در طول ۳۰ سال گذشته بیش از نیمی از آلودگی‌های صنعتی تنها توسط ۲۵ موجودیت شرکتی و با مالکیت دولتی تولیده شده است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، تنها ۱۰۰ شرکت هستند که امضای حکم مرگ بشر را در دست دارند. فقط ۱۰۰ شرکت. یکصد شرکت که هیئت مدیره آن‌ها انباشته از افرادی جامعه ستیز است. اما فعلا از این موضوع می‌گذرم.

امضای حکم مرگ بشر در دست ۱۰۰ شرکت

در هفته‌های اخیر فعالان آب و هوایی درنیویورک ترافیک پر رفت و آمد خیابان وال استریت را در اعتراضات مرده نمایی خود مختل کرده اند. آن‌ها خود را به خون مصنوعی آغشته می‌کنند و کف خیابان دراز می‌کشند. برخی فعالان نیز در واشنگتن با استفاده از تاکتیک‌های مختلف تقاطع‌ها را بند آورده اند، رفت و آمد وسایل نقلیه را کند کرده اند و خون عده زیادی از مردم را به جوش آورده اند. ظاهرا وقتی پای انقراض عن قریب ما به میان می‌آید، اگر این اهمیت دادن به این معنا باشد که مردم مجبور باشند ۱۰ دقیقه بیشتر در ترافیک معطل شوند، هیچ کس اهمیت خاصی به آن نمی‌دهد. ظاهرا چیزی وجود ندارد که بتواند آمریکاییان را از گیرافتادن در اتومبیل هایشان، توقف کیلومترشمار ماشین شان روی عددی اشتباهی و ناتوانی کامل از رسیدن به محل کار‌هایی که تا حد مرگ از آن بیزارند بیشتر عصبانی کند؛ و به همین دلیل است که این شکل از اعتراضات اهمیت دارد؛ اعتراضاتی که جریان سرمایه داری را مختل می‌کند، نه راه پیمایی‌های رنگارنگی که همه ما برای دو ساعت در آن‌ها شرکت می‌کنیم، در حالی که سیاستمدارانی که علی الظاهر تلاش داریم روی آن‌ها تاثیر بگذاریم، به فکر آنند که مبادا به بازی گلفشان نرسند. نمی‌گویم که در راهپیمایی‌های مسالمت آمیز شرکت نکنید؛ فقط دارم می‌گویم که قانونگذاران ما به کاری که می‌کنید اهمیتی نمی‌دهند. ماجرا مثل لباس پوشاندن شما به تن نوزادتان است: نمی‌گویم که باید از این کار دست برداشت، اما شما فقط دارید این کار را برای خودتان می‌کنید. مثل نوزادتان، نخبگان حاکم نیز عملا هیچ اهمیتی به کار شما نمی‌دهند.

اما در اینجا برای آن عده از شما که مسائل مربوط به بحران آب و هوایی را به هیچ می‌گیرید سخنی دارم. شرکت‌هایی که در حال به گند کشیدن زندگی شما هستند، آب آشامیدنی تان را آلوده می‌کنند، هوایتان را به آلودگی می‌کشانند، قهوه فروشی مورد علاقه تان را می‌خرند و آن را به یک پمپ بنزین تبدیل می‌کنند، دلار‌های مالیاتی تان را از طریق یارانه‌ها می‌مکند و با وجود تمام این چیز‌ها در ازای هر ساعت کار کارکنانشان یک قوطی باد معده گرم به آن‌ها می‌پردازند؛ این شرکت‌ها همان‌هایی هستند که در حال رقم زدن فاجعه آب و هوایی هستند.

در واقع گاردین گزارش کرده که فقط ۱۰۰ شرکت مسئول ۷۱ درصد از آلودگی گاز‌های گلخانه‌ای جهان هستند. این شرکت‌ها شامل اکسون موبیل، آرامکوی سعودی، شل، زغال سنگ چین و روسیه، شورون، بریتیش پترولیوم، سی ان پی سی، کونوکو فیلیپینز، گازپروم، لاک اویل، توتال، پتروباس و خیلی‌های دیگر هستند.

