به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، واقعیت آن است که ناگفتههای جذاب مهمترین خیابان تهران که به داشتن ۱۸ هزار چنار معروف بوده، سالها در گوشه دل تهرانشناسان مانده بود و پاتوقی برای شنیدن گفتنیهای جذاب درباره خیابان ولیعصر (عج) که به عنوان بخشی از پیکره تهران، سه دوره تاریخی را از سر گذرانده، وجود نداشت. حالا، اما خانه مینایی که بنا بر شناسنامهاش عمری ۸۵ ساله دارد، فرصت منحصر بهفردی پیدا کرد تا به عنوان جدیدترین خانه موزه تهران روایتگری نوین از حافظه تاریخی تهران باشد، طوری که اینبار، مخاطب در خانه موزه مینایی تنها تماشاگر آثار قدیمی موزهای نیست، بلکه این بار جادوی فناوری فرصتی خاص فراهم کرده تا این خانه، روایت خانه خیابان ولیعصر (عج) باشد.
روایتگری ولیعصر (عج) با مینایی
خیابان ولیعصر (عج) زمانی خیابانی کوتاه میان باغهای اعیان و رجال تهران بوده که نگینهای زیادی به خود دیده؛ از خانه فرمانفرما که بعدها کاخ مرمر در آن ساخته شد تا خانه انیسالدوله، مسجد و مدرسه و ساعت مشیرالسلطنه و عمارت حسین پاشا ملقب به امیر بهادر؛ بیمارستان وزیری، مسجد فخریه در قسمت جنوبی این خیابان و قرار گرفتن عمارت باغ فردوس، امامزاده صالح، میدان تجریش و کاخ سعدآباد در شمال خیابان، همه و همه گواه آن هستند که در این خیابان میتوان تهران در حال عبور از سنت به مدرنیته را روایت کرد.
اما در نهایت با وجود این فضاهای تاریخی شناخته شده تهران، سرانجام کار سرنوشت، روایتگری را به گردن خانه مینایی انداخت تا با هفت روایت به بازتعریف میراث تهران بپردازد.
معماری با طعم فرنگ
خانه مینایی در خیابان ولیعصر تهران بالاتر از میدان منیریه در حدفاصل دو کوچه شهید کریمی طینت و کامرانیه قرار دارد. خانهای دو طبقه که به روایت اسناد در اواخر دوره قاجاریه ساخته شده و به واسطه فرهاد مینایی از وکلای امین محله منیریه به همین نام هم معروف مانده است. روایت خانه حکایت از آن دارد که این خانه ۵۰۰ مترمربعی با ۱۲ اتاق و دو حیاط شمالی و جنوبی توسط آقا تقی رضا یکی از ردههای بالای صنف قصابهای تهران ساخته شده و در نهایت هم وارثان خاندان مینایی موفق شدند در سال ۹۴ خانه را که تعمیرات آن زیاد و نگهداریاش پر هزینه بوده به سازمان زیباسازی شهر تهران بفروشند.
خانه مینایی در میان واحدهای تازهساز کوچه قدیم انشا، با طرح دو طاووس که سردر ورودی خانه آجرکاری شده، از میانه کوچه رخ نشان میدهد. خانهای که هنوز از ته مانده معماری قاجاری، باغچهای دارد، اما ورود آداب و رسوم فرنگی همان دوره، اثرش را بر ساخت بنا گذاشته و همچون بقیه ابنیه مسکونی افراد فرنگ رفته و تجار، عناصری، چون بخاری دیواری بزرگ (شومینه) گچبریها با نقش فرنگی و بالکن جلو زده دارد و به جای ارسیهای ایرانی، پنجرههای طرح کلاسیک دارد. اما این خانه تهرانی مزین به حوض و درخت خرمالوی جذابش، خانهای موزهای به مراتب متفاوت از سایر خانه موزههای تهران است، چرا که تنها قصدش روایت میراث معماری و آثار خانه نیست، بلکه سرانجام شیفتگی ناشی از خیابان ولیعصر تهران کار خود را به اینجا رساند که این خانه روایتگر قصه طولانیترین خیابان تهران باشد.
روایت یکم: داستان خیابان ولیعصر
از همان ابتدای راهرو، دیوارنوشت روایت نخست، حکایت از آن دارد که مرام این خانهموزه با دیگر خانهموزهها تفاوت دارد. اتاق تابستانی مزین به دیوارهای جذاب شده است. یک دیوار گاهشمار، مکانهای خیابان ولیعصر از قبل از سال ۱۳۰۰ شمسی تا سال ۱۴۰۰ را روایت کرده است؛ از زمانی که باغ جلالیه و کاخ محمدیه محمد شاه قاجار و خیابان مهدی موش وجود داشته تا زمانه شکلگیری میدان راهآهن قنادی میهن و سالهای شکلگیری خیابان در عصر پهلوی تا زمانه سالهای شکلگیری تئاترشهر و حتی رستوران لوکس طلایی. گاهشمار هیچ کم و کاستی به جا نذاشته و در معرفی ساخت و سازهای مرتبط به خیابان ولیعصر، ساخت پردیس ملت، زیر گذر چهارراه ولیعصر و ایستگاه مترو هم ذکر شده است.
اولین اتاق روایت علاوه بر نقشهها و اسناد، نقشه آنلاینی دارد که با لمس کردن آن، امکان دسترسی به اولین نقشه خیابان تا جدیدترین نقشه از آن را به گردشگر میدهد و بهاین ترتیب در ذهن مخاطب تصویری واقعی از روند تغییرات تاریخی این خیابان نقش میبندد. در این اتاق روایت تولد بزرگترین خیابان تهران در سال ۱۳۰۶ به دستور رضاخان به کریم بوذرجمهری رئیس بلدیه وقت بیان شده است.
در ادامه نخستین روایت، اولین نشانههای تاسیس خیابان ولیعصر در نقشه عبدالغفار نجمالدوله با تخریب دیوارهای ناصری گفته شده؛ قصهای که در آن ماجرای مزرعه وزیر، باغ امیریه کامران میرزا چهارمین پسر ناصرالدین شاه و باغ فرمانفرما بیان شده است و ...
روایت دوم: هفتخوان شهر
یکی از جذابترین ایدههای خانه موزه مینایی در روایت دوم نمایش داده شده است. بخشی از راهرو خانه که گردشگر میتواند با عبور از آن هفت نقطه مهم شهر را بر نقشهای در زیر پایش بشناسد. در طول این راهرو نقاط مهم خیابان ولیعصر از جمله میدان راهآهن و میدان تجریش و میدان منیریه به سبک نو روایت شدهاند. هر گوشه از این راهرو تلفن قدیمی قرار دارد که گردشگر را دعوت به برداشتن گوشی میکند. هفت روایت خیابان ولیعصر در گوشیهای قدیمی تلفن قابل شنیدن است. عکسهای قدیمی شهر تهران و شمایل قدیمی میدانها بر دیوار راهرو طبقه اول هم از جاذبههای این بخش است.
روایت سوم: قصه مانیتوری کوچهها
روایت سوم سراغ قصه تکتک محلهها و خیابانهای مهم و تاریخی منتهی به خیابان ولیعصر رفته است. حد فاصل میدان تجریش تا میدان راهآهن پر از خیابانهای پر نام و نشان تهران است که تاریخ شهر با نام آنها گره خورده است. از شکل گیری محلههای امانیه، محمودیه و یوسفآباد تا قصه خیابانهای زرتشت، تخت طاووس و مختاری تا کوچه وستاهل هر کدام روایتهایی شنیدنی دارند که تنها با استفاده از یک مانیتور میتوان به روایتها دسترسی پیدا کرد و با وارد کردن یک شماره، یک بخش از تاریخ شهر را شنید.
