به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، حزب کارگر انگلیس شکست خورد و رئیس این حزب جرمی کوربین، استعفا کرد؛ اما دلیل شکست او چه بود؟ چرا حزب کارگر انگلیس با ریاست جرمی کوربین یک شکست سنگین را تجربه کرد؟
عوامل زیادی را میتوان در شکست کوربین و حزب کارگر انگلیس دخیل دانست؛ اما مهمترین و اصلیترین عامل، مهندسی انتخابات در انگلیس است.
صراحتاً باید گفت که انگلیس هیچگاه اجازه نمیداد حزبی در این کشور حاکم شود و دولت تشکیل دهد که با سیاستهای حاکمیتی این کشور مخالفت است.
آزادی احزاب یک مزاح و لطیفهای است که رژیمهایی، چون انگلیس آن را مطرح کرده و بر روی آن تبلیغ میکنند. بوریس جانسون که در آستانه سقوط دولتش قرار داشت، با اجازه ملکه این کشور توانست برای ماندن در نخست وزیری بار دیگر تلاش کند تا مانع قدرت گرفتن حزب رقیب شود.
جرمی کوربین، در حزب کارگر شاید کمی تند رفت؛ چرا که هم حزبیهای او نیز نسبت به عملکردش انتقاد داشتند. اعضای حزب کارگر که در مجلس انگلیس نیز عضویت دارند از بدنه همین ساختار سیاسی هستند و نمیتوان همه آنها را همفکر و هم عقیده کوربین رئیس حزب دانست.
جرمی کوربین، فردی ضد جنگ بود و با سیاستهای جنگ طلبانه دولت خود و آمریکا مخالف بود.
گرایش او به حکومت و دولتهای چپ در دنیا یکی از چالشهایی بود که باعث شده بود، حتی برخی هم حزبی هایش با او مخالف باشند.
حمایت رئیس حزب کارگر انگلیس که دومین حزب با نفوذ در این کشور است، از مردم فلسطین، از او یک چهره ضد سهود ساخته بوده در حالی که او سیاست ضد یهودیت نداشت؛ بلکه با سیاستهای رژیم صهیونیستی مخالف بود؛ به همین خاطر اعتقاد داشت که مردم فلسطین باید به سرزمینهای خود باز گردند.
کوربین، روابط خوبی با سران کشورهای چپ داشت، در زمان هوگو چاوز با او دیدارهایی داشت و با دیگر سران کشورهایی که احزاب چپ در آنها حاکم شده بودند، ارتباط برقرار کرده بود؛ اما خود در این مدت طولانی که توانسته بود ریاست حزب کارگر انگلیس را بر عهده بگیرد، نتوانسته بود نخست وزیر انگلیس شود.
جرمی کوربین، ۳۶ سال است که نماینده پارلمان انگلیس است و از سال ۲۰۱۵ تاکنون رئیس حزب کارگر بود.
با شرایطی که برای دولت انگلیس با نخست وزیری جانسون بر سر برگزیت پیش آمده بود شاید فرصت مناسبی برای حزب کارگر و جرمی کوربین بود تا بتواند نخست وزیر انگلیس شود.
اما آیا باور پذیر است که ساختار دیکتاتوری انگلیس که صهیونیستها در آن نفوذ دارند، اجازه دهد فردی همچون جرمی کوربین با ویژگیهایی که دارد، نخست وزیر انگلیس شود؟!
حزب محافظه کار در انگلیس، هم با آمریکاییها روابط بسیار نزدیکی دارد، هم با صهیونیستهای اسرائیل که از حمایتهای گسترده لابی صهیونیستی نیز برخوردار است.
مدیریت افکار عمومی، مهندسی انتخابات و حتی تقلب در آن برای حاکمیتی که صهیونیستها در انگلیس دارند، کار سادهای است.
با هر محاسبهای که انجام شود، نمیتوان شکست سنگین حزب کارگر به ریاست جرمی کوربین را یک اتفاق انتخاباتی و شکست ساده و عادی پنداشت.
بوریس جانسون، در اولین سخنرانی خود در جمع نمایندگان مجلس عوام، در پاسخ به جرمی کوربین، رئیس حزب کارگر، در مورد تعامل وی با ایران، به شدت از او انتقاد کرده بود.
دلیل اصلی انتقادات جانسون حمایتهای جرمی کوربین از ایران عنوان شد.
سخنان تند بین دو شخصیت سیاسی زمانی آغاز شد که جرمی کوربین از جانسون پرسید آیا او به همراه شرکای اروپایی امضاکننده برجام برای احیای توافق هستهای ایران و کاهش تنش در خلیج فارس همکاری خواهد کرد؟؛ جانسون در واکنش به این پرسش مدعی نزدیکی جرمی کوربین به ایران شد. (!)
پس از شکست جرمی کوربین و پیروزی بوریس جانسون در انتخابات پارلمانی انگلیس، صهیونیستها نتوانستند ذوق زدگی خود را پنهان کننند.
صهیونیستها نگران پیروزی جانسون بودند و به همین خاطر پیش از این برای شکست او برنامه ریزی و هزینه زیادی کرده بودند.
«بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، به بوریس جانسون، تبریک گفت و در صفحه شخصی توئیتر خود نوشت: "دوست من بوریس جانسون، پیروزی تاریخیات را تبریک میگویم. این روز بزرگی برای مردم بریتانیا و برای رابطه دوستانه بین ما است. "
«رووین ریولین»، رئیس رژیم صهیونیستی، نیز با صدرو بیانیهای با تبریک به جانسون، گفت: "شکی ندارم که با شمّ ریاست شما، به تقویت روابط مهم بین دولتهایمان ادامه خواهی داد و ما با هم میتوانیم با چالشها از تمام جبههها مقابله کنیم. "
«بنی گانتز»، رئیس حزب انتخاباتی «آبیوسفید»، شکست حزب کارگر انگلیس را خبری خوب برای تلآویو توصیف کرد.
گانتز در صفحه توئیتر خود نوشت: "اقبال ضعیف برای جرمی کوربین در انتخابات سراسری انگلیس، خبر خوبی برای اسرائیل است. "
چنین ذوق زدگی از سوی سران رژیم صهیونیستی به خاطر شکست جرمی کوربین در انتخابات انگلیس، نشانه موفقیت دخالت آنها در این انتخابات است؛ باصطلاح دموکراسی در رژیمهایی، چون انگلیس، یک مفهوم دارد و آن استمرار و استقرار دولتهایی است که با آمریکا و رژیم صهیونیستی روابط عمیق، گسترده و مداومی داشته باشند و صهیونیستها نیز دراین کشورها از قدرت تأثیر گذاری و تصمیم گیری برخوردار باشند.
منبع:میزان
انتهای پیام/