پژوهشگر برتر و استادی که ۸۰ مقاله ISI دارد گفت: من همیشه به دانشجویان پیشنهاد می‌کنم اگر مقاله‌ای قرار است ارائه دهند که می‌توان آن را به‌عنوان اختراع ثبت کرد، نباید آن را ارائه کنند.

مقاله‌هایی را که قابلیت اختراع دارند، جهانی نکنیدبه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، درحالی که دانشگاه‌های نسل سوم و چهارم دنیا در حال تولید فناوری و تجاری‌سازی محصولاتند، دانشگاه‌های داخلی در حال عبور از نسل دوم و ورود به نسل سوم دانشگاه‌ها هستند.

درواقع، دانشگاه‌های ما از مرحله پژوهشی صرف به تولید فناوری و عملیاتی کردن پژوهش‌ها درحال گذارند. شاید به جرات بتوان گفت دانشگاه‌های ایران با استاندارد‌های جهانی فاصله زیادی دارند، اما امید می‌رود با ورود به نسل سوم دانشگاه‌ها، فرآیند تولید فناوری در کشور سرعت بیشتری بگیرد و بتوانیم در زمینه تولید محصول حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشیم. پروفسور مجتبی صلوتی، استادتمام فیزیک پزشکی است. او حدود ۸۰ مقاله ISI و ثبت اختراع دارد و دارای پنج کتاب چاپ‌شده در انتشارات بین‌المللی، چون «اشپرینگر»، «الزویر» و «اینتک» است. او تاکنون عضو کمیته تحریریه چندین مجله ISI و علمی پژوهشی بین‌المللی و عضو کمیته علمی چند کنفرانس و کنگره بین‌المللی در خارج از کشور بوده است. زنجان قطب نانوداروی کشوری است و صلوتی ریاست این مرکز را برعهده دارد.

او بار‌ها در کشور به‌عنوان پژوهشگر برتر شناخته شده و مقاله‌ها و پایان‌نامه‌های او در جشنواره فرهیختگان برتر اعلام شده‌اند. از افتخارات بین‌المللی صلوتی می‌توان به کسب جوایز و گرنت‌های بین‌المللی اشاره کرد. تخصص او فعالیت در زمینه تحقیقاتی نانوبیوتکنولوژی و نانومدیسین است.

صلوتی، رئیس مرکز تحقیقات بیولوژی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان و عضو کمیته پژوهشی و مسئول مرکز تحقیقات نانو فناوری دارویی دانشگاه علوم پزشکی زنجان (قطب نانو فناوری دارویی کشور) است. داوری برای بسیاری از مجلات معتبر بین‌المللی، داوری طرح‌های پژوهشی مراکز معتبر علمی مانند مرکز ملی علوم لهستان، آکادمی سلطنتی شیمی انگلیس و انستیتو توسعه تحقیقات پزشکی ایران، داوری پایان‌نامه‌های دانشجویان دکتری دانشگاه‌های معتبر خارج از کشور و داوری مقالات کنفرانس‌های بین‌المللی از دیگر سوابق او محسوب می‌شود. او تاکنون برنده جایزه‌های متعددی از جشنواره‌های معتبر ملی مثل جشنواره فرهیختگان و نیز سازمان‌های بین‌المللی نظیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) شده است. با مجتبی صلوتی، استادتمام فیزیک پزشکی و مسئول قطب نانوداروی کشور در زنجان گفتگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

فکر می‌کنید تا چه اندازه در کشور به امر پژوهش اهمیت داده می‌شود. با توجه به اینکه بسیاری از مدیران دانشگاهی و غیردانشگاهی پژوهش را کاری ویترینی و فانتزی تلقی می‌کنند و آن را هزینه‌زا می‌دانند، آیا فکر می‌کنید واقعا پژوهش چنین است؟ در دنیا نگاه به امر پژوهش چگونه است؟

