دستیار ویژه رئیس مجلس شورای اسلامی به شرح زوایایی پنهان از آخرین تحولات منطقه پرداخت.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،"امیرعبداللهیان" دستیار ویژه رئیس مجلس شورای اسلامی طی گفتگویی تفصیلی درباره آخرین تحولات در عرصه جهانی و منطقه ای، اقدامات ضد ایرانی آمریکا، برجام، تحولات کشورهای منطقه از جمله لبنان و عراق توضیحاتی ارائه داد.

ازعراق شروع کنیم بفرمایید چرا عراق اینطوری دچار ناآرامی شد؟

تحولاتی که در یکماه گذشته در عراق شاهد آن هستیم در چند سطح قابل ارزیابی است. سطح اول این است که مردم عراق مطالبات واقعی و برحقی دارند و ما به مطالبات برحق مردم عراق احترام می گذاریم و اعتقاد داریم که این مطالبات باید به طور جدی در دستور کار دولت‌مردان عراق قرار گیرد. کمبود ارائه خدمات، وجود فساد در بخش‌هایی از دستگ‌های اجرایی و حکومتی در عراق در رأس این مشکلات است و مرجعیت دینی در عراق هم همواره بر این موضوعات توجه داشته اند و تذکرات زیادی داده اند لذا یک سطح از تحولات به این موضوع برمی گردد.

اما از آنجایی که دشمنان عراق همیشه سعی می کنند که نقاط ضعف را پیدا کنند و با استفاده منفی و سوء استفاده از آن اهدافشان را پیش ببرند ما شاهد بودیم که به سرعت مطالبات مدنی مردم در عراق به سمت خشونت و حتی تا مرحله درگیری و کشتار کشیده شد. اخبار و اطلاعاتی که ما از مرد عادی عراق که در صحنه بودند می شنویم تایید می کند که اولاً سفارت آمریکا به شدت در موج اخیر ناآرامی ها در عراق دخالت دارد ثانیا بعضی از کشورهای منطقه و به طور مشخص عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی در این موضوع نقش دارند و به دنبال این هستند که با استفاده از این فضای واقعی مطالبات مردمی به هدفی که در شانزده سال گذشته در عراق نرسیدند، دست یابند. آمریکایی ها از دولت کنونی عراق از مجلس کنونی عراق و از ساختار کنونی عراقی که نیروهای متعلق به آمریکا در راس قدرت قرار نگرفتند و در نتیجه رای مردم مجلس و دولت تشکیل شده و رهبران عراقی در حوزه سیاسی فعالیت خودشان را شروع کردند ناراحتند، آمریکایی ها با استفاده از این شرایط به دنبال ایجاد انحراف در مطالبات هستند و به واقع آنها طراحی هایی کردند برای درگیری های شیعی شیعی در عراق و برای درگیری های عراقی عراقی در جامعه عراق و برای بی دولت سازی عراق و برای اینکه برخی مسئولین عراقی با بی توجهی به پیچیدگی تحولات شعارهایی سردادند که این شعارها شعارهای آمریکا است و مطالبات آمریکا را در این شعارها تکرار کردند از جمله اینکه انتخابات زودهنگام باید برگزار شود و این درحالی است که عراق در کمتر از دو سال است که از بحران پرهزینه و ویرانگر اقدامات داعش خلاص شده و دولتمردان و رهبران عراق برای بازسازی عراق و توجه به مطالبات مردم باید مهلت داشته باشند.

هدف اصلی آمریکایی ها، سعودی ها و رژیم صهیونیستی به طور مشخص بی دولت سازی عراق است و می خواهند انتخابات جدیدی به اسم مطالبات مردم در عراق برگزار شود و در پارلمان نیروهای مدنظر خودشان وارد کار شوند و در دولت هم با شعار تکنوکرات ها به دنبال این هستند که عواملی که مرتبط با خودشان هست را بیاورند. دلایل مختلفی هم وجود دارد که آمریکایی ها به این سمت حرکت کردند در هفت هشت سال گذشته از داعش شروع کردند و دیدند از طریق داعش کار به نتیجه نرسید هرچند که خسارتهای بزرگی به منطقه و از جمله عراق وارد کرد و الان هم از یک بازی نرم به اسم مردم شروع کرده اند و به دنبال ناامنی و بی ثبات سازی عراق و تحقق اهداف خودشان هستند.

