به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ، حوالی بلوار امام رضا(ع) آمل زادگاه سردار شهید محمد تیموریان است، کسی که فروردین ماه سال ۱۳۴۴ در آمل متولد شد.
محمد تیموریان نذر کرده امام رضا (ع) شد، از همان هفت ماهگی که بیمار شد و مادرش او را به پابوس آقا علی بن موسی الرضا (ع) برد تا آقا شفاعتش را کند و جانی ببخشد.
این شهید پس از پایان هر عملیات عازم مشهد الرضا میشد و هنگامی هم که به شهادت رسید، روی تابوت او به جای محمد، محمود نوشتند و پیکرش را در مشهد طواف دادند و سپس با بازکردن تابوت متوجه نام و مشخصات او شدند و به آمل فرستادند.
سیده هاجر مادر شهید محمد تیموریان میگوید: از همان دوران کودکی این شهید را با مسائل مذهبی آشنا کردیم و برایش داستانهای ائمه اطهار (ع) و چهارده معصوم تعریف میکردیم تا راه این بزرگان دین را به فرزندان خود نشان دهیم.
او افزود: امام رضا (ع) پسرم را دوباره به من بخشید، زیرا قبل از محمد فرزند دیگری داشتم که دچار بیماری وبا شد و فوت کرد.
حسن پدر شهید محمد تیموریان میگوید: نام فریدون را پدربزرگش برایش انتخاب کرد و به گفته آیتالله حسن زاده آملی او فریدون زمان خود میشود تا ضحاک عصرش یعنی صدام حسین را به نابودی بکشاند.
او افزود: در دوران دبیرستان این شهید تصمیم به تغییر نام میگیرد و نام خود را از فریدون به محمد برمیگرداند.
پدر شهید تیموریان گفت: محمد بسیار با اخلاق بود و همواره دست از انقلاب و عقاید مذهبی اش بر نمیداشت.
او افزود: البته یک بار از ناحیه کف پا زخمی شده بود و در بیمارستان مشهد بستری شد که در همان جا مورد درمان واقع شد و از همان شهر به جبهه برگشت.
حسن تیموریان افزود: در ۶ عملیات حضور یافت و دو عملیات نیرو و چهار عملیات فرماندهی را برعهده داشت که همه را پیروز میدان بیرون آمد، بدون آن که ترکشی بخورد.
خواهر شهید محمد تیموریان میگوید: برادرم در عملیاتهای والفجر ۴، والفجر ۶، رمضان، بیت المقدس، محرم، بدر و محمد رسول الله (ص) در سالهای دفاع مقدس شرکت کرده بود.
او افزود: برادرم با این که یک نوجوان حدود ۱۶ ساله بود، به او فرماندهی یک گردان را سپرده بودند.
پدر شهید تیموریان میگوید: شهید روز ششم بهمن سال ۶۰ ساعت ۱۰ صبح از جنوب به آمل میرسد؛ درست همان روز که منافقان جنگل به شهر حمله کردند.
او افزود: این شهید کیف را در خانه گذاشته و به صحنه درگیرى رفت. آن روز بچههای سپاه شهید را به دلیل عدم تشخیص لباسش به عنوان منافق شناسایی کردند و به سمتش گلوله شلیک میکنند که خوشبختانه از کنارش رد میشود.
پدر شهید تیموریان گفت: محمد تا غروب در عملیات مبارزه با منافقان جنگل حضور داشت و به مبارزه پرداخت و پس از آن نیز سریع به خط عملیات برگشت.
حسن تیموریان پدر شهید گفت: این طور که یکی از همرزمان محمد تعریف کرده بود، قبل از شهادتش خواب شهادتش را میبیند و اینکه چگونه به شهادت میرسد.
او افزود: قبل از شهادت وسایل خود را در جعبه مهمات جنگی قرار میدهد و وصیت میکند تا بعد از شهادتش به ما برسانند.
پدر شهید تیموریان گفت: در صبح عملیات قرار بود دوستش به خط مقدم برود که به دوستش گفت جای تو من میروم، چون خانم دوستش باردار و پا به ماه بود. شهید به جایش عازم خط مقدم شد.
او افزود: به دوستش گفت من به خط مقدم میروم و به شهادت میرسم که تو به دنبالم میآیی و من را به خشکی برمیگردانی و دقیقا همین طور شد، زیرا در عملیات بدر در هورالهویزه در شرق دجله سوار قایقی بوده با اصابت خمپاره همرزمانش زخمی و شهید میشوند که خودش نیز زخمی میشود.
پدر شهید تیموریان میگوید: همرزمان زخمیاش را در داخل قایق گذاشته و خود داخل آب رفته و با شنا این قایق را نزدیک ساحل آورد و پس از آن به شهادت رسید.
او افزود: همان دوستش به دنبال وی میرود و همان طور که پیش بینی شده بود ایشان را به همراه همرزمانش به ساحل برمیگرداند.
محمد تیموریان ۲۲ اسفند ماه سال ۱۳۶۳ در منطقه هورالهویزه به شهادت رسید.
شهید تیموریان در آخرین دیدار به مادرش گفته بود که وقتی برگشتم تو را به مشهد میبرم .
محمد بار آخر هم به پابوس آقا امام رضا (ع) رفت و مادرش را برای آوردن پیکر شهیدش به مشهدالرضا عازم کرد.
محمد تیموریان در ۱۲ فروردین سال ۱۳۶۴ به آمل برگردانده شد و به دستان مردم شهید پرور آمل تشییع و در گلزار شهدای امام زاده ابراهیم (ع) به خاک سپرده شد.
گزارش از سیده حکیمه موسوی ازنی
انتهای پیام/ م
برای شادی روح همه شهدای اسلام...من الاول الی الاخر...صلوات