به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،از دیرباز بخشش میان آدمها مرسوم بوده و در خیلی از مواقع از نیازهای خود صرف نظر میکردند تا دلی را شاد کنند یکی از این بخششها وقف است که سنتی قدیمی و جهانی با بخشش پول یا ملک به اشخاص یا موسسهای برای تامین نیازهایشان است؛در قرآن کریم کلمه وقف نیامده است، اما عناوینی مانند صدقه، خیر، انفاق، احسان در قرآن آمده است و هر یک از این عناوین وقف را تایید میکنند، زیرا وقف هم صدقه و هم بر و نیکی است، ولی در عین حال عنوانی خاص برای وقف است. در بیشتر احادیث نیز لفظ وقف به کار برده نشده است، اما برای تشویق مردم به آن روایات و حدیثهای متعددی آمده است و ثوابهای فراوانی برای افرادی که به این امر توجه می کنند وعده داده شده است. یکی از این احادیث حدیث «صدقهٔ جاریه» است که در جواهر آمده و در مسالک است و از تذکره نیز حکایت شده است. در مهذبالبارع و تنقیح هم آمده که علماء فرمودهاند: مراد از صدقه جاریه همان وقف است.
در آیه ۹۲ سوره آل عمران آورده شده است؛ هرگز به نیکوکاری نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنیدهمچنین در بیان اهمیت وقف به آیه ۲۰ سوره مزمل و آیه ۱۷۷ سوره بقره نیز استناد شده است.
احکام مرتبط با وقف
واقف ( کسی که مال خود را وقف می کند) باید بالغ، عاقل، آزاد و مختار بوده و از تصرف در اموال خود منع نشده باشد. (طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۳۱۲؛ محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱و۲، ص۴۵۷)
صیغه وقف باید با الفاظی بیان شود که به معنای وقف نزدیک باشند. (محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱و۲، ص۴۵۵)
در عین حال، دلیلی که لزوم خواندن صیغه وقف با لفظ مخصوص را برساند، وجود ندارد. (طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۲۸۰)
عدهای از فقها وقف را در ردیف عبادات قرار داده و قصد قربت را در آن شرط دانستهاند اما عدهای معتقدند وقف از کافر نیز پذیرفته میشود و قصد قربت برای برخورداری از ثواب است. (طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۲۸۲)
محدوده مال موقوفه باید معین باشد (محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱و۲، ص۴۵۶)
وقف کردن بخشی از اموال بدون تعیین مقدار دقیق آن صحیح نیست. (طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۳۱۰)
لازم است موقوف علیه مشخص باشد. (محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱و۲، ص۴۵۸.)
وقف کردن برای یک عده از افراد بدون تعیین دقیق آنها جایز نیست. (طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۳۱۹.)
وقف زمانی صحیح است که موقوفه برای مدت قابل توجهی باقی بماند از این رو وقف کردن عطر یک گل و... صحیح نیست. (طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۳۱۱.)
وقف که مدتدار یا مشروط باشد، باطل است. (محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱و۲، ص۴۶۲.)
وقف کتاب و سلاح و... به این صورت که اصل آن باقی بماند و از منافع آن استفاده شود، جایز است. (طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۳۱۱.)
وقف به قصد کمک به گناه جایز نیست. (طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۳۲۰.)
لازم نیست واقف مسلمان باشد، بلکه وقف کافر نیز چه بر اساس اسلام صورت گیرد و چه بر اساس کیش خود، صحیح است. (همان، م ۳۰.)
اگر وقف برای مسلمانان باشد منظور از وقف استفاده همه افرادی است که شهادتین بر زبان دارند اما اگر وقف برای مومنان باشد استفاده از آن به شیعیان دوازده امامی اختصاص دارد. (طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۳۲۶؛ محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱و۲، ص۴۵۹.)
اگر وقف برای افرادی مانند بستگانم و نزدیکانم و ... صورت گیرد مرجع تشخیص مصادیق آن عرف است (طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۳۲۸.)