حمایت ابزاری آمریکا از سرتیم های اغتشاشات در عراق

مسئولان و مقامات حکومتی، احزاب و گروه‌ها، مراجع دینی همه و همه برحقانیت درخواست‌های مردم عراق تأکید کردند بفرمایید اساس مشگل کجاست و چرا به این شکل متراکم شده واینچنین سرباز کرده است؟

خود من فرصت این را داشتم که از یکی از مردم عادی عراق سوال پرسیدم و وی می گفت که آمریکایی ها برخی از عراقی های مقیم آمریکا را که نیروهای متمایل به آمریکا هستند وارد این تظاهرات کرده اند، سفارت آمریکا به یکسری از سرتیم هایی که می خواهند مطالبات مردم را به اغتشاش بکشند سیم کارت های فراوانی داد که اگر اختلال در شبکه اینترنت ایجاد شد اینها بتوانند همدیگر را پیدا کنند البته رگه هایی هم از پولهایی که برخی دیگر از کشورهای متحد عربستان سعودی در عراق توزیع می کنند و دخالت می کنند هم وجود دارد.

رمزگشایی از شعارها در تظاهرات عراق

 شواهد ومدارک کم نیستند که بویژه در چند هفته اخیر دستهایی درخارج از مرزهای عراق را دخیل در ماجرا معرفی میکنند واقعا چرا؟

این وثائق و ادله در اختیار دستگاه های امنیتی و حکومت عراق قرار دارد و بخشی از آنها و سرنخ‌هایی که به دست آورده اند را دارند به مرور اعلام می کنند و حتما مسوولین عراقی بر اساس اطلاعات دقیق و مورد تاییدی که به دست می آورند در زمان مورد نظر خودشان این کار را انجام می دهند اما شما ببینید در عراق مطالباتی مطرح است ولی هیچ شعاری علیه آمریکا داده نمی شود، هیچ شعاری علیه عربستان سعودی که سهم بزرگی در حمایت از تروریست‌ها در عراق در سالهای اخیر داشت داده نمی شود، هیچ شعاری علیه رژیم صهیونیستی داده نمی شود اما تعداد اندکی به سمت سرکنسولگری ایران در کربلا می روند، شعار علیه مرجعیت داده می شود،

شعار علیه دولت داده می شود، شعار علیه حشدالشعبی که سهم بزرگی در نجات عراق از داعش داشت داده می شود، این سطح از شعارها و بزرگنمایی این مطالب در عرصه تحولات عراق نشان می دهد که دست پنهان خارجی در آن قرار دارد اما آن که شعار واقعی و طبیعی مردم عراق است این است که مردم عراق به دنبال معیشت خودشان، اشتغال و مبارزه با فساد هستند و صف مردم از اغتشاش گران کاملا روشن است.

.گفتگوهایی در این رابطه انجام شده و ما اطلاعات دقیقی داریم نسبت به افرادی که این مساله را انجام دادند اما من ترجیح می دهم که از طریق مقامات عراقی در زمان مناسب خودش اعلام شود. می‌خواهند خلا قدرت و حکومت در عراق و لبنان ایجاد شود بعد دست مداخله گران خارجی باز می شود برای دخالتهایی که می خواهند بکنند.

 تقریبا ناآرامیهای لبنان و عراق بموازات هم پیش رفتند آیا بنظر شما این مساله دلیل خاصی دارد؟

مایلم یک بار دیگر تکرار کنم در حدود هفت هشت سال گذشته پدیده داعش ساخته و پرداخته آمریکا که هم خانم کلینتون به صراحت اعلام کرد و هم آقای ترامپ در مبارزات انتخاباتی از آن به طور علنی یاد کرد قرار بود جغرافیای سیاسی و مرزهای خاورمیانه و غرب آسیا را تغییر دهد، داعش قرار بود کمک کند به یک "سایکس بکو" جدید در منطقه ما، اما هوشمندی محور مقاومت هوشمندی رهبران دینی و سیاسی و مردم در عراق، لبنان، سوریه و در منطقه مانع موفقیت این سیاست آمریکایی صهیونیستی شد.