در حال حاضر، در دنیا هر سازمان، نهاد و دانشگاهی و حتی سازمان‌های صنعتی بخش عظیمی از بودجه خود را به امر پژوهش و پیشرفت اختصاص می‌دهند. نهاد‌های رسمی حکومتی ایران به اهمیت امر پژوهش کاملا واقفند و بسیار روی این مساله تاکید و بودجه صرف آن می‌کنند. اما وقتی به مدیریت‌های واسط می‌رسد، این بودجه‌ها در جایی دیگر مصرف می‌شوند؛ به‌عنوان مثال، در جایی که در پرداخت حقوق کارمندان یا خرید دچار کمبود می‌شوند از بودجه‌های پژوهشی هزینه می‌کنند. بسیاری، این بودجه‌های پژوهشی را به سازمان‌های اصلی برمی‌گردانند و تصورشان بر این است که خوش‌خدمتی می‌کنند. درواقع، به آن صورت که باید در کشور به امر پژوهش علاقه نشان داده نمی‌شود.

چه مقدار از پژوهش‌ها به فناوری تبدیل می‌شوند و آیا لازم است که هر پژوهشی به فناوری بدل شود؟

پژوهش شکل‌های مختلفی دارد. برخی پژوهش‌ها بنیادی و برخی کاربردی هستند. در حال حاضر، بیشترین تاکید در ایران روی بحث پژوهش‌های کاربردی است. سال‌ها بر پژوهش برای تولید مقاله معتقد بودند و ما در این زمینه بسیار از دنیا عقب بودیم و ایران در تولید علم در دنیا مطرح نبود. اما الان نام ایران از نظر تولید علم در دنیا مطرح است.

پیش از این باید یک کار پژوهشی دانشجوی دکتری حتما به تولید مقاله بین‌المللی منتهی می‌شد. اما من مدت‌هاست برای دانشجویانم مشخص کرده‌ام که نتیجه هر پایان‌نامه‌ای به تولید فناوری، محصول و اختراع منجر شود. اکنون از مرحله واسط که ایران در تولید علم در دنیا جایگاهی نداشت، عبور کرده‌ایم و خوب جلو رفته‌ایم؛ نه اینکه مسیر قبلی اشتباه بود، بلکه برای رسیدن به جایگاه فعلی باید این مسیر را طی می‌کردیم. حالا شکر خدا طی کرده‌ایم و استادان ما در دانشگاه‌ها باید هدف خود را روی تولید فناوری و محصول و ثبت اختراع و مسائلی بگذارند که بتواند مشکل مردم را حل کند.

به‌عنوان مثال، من مقالات متعددی دارم که بسیاری از کشور‌های دنیا از نتایج آن استفاده کرده‌اند و شاید آن‌ها به تولید محصول رسیده باشند، اما ما نه. ما مجبور بودیم این مرحله را طی کنیم، اما حالا فرصت مناسبی در اختیار داریم که دولت از پایان‌نامه‌هایی حمایت کند و آن را به تولید محصول هدایت کند. با توجه به وضعیت خوبی که در تولید علم داریم، مشکل ما اینجاست که هنوز پتانسیل بسیار زیادی پنهان مانده است.

در برخی دانشگاه‌ها حتی ۶۰، ۷۰ درصد پایان‌نامه‌ها به تولید مقالات فارسی هم منتهی نمی‌شوند چه برسد به مقاله بین‌المللی و حتی تولید فناوری. در این میان، استادان دانشگاهی ما نیاز به آموزش دارند. استادان ما، دانشجویان قدیمی هستند که به همان شکل تربیت شده‌اند و کار‌هایی که انجام داده‌اند، منجر به فناوری و محصول نشده، دانشجویان خود را نیز در همان مسیر هدایت می‌کنند و کار آن‌ها هم به نتیجه قابل‌توجهی نمی‌انجامد.

