به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از یاسوج ؛ در ایران و سرزمینهای همفرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با نام «شب چله» یا «شب یلدا» نام میبرند كه همزمان با شب انقلاب زمستانی است.
به دلیل دقت گاه شماری ایرانی و انطباق كامل آن با تقویم طبیعی، همواره و در همه سالها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سیام آذرماه و بامداد یكم دیماه است. هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند كه مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار میشود؛ اما میدانیم كه در باورهای كهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یوم شناخته نمی شد. جشن شب چله، همچون بسیاری از آیینهای ایرانی، ریشه در رویدادی كیهانی دارد.
آغاز بازگشت خورشید بسوی شمالشرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته میشد و آنرا گرامی و فرخنده میداشتند.
در گذشته، آیینهایی در این هنگام برگزارمیشده كه یكی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بود. جشنی كه از لازمههای آن، حضور كهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد كهنسالی خورشید در پایان پاییز است، و همچنین خوراكیهای فراوان برای بیداری درازمدت كه همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند.
معمولاً درشب یلدا رسم بر این است كه صاحبخانه، دیوان حافظ را به بزرگتر فامیل كه سواد دارد، میدهد. سپس هر یك از میهمانان نیت كرده و بزرگِ مجلس، این جمله را میگوید و تفعلی به گنجینه حافظ میزند: «ای حافظِ شیرازی/ تو محرم هر رازی/ بر ما نظر اندازی/ قسم به قرآن مجیدی كه در سینه داری...» یا هر چیزی شبیه به این.
این رسم یكی از رسوم پرطرفدار شب یلداست كه امروزه با فنآوری روز نیز بهروز شده است، به طوری كه در بعضی خانوادهها به جای كتاب حافظ، از فالنامه، نرمافزار تفعل مجازی در رایانه، پایگاههای اینترنتی ویژه فال، نرمافزارهای ویژه تلفن همراه، سامانه پیام کوتاه یا پیامک برای انجام این رسم استفاده میكنند كه سرگرمی خوبی برای خانوادهها در این شب بلند سال است.
جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شب نشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار می شود. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههای گوناگون است که همه جنبهٔ نمادی دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پری آن، آیندهگویی میکنند.
یلدای تهران با میوههای تازه فصل پاییز ، میوههای خشک شده تابستان آجیل مخصوص، شیرینی و هندوانه به صبح میرسید .
تهرانیان درهمه اعیاد خود سنت حسنه جمع شدن افراد خانواده در منزل بزرگتر خانواده را منظور می کردند و همه فرزندان خانواده در منزل مادر و پدر جمع میشدند . از سنن یلدای تهران ، صرف میوههای تابستانی از جمله هندوانه است که به دلیل نزدیکی این مراکز کشاورزی با تهران ، میوه هندوانه در خوراکیهای شب یلدای مردم قرار گرفته است .
آجیل شب یلدا نیز از دیگر مصروفات تهرانیها است که ترکیب آن نشانی از اعتقاد و تجربه اهالی تهران قدیم به خواص گوناگون میوههای خشک شده است . تهرانیها شب یلدا را همه ساله جشن میگیرند تا سنتهای زