به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دلش نمیخواست در فیلم بدلکار داشته باشد. همین بهانهای شد تا ورزش رزمی یاد بگیرد و از بین ورزشهای رزمی قرعه به نام بوکس افتاد، اما از همان موقع راه دیگری برایش باز شد، تینا آخوندتبار بازیگر سینما دیگر مبارزه، رینگ و دستکشها را کنار نگذاشت. شب و روزش شد بوکس تا حدی که دو سالی است به ترکیه رفته و با باشگاه فنرباغچه قرارداد بسته و خیلی حرفهای تمرین میکند و همه فکر و ذکرش شده کمربند طلایی جهان. مرور حرفهای بازیگر سینما و بوکسور حرفهای خالی از لطف نیست.
تمرینات چطور پیش میرود؟
ایران که میآیم، چون سالن تمرین ندارم، برای تمرین اسیر پارک و خانه هستم، اما خدا را شکر یک جایی برای تمرین پیدا میکنیم.
برای کدام مسابقه آماده میشوید؟
در حال حاضر یک باشگاه در اسپانیا از من دعوت کرده است، میخواهم یک بازی هم در آنجا انجام بدهم، ولی الان بازی قطعی ندارم.
مسابقه بعدی شما کجاست و با کدام حریف؟
فعلاً تمرین میکنم و منتظرم تا زمان بازی اعلام شود.
شما با فنرباغچه قرارداد دارید. این قرارداد تا کی ادامه دارد؟
باشگاه فنرباغچه ترکیه دو تیم حرفهای و آماتور دارد که من با باشگاه حرفهای برای دو سال قرارداد دارم و برایشان مسابقه میدهم.
شنیدهایم سرگرم یک فیلم ورزشی هم هستید، چطور برای نقش دختر بوکسور انتخاب شدید؟
پنج سال پیش فیلمنامهای به دست من رسید و قرار شد نقش یک دختر بوکسور را بازی کنم. به همین خاطر تصمیم گرفتم به جای اینکه برای من از بدلکار استفاده کنند یک ورزش رزمی یاد بگیرم و این شد که گرفتار بوکس شدم.
فکر میکنید بازخورد این فیلم چگونه باشد؟
من تمام تلاشم را میکنم تا چیزهایی که در این مسیر یاد گرفتهام با فیلمی که قرار است بازی کنم و تجربهای از زندگیام را به نسل قبل و بعد خودم انتقال دهم. چیزی به وجود من اضافه شد که به من یادآوری شد به رغم ظاهر، قدرتی در باطنم دارم که خیلی قدرتمندتر از جسم و ظاهرم است و اگر از آن استفاده کنم هیچ چیز غیرممکن وجود ندارد و هر آنچه را بتوانی تصور کنی میتوانی داشته باشی.
تینا آخوندتبار: نمیخواستم بدلکار داشته باشم
تا به امروز فیلمهایی با محوریت ورزشی کمتر ساخته شده، دلیل این کمرنگی چیست؟
شاید اینکه کارگردان و یا نویسندهای نداریم که ورزش کردن را درست بلد باشد و یا داخل ورزش کردن به آن اضافه شده و یاد گرفته باشد. اصولاً درصد خیلی بالای جامعه تایمهای فانشان را میروند ورزش میکنند. یا برای اینکه بدنشان شکل داشته باشد، ولی وقتی حرفهای ورزش میکنید ذهنتان هم بزرگتر میشود و یاد میگیرید بهرغم اینانکه جسمت را پرورش بدهید یک تردمیل هم برای مغزتان ایجاد میکنید که همان تردمیل مغز باعث میشود دیدتان بزرگتر شود.
چقدر برای ورزش وقت میگذارید؟
تا جایی که بدن و ذهنم یاری کند سعی میکنم ورزش کنم. ذهنم را با تماشای فیلم مسابقات و اجرای صحیح تکنیک و تاکتیک بوکس ورزیده میکنم و به لحاظ جسمی دو تا سه نوبت در روز به تمرینات تخصصی میپردازم.
تا حالا در گوشه رینگ گیر افتادهای؟
بله، یک جاهایی ضربه خوردم و یک جاهایی یاد گرفتهام که چطور دفاع کنم و چطور ضربه بزنم. مگر میشود بخواهی دوچرخهسواری یاد بگیری، ولی زمین نخوری، هر چیزی یک بهایی دارد، قطعاً بوکس و ورزشهای رزمی بهای خودش را دارد. در بوکس هم کتک میخوری و یاد میگیری چطور دفاع کنی و چطور ضربه بزنی. مثل یک بازی شطرنج میماند، اینکه تو باید برای زندگیات و هم برای کاری که داری میکنی یک استراتژی داشته باشی که چه زمانی دفاع کنی، چه زمانی حمله کنی و یا چه زمانی عقب بکشی و منتظر بمانی تا حریف حمله کند و ضدحمله بزنی.