دانشگاه‌ها ابتدا باید برای استادان خود آموزش‌هایی را قرار دهند تا وارد فاز جدید شوند و پس از آماده شدن آن‌ها هم بتوانند دانشجویان‌شان را در مسیر صحیح تولید فناوری هدایت کنند و یه این ترتیب بتوانیم از این مرحله بگذریم، وارد مرحله بعدی شویم وگرنه در همان مرحله باقی می‌مانیم و به مرحله تولید فناوری نخواهیم رسید.

مرزبندی بین پژوهش و فناوری کجاست؟ آیا این مرز در دانشگاه‌های ما رعایت می‌شود؟ دانشگاه آزاد اسلامی چند وقتی است پژوهش و فناوری را از هم جدا کرده است. آیا این امر را مثبت می‌دانید؟ با توجه به اینکه می‌گویند پژوهش مقدمه فناوری است، آیا این جداسازی به پژوهش کمک می‌کند؟

من خیلی در جریان این مرزبندی و جداسازی نیستم که بخواهم به‌طور دقیق در مورد آن نظر بدهم و از خوبی‌ها و بدی‌های آن بگویم. اما از نظر من، جدا کردن پژوهش و فناوری، به نوعی موازی‌کاری است. برخی کشور‌ها پژوهش‌های بنیادی انجام می‌دهند، اما سیاستگذاری در کشوری مثل ما -با تحریم‌ها و بودجه‌های ضعیفی که داریم- باید به سمت‌و‌سویی برود که همه پژوهش‌ها به تولید فناوری و حل یک مشکل منتهی شوند. ما به دلیل کمبود بودجه نمی‌توانیم آن را در زمینه‌های مختلف تقسیم‌بندی کنیم. همه پژوهش‌ها در کشور باید به سمت پژوهش‌های کاربردی و تولید محصول رفته و به نظر من جدا کردن پژوهش از فناوری الزامی ندارد و بهتر است در یک مجموعه، از آن‌ها حمایت شود یا از بعضی پژوهش‌ها بسته به اولویت حمایت بیشتر صورت گیرد.

پژوهش‌هایی که در زمینه علوم انسانی در حال انجام است چطور می‌توانند عملیاتی و کاربردی شوند؟

ایراد اصلی اینجاست که ما علوم انسانی ضعیفی داریم. بسیاری از دانشجویان حتی تصور نمی‌کنند مقالات ISI در زمینه جامعه‌شناسی و علوم انسانی هم داشته باشیم. اگر دقیق‌تر هم نگاه کنیم، مشاهده می‌کنیم قوی‌ترین استادان ما در زمینه جامعه‌شناسی هم فاقد مقالات بین‌المللی هستند. علت اصلی اینجاست که در زمینه علوم انسانی ضعیف هستیم و حتی استادان این رشته‌ها هم ضعیف عمل می‌کنند که تاکنون نتوانسته‌اند به چهره‌های بین‌المللی تبدیل شوند.

درواقع، ما در زمینه علوم انسانی نظریه‌پرداز، جامعه‌شناس، مردم‌شناس و روانشناس ایرانی در سطح جهانی نداریم و هیچ جایی در سکو‌های جهانی نداریم و تنها به کپی و پیست کردن اکتفا کرده‌ایم. منظور از فناوری این نیست که حتما دارویی یا دستگاهی تولید کنیم بلکه می‌توانیم نظریه‌ها و ایده‌ها را به فروش برسانیم. این قبیل نظریه‌ها و ایده‌ها در حوزه علوم انسانی ممکن است خیلی مستقیم تولید ثروت نکنند، اما کاملا به‌طور غیرمستقیم علاوه‌بر تولید ثروت، منجر به ایجاد فضا‌های جدیدی می‌شوند که جامعه‌ای را به حرکت درمی‌آورند.

