به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در پروندهی «جهادسازندگی» تلاش شده که نگاه «نهاد»ی به جهادسازندگی داشته باشیم. در این رهگذر، مدعا این است که «جهادسازندگی، الگویی خوشنقش (و البته محدود) از نهادها و دستگاههای اجرایی مورد نیاز انقلاب اسلامی، در مرحلهی "دولتسازی اسلامی"، و برای نیل به "تمدن نوین ایران اسلامی" ارائه داده است».
پیشتر، چند منزل به این گذشت که «قرائت ما از آن "تمدن نوین" چیست»؛ در این زمینه آمد که مقصود ما از این تمدن، همان است که از شرق چین تا اقیانوس اطلس را کم و بیش زیر لگام داشته است. در مسیر تشریح ابعاد این تمدن، و پیش از توصیف اولین حکومت مؤثر و ادامهدار شیعی در کانون طبرستان و دیلمان ایران - یعنی «علویان طبرستان» - توصیفی کوتاه و مختصر از سابقهی حضور فرزندان علیبن ابیطالبعلیهمالسلام در این دیار ارائه خواهیم داد.
پرتراکمترین حضور امامزادگان در استانهای کشور
از میانههای سدهی دوم هجری، طبرستان و دیلمان، کانون شکلگیری مبارزات امامیه علیه سلاطین جور، و همچنین شاهد حضور پررنگ سادات علوی بوده است. یکی از قرائن مهم بر این مدعا، تراکم بسیار بالای زیارتگاهها و بقاع متبرکهی امامزادگان در این دیار است. این تراکم به دو دلیل مشخص شکل گرفته: اول، حضور پرتراکم سادات در این پهنهی سرزمینی؛ و دوم، جدیت و اهتمام مردم این دیار بر تکریم و بزرگداشت فرزندان ائمهی هداعلیهمالسلام. بد نیست به آمار مربوط به این موضوع نگاهی گذرا داشته باشیم.
بنابر آمار رسمی تارنمای «بانک جامع امامزادگان و بقاع متبرکه»ی سازمان حج و زیارت، مجموعاً ۸۱۶۷ امامزاده در ایران مدفون هستند. از این میان مجموعاً مزار ۱۹۴۷ تن از ایشان - یعنی به لحاظ آماری حدود یک چهارم - تنها در دو استان مازندران و گیلان کنونی قرار دارد. اگر آمار سه استان تهران، قزوین و البرز (یعنی بخش دیگر از محدودهی کامل طبرستان و دیلمان آن روز) را نیز به این تعداد بیفزاییم، مجموعاً ۲۶۶۷ مزار - یعنی چیزی حدود یک سوم بقاع کل کشور - در این منطقه واقع شده است.
این در حالی است که مجموع مساحت این پنج استان چیزی حدود ۷۸ هزار کیلومتر مربع است که کمتر از ۴.۸ درصد از مساحت کل کشور را تشکیل میدهد. با این حساب، تراکم امامزادگان جلیلالقدر علوی، در مجموع این پنج استان چیزی حدود ۶.۸ برابر متوسط کل کشور است. محاسبات بیشتر به همین ترتیب نشان میدهد این رقم (تراکم به نسبت سطح، در نسبت با کل کشور) برای مجموع دو استان گیلان و مازندران، حدود ۱۰.۳ برابر، و برای مازندران ۱۰.۷ برابر میانگین کل کشور است.
