به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اختلافات خانوادگی، به لحاظ حقوقی بر خلاف ظاهر ساده و شیوع و فراوانی آن در جامعه، دعواهایی به شدت پیچیده و چند لایه هستند. ممکن است ماجرا از یک بگومگوی ساده بین زن و شوهر شروع شود و به دنبال آن، ۲۰ پرونده پیچیده از جمله طلاق، رجوع، تکمین، مهریه، استرداد جهیزیه، ترک انفاق، الزام به تادیه نفقه، ضرب و جرح، توهین، الزام به اجرای حق نحله، اجرای شرط تنصیف و مسایلی از این دست باز شود. یکی از دعواهای رایج خانوادگی بین زن و شوهرها، دعوا بر سر جهیزیه است.
طبق رسوم قدیم ایرانیان، زمانی که زنی به خانه شوهر میرود، اثاثیه منزل را هم با خود میبرد و حتی همسایگان و دوستان و آشنایان را دعوت میکنند تا در مراسم «جهازبرون» شرکت کنند و ببینند اموالی که زن به خانه شوهر میرود چقدر است و چه کیفیتی دارد.
در گذشته، هنگام بردن جهیزیه به خانه شوهر، از سوی خانواده زن، از شوهر، امضا میگرفتند و به اصطلاح، سیاهه جهیزیه را به رویت و تایید شوهر میرساندند. همچنین ممکن بود در برخی موارد، اعضای خانواده زن، زیورآلات طلا و گرانقیمتی که زن با خود به همراه داشت و به خانه شوهر میبرد را به عنوان بخشی از جهیزیه به رویت و امضای شوهر میرساندند. امروزه بخشی از این فرهنگ عامه تغییر کرده و عموما خانوادهها تمایلی ندارند سیاهه جهیزیه را به امضای شوهر برسانند، ولی ماجراهای جهیزیه همچنان ادامه داد. از دعوا بر سر استرداد جهیزیه، تلف آن تا فروش بدون اجازه جهیزیه توسط شوهر از دعواهای رایج بین زن و شوهرهایی است که رابطه شان شکرآب شده و قصد جدایی دارند.
طبق قانون مدنی، زن هر تصرفی خواست در اموال خود انجام میدهد. یعنی اینکه زن میتواند هر کار با جهیزیه خود خواست، کند. او میتواند این اموال را آتش بزند یا ببخشد یا در اختیار شوهر قرار دهد تا استفاده مشترک کنند. باید در نظر داشت تهیه اسباب و وسایل زندگی در حد عرف، بر عهده مرد است و جزء نفقه زن محسوب میشود. پس وقتی زن، اثاثیه به منزل مشترک میبرد، به مرد کمک کرده تا در تامین بخشی از هزینههای آغاز زندگی مشترک حضور داشته باشد. این یعنی، زن میتواند جهیزیه ندهد و مرد مکلف است اثاثیه منزل و اسباب زندگی را فراهم کند. در حد عرف، معمولا وقتی زن همه یا بخشی از اثاثیه زندگی مشترک را به عنوان جهیزیه میبرد، دیگر مرد آنها را تهیه نمیکند تا چند دست از وسایل زندگی داشته باشند. نکته مهم دیگر این است که جهیزیه تعریف مشخصی در قانون ندارد و قواعد مربوط به آن از قواعد عام حقوقی تبعیت میکند. یعنی اموالی که زن به خانه شوهر میبرد، متعلق به زن است و استفاده از آنها توسط شوهر، منوط به اجازه اوست. یعنی عرفا زن با بردن جهیزیه به منزل شوهر، به او اجازه میدهد از این اموال استفاده کند.