متاسفانه همگان می دانند که هزینه داعش را برخی از کشورهای عرب منطقه و برخی از کشورهای همسایه ما در منطقه تامین کردند اما نقشه، نقشه آمریکایی صهیونیستی بود. در ادامه آن طراحی حلقه ناآرامی ها در لبنان و حتی ممکن است رگه هایی از آن در کشورهای دیگری از منطقه هم ادامه پیدا کند و این حلقه ها کاملا به هم متصل است، در لبنان وضعیت به لحاظ سطح تحلیلی قدری متفاوت است اما آنچه که بازیگران خارجی برمی گردد همان روشی که در عراق دارد دنبال می شود در لبنان هم بازیگران خارجی به نوعی تلاش کردند که دنبال کنند. شما ببینید در لبنان هم مردم مطالباتی داشتند و به صحنه آمدند، اولا من به عنوان یک کارشناس در حوزه سیاست خارجی می خواهم عرض کنم اینکه در لبنان و عراق تحولات این‌چنینی تقریبا همزمان کلید خورد نمی تواند تصادفی باشد چون بالاخره از طریق فیسبوک و فضای مجازی دعوت‌هایی انجام گرفته و لزوما این نیست که پشت هر دعوتی در فضای مجازی مردمی بوده اند بلکه می تواند یک طراحی خارجی باشد اما اینکه آن طراحی در راستای یک مطالبه برحق مردم در لبنان انجام شد که در آنجا هم مشکل گرانی و معیشت و فساد در بعضی از ساختارهای اجرایی و حاکمیتی در لبنان وجود دارد و زمینه ورودشان به این مساله شد اما آیا می توانیم این را تصادفی بدانیم که یکباره بانک مرکزی لبنان ارسال دلار و تحویل دلار به مردم را در بانک ها و در دستگاه های ATM متوقف می کند و یکدفعه در کنار مشکلات و تورم و بحران اقتصادی که وجود دارد، دلار هم توزیع نمی شود، تردید نکنید که آمریکایی هایی که به بانک مرکزی لبنان اشراف دارند دستورالعملی برای این کار دارند حالا اینکه لبنانی ها چقدر با هوشمندی با این مساله برخورد کردند موضوع دیگری است اما بالاخره آمریکایی ها این کار را انجام دادند.

به نظر من آقای سید حسن نصرالله در کنار سایر رهبران سیاسی لبنان برای به خشونت کشیده نشدن مطالبات مردمی سهم بسیار بزرگی داشتو در عراق هم به نظر من برکت وجود مرجعیت نقش مهمی داشت در اینکه آن طراحی خطرناکی که برای بی دولت سازی عراق کرده بودند به شکست کشیده شود هرچند در هر دو کشور مطالبات همچنان وجود دارد اما آن بخشی که به محور آمریکایی صهیونیستی برمی گردد و آن بخشی که به پادویی عربستان سعودی برای اهداف آمریکا و صهیونیستها بر می گردد این است که در لبنان هم هدف بی دولت سازی بود و در لبنان هم شعارها به این سمت می رفت که خروجی اش بی دولت سازی و بدون پارلمان سازی لبنان بود و در واقع می‌خواهند خلا قدرت و حکومت در دو کشور ایجاد شود بعد دست مداخله گران خارجی باز می شود برای دخالتهایی که می خواهند بکنند و به طور مشخص آمریکایی ها و برخی از متحدانشان لذا سناریوی خطرناکی را طراحی کردند که من مایلم اسمش را بگذارم موج جدیدی از اقدام داعش گونه در عراق و لبنان با طراحی آمریکایی صهیونیستی و با پول برخی کشورهای منطقه و در رأس آن عربستان سعودی.