تولید ثروت در بسیاری از زمینه‌ها در حوزه علوم انسانی اتفاق می‌افتد. بزرگ‌ترین شرکت‌های اروپایی، بهترین مشاوره‌ها را از میان جامعه‌شناسان دارند. کدام‌یک از شرکت‌های داخلی در کنار سایر کادر شرکتی، دارای جامعه‌شناس یا روانشناس هستند؟ ما حتی در جذب هیات‌علمی دانشگاه، هرگز روانشناسی نداشتیم که او را از نظر روانی بررسی کنیم. جای این تخصص‌ها در کشور ما واقعا احساس می‌شود.

اجبار دانشگاه‌ها مبنی‌بر ارائه مقالات ISI توسط دانشجویان مقاطع دکتری برای گذراندن این دوره و نیز ارتقای اساتید به شرط انتشار مقالات ISI، گرایش و تمایل دانشجو‌ها و اساتید به انتشار مقاله در ژورنال‌های خارجی را افزایش داده است. شما چقدر مرجعیت‌بخشی به ISI را قبول دارید و این مساله تا چه حد می‌تواند برای کشور مثبت یا منفی باشد؟

به عقیده من، ارائه مقالات ISI به‌ویژه برای مجلات خارجی، حتما لازم است. وقتی در حوزه ژورنال‌های داخلی ایران و آسیا وارد می‌شوید، پارتی‌بازی و رشوه‌گرفتن و مساله نفوذ به وفور یافت می‌شود. جابه‌جایی‌های مقالاتی که با رابطه بین برخی سردبیر‌های مجلات صورت می‌گیرد، همگی جزء همین روابط ناسالم علمی در کشور است.

بسیار مشاهده کرده‌ام اساتید راهنمایی که در یکی از این مجلات داخلی نفوذ دارند، مقاله دانشجوی خود را منتشر می‌کنند و در این میان، ممکن است خیلی از مقاله‌های سطح بالا در انتظار چاپ، باقی بمانند. اگر داوری مقالات را به عهده مجلات ایرانی بگذاریم، کار‌ها زیرسوال می‌رود، چراکه در داخل کشور، به دلیل روابطی که بین افراد وجود دارد و پارتی‌بازی‌هایی که در برخی مجلات انجام می‌شود، مقالات روند درستی را طی نمی‌کنند و احتمالا انتشار مقالات ضعیف و بی‌ارزش از سوی مجلات داخلی بسیار بالاست.

اما مقالات خارجی ISI اینگونه نیست و ما نفوذی در آن‌ها نداریم و سیستم داوری آن‌ها به شکلی است که اجازه نفوذ به کسی داده نمی‌شود و اگر مقاله‌ای بی‌کیفیت در آن‌ها چاپ شود، اعتبارشان زیرسوال می‌رود و ایمپکت مقاله‌شان پایین می‌آید. ما اعتقاد داریم دانشجو در مقطع دکتری صاحب‌نظر شده و به درجه اجتهاد علمی می‌رسد؛ بنابراین، در این شرایط، چاپ مقالات ISI برای دانشجویان دکتری که نشان دهد فرد صاحب‌نظر شده، به گونه‌ای است که یک مرجع داوری بی‌طرف و بین‌المللی باید آن را تایید کند تا داوری قوی و عادلانه‌تری صورت گیرد. داوری بین‌المللی مقالات باعث قوی‌تر شدن کار‌ها شده و ما به سمت جهانی‌شدن پیش می‌رویم.

اما در این بین، آسیب‌هایی هم ممکن است به دنبال داشته باشد که از آن می‌توان به استفاده شرکت‌ها و کشور‌های دیگر از ایده‌های محققان داخلی اشاره کرد. در این میان هم نباید برای ترس از این سوءاستفاده‌ها، روند انتشار مقالات در مجلات بین‌المللی را متوقف کرد، بلکه باید سازوکار درستی را در پیش گرفت. ما اگر هزاران مقاله را در ایران هم چاپ کنیم، در سطح جهانی دیده نمی‌شود. امروز زمانی نیست که ارزش پول یک کشور را تنها ذخایر طلا مشخص کند، بلکه تولید علم یک کشور، ذخیره ارزی یک کشور به شمار می‌رود؛ بنابراین، اگر نتوانیم رتبه‌های بین‌المللی را از آن خود کنیم، ارزش پولی کشور دچار آسیب می‌شود. اما در این میان، محققانی که ایده‌های جدید دارند، باید به‌گونه‌ای هدایت شوند که بتوانند ایده‌های ناب خود را اجرا کنند.