سئوالی که پیش میآید این است که آیا جهیزیه، نزد شوهر، امانت محسوب میشود؟ در اینجا اختلافی بین دیدگاههای مختلف داریم. یک دیدگاه میگوید سیاهه جهیزیهای که توسط شوهر امضا میشود، اثبات میکند این اموال نزد او امانت است و او نمیتواند هر کار خواست با اموال کند، مثلا آنها را تملک کرده یا بفروشد یا تعمدا از بین ببرد. بر این اساس، در صورتی که اموال امانتی یا همان جهیزیه توسط شوهر تلف شود یا فروخته شود یا از تحویل و استرداد آن به زن جلوگیری کند، مرتکب جرم «خیانت در امانت» شده است و باید مجازات قانونی (حبس، شلاق و جریمه) شود. دیدگاه دیگر که به نظر درستتر است، میگوید: امانت گذاشتن اموال باید زمان دار باشد و امین تعهد میکند به محض مطالبه امانت، آن را به صاحبش برگرداند. یعنی اصل بر این است که امانت، نزد امین (در اینجا شوهر) باید بماند و زن میتواند هر زمان که خواست امانت را پس بگیرد. چون عرفا زندگی مشترکی که در آن جهیزیه میبرند، بر مبنای نکاح دائم است و الی الابد تلقی میشود و مادامی که اسباب انحلال آن از جمله طلاق مهیا نشده، دائمی است، نمیتوان اینطور گفت که لوازم و تبعات این عقد دائم، یک عقد موقت (عقد امانت) است. یعنی این سئوال پیش میآید که مگر قرار است تا زمان مشخصی این دو نفر (زن و شوهر) با هم زندگی کنند؟ قطعی است که عقد نکاح دائم بین آنها منعقد شده و این عقد زمان دار نیست. پس چرا تبعات این عقد دائم، یک عقد زمان دار یعنی عقد امانت است؟ باید پذیرفت جهیزیه بر اساس توافق مبتنی بر عقد نکاح دائم، وارد زندگی مرد شده و زمانی برای بردن آن تعیین نشده است. بر این اساس، استفاده مرد از این لوازم، استفاده امین نیست. بلکه او با اجازه زن، به صورت مشترک از آن اموال (جهیزیه) استفاده میکند و در صورتی که این اموال از بین رفت و بدون دخالت تعمدی مرد تلف شد هیچ مسئولیتی متوجه او نیست. از سوی دیگر، ممکن است در طول زندگی مشترک به هر دلیلی، این اموال توسط زن از خانه خارج شود. مثلا فرش زیر پا یا زیورآلات طلا را به فروش برساند. بر این اساس، نمیتوان گفت شوهر طبق سیاههای که امضا کرده، متعهد به پس دادن عین یا قیمت اموالی است که توسط زن، به فروش رفته یا بر اساس اتفاق و تصادف، مانند سرقت توسط سارق، قطع و وصل شدن برق یا آتش سوزی، از بین رفته است.
بدیهی است مرد حق ندارد اموال زن (جهیزیه) را بدون اجازه او بفروشد یا تعمدا آن را از بین ببرد چرا که مشمول عناوین مجرمانهای مانند سرقت، انتقال مال غیر و حتی احراق (سوزاندن)، اتلاف و تعدی به اموال دیگری میشود. پس توافق عرفی این است که مرد عرفا از اموال زن استفاده مشترک کند، ولی مسئولیت امانتدار را نخواهد داشت.
اختلافات اصلی بر سر جهیزیه وقتی به وجود میآید که زن و شوهر کارشان به دعوای خانوادگی کشیده و زن، از دادگاه یا شورای حل اختلاف، درخواست استرداد جهیزیه میکند. این را باید در نظر داشت که استرداد جهیزیه به لحاظ حقوقی، ارتباطی با طلاق و مهریه ندارد و زن میتواند هر زمان که خواست، جهیزیه اش را از منزل مرد خارج کند و در صورتی که مرد مانع شد، دعوای استرداد جهیزیه را طرح کند. عموما این دعوا وقتی پیش میآید که مسئله طلاق به وجود آمده باشد، ولی به لحاظ حقوقی، این دو ارتباطی با همدیگر ندارند. یعنی چه طلاق مطرح باشد و چه نباشد، زن حق دارد استرداد جهیزیه را از شوهرش بخواهد.