سوریه قادر است برای تامین امنیت مرزی مشترک با ترکیه اقدام کند

درخصوص سوریه و پس از هجوم ترکیه به شمال سوریه و واکنش‌های بین‌المللی نسبت به آن اینک اوضاع قدری به آرامش و ثبات نزدیک شده است بفرمایید تحلیل شما از این مساله در سایه نقش آفرینی بازیگران منطقه ای و بین المللی در آن چیست؟

ما از ابتدا موضع اصولی خود را در این خصوص اعلام کردیم. معتقدیم باید به حاکمیت و تمامیت ارضی ترکیه و سوریه احترام گذاشته شود. نگرانی های حوزه امنیت ملی ترکیه و سوریه را درک می کنیم. با صراحت و با صدای بلند هم اعلام کرده ایم که ضمن داشتن روابط راهبردی و ممتاز با ترکیه، راه حل را در لشکرکشی و اقدام نظامی ندانستیم. معتقد بودیم که حتما باید دولت ترکیه با دولت قانونی سوریه توافق می کردند که ارتش سوریه در آن مناطق مستقر می شد تا زمینه برای بازگشت پناهجویان و آوارگان سوری به کشورشان فراهم شود. سوریه قادر است برای تامین امنیت مرزی مشترک با ترکیه اقدام کند. لذا فکر می کنیم که این هزینه‌ای غیر ضروری بود که بر منطقه تحمیل شد اما شرایط ترکیه را هم درک می کنیم و معتقدیم که همچنان برای اینکه هر گونه توافقی پایدار بماند بایستی دو دولت ترکیه و سوریه در قالب روند آستانه و در چارچوب مذاکرات صورت گرفته میان جمهوری اسلامی، روسیه و ترکیه، نگرانی های مشترک سوریه و ترکیه مورد توجه قرار گیرد و راهکارهای مورد توافق با حمایت روند آستانه حاصل شود.

حکومت سوریه تغییرات زیادی در قانون اساسی این کشور دادند

این‌روزها گروه‌های 150 نفره مشتمل برنمایندگان دولت سوریه، معارضان و جامعه مدنی مشغول بررسی قانون اساسی جدید سوریه هستند آیا اساساً پس از 8سال دفاع مردم سوریه این جلسات میتواند منتج به نتایجی مقبول شود؟

 اولاً، واقعاً در سال 2013 میلادی اصلاحات خیلی مهمی در قانون اساسی سوریه به عمل آمد. بنده بارها در گفتگوها من جمله در سفر اخیری که به دمشق داشتم هم با آقای بشار اسد در این باره صحبت کردم و هم به معاون آقای پترسون نماینده دبیرکل سازمان ملل در سوریه گفتم که واقعاً اگر مشکل اصلی، قانون اساسی سوریه است مروری بر اصلاحات این قانون در سال ۲۰۱۳ نشان می دهد هم حکومت سوریه و آقای بشار اسد تغییرات زیادی در آن داده اند و هم به نفع معارضان شرایط خیلی مهمی ایجاد شد. شخصاً معتقدم اجرای قانون اساسی در سوریه، راهکار بهتر و مناسبتری است اما به هر حال آن بخش که به توافق سوری- سوری بر می گردد، درباره آن توافق شده که ابتداءاً کمیته ای صد و پنجاه نفره و پس از آن میان 45 نفر شامل نمایندگان حکومت سوریه، نمایندگان جامعه مدنی توسط سازمان ملل و نمایندگان معارضان تشکیل شود، ما این را به فال نیک می گیریم و هر توافقی حاصل شود مورد حمایت ما نیز خواهد بود. اما نقطه خطر به نظر بنده این است که آمریکایی‌ها بازی را در سوریه همچنان ادامه می دهند که آنها به دنبال اهداف خودشان در سوریه هستند. اطلاعات بسیار دقیقی وجود دارد که آمریکا و متحدانش مانع بازگشت آوارگان سوری به کشورشان می شوند زیرا تمایل ندارند آوارگان سوری در کشور خود حضور یابند و در انتخابات به نفع کاندیداهایی که از طرف حکومت سوریه در رقابت‌های انتخاباتی حاضرند، رای دهند.