برای جلوگیری از ایده‌دزدی‌هایی که در ارائه مقاله‌های علمی در سطح جهانی ممکن است رخ دهد، چه راهکاری پیشنهاد می‌دهید؟

اتفاقا این سوال را بسیاری از دانشجویان هم از من دارند. به‌عنوان مثال، مطرح می‌کنند مقاله‌ای دارند که امکان ثبت اختراع دارد و برای جلوگیری از سوءاستفاده از مقاله، به بخشی از اطلاعات اشاره نمی‌کنند. من همیشه به این قبیل دانشجویان پیشنهاد می‌کنم اگر مقاله‌ای قرار است ارائه دهند که می‌توان آن را به‌عنوان اختراع ثبت کرد، نباید آن را ارائه کنند. بلکه ابتدا باید ایده و اختراع را ثبت کرده و بعد آن را در سطح جهانی ارائه کنند. بعضی از مقالات ابتدا باید به لحاظ تجاری‌سازی مورد بررسی قرار گیرند.

بنابراین، توصیه می‌کنم دانشجویان مقاله‌هایی را به‌عنوان مقاله‌های ISI ارائه کنند که قابلیت اختراع نداشته باشند. اما اگر قصد دانشجو تنها تولید علم است و به دنبال ثبت اختراع نیست، ارائه هر مقاله‌ای در سطح جهانی مشکلی ایجاد نمی‌کند و دیگر چیزی برای دزدیده شدن وجود ندارد. قصد ما از نوشتن مقاله‌های بین‌المللی، ارتقا یا فارغ‌التحصیلی نیست، این‌ها نتایج نوشتن مقاله است. هدف اصلی از نوشتن مقاله به صورت بین‌المللی این است که به‌عنوان مثال من به دنیا اعلام کنم برای حل این مشکل تا این مرحله پیش رفته‌ام و بقیه را محققان دیگر ادامه دهند و همان مسیر را تکرار نکنند.

درواقع، هدف تولید علم، این است که درد‌های بشریت کاهش یابد. اگر من تحقیقات زیادی درباره تشخیص و درمان سرطان انجام داده‌ام، موظف هستم تحقیقاتم را در اختیار دنیا قرار دهم تا محققان دیگر دنباله‌روی من باشند. در اینجا هدف این است که سرطان زودتر تشخیص داده و ریشه‌کن شود، نه اینکه من با ارائه یک مقاله ارتقا پیدا کنم؛ بنابراین همیشه به دانشجویانم توصیه می‌کنم وقتی مقاله‌ای می‌نویسند همه اطلاعات را با جزئیات بنویسند تا محققان بعدی بتوانند از ادامه تحقیقات آنها، مطالعات خود را ادامه دهند.