یکصد شرکت از نظر اخلاقی ورشکسته با ثروتی باورنکردنی. باور کنید.

اما قرار است اوضاع حتی از این هم بدتر شود. کربون ماجورز ریپورت فاش کرده که در طول ۳۰ سال گذشته بیش از نیمی از آلودگی‌های صنعتی تنها توسط ۲۵ موجودیت شرکتی و با مالکیت دولتی تولیده شده است. بیست و پنج شرکت در حال کشتن ما، پوشاندن روی ما با خاکستر و به سرقت بردن آینده ما هستند و می‌خواهند ما را خفه کنند (اما نه از آن نوع خفه کردن‌های بامزه و آگاهانه در رختخواب. این نوع بدی از خفه شدن است که به سیلاب و گردباد و پرت شدن و خوردن سگتان به یک درخت می‌انجامد!)

اساسا تعداد اندکی جامعه ستیز تصمیماتی را می‌گیرند که در حال حاضر همه ما را محکوم به فنا کرده و خیلی دوست داشتم که می‌توانستم حرفی خلاف این را به شما بگویم، اما این افراد حتی متوجه نمی‌شوند که آیا ما با کلاه‌های رنگارنگمان درخیابان‌ها راهپیمایی کرده ایم یا نه. راهپیمایی‌هایی که شباهت زیادی به این دستگاه‌های «به تجربه خود امتیاز دهید» در فرودگاه‌ها و رستوران‌ها دارند، با دکمه‌های گنده با رنگ‌های کدبندی شده‌ای که چهار گزینه را پیش رویتان قرار می‌دهند که از یک صورتک خندان شروع می‌شود و تا یک صورتک اخموی ترسناک پایین می‌آید. از اینکه توطئه انگارانه رفتار کنم نفرت دارم، اما ۸۴ درصد اطمینان دارم که این دکمه‌ها حتی به جایی هم متصل نیستند. قدرت‌هایی که خوب می‌دانند اگر فکر کنید که می‌توانید دیدگاه‌ها و نظراتتان را ابراز کنید، احساس بهتری به شما دست خواهد داد. هر چند باید بگویم دفعه آخری که من «به تجربه ام امتیاز دادم»، عملا هیچ پاسخی از اداره امنیت حمل و نقل در فرودگاه به دستم نرسید. فقط دستم را بالا برده بودم روی صورتکی اخمو بکوبم که چند نفر اسلحه به کمر پیدایشان شد.

نکته این است که تنها اعتراضاتی که می‌توانند تغییری در وضعیت به وجود آورند، آن‌هایی هستند که جریان کسب و کار را مختل می‌کنند، چون این شرکت‌ها به سادگی تسلیم نخواهند شد. سود سرشاری که در انتظار آنهاست بسیار بیشتر از آن است که بخواهند اعدام تدریجی نژاد انسان را متوقف کنند.

مقاله گاردین ادامه می‌دهد: «شرکت‌های سوخت‌های فسیلی در معرض خطر از دست دادن بیشتر از دو تریلیون دلاری قرار می‌گیرند که از طریق اجرای پروژه‌های زغال سنگ، نفت و گاز در طول دهه آینده نصیب آن‌ها خواهد شد، مبلغی که در برابر اقدام بین المللی در مورد تغییرات آب و هوایی و پیشرفت‌های صورت گرفته در زمینه سوخت‌های تجدید پذیر می‌تواند بی ارزش باشد، اتفاقی که به نوبه خود بازده سرمایه گذاری‌های انجام شده را در معرض تهدید جدی قرار خواهد داد.»

آن‌ها برای اینکه همه ما همچنان از سوخت‌های فسیلی استفاده کنیم - حتی اگر جامعه رو به فروپاشی داشته باشد - دست به یک قمار دو تریلیون دلاری زده اند. از این رو آن‌ها فقط با یک سگ در این مسابقه حضور ندارند، آن‌ها یک فیل بسیاربزرگ دارند که بالای یک دایناسور تی رکس و آن هم بالای مایک پمپئو سوار است. (البته می‌دانم که چنین حیوانی نمی‌تواند حضور خوبی در یک مسابقه داشته باشد، اما جای انکار ندارد که جانور مهمی است که در مسابقه حرفی برای گفتن دارد.)