این بدان معنی است که آمریکایی ها ارزیابی شان این است که آقای بشار اسد می تواند در سوریه رای بیاورد. لذا مردم را بیرون از سوریه نگه داشته اند تا زمینه این کار فراهم نباشد. اما به نظر من کمیته قانون اساسی یک فرصت خیلی مناسب برای حکومت و معارضان و جامعه مدنی ایجاد کرده است. جمهوری اسلامی ایران نیز به هر آنچه که مورد توافق سوری ها قرار گیرد، احترام گذاشته و مانند قبل تاکید می کند که این مردم سوریه هستند که باید درباره سرنوشت خود تصمیم بگیرند.

به شدت نگران تجزیه کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی هستیم

دیروز توافق جده میان هادی و جنوبی‌ها نهایی شد ایا واقعا این بمعنای ترک یمن ازسوی اماراتیهاست؟سرنوشت این توافق وکل یمن را چطور ارزیابی میکنید

فکر می کنم اتفاقی که درباره یمن رخ داده است، گامی خطرناک برای تجزیه یمن و اقدامی نگران کننده است. متاسفانه برخی حاکمان و رهبران کشورهای منطقه متوجه این موضوع نیستند که صهیونیستها و لابی صهیونیستی به دنبال تجزیه منطقه است. آنها می خواهند در نقشه ادعایی جدید خاورمیانه، رژیم صهیونیستی برآمده و برتر باشد و سایر کشورها از جمله عربستان سعودی، یمن، جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، مصر، عراق و سوریه به کشورهای کوچکتر تجزیه و درگیر مسائل داخلی خودشان شوند و این فرصت را ایجاد بکند برای برآمدن صهیونیست ها در منطقه و ایجاد نقشه جدید خاورمیانه به زعم خودشان، کاری که در دهه های گذشته موفق نشدند و در دهه های آینده هم موفق نخواهند شد و این آرزو را صهیونیست ها به گور خواهند برد.

جای تاسف است که روزی به عمرالبشیر، رئیس جمهور سودان وعده دادند که اگر با تجزیه سودان موافقت بکنی نتیجه این خواهد شد که در سودان شمالی رفاه و ثروت حاکم خواهد شد؛ نتیجه را دیدیم سودان تجزیه شد و عمرالبشیر نیز حذف شد. در یمن به دنبال تقسیم یمن به سه منطقه هستند و متاسفانه این طرح خطرناک آمریکایی-صهیونیستی با پول و امکانات عربستان و برخی کشورهای منطقه درحال اجراست و ما با صدای بلند مایل هستیم به کشورهای منطقه بگوییم برای تجزیه همسایگان نباید جاده صاف کن و پادوی آمریکایی ها و صهیونیست ها باشند؛ اطلاعات دقیقی در جمهوری اسلامی ایران در اختیار داریم که یکی از گام های مهم طراحی شده توسط آمریکا-صهیونیست تجزیه عربستان سعودی است؛ ما به شدت نگران تجزیه کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی هستیم ما با همان قدرتی که از وحدت و تمامیت ارضی عراق و سوریه حمایت کردیم از تمامیت ارضی و عدم تجزیه عربستان سعودی و یمن حمایت می کنیم و این نقشه های شوم دشمنان را به نفع منطقه نمی دانیم؛ حاکمان عربستان سعودی را دعوت می کنیم که اولاً به طرح صلح هرمز توجه کنند، ثانیا به گفتگو بها بدهند، ثالثاً جنگ و کشتار کودکان یمن را متوقف کنند؛ انصارالله بارها اعلام کرده است که توقف جنگ در مقابل توقف هرگونه آتش سعودی از سوی یمن را بپذیرید اما سعودی هایی که تحت فرمان آمریکایی ها و انگلیسی ها هستند عملاً حاضر نیستند آتش بس سراسری را بپذیرند چرا که فکر می کنند دستشان در یمن پس از 5 سال خالی است، آنچه که دیروز توافق شده است زنگ هشداری است برای تجزیه یمن و انعکاس آن برمی گردد به تجزیه عربستان سعودی و همه اینها خطرات بزرگی است که منطقه ما را تهدید می کند.

