کنکور و لوحهای آموزشی و کتاب تست تهیه کنند قبول بفرمایید در این شرایط اقتصادی این هزینه هنگفت فشار سنگینی بر روی خانوادههای کارگران، کارمندان و قشر آسیبپذیر تحمیل خواهد کرد.
لطفاً به نکات زیر هم توجه داشته باشید:
رئیس محترم سازمان سنجش فرمودند که نمرات پشت کنکوری ها در سالهای گذشته کمتر از کنکور اولی ها بوده است. حالا سوالی که بوجود میاد اینه که مگه سازمان محترم سنجش نفرمودن نمیشه امسال رو با سالهای گذشته مقایسه کرد؟!
و سوال دوم مگه در 10 سال گذشته هم دو نظام آموزشی متفاوت وجود داشت؟ مگه توی 10 سال گذشته دو نوع سوال مختلف طرح شده بوده؟!
نکته دیگه اینکه موضوع تعویق کنکور هرگز موجب بچگانه نشان دادن ظلم تراز مشترک نمیشود!! و از رئیس محترم سازمان سنجش خواهشمندم در این خصوص صحبت خود را با «برآورد» نفرمایند چون اینگونه صحبت کردن دست کمی از تهمت ندارد، اتهامی که دائم گفته میشود پشت کنکوری ها ضعیف تر و درس نخوان بوده اند!! افسوس که نمیگویند که ظرفیت کدرشته های روزانه ای که توجیه اقتصادی داشته باشد چند درصد کل کدرشته ها را نشان میدهد؟! با این محدودیت ظرفیت، همه داوطلبان، اینشتین هم که باشند باز عده ای نمیتوانند وارد آن کدرشته ها شوند. همه داوطلبان پشت کنکوریهای امسال در هر سه گروه آزمایشی منابع شان بیش از «هزار صفحه» از نظام جدیدها بیشتر بوده است. آنها مباحث سنگینتری که اکنون برای نظام جدیدی ها حذف شده خوانده اند و از آن مباحث امتحان نهایی و غیرنهایی داده اند...
نحوه ی تراز گیری در کنکور 98 فاقد اعتبار علمی و قانونی بوده است. فاقد اعتبار علمی است چون کلیت ترازگیری فقط برای یک آزمون با شرایط برابر و عادلانه است که این کلیت با نادیده گرفتن تفاوتهای مهم دو نظام قدیم و جدید(مانند تفاوت حجم منابع)، نقض شد. و نیز فاقد اعتبار قانونی است چون همانگونه که مرکز وکلا قوه قضائیه تایید فرمودند برخلاف بند نهم اصل سوم قانون اساسی است.
همچنین خواهشمندم این موضوع را «حاشیه» نخوانید زیرا وقتی ترازگیری و رتبه بندی یک آزمون به این بزرگی فاقد اعتبار علمی و قانونی باشد، نمیتوان از آن به عنوان حاشیه یاد نمود.