نمونههایی از حضور تشکیلاتی و مبارزاتی امامیه
در بخشهای پیشین دیدیم که نیمهی قرن دوم هجری، یعنی اوایل دوران حکومت عباسی، دورهای است که از جهت اختناق و فشار، تنها با زمانهی دشوار و نفسگیر زینالعابدینعلیهالسلام قابل قیاس است. در این دوران، با تحکیم پایههای حکومت عباسیان، مجدداً فشار بر فرزندان علیبن ابیطالبعلیهمالسلام بهغایت تشدید شد؛ به این ترتیب که منصور دوانیقی (که نمونههای کشتار دستجمعی فرزندان امام مجتبیعلیهمالسلام را از احوالات او برشمردیم) این تنگنای شدید را ایجاد کرد؛ پس از او مهدی و هادی (که فجایعی همچون واقعهی فخ را رقم زدند) سطح این مضیق را افزایش دادند، و بعدتر اختناق هارونی آن را به اوج رسانید؛ تا آنجا که گفت: «سَیْفُ هَارُونَ یُقَطِّرُ اَلدَّمَ. (از شمشیر هارون خون میچکید)»۱. این تنگنای بیحدِ علویان، زمینهای فراهم آورد که گروههای زیادی از ایشان، با هدف رهایی از این فشارهای طاقتفرسا و کشنده، یا برای گردآوردن سپاه، یا احیاناً با اهدافی دیگر، به مناطق صعبالعبور طبرستان و دیلمان پناه بیاورند.
چنان که در بخش قبل از این پرونده دیدیم، اولین حضور تشکیلاتی و سیاسی این خاندان بزرگوار در منطقه دیلمان و طبرستان احتمالاً به نیمهی قرن دوم هجرت بازمیگردد؛ زمانی که یحیی فرزند عبدالله محضعلیهماالسلام، پس از گریختن از معرکهی قیام فخ در ۱۶۹ قمری، به منطقهی الموت فعلی رفت و اندکی بعدتر، در پناه مردم آن دیار دست به قیام زد.
رهبر انقلاب حتی درباره حضور مبارزاتی و چریکی شخص موسی بن جعفرعلیهماالسلام در این دیار احتمالاتی را مطح میکنند. ایشان با طرح پرسشی در باب مبارزات حضرت، به حضور ایشان در این منطقه اشاره میکنند و میفرمایند: چرا چنان که از برخی روایات دانسته میشود، آن حضرت در برههیی از دوران سیوپنج ساله، در اختفا بسر برده و در قرای شام یا مناطقی از طبرستان حضور یافته و از سوی خلیفهی وقت، مورد تعقیب قرار گرفته و به یاران خود سفارش کرده که اگر خلیفه دربارهی من از شما پرسید، بگویید او را نمیشناسیم و نمیدانیم کجاست؟
غرض از «دوران سی و پنج ساله»، دوران امامت حضرت، مابین سالهای ۱۴۸ تا ۱۸۳ قمری است. چنان که میبینیم، این زمان با حضور یحییبن عبداللهعلیهماالسلام در این منطقه، مقارن بوده است.
دیگر قیامهای فرزندان ائمه در این ناحیه
دیلمان و طبرستان، حتی تا سدههای اخیر نیز کانون حضور و برآمدن نهضتهای شیعی بوده است. از این میان میتوان به قیام «محمدبن قاسمبن علی» از نوادگان امام حسینعلیهالسلام اشاره کرد که در سال ۲۱۹ قمری، با وجود اینکه ۴۰ هزار نفر در مرو با او بیعت کرده بودند، ترجیح داد به طالقان برود و قیامش را از این منطقه علنی نماید. یا قیام بزرگ «یحیی بن عمر بن یحیی بن حسین بن زید بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب» علیهمالسلام، در سال ۲۴۹ قمری نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است. این قیامها تا سدههای بعدی نیز ادامه داشت، که برای رعایت اختصار از ذکر آنها چشم میپوشیم؛ بنابراین فرزندان امیرالمؤمنینعلیهمالسلام در این دیار حضوری مؤثر و کانونی داشتند. چنان که در بخش بعدی بررسی میشود، تاریخ، دلالت اصلیِ آغاز حکومت سیاسی «علویان» در سال ۲۵۰ قمری را - که خواهیم دید نقطهی عطف بسیار مهمی در حکمروایی شیعی بهشمار میرود - «پناه بردن مردم به سادات حاضر در منطقه، و درخواست از آنان برای پیشوایی، با هدف برقراری عدل و رهایی از جور حاکمان وقت» معرفی میکند.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/