متاسفانه در تحولات منطقه ای کشور همسایه ما بحرین تبدیل به عنصری شده است که ارتباط مستقیم با رژیم صهیونیستی گرفته است و جایی که عربستان و امارات نمی توانند به طور عملی با این رژیم ارتباط بگیرند سرپل این ارتباط را بحرین قرار دادند و مقامات بحرین فراتر از حجم خود وارد موضوعاتی شدند که خیانت به مردم فلسطین، خیانت به مردم منطقه و جامعه اسلامی در عین حال خیانت به ارزش ها و آرمان هایی که مسلمانان به آن اعتقاد دارند. حاکمان بحرین فریب وعده های حاکمان آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان را نخورند. جمهوری اسلامی ایران در طرح صلح هرمز بحرین را برخلاف رفتار غیرسازنده ای که در کنار عربستان سعودی علیه ایران در این سالها داشته است مخاطب خود قرار داده است امیدوار هستم که آل خلیفه در ابتدا با مردم خود آشتی کنند، ثانیا نسبت به پیام صلح هرمز با نگاه مثبت و سازنده و ظرفیت های همسایگی برخورد مثبت و سازنده ای داشته باشند ما درها را برای همه کشورهای همسایه باز گذاشتیم از جمله برای عربستان سعودی و بحرین که به دوستی باز گردند و از اتکا به دشمنان مشترک همه ما در منطقه دست بردارند.

چیزی به نام برجام باقی نمانده است

در خصوص کاهش تعهدات ایران در مساله هسته ای امروز با تزریق گاز به سانتریفیوژهای جدید مرحله چهارم کاهش تعهدات بنا برآنچه رئیس جمهور ایران اعلام کرد کلید خورد. پیشتر اروپا تهدید کرده بود که در صورت عملیاتی شدن این مسأله برجام را ترک خواهند کرد؛ ارزیابی شما از این مساله چیست؟

با بدعهدی و پشت پا زدن به توافق هسته ای که آقای ترامپ کرد و با رفتاری که با لبخند در بیش از یک سال گذشته اروپایی ها با ما داشتند مخصوصاً آلمان و فرانسه و وعده های پوشالی که دادند؛ جز پوسته و ظاهر زیبایی از برجام چیزی از آن باقی نمانده است در عمل بود و نبود اروپایی ها در برجام ثمری برای جمهوری اسلامی ایران نداشته است که حالا با خروج از برجام اتفاق مهمی بیفتد، وقتی نفت ما را نخرند، مراودات بانکی با ما نداشته باشند، وقتی مردم با تمام وجود حس کنند که همان کاری که آمریکا انجام داد با یک ادبیات زیباتر و با لبخند از سوی اروپا تکرار شد، فایده حضور آنها در برجام چیست؟ ترامپ پلیس بد این نمایش شد و خانم مرکل و آقای ماکرون پلیس خوب این نمایش؛ لذا عملا چیزی به نام برجام باقی نمانده است حال آمریکایی ها اعتقاد دارند همین که سایه سیاسی این توافق وجود داشته باشد می تواند کمک کننده باشد اما ما برای سایه سیاسی این همه تعهد را نپذیرفتیم ما برای لغو تحریم ها و برای یک تعامل طبیعی و موثر اقتصادی دنیا و جمهوری اسلامی ایران این تعهدات را قبول کردیم. من فکر می کنم گام چهارم به همه طرف های مقابل نشان داد که زمان در مورد برجام به اتمام رسیده است و اگر می خواهند اقدامی انجام بدهند باید ثانیه ها و دقایق آخر را نظاره گر باشند و بدانند زمان به سرعت در حال به پایان رسیدن هستند و فرصت زیادی برای تصمیم گرفتن نخواهند داشت مگر این که صادقانه عمل بکنند و رفتار دوگانه و متناقض خود را تغییر بدهند مردم ایران مردمی فهیم هستند و بازی های تکراری آمریکایی-اروپایی را بارها تجربه کردند و به خوبی به آن آگاه هستند.

منبع:العالم

انتهای پیام/