به گزارش خبرنگار حوزه رفاه و تعاون گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، در یکی از کلاسهای دانشگاه بود که بحث استارتاپ، کارآفرینی و معرفی کسب و کارهای نوپای فضای مجازی، اپلیکیشن و سایت توانیتو از سوی استاد معرفی شد. او توضیح داد که توانیتو استارتاپی برای جامعه معلولان است، تا اینجای کار توضیحات استاد چیز عجیبی نداشت، اما وقتی بنیانگذار آن را معرفی کرد برای خیلیها که نام او را نشنیده بودند تعجب برانگیز بود.
«بنیانگذار این اپلیکیشن وحید رجبلو است، فردی که تنها ۲ درصد بدنش یا بهتر است بگویم تنها یک انگشت او توانایی حرکت دارد، اما نابغهای است که بیش از ۲۰۰ سایت را طراحی کرده است.» تنها گفتن همین یک جمله از طرف استاد برای کسی که او را نمیشناخت و نامش را نشنیده، کافی بود.
بعد از کلاس نام او را در اینترنت جستجو کردم، دهها گزارش از سوی خبرگزاریها و روزنامههای مختلف در موردش نوشته بودند، برای اینکه او را از نزدیک ببینم شماره تماسش را پیدا کردم و تماس گرفتم. قرار گفتگو و مصاحبه با وحید رجبلو در دفتری که با سایر کارمندان و همکارانش در حال کار کردن بودن یا همان دفتر توانیتو هماهنگ شد.
به این ترتیب در یک عصر پاییزی که خیابانهای تهران شلوغتر از همیشه بود به آنجا رسیدیم. در کنار چند دفتری که آنها هم کارهای استارتاپی انجام میدادند، اتاق کار وحید هم قرار داشت.
به دفتر کار او نزدیک شدیم دفتری با درهای شیشهای و فضای تقریبا ۲۰ متری بود. او در یک صندلی راحتی که با صندلیهای دیگر متفاوت بود، به همراه لب تاپ و گوشی همراهش منتظر ما نشسته بود و با لبخندی که رنگ و بویی از نا امیدی و خستگی در جسمش نداشت از ما استقبال کرد.
آرنج یک دست خود را برای نگه داشتن سر خود بر روی میز گذاشته بود و انگشت اشاره دست دیگرش که آن دو درصد متحرک بدن او معرفی میشد بر روی موس لب تاپ قرار داشت.
با خلاصهای از زندگی او از زبان این توان یاب صحبتمان را آغاز کردیم؛ وحید با بیماری مادرزادی به نام SMA در سال ۱۳۶۶ متولد شده بود بیماری که از بردن نامش دل خوشی نداشت و میگفت: نمیخواهم زیاد در مورد آن حرف بزنم و هر کسی که میخواهد بیشتر در مورد آن بداند نام آن را در اینترنت جستجو کند کافی است، ولی تا این حد بگویم که شما با شرایط طبیعی متولد میشوید و به مرور زمان این بیماری پیشروی میکند و ممکن است کل بدن شما را تحت تاثیر قرار دهد.
به گفته خودش در زمان کودکی تنها پاهای او درگیر این بیماری بوده است؛ او هرگز مانند سایر کودکان دویدن در پارک، دوچرخه سواری و ... را تجربه نکرده است، حتی هنگامی که برای ثبت نام و یادگیری به مدارس مراجعه میکند، او را ثبت نام نمیکنند و او بدون اینکه نا امید شود به کمک خواهر و مادرش شروع به یادگیری میکند.
اکنون ۹۸ درصدعضلات بدن وحید با این بیماری درگیر شده است و برادر او مجید در همه مراحل همراه و پشتیبان اوست. هر زمانی سر وحید از تکیه گاه خودش که دست اوست تکان میخورد، مجید سر او را جا به جا میکند.
معنی دقیق برادری را میشد از رابطه بین مجید و وحید درک کرد و عکس کودکی روی میز نشان میداد از همان دوران این دو برادر حامی و پشتیبان هم بوده اند.
وحید رجبلو اکنون با تمام این محدودیتها و مشکلاتی که در زندگی اش داشته است توانسته با راه اندازی سامانه آنلاین خدمات دهی به توان یابها و افراد ناتوان با شعار توانمندسازی برای همه، جامعهای مناسب را برای آنان محقق کند و اکنون توانیتو با یک تیم ۳۰ نفری و با عضویت ۳ هزار نفر در حال خدمت به جامعه معلولان است.
از او خواستیم تا در مورد توانیتو بیشتر توضیح دهد و گفت: توانیتو پس از تلاش خیلی زیاد، حمایت نشدنها و کمبود سرمایه؛ اردیبهشت ماه سال جاری رونمایی شد و اکنون به این مرحله رسیده است؛ البته انتظار من از توانیتو خیلی بیشتر از توانیتو در حال حاضر است و آیندهای که من برای توانیتو میبینم این است که در کل کشور برای تمام توان یابها توسعه پیداکند.
از حرفهای او مشخص است که از عدم حمایت از جامعه توان یاب و توانیتو گلهمند است، اما میگفت: آدمی نیستم که اهل گله باشم، اما توانیتو، چون یک مسئله اجتماعی است انتظار من این است که مشکلات حداقلی ما را رفع کند، به طور مثال من با وجود ۳۰ کارمند به شدت با کمبود فضا مواجه هستم و در این فضایی که شما میبینید کارمندان من به صورت شیفتی میان و همه آنها باهم نمیتوانند در این دفتر به این کوچکی کار کنند.
از نظر او افراد دارای معلولیت زینت مجالس مسئولان هستند. وحید می گوید نامههای زیادی برای رفع مشکلاتش به سازمانهای مربوط به مشکلات معلولان فرستاده، اما پاسخی دریافت نکرده است. مجید نیز تاکید داشت: خیلی از مسئولان میآیند و با وحید عکس میگیرند و قول هایی میدهند، ولی قولهایشان در همین دفتر باقی می ماند و عملی نمی شود.
یکی از آرزوهایی که وحید در مورد آن قبلا صحبت کرده بود تشکیل یک زندگی مستقل بود و او اکنون به آرزویش رسیده است و به صورت مستقل، جدا از خانواده اش زندگی میکرد. او میگفت: دوست دارم ازدواج کنم و یک زندگی کاملا مستقلتر از این زندگی که دارم تشکیل دهم.
نظر وحید را درباره این جمله که معلولیت محدودیت می آورد پرسیدیم و او پاسخ داد: این شعار که تمام افراد و جامعه معلولان آن را باور دارند یک مقدار بار منفی دارد و من با آن موافق نیستم؛ اگر افرادی مانند ما که دارای معلولیت هستیم، معلولیتمان را بشناسیم آن وقت محدودیت برایمان معنایی ندارد و من فکر میکنم ما بلد نیستیم چگونه با محدودیت هایمان برخورد کنیم.
موانع زیادی برای محقق شدن آرزوهای وحید وجود داشت، اما هیچ چیز باعث نا امیدی او نمیشد؛ او هر روز با قدرت بیشتری برای رسیدن به هدف و آرزوهایش و کمک به جامعه معلولان تلاش می کند؛ بنابراین هیچ راهی غیر ممکنی وجود ندارد و برای رسیدن به قله آرزوها تنها کمی خودباوری و تلاش نیاز است.
انتهای پیام/