به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، دیوان حافظ شیرازی همان کتابی است که بارها به آن تفأل زده ایم و او را به شاخه نباتش قسم دادهایم، تا آنچه در عالم غیب است برایمان بازگو کند.
بارها شعرهایش را در دستان کودکان فال فروش دیده ایم و از آنها فال گرفتیم و خواندیم، اما شاید کمتر برایمان این سوال پیش آمده باشد که چه سرنوشتی برای دیوان حافظ رقم خورده تا امروز به دست ما رسیده است؟
هیچ نشانهای مبنی بر نابودی بخش عمدهای از اشعار حافظ در دست نیست و با توجه به شهرت حافظ در حیاتش، میتوان چنین پنداشت که انتقال سرودههایش ادامه داشته و بر فرض درستی این موضوع، بهنظر میرسد حافظ شاعر پرکاری نبوده است.
دیوان حافظ علاوه بر ۵۰۰ غزل دربرگیرنده تعدادی قصیده، مثنوی و رباعی به همراه مقطعات است. تعداد غزلهای دیوان حافظ در ویرایش قزوینی غنی به ۴۹۵ غزل میرسد. علاوه بر تصحیح علامه قزوینی و دکتر غنی از دیوان حافظ تصحیحهای دیگری هم وجود دارد. معتبرترین تصحیح، تصحیحی است که این دو استاد انجام دادند.
از تصحیحهای دیگر دیوان حافظ میتوان به تصحیح پرویز ناتل خانلری و هوشنگ ابتهاج معروف به سایه اشاره کرد. بر این دیوان شروحی هم نوشته شده است؛ از جمله آنها میتوان به شرح دکتر خطیب رهبر و شرح بهاء الدین خرمشاهی اشاره کرد.
پرویز ناتل خانلری درباره رباعیات حافظ مینویسد: «هیچیک از رباعیات منسوب به حافظ چه در لفظ و چه در معنی، ارزش و اعتبار چندانی ندارد و بر قدر و شأن این غزلسرا نمیافزاید.» شاید تعداد نسخههای خطّی ساده یا تذهیبشده دیوان حافظ در کتابخانههای ایران، افغانستان، هند، پاکستان، ترکیه وحتی کشورهای غربی از هر دیوان فارسی دیگری بیشتر باشد. نسخههای زیادی با مفردات و واژههای گوناگون وجود دارد و این ویژگی باعث شد، تصحیحهای متعدد و گاه متناقض هم در بین مصححان دیده شود.
گفته میشود حافظ دیوان خویش را در ۷۷۰ ه. ق، یعنی بیش از بیست سال قبل از مرگش ویرایش میکند، اما هیچ دستنویسی از این نسخه وجود ندارد. هرچند هنوز هم این مسئله با شواهد واقعی غیرقابل اثبات است، اما با تردید کمتری میتوان گفت نسخهای با مقدمهای که ظاهراً ارزش زندگینامهای دارد، پس از مرگ شاعر توسط شاگردی بهنام محمد گلندام گردآوری میشود. فرض بر این است که این نسخه سنتی سرچشمه هزاران نسخه خطی که اکنون موجودند و بیش از یکصد نسخه چاپی است.
بسیاری از این نسخهها بهطور گسترده در نظم و تعداد اشعار، ترتیب و تعداد ابیات در یک شعر خاص و نیز در خوانش دقیق آنها تفاوت دارند. بهنظر میرسد که به حافظ پس از مرگ در عثمانی و هند توجه جدی شده است و از آنجا در اواخر سده هجدهم میلادی به اروپا رسید. سپس در دهههای بیستم و سیامِ سده بیستم میلادی باقدرت به ایران بازگشت. چندین نسخه خطی شناختهشده در ایران، اروپا و جاهای دیگر موجودند که تاریخ آنها از ربع دوم و سوم سده پانزدهم میلادی، یعنی از سی تا شصت سال پس از مرگ شاعر است و قابل اطمینانترین آنها کمتر از ۵۰۰ شعر دارند، درحالیکه نسخههای بعدی ۶۰۰ یا بیش از این تعداد شعر دیده میشود.
نوشتن شرحهای جزئی یا کامل که به زبان انگلیسی بر دیوان حافظ از اواخر سدهٔ نوزدهم میلادی آغاز شد؛ از جمله آنها میتوان به شرحهای هرمن بیکنل، هنری ویلبرفورس کلارک، گرترود بل و والتر لیف اشاره کرد. از سدهٔ بیستم میلادی، تولد جدی دوبارهٔ حافظشناسی در ایران را مشاهده شد. پیش از این نیز اشارهٔ ویژهای به پژوهشهای بنیادی قاسم غنی شده است از جمله آثار این استاد در زمینه تاریخ عصر حافظ است که در کتابی با همین عنوان در دو جلد منتشر شده است. جلد اول این کتاب به تاریخ عصر حافظ میپردازد و جلد دوم آن تارخ تصوف را در این دوران بازگو میکند.
در ادامه شعری از حافظ شیراز را بخوانید:
برو به کار خود ای واعظ این چه فریاد است
مرا فتاده دل از ره تو را چه افتاده است
میان او که خدا آفریده است از هیچ
دقیقهایست که هیچ آفریده نگشاده است
به کام تا نرساند مرا لبش، چون نای
نصیحت همه عالم به گوش من باد است
گدای کوی تو از هشت خلد مستغنی است
اسیر عشق تو از هر دو عالم آزاد است
اگر چه مستی عشقم خراب کرد
ولی اساس هستی من زان خراب آباد است
دلا منال ز بیداد و جور یار که یار
تو را نصیب همین کرد و این از آن داده است
برو فسانه مخوان و فسون مدم حافظ
کز این فسانه و افسون مرا بسی یاد است
انتهای پیام/