به گزارش خبرنگار حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، روز جمعه چهارمین حراج خوشنویسی و نقاشیخط باران در مرکز همایشهای بین المللی رایزن برگزار و رکورد فروش بیست و شش میلیاردی را از آن خود کرد.
یکی از نکات عجیب در این دوره، فروش تابلویی از ۵ برگ شاهنامه با قیمت نه میلیارد و صد میلیون تومان بود.
این اثر که متعلق به دوره تیموری بود طبق نظر کارشناسان با قیمت اولیه ۵۰۰ میلیون به مزایده گذاشته شد، اما در نهایت با قیمت گزافی به فروش رفت از این رو درباره عملکرد حراجیهای ایران نظر یکی از کارشناسان هنر را جویا شدیم.
علی میرآبادی کارشناس هنرهای معاصر درباره حراجهای هنری ایران به خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: چند دوره است که در هیچ یک از حراجیها شرکت نمیکنم. در دوره اول حراج باران که دعوت شدم، خیلی خوش بینانه نزد آنها رفتم و قصدم این بود که همه توانمندی ام را برای برگزاری هرچه بهتر این رویداد به کار بگیرم. من ساعتها با متولیان حراجهای داخلی مانند باران و ملی صحبت کرده و به آنها پیشنهاد داده ام که باتوجه به دسترسی آسان به اینترنت و فضای مجازی، درباره نحوه برگزاری حراجها در کشورهای دیگر تحقیق و مسیر غلط را مجددا تکرار نکنند.
وی افزود: امروزه در همه جای دنیا بعد از برگزاری یک حراج، حتی حراجهایی که بیش از دو قرن سابقه دارند، پروتکل آنها از جمله روش برگزاری، فراخوان، قیمت گذاری و... منتشر میشود. حتی در صفحات اول کاتالوگ هایشان، تصاویر تیم کارشناسی همراه با نام، ایمیل و... نوشته شده است. اینها قواعد و اصول استاندارد یک اکشن است که در ایران رعایت نمیشود و این رویدادهای هنری را چندمین بار با همین روشهای غلط برگزار میکنند.
این هنرمند نقاش اظهار کرد: اهداف من با اهداف حراج گذاران همسو نیست. حراج باید قانونمند و اصولی برگزار شود، اما حراجیهای ایران از بطن شروع کار که گرفتن آثار است تا اعمال نظرهای شخصی و قیمت گذاریهایی که هیچ سنخیت و ارتباطی با بازار ندارد، با مشکل روبه رو هستند. از طرفی معلوم نیست چه کسانی آثار را تایید و قیمت گذاری میکنند. حتی بعضا حراج گذار علی رغم نظر کارشناسان، آثار را به سلیقه خود قیمت گذاری میکند.
وی ادامه داد: یکی دیگر از مشکلات این است که یک خریدار، اثری را در مراسم میخرد، اما چند روز بعد پشیمان میشود و میخواهد آن را برگرداند. در حال حاضر بازار هنر صفر است، من قبل از برگزاری حراج باران شکست آن را پیش بینی میکردم، اما در حال حاضر درگیر هیاهو هستیم و به مرور زمان حواشی رو میشود.
میرآبادی در پاسخ به اینکه آیا در شرایط فعلی اقتصاد کشور، برگزاری حراج را لازم میدانید یا خیر، گفت: برگزاری حراج در چنین شرایطی خودکشی است. در وضعیت کنونی اگر کسی بخواهد در هنر سرمایه گذاری کند، خنده دار است. مردم در صورتی در حراجیها شرکت میکنند که از نظر معیشتی، مسکن و... اشباع شده باشند. البته من نمیگویم که ما افراد متمول و پولدار نداریم، اما آنها هم به ندرت این ریسک را میپذیرند.
وی در خصوص ۵ برگ از شاهنامه که در این دوره از حراج باران به قیمت ۵۰۰ میلیون پایه گذاری شده بود، اما در نهایت به طرز شائبه برانگیز ۹ میلیارد و صدمیلیون فروش رفت اظهار کرد:چون هویت و ماهیت افراد شرکت کننده مشخص نیست این اتفاقها میافتاد. در کشور ما افراد فقط نکات منفی یک پدیده جدید را میآموزند. طبق قوانین حراجهای خارج از کشور، اگر گزارش شود که خود صاحب اثر کسی را آورده که اثر او را خریداری کند جرم است، البته نمیگوییم که از این تخلفها اصلا رخ نمیدهد، اما درصد آن بسیار پایین است و اگر حراج گذار متوجه شود با او برخورد میکند.
این کارشناس هنرهای سنتی ادامه داد: در ایران خود حراج گذار با این برنامه پیش میرود، بعضا افراد را دسته بندی میکنند و به آنها میگویند که مسئولیت خرید این تعداد آثار برعهده شماست؛ حتی گاهی اوقات بخشی از آثار حراج متعلق به حراج گذار است در صورتیکه موسساتی که در خارج از کشور حراج برگزار میکنند، حق ندارند آثار خودشان را شرکت دهند. اما اینجا حراج گذار آثار خود را وارد حراج میکند در نتیجه حساسیت او برای فروش آثار خودش بیشتر میشود و ممکن است بخشی از ذهنش متمرکز همین جریان باشد.
این هنرمند نگارگر تشریح کرد: از طرفی این موسسات هیچ وقت ادعا نمیکنند که حامی هنر هستند و فقط میگویند یک بنگاه تجاری هستیم، چون کارمان تجارت هنر است. حالا حراجیهای ایران چرا واژه حمایت را به کار میگیرند، نمیدانم؛ هنرمندی که در دوران زندگی اش از فقر رنج میبرده و پس از مرگش اثر او را به قیمت بالا میفروشند، چه سودی از این فروش میبرد؟ اینجا واژه حمایت واقعا چه مفهومی دارد؟
میرآبادی افزود: یک موضوع دیگر به کاراکترهایی مربوط میشود که مراسم حراج را اجرا میکنند؛ معمولا در همه جای دنیا اکشنرها افراد متخصص هستند، اما در ایران یک سلبریتی که هیچ اطلاعاتی در این زمینه ندارد مراسم را اجرا میکند. اگر اکشنر نداریم بهتر است تربیت کنیم.
وی ادامه داد: فرد مجری باید بتواند به صورت بداهه نکتههایی درباره آثار بیان و مخاطبان را به خرید تشویق کند. اما اکشنرهای ایران فقط بلد هستند که از روی توضیحات ثبت شده در کاتالوگ یک دور بخوانند. متاسفانه این مشکلات به صورت زنجیروار هر دوره در حراجهای ایرانی تکرار میشوند.
انتهای پیام/