تا زمانی که وقف به موقوف علیه تحویل داده نشود، همچنان مال واقف است اگر واقف پیش از تحویل موقوفه به موقوف علیهم فوت کند مالی که قصد وقف آن را داشته در اختیار ورثه او قرار میگیرد. (محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱و۲، ص۴۶۲.)
واقف میتواند خودش یا فرد دیگری را به عنوان ناظر قرار دهد که اصطلاحا به این فرد متولی موقوفه میگویند. (طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۳۴۰.)
همچنین واقف میتواند برای متولی هم فردی را به عنوان ناظر تعیین کند که محدوده اختیارات ناظر را واقف تعیین میکند. (طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۳۴۴.)
اگر واقف شرط کند که در صورت نیاز مال موقوفه به خودش برگردد وقف باطل است اما عمل او اصطلاحا حبس مال به حساب میآید که اگر با قصد قربت باشد همراه با ثواب است. (محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱و۲، ص۴۶۲.)
وقف مسجد زمانی تکمیل میشود که در آن نماز خوانده شود ، وقف مقبره نیز زمانی تکمیل میشود که در آن مردهای دفن شود. (محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱و۲، ص۴۶۳.)
مال موقوفه را نمیتوان فروخت. (محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱و۲، ص۴۶۴.)
اگر مال موقوفه در معرض خرابی بوده یا عملا خراب شده باشد تبدیل آن به مال بهتری که منفعت بیشتری برای موقوف علیه داشته باشد جایز است. (محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱و۲، ص۴۶۶.)
تغییردادن، به هم زدن شکل و از بین بردن عنوان وقف - گرچه به عنوان دیگر - نظیر تبدیل خانه به کاروانسرا و دکان، یا برعکس جایز نیست ولى اگر وقف، وقف منفعت باشد و به عنوانِ فعلى اش، منفعت ندارد یا منفعت خیلى کمى دارد. تبدیل آن به عنوان دیگرى که داراى منفعت است، جایز است. (همان، م ۶۸.)
موقوفه اى را که وقف منفعت است، به نفع موقوف علیه مى توان اجاره داد، ولى اجاره وقف انتفاع، به هیچ وجه جایز نیست. (همان، ص ۷۱، م ۷۴.)
به صرف یافتن نوشته اى به خط میت که: «فلان ملک، وقف است و قبض و اقباض نیز صورت گرفته است»، نمى توان به وقفیت آن حکم کرد مگر این که به وقف بودنش علم و اطمینان حاصل شود؛ زیرا احتمال مى رود که این نوشته براى تهیه متن باشد تا سپس وقف شود. (همان، ص ۷۶، م ۹۷.)
فروش و نقل اموال وقفى در وقف خاص و وقف عامى که براى عناوین عمومى مانند فقرا وقف شده است جایز نیست مگر در موارد خاص؛ چنان خراب شود که بازگرداندنش به حال نخست ممکن نباشد و جز از طریق فروش قابل استفاده نباشد، در اثر خرابى و مانند آن بهره بردارى شایسته از آن نشود ولى با فروش آن بتوان ملکى دیگر خرید که همان منافع یا کمتر از آن را دارا باشد، در وقف حق فروش به هنگام حدوث امرى یا ضرورتى قید شده باشد، میان کسانى که مال را براى آنان وقف کرده اند به گونه اى اختلاف افتد که اگر مال وقف را نفروشند احتمال ضرر مالى یا جانى برود (همان، ص76، م97.)،(احكام اقتصادى (ج2)، نعمت الله حصاركى، ص50.)
اولین وقف در اسلام را پیامبر اکرم (ص) با وقف هفت نخلستان معروف به «حوائطه سبعه» و تولیت آن رابه دختر گرامی شان حضرت فاطمه (س) سپرد؛اولین صدقه موقوفه در اسلام زمینهای مخیریق فرد یهودی رئیس قبیله بنى قینقاع است ( این موقوفات شامل هفت باغ بزرگ بود)که آنها را با وصیت در اختیار رسول خدا (ص) قرار داد و پیامبر (ص) آنها را وقف کرد و در اختیار حضرت فاطمه (س) گذاشت. بعد از کشته شدن مخیریق آن هفت باغ از همان تاریخ یعنی از سال سوم هجرت به ملک رسول خدا (ص) درآمد و آن حضرت(ص) نیز در آن تصرف کردند و کارگران پیامبر اکرم (ص) باغها را اداره میکردند تا سال هفتم هجرت کار بدین قرار گذشت و در همان سال آن حضرت (ص)باغها را وقف کردند.
