به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، وی به ماموران گفت: شوهرم چند سال قبل فوت کرد و من با دختر ۲۲ ساله ام زندگی میکردم. تا این که چند ماه قبل دخترم ازدواج کرد و من تنها شدم. دیروز برای هواخوری به پارکی در شرق تهران رفته بودم که یک پسر جوان به نام عادل روی نیمکت کنار من نشست و سر صحبت را باز کرد. او به بهانه این که میخواهد مرا به خانهام برساند، از من خواست تا سوار موتورش شوم، اما در بین راه حرفهای ناجوری زد. به همین خاطر من بلافاصله از موتور پیاده شدم.
وی ادامه داد: از این ماجرا ناراحت بودم که به یک بستنی فروشی رفتم تا کمی آرام شوم. همان موقع مهدی که دوست عادل بود دنبالم آمد. او علت آشفتگی مرا پرسید و گفت کمکم میکند. به همین خاطر من که به او اعتماد کرده بودم سوار خودرویش شدم. هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بودیم که عادل و یکی از دوستانش به نام سیاوش سوار خودرو شدند. آن جا بود که فهمیدم در تله آنها افتادهام. پسران جوان مرا به بیابانهای مسگرآباد بردند و بی رحمانه آزارم دادند. به دنبال شکایت رویا تحقیقات پلیس برای ردیابی عاملان جنایت سیاه آغاز شد و عادل و سیاوش ردیابی و بازداشت شدند، اما پلیس نتوانست ردی از مهدی پیدا کند.
بدین ترتیب، آنها دیروز در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر شدند تا جلسه تحقیق از آنها انجام شود.
سیاوش در دادگاه گفت: عادل با رویا طرح دوستی ریخت و ما را به دردسر انداخت، اما حالا که این زن علیه ما شکایت کرده است، من قبول دارم او را آزار دادم و بعد از من عادل و مهدی او را آزار دادند.
سپس عادل در جایگاه ویژه ایستاد و جرمش را انکار کرد. وی گفت: من هیچ آشنایی با رویا نداشتم و نمیدانم چرا علیه من چنین شکایتی را مطرح کرده است.
وی در پاسخ به سوال قاضی درباره مخفیگاه همدستش گفت: من نمیدانم مهدی به کجا رفته و هیچ نشانی از او ندارم.
با پایان جلسه تحقیق، قضات دادگاه رویا را به پزشکی قانونی معرفی کردند تا پس از اظهار نظر کارشناسان متهمان در دادگاه از خود دفاع کنند.
منبع:خراسان
انتهای پیام/
چرا دوباره سوار یک خودروی شخصی شد؟
خانم ها لطفا رعایت کنند..به فکر قیامت و محاکمه اصلی و حقیقی و دقیق باشند...فکر قبر و مرگ و سوال و جواب...
خداوند همه را به راه راست هدایت کند.
و در این زمینه سن و سال مطرح نیست
زنه اول سوار موتور شده بعد هم ماشین
باید خودتون پیشگیری کنید چهار خانواده درگیر یه مسئله شدن
وبرای اون پسرهای نادان هم متاسفم