این فرآیند در کشور‌های دیگر هم برای ارائه مقاله در سطح جهانی رعایت می‌شود؟

این فرآیند در کشور‌های دیگر کاملا به شکل چارچوب‌بندی‌شده انجام می‌شود. آن‌ها تحقیقاتی بنیادی دارند که بودجه‌های خاصی هم برایش در نظر می‌گیرند. این تحقیقات بنیادی قرار نیست تبدیل به فناوری خاصی شوند. به‌عنوان مثال، عده‌ای از محققان در این قبیل تحقیقات روی مساله‌ای تحقیق می‌کنند که قرار نیست منتهی به فناوری خاصی شود. یا از طرف دیگر، روی پروژه‌هایی که منتهی به محصول شوند هم سرمایه‌گذاری‌های ویژه می‌کنند. شرکتی مانند اپل هم ریز اطلاعات خود را ثبت اختراع نمی‌کند و تنها محصول خود را ارائه می‌دهد. اما متاسفانه این فرآیند در کشور ما سازوکار مشخصی ندارد و اگر هم از نظر قانونی وجود دارد، در عمل به خوبی انجام نمی‌شود. موقع اجرا هم، استادانی که صاحب‌فن در این زمینه باشند، در داخل بسیار کم داریم که باید این آموزش‌ها از آن فرد آغاز و طبقه‌بندی شود.

برخی مدیران صنعتی بر این باورند مقالاتی که در ژورنال‌های خارجی منتشر می‌شوند، به دلیل غیربومی و فراملی بودن قابل استفاده در داخل کشور نبوده و حل مساله‌ای را که ارائه می‌دهند، عملیاتی نیست. چقدر این تفکر را قبول دارید؟

علم و دانش مساله‌ای جهانی است و به نظر من، مرزبندی به این شکل صحیح نیست. ولی بهتر است صاحبان صنعت، دانشگاه‌ها و روسا، مقالات را به سمت حل مشکلات داخلی خودمان به‌ویژه در صنعت هدایت کنند. شاید در بیماری‌ها و علوم زیستی نتوان این تفکیک را انجام داد، اما در صنعت می‌توان این تفکیک را انجام داد.

هرساله طبق لایحه دولت، بودجه‌ای به پژوهشکده‌ها و پژوهشگاه‌ها تعلق می‌گیرد. این بودجه‌ها صرف چه چیز‌هایی می‌شود؟

بسیاری از تقسیم بودجه‌ها در کشور به درستی صورت نمی‌گیرد و جایی که باید، هزینه نمی‌شود و خیلی علمی تقسیم‌بندی نمی‌شود. بعضی پژوهشگاه‌ها خیلی قوی هستند و این به خاطر ساختار نیست بلکه به دلیل شخصی است که در رأس آن قرار دارد. طوری که اگر آن فرد از ریاست پژوهشگاه برداشته شود، چیزی از آنجا باقی نمی‌ماند. این مساله را به‌طور مستقیم می‌توان به مساله رانت بودجه‌ای مرتبط دانست. بنابراین، اگر بالای سر پژوهشگاهی، یک دانشمند دلسوز و متعهد قرار داشته باشد، امید می‌رود بودجه تعلق گرفته به آن پژوهشگاه در راه درست پژوهشی مورد مصرف قرار گیرد. ما باید در کشور به‌گونه‌ای عمل کنیم که ساختار‌ها درست شوند و به آمدن و رفتن افراد ارتباطی نداشته باشند. درواقع، ساختار‌ها باید به‌گونه‌ای اجرا شود که احتمال خطا، گرفتن رانت و پارتی‌بازی حذف شود.

این بودجه‌ها در پژوهشگاه‌ها صرف چه چیزی می‌شود؟

بخش زیادی از بودجه‌های پژوهشگاه‌ها و پژوهشکده‌ها صرف پروژه‌های پژوهشی نمی‌شوند و روسای آن‌ها این بودجه را به‌عنوان مثال، صرف پرداخت حقوق کارمندان یا گاهی صرف پروژه‌های بی‌ارزش می‌کنند که هدر می‌رود. یا حتی به دلیل تحریم‌های موجود، ممکن است بخشی از این بودجه‌ها به‌منظور حل مشکلات داخل پژوهشگاه‌ها پخش شود. درواقع، سیستم ناظری در صرف این بودجه‌ها وجود ندارد. البته بخشی از آن هم فرهنگی و ساختاری است و زمان می‌برد تا این مساله حل شود.

منبع : فرهیختگان

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.