روایت چهارم: دیروز و امروز تهران
آخرین روایت در طبقه اول خانه مینایی، به سراغ میدان راهآهن تهران رفته است. بر خلاف تصور عمومی، زمانی که کلنگ احداث ایستگاه راهآهن تهران به زمین خورد، اثری از هیچ میدانی در این مکان نبوده. حتی در نقشههای مربوط به سال ۱۳۰۹، یعنی دو سال پس از آغاز طرح ساخت راهآهن باز هم نشانی از میدان راهآهن دیده نمیشود و در نهایت اسناد موجود گواه آن هستند که با توجه به طرحهای طراحان ایستگاه راهآهن، برای ایجاد یک میدان، همزمان با اتمام بنای ایستگاه در سال ۱۳۱۷، میدان هم ساخته شده است. جاذبههای روایت چهارم به تماشای عکس هوایی میدان راهآهن متعلق به دهه ۱۳۴۰ و اسناد تهیه و نصب دستگاه دیزل ما دینامو در ایستگاه طهران است که متعلق به وزارت طرق و شوارع است و امضای وزیر طرق هم بر آن نقش دارد. در انتهای مسیر هم اتاقی قرار دارد که متعلق به تهرانیهاست و خانه موزه مینایی از تهرانیها دعوت کرده تا یادگاریهای خود از خیابان ولیعصر را به آن هدیه یا نزد این خانه موزه به امانت بگذارند تا سهم مردم هم در بیان خاطرهها ادا شود.
روایت پنجم: ۵۰ سال پیش، خانه مینایی
برای گذر از بقیه روایتهای خانه باید به طبقه دوم رفت. پلههای قدیمی خانهها و نرده حاکی از آن است که با وجود راه اندازی این خانه در سال ۱۳۹۸، حاکمیت ضوابط و مقررات جدید، باز هم موزه برای افراد دارای معلولیت دسترسپذیر نیست. اما این ابتدای راه است باید منتظر ماند و تمهیدات پیش روی آینده را مد نظر قرار داد. اتاق مهمانپذیر خانه هنوز هم چند مبل قدیمی را در خود دارد و گچبریهای جذابش در کنار شومینهاش که رادیویی قدیمی در آن قصه خانه مینایی را روایت میکند، چند لحظهای مخاطب را به پنجاه سال قبل میبرد. پنجرهها و تابلوی نقاشی دیوار از یادگارهای قدیم خانه مینایی است.
روایت ششم: روایت شهروندان ولیعصر
خانه موزه مینایی، مسیری متفاوت را برای روایت انتخاب کرده است. آنطور که میتوان مدعی شد این خانه موزه در مسیر رشد کردن قرار دارد و دادههای خود را نه تنها از گذشته میراثی میگیرد، بلکه سراغ منبع بسیار مهمی به نام تاریخ شفاهی رفته است. در خانه موزه مینایی، روایت ششم به شهروندان خیابان ولیعصر تعلق دارد که قرار است از سوی کسبه بازگو شود. اولین مهمانان خانه صنف خیاطان هستند که عکسها و فاکتورهایشان تا نمونههای دوخت و دیپلمهای فرانسوی شان را به موزه امانت داده اند تا بخشی از روایت خیابان ولیعصر را به خود اختصاص دهند. قرار است خانه موزه سراغ صنفهای دیگر هم برود و با اعلام فراخوان هر چند وقت یک بار یک صنف را در خیابان ولیعصر معرفی کند و روایتهایشان را با عکس و میراثشان به نمایش بگذارد.
روایت هفتم: هنر و ادبیات ولیعصریها
روایتهای خیابان ولیعصر و نمایش بخشی از فیلمهایی که در این خیابان فیلمبرداری شده، تا ساخت روایتهای صوتی با صدای هنرمندان نام آشنا در کنار ایجاد دکوری خاص برای نشستن، فکر کردن و پیوند خوردن با معماری فضایی آرام و دلنشین در روایت هفتم رقم میخورد. جایی که تصاویر بزرگ چنار امامزادههاشم و ساختمان تک افتاده هتل هیلتون، همه و همه حال و هوای طبقه دوم را خاص کرده است.
منبع: روزنامه جام جم
انتهای پیام/