این باغها وقف خاص یعنی وقف بر فاطمه (س) دختر پیغمبر (ص) بود، امام سجاد (ع) فرمودند:پس از درگذشت رسول خدا (ص) عباس با فاطمه (س) در تصرف حوائط سبعه مخاصمه کرده است. امیرالمؤمنین و دیگر کسان گواهی دادند که حوائط بر فاطمه (س) وقف است؛ حضرت فاطمه (س) هنگام شهادت وصیتنامهای در مورد این باغها تنظیم و تولیت این وقف را که شرعاً در دست او بود به امیرالمؤمنین و حسنین (ع) واگذار کرد، متن این وصیتنامه به نقل از امام باقر (ع) در کتاب وسائل الشیعه آمده است.
(ابنسعد، محمد کاتب واقدی، الطبقات الکبری، بیروت، دار بیروت للطباعة والنشر، ۱۴۰۵ هـ/ ۱۹۸۵ م، ج ۱، ص ۵۰۱.)،واقدی، محمدبن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، قاهره، دارالمعارف، ۱۹۶۶ م، ج ۱، صص ۲۶۲ ـ ۲۶۳؛ ابنشبّه، ابوزید عمر، تاریخالمدینةالمنوره، تحقیق فهیم محمّد شلتوت، قم، دارالفکر، ۱۴۱۰ هـ/ ۱۳۶۸ ش، ج ۱، ص ۱۷۳؛ ابنهشام، همان، ج ۲، صص ۱۵۹ ـ ۱۶۰؛ ابنسعد، همان، ج ۱، ص۵۰۲)
اینکه وقف از چه زمانی در ایران مرسوم بوده به درستی روشن نیست تنها از وجود آتشکدهها که دارای موقوفات و نذوراتی بوده اند میتوان ردپایی از این سنت پسندیده را در دوران گذشته یافت (خلعتبری تنکابنی ۱۳۵۰ - ۱۳۵۱: ۶ و ۱۲؛ میراث جاویدان)
در کشور ایران در دورههای قبل از اسلام شاهد وقف بودیم به هنگام بازسازی مقبره دانیال نبی لوحی کشف شد که پادشاه آن زمان وصیت کرد من اموالی دارم آن را به صدقاع میبخشم. صداق همان صدقه امروزی برای نیازمندان است.
آتشکده معروف آذرگشسب در دوره ساسانیان موقوفات بسیار داشته است علاوه بر ساختمان آتشکدهها با مطالعه برخی نوشتههای فارسی میانه کتیبهای و کتابی نیز نکاتی در این زمینه روشن شده است (خلعتبری تنکابنی ۱۳۵۰ - ۱۳۵۱: ۶ و ۱۲)، (از کرتیر موبد پرنفوذ اوایل دوره ساسانی زمان اردشیر تا نرسه چهار کتیبه به زبان پهلوی به جای مانده است در این کتیبهها دو موضوع اساسی مطرح شده است؛ معرفی او و ذکر القاب و شرح کارهایش در دوره هر پادشاه، معراج او از مهمترین کارهای کرتیر این بود که با ادیان دیگر به مبارزه برخاست، موجبات رفاه روحانیان را فراهم کرد، آتشکدههایی ساخت و برای آتشکدهها و موبدان اسناد بسیاری مهر کرد که هدف او تخصیص موقوفات در این مکانها بوده است علاوه بر کتیبههای کرتیر، کتیبههای مقصود آباد و تنگ خشک نیز مضمون وقف نامه دارند. دو کتیبه در مقصودآباد بر صخره ای از کوه رحمت در جنوب تخت جمشید به خط پهلوی کشف شده است. کتیبه نخست متعلق به شخصی است که نام آن بدلیل ابهام در خط پهلوی ناخوانا است. مضمون کتیبه دوم متعلق به چاه به همان شخص است و سه کتیبه نیز در نزدیکی سیوند فارس به زبان پهلوی بر تخته سنگ بزرگی نوشته شده اند ظاهرا کتیبه اول و دوم وقف نامه ملکی است شامل بوستان و قنات و موستان و درختستان و خانه شخصی بنام فرخ بود و کتیبه سوم به طور کامل محو شده است.