به فیلمهای رزمی و اکشن علاقه دارید؟
بله، اگر فیلمی باشد که چیزی برای گفتن داشته باشد، دوست دارم هم از بدنم استفاده کنم و هم از هنرم. بدنی که آمادگی داشته باشد قطعاً میتواند کارهایی را انجام بدهد که هرکس نمیتواند انجام بدهد، ولی نه صرفاً فیلمهای رزمی و اکشن دوست داشته باشم بازی کنم. فیلمی که تجربه جدیدی برای زندگی شخصیت خودم داشته باشد و یک چیز به بینندهای که نگاه میکند آموزش بدهد.
دلیلی که باعث شد به ایفای نقش بوکسور علاقهمند شوید چه بود؟
متفاوت بودن اولین دلیلی بود که دوست داشتم توی فیلم رزمی بازی کنم، ولی وقتی که شروع به یادگیری کردم، اعتماد به نفس و جسارتی که بوکس به من میداد باعث شد ادامه بدهم و این نقش و کاراکتر را در وجودم نهادینه کنم و همان آدم را زندگی کنم، چون به نظر من اعتماد به نفس پله اول و آخر موفقیت است. یعنی اگر اعتماد به نفس و عزت نفس داشته باشی هیچ غیرممکنی برای تو وجود ندارد.
دستمزدی که برای حضور در این فیلم گرفتید چقدر بود؟
هنوز بازی در این فیلم را شروع نکردهام. اکنون فیلمنامه اش طبق داستان نوشته میشود و تجربیاتی که من در این مسیر دارم کسب میکنم، هنور به مرحله پیشتولید نرسیده که بخواهیم برویم پای میز قرارداد.
جالبترین خاطره تان از حضور در رینگ بوکس چه بود؟
اولین بازی بود که من تصمیم گرفتم بعد از ۶ ماه که بوکس را یاد گرفتم مبارزه رودررو با حریفان داشته باشم، به همین دلیل رفتم چین و آنجا یک بازی انجام دادم، نکته جالب این بود که در جریان بازی هوک راست از حریف چینی خوردم. آن موقع خیلی تجربه بازی و رینگ را نداشتم، آن هیجان که برای اولین بار به من دست داده بود باعث شده بود هول شوم و زمانی که هوک راست خوردم، چشم چپم بسته شد، ولی در رینگ چین خودم را محک زدم. به خودم یاد دادم که در مبارزه با حریف مقاومت کنم حتی اگر قرار باشد بازنده باشم بازی را نیمهکاره رها نکنم و بازی را تا آخر ادامه دادم حتی زمانی که چشمم بسته شد با قدرتتر بازی را ادامه دادم تا بهانه دست داور مسابقه ندهم که بگوید بازی تمام است یا ناکاوت شوم و این تجربه خیلی خوبی بود.
بعد از بازی در این فیلم باز هم دوست دارید در فیلمهایی با مضمون ورزشی بازی کنید؟
بله، چراکه نه، فقط مضمون ورزشی و یا فقط اکشن به خاطر کاراکترم در این روزها نه، ولی فیلمی را بازی میکنم که تجربهای هم به زندگی شخصی و کاراکتر خودم اضافه کند و هم حرفی برای گفتن داشته باشد. دوست ندارم ثابت باشم، به نظرم خنثی و ثابت بودن و رو به جلو حرکت نکردن یک نوع مردن است و من این نوع زندگی را دوست ندارم. من دوست دارم حرکت کنم رو به جلو و به سمت مقصدم و مقصدم هم این است که یاد بگیرم و آنچه را یاد گرفتهام به افرادی دیگر و اطرافیانم منتقل کنم.
تینا آخوندتبار: نمیخواستم بدلکار داشته باشم
تینا آخوندتبار چه زمانی به سینمای ایران برمیگردد؟
من سینمای ایران را ترک نکردهام، مدتی است کاری را که عاشقش شدهام انجام میدهم و دوست دارم زمانی به سینما برگردم که حرفی برای گفتن داشته باشم.
سینمای ایران را دنبال میکنید، بهترین فیلمی که دیده اید چه بود؟
بله، قطعاً سینمای ایران را دنبال میکنم و بهترین فیلمی که دیدم متری شیش ونیم بود. من هر وقت تهران میآیم، اولین کاری که انجام میدهم به سینما میروم و همه فیلمهای روی پرده را در طول یک هفته تماشا میکنم. متأسفانه ضعف اساسی فیلمهای روی پرده و یا فیلمهایی که در حال ساخت هستند بیشتر فیلمنامه است، در غیر این صورت بازیها، فیلمبرداریها و کارگردانیها رو به پیشرفت است. فقط ضعف اساسی نداشتن فیلمنامه خوب و باهدف است.
فیلمی که در دست تهیه دارید در چه مرحلهای است و چه زمانی اکران میشود؟
فعلاً درگیر تمرینات و مسابقات بوکس و گرفتن کمربند طلایی جهان هستم. به همین دلیل خبری از تاریخ دقیق اکران فیلم که قرار است ساخته شود ندارم.