اینجا اگر هر دو طرف بخواهند به صورت کاملا قانونی و حقوقی با همدیگر رفتار کنند، مرد میتواند در پاسخ بگوید زن جهیزیهای نیاورده است که زن باید یا با سیاههای که به امضای شوهر و شهود رسیده است، درخواست استرداد جهیزیه مطرح شده در سیاهه اموال را مطالبه کند یا در صورتی که فهرستی وجود ندارد، با استفاده از شهود «جهازبرون» درخواست کند اموال به او برگردانده شود. یعنی در این دعوا، ابتدا، زن، مدعی شمرده میشود و برای ادعای «آوردن جهیزیه به منزل شوهر» باید دلیل داشته باشد. دلیل هم بیان شد که در صورت انکار شوهر، فهرست امضا شده جهیزیه یا فاکتورهای خرید آن به همراه شهادت شهود یا شهادت شهود به تنهایی است. ممکن است شوهر باز هم عنوان کند زن این اموال را آورده، ولی برخی از آنها را از بین برده یا از منزل مشترک خارج کرده است که در اینجا، شوهر «مدعی» محسوب میشود و برای ادعای خود باید دلایلی همانند زن بیاورد، یعنی شهادت شهود یا صورتجلسه خارج کردن جهیزیه یا قرائن محکمی مانند فیلم خارج کردن اموال از منزل یا اقرار زن به اینکه بخشی از جهیزیه را قبلا از منزل شوهر برده است؛ لذا در صورتی که لیست و سیاهه جهیزیه وجود دارد باید مشخصات جهیزیه دقیقا نوشته شود و حتی مارک و برند وسایل هم ثبت شود. در پرونده ای، زن استرداد جهیزیه را درخواست کرد و با وجودی که شوهر عنوان میکرد برند و مارک مسایل و اثاثیه، آن چیزی نیست که در سیاهه اموال ثبت شده و به امضا رسیده است و آنها به خاطرچشم و همچشمی جلوی دیگران، در بیان مارک و برند وسایل مبالغه کرده اند، ولی دادگاه رای داد دقیقا طبق وسایل ثبت شده در لیست جهیزیه، شوهر مکلف به استرداد وسایل است.
دعوای دیگری که درباره جهیزیه به وفور شنیده میشود، دعوا برسر طلاهای زن است. زن میگوید من به عنوان جهیزیه، مقداری لوازم زینتی طلا که این روزها بسیار گران قیمت است وارد زندگی این مرد کردم و او آنها را فروخت و مثلا فلان خودرو یا مسکن را خرید و حالا درخواست استرداد جهیزیه ام را دارم. باید توجه داشت زیورآلات طلایی که عرفا توسط خانمها استفاده میشود، هرگز نمیتواند به عنوان امانت و جهیزیه نزد مرد تلقی شود و فروش آنها هم معمولا بدون رضایت زن ممکن نیست، مگر آنکه از سوی زن ادعا شود این طلاها توسط شوهر دزدیده شده و فروش رفته است که موضوع کلا متفاوت است و اتهام «سرقت» مطرح میشود نه استرداد جهیزیه.
در این شرایط است که معمولا محاکم رای بر بی حقی زن میدهند، چون عرفا لوازم زینتی طلا که به دست و گردن زن است را امانتی در دست شوهر تلقی نمیکنند و در صورتی که بحث فروش آن از سوی شوهر مطرح باشد و شوهر انکار کند، معمولا نمیتوان اثبات کرد که مرد، آنها را به عنوان خیانت در امانت، از بین برده است. بلکه باز هم باید به عنوان استرداد قرض یا مانند آن از شوهر شکایت شود و معمولا دعوای استرداد جهیزیه برای زیورآلات طلا زن، به جایی نمیرسد.
منبع: خبرآنلاین
انتهای پیام/