و متوجه هستم که برای آمریکاییان عادی- همان فرد معمولی که هشتش گرو نه اش است و سعی می‌کند شکم بچه هایش را سیر کند، سگ‌هایی برای مدفوع کردن دارد و پدربزرگی که آرزو دارد برای یک ثانیه هم که شده خفقان بگیرد - تغییرات آب و هوایی دغدغه شماره یک آن‌ها نیست. اما حقیقت این است که مشکلات روزمره شما نیز به همین شرکت‌هایی مربوط است که موجب بزرگ‌ترین تهدید موجودیتی شده اند که ما میمون‌های ساخته شده از گوشت و پوست و خون تاکنون با آن رو در رو شده ایم. بالانشین‌های این سازمان‌ها هستند که دولت‌های ما را کنترل می‌کنند و در نتیجه زندگی روزمره ما را همان‌ها در کنترل خود دارند.

همانطور که تامارا پیرسون در کامون دریمز می‌نویسد: «مدیران عامل این تصمیمات محاسبه شده را اتخاذ می‌کنند و با ثروت به عنوان یک بازی برخورد می‌کنند تا خود را برنده این بازی اعلام کنند در حالی که سراسر زیستگاه جادویی ما را در مسابقه خود برای رسیدن به ثروت لگد مال می‌کنند... نخبه گرا‌های شکم سیری که بیشتر سفیدپوست و مرد و ثروتمند هستند که با مشکلاتی که خودشان پدید آورده اند کمترین تماسی پیدا نمی‌کنند.»

اگرچه از تجزیه و تحلیل پیرسون خوشم می‌آید، ولی او یک جا را اشتباه می‌کند. این انگل‌ها فقط سفید پوست و مرد نیستند. یکی مثل پرزیدنت اوباما هم هست که سال گذشته در یک سخنرانی گفته بود «شما همیشه نمی‌دانسته اید، ولی از سالی که من رئیس جمهور شدم تولید انرژی آمریکا بالا رفت... و شما می‌دانید... که ناگهان آمریکا به قامت بزرگ‌ترین تولید کننده نفت در آمد... این کار من بود‌ای مردم.»

رئیس جمهور سابق عملا به این واقعیت افتخار می‌کند که او کمک کرده تا میخ دیگری بر تابوت ما کوبیده شود. وقتی نخبگان حاکم فکر نمی‌کنند که شما حواستان هست، درباره جنایات خود لاف می‌زنند- به همان شکلی که من و شما ممکن است یک جا خصوصی دور هم جمع شده باشیم و یکی بگوید «باورت نمی‌شه مرد که من دیشب چقدر علف دود کردم»، صاحب قدرت‌های ما که دور هم نشسته اند و لاف می‌زنند: «باورت نمی‌شه مرد که من دیشب چند تا قانون را کان لم یکن کردم.»

یکصد شرکتی که فعالانه در حال خفه کردن ما زیر پتویی از آلودگی‌های گرمایش جهانی هستند، همان کسانی هستند که دولت ما را اداره می‌کنند. آن‌ها چنگال هایشان را دور سیاستمداران، نهاد‌های قانونگذاری و سیستم عدالت جنایی پیچیده اند. آن‌ها اکنون به شکل توده‌ای بزرگ از پلشت‌هایی درجه یک، در آمده اند که فکر و ذکری جز پول ندارند و من و شما جزئی از آن نیستیم. ما گوشت دم توپ هستیم، آسیب جانبی هستیم، یارو‌ها هستیم. تا وقتی که جلو این شرکت‌ها را نگیریم، شک نکنید که تاریخ انقضای نژاد بشر از پیش تعیین شده است.

منبع: فارس

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.