در متنهای پهلوی کتابی «شایست ناشایست» و مادیان هزار دادستان نیز واژه «نهاده» به معنای موقوفه یا آنچه برای مصرف کاری خاص معین میکنند به کار رفته است در «شایست ناشایست» به احکام وقف اشاره شده یکی آنکه اگر مرد در صورت توانایی، مال وقفی اش دائمی باشد دیگر آنکه وقف در روزهای آخر سال انجام شده و مجموعه حقوقی مادیان هزار دادستان در دوره خسرو پرویز گردآوری شده اما در سده سوم هجری مطالبی بدان افزوده یا کاسته شده است.
همه فتواها بر اساس قوانین دینی زرتشتی است از جمله قضایای حقوقی مطرح شده در این کتاب مالکیت و موقوفات است. در فصل ۲۹ بندهای ۹ تا ۱۱ آمده که اگر شخص برای روان خویش مال وقفی برجای گذاشت اما فرمان دستوری در مورد نگهداری آن نداد پس از مرگ پدر پسر ارشد مکلف به حفظ مال است.
در دوران ساسانیان خیران اموال و دارایی خود را به بنیادهای نیکوکاری واگذار میکردند تا این بنیادها نیازهای فقرای آن زمان را تامین کنند. به مرور زمان نیز این بنیادهای نیکوکاری بستری برای وقف اسلامی شده است. (تورج دریایی، شاهنشاهی ساسانی، برگردان مرتضی ثاقبفر، نشر ققنوس، چاپ یکم، ۱۳۸۳. شابک ۹۶۴-۳۱۱-۴۳۶-۸، ص۸۷.)َ
بر اساس تحقیقات انجام شده و نظریات موجود در ادوار پیش از ساسانی، حکومتهای عیلام، ماد، هخامنشی، سلوکی و اشکانی نیز در طول حیات خود به انجام آیینهای دینی توجه میکردند که از جمله میتوان به هدیه، نذر، قربانی و پیشکش به خدایان و معابد اشاره کرد در دوران شاهنشاهی ساسانی که با پادشاهی اردشیر آغاز شده است با رسمی شدن دین زردشتی در این سلسله، اموری دینی از جمله وقف و کارهای نیک که مورد تایید و تاکید در این دین بوده در دولت و جامع ساسانی مورد استقبال قرار گرفت.
در دوره صفویه، وقف رونق فراوانی یافت به طوری که حتی خود شاهان صفوی نیز در زمره واقفان بزرگ قرار گرفتند و بسیاری از املاک وقف بقاع متبرکه شیعه بخصوص آستان قدس رضوی شد، ساعتهای قدیمی موجود در آستانه آن امام رضا (ع) نیز از دوره صفویه دارای چند پارچه آبادی در اطراف مشهد بوده اند تا از درآمدشان برای تعمیرات ساعتها استفاده شود شاید بتوان گفت که در زمان شاه عباس اول بیش از هر دوره دیگر به املاک موقوفه اضافه شد.
در دوره پهلوی بسیاری از موقوفات تخریب شد یا وقفیت خود را از دست داد، اما همه مسائل و موضوعات مربوط به وقف، منفی و مایوس کننده نبود و در این دوره، وقف پیشرفتهایی هم داشت؛ زیرا اوقاف در شرایط اقتصادی و اجتماعی رشد کرد و سطح درآمدهای مردم افزایش یافت. از سوی دیگر اعتقادات دینی در مردم رشد کرد. نتیجه این دو این شد که قشرهایی از مردم بیش از گذشته به وقف توجه کردند.
در زمان نظام جمهوری اسلامی ایران نیز برای وقف برنامه ریزیهای جامع تدبیر شد و سازمان اوقاف و امور خیریه در کانون این تحولات قرار گرفت.
انتهای پیام/