خلاصه داستان فیلم چیست؟
الان نمیتوانم درباره داستان فیلم توضیح بدهم، باید صبر کنید و ببینید، ولی به عنوان کسی که میخواهم فیلمنامه را بازی کنم و به عنوان کسی که دارم فیلمنامه را در زندگی شخصی بازی میکنم آنچه به من اضافه شد جسارت و قدرت بدنی بود. دلم میخواهد وقتی بیننده از روی صندلی سینما بلند میشود و فیلم تمام میشود تازه فیلم برایش شروع شود و در ذهنش تداعی شود که اگر این فرد توانست من هم میتوانم، فقط باید قدرتهایی که در وجودم هست و به خاطر دغدغهها و به خاطر کارها و حواشی بیرونی از یاد بردهام به یاد بیاورم.
مسابقاتی که انجام میدهید جزو سکانسهای فیلم است یا علاقه شخصی؟
نه جزو سکانسهای فیلم نیست، بیشتر علاقه شخصی است، ولی یک جاهایی میتوانیم به عنوان تجربه واقعی به این فیلم اضافه کنیم.
با این آمادگی که در بوکس پیدا کردید احتمال دارد روزی مستند زندگی شخصی خودتان را بسازید؟
داستان شخصی زندگی من اینکه از سینما کوچ کردم به سمت یک ورزش حرفهای برای خودم و اطرافیانم خیلی جذاب است. به خاطر اینکه یک روحیه هنری را به یک روحیه جنگنده تبدیل کردم. البته در رشته ورزشی و هر کاری که شما هستید روحیه جنگنده بودن و استفاده از قدرتهای شخصی تان خیلی به کار میآید و این باعث میشود خیلی خسته و نزدیکی طلا تسلیم نشوید، ولی چراکه نه، الان هم یک شرکت ترکیهای، تمام زندگی ورزشی من از تمرینات گرفته تا مسابقات و اتفاقاتی که در بوکس میافتد را به عنوان یک مستند ضبط میکنند، ولی اینکه خودم بخواهم این کار را انجام بدهم فکر نکردهام، ولی آن شرکت ترکیهای این کار را دارد انجام میدهد.
هر بازیگری بالطبع درآثاری که بازی میکند لحظاتی برایش دوستداشتنی و تأثیرگذار است. کدام سکانس از فیلم جدیدتان را دوست دارید و روی شما تأثیرگذار بوده است؟
این فیلم را هنوز بازی نکردهام، ولی در پنج سالی که به عنوان زندگی واقعی بازی میکنم، تمام لحظاتی که بوکس میکنم یک چیز یاد میگیرم. برای من بهترین و تأثیرگذارترین لحظات است. چون هر لحظه یک تکنیک و تاکتیک یاد میگیرم و هرچه جلوتر میروم چیزهای بیشتری یاد میگیرم. این روحیه مبارزه و جنگنده بودن خیلی در زندگی شخصی و کارهایی که حتی ربطی به ورزش ندارد به من کمک میکند. درگذشته شاید بین زمین خوردن و بلند شدن فاصله بود، اما الان باارزشترین و مهمترین موردی که در زندگی من وجود دارد وقت است و نمیخواهم از دستش بدهم.
ترجیح خودتان برای بازی در کارهای کدام کارگردانان است، کارگردانان جوان یا آنهایی که تجربه دارند؟
هر دو، کارگردانان جوان دیدگاهها و سبک جدیدی دارند که میتوانم با آنها تجربه کنم و آنهایی که تجربه دارند میتوانم از تجربیاتشان استفاده کنم و اینکه بخواهم بگویم میخواهم با کارگردانان جوان و تازهکار کار کنم یا نه فقط با آدمهای اسم و رسمدار حرف قشنگی نیست. دوست دارم کار درست و مثبتی انجام بدهم. حالا قرار است آن کار را کارگردانان تازهکار انجام بدهد یا کارگردانان باتجربه. هدف خلق یک اثر ماندگار است. حالا ممکن است که این کار توسط یک کارگردان تازهکار ایجاد شود یا باتجربه.
خودتان دوست دارید جزو کدام دسته از کارگردانان باشید، جوان یا باتجربه؟
جوان هم باتجربه و اینکه دوست دارم جزو آدمهایی باشم که برای خودشان یک ردپا دارند، نه کسی که تقلیدکار باشد و جای پای دیگران بگذارد. دوست دارم خالق اثر باشم و اثرهایی خلق کنم که به درد جامعه و آدمهایی که نیاز به یادآوری یکسری از مسائل از یاد رفته دارند و در نهایت یک آدم خلاق باشم.
سقف آرزوهای شما کجاست؟
آرزوهای من سقف ندارد. هرچه بزرگتر بتوانم فکر کنم میتوانم بزرگتر هم به دست بیاورم. آنقدر در این مسیر لذت بردم که تایم زیادی با آن عشق بازی نمیکنم، چون فلسفه زندگی من این است که موفقیت یک فرآیند است، یعنی اینکه در یک نقطه نیست، یعنی باید در مسیری که به سمت هدف و موفقیت، از پیشرفتی که به دست میآوری لذت ببری و همان لذت خود موفقیت است.
منبع: خبرورزشی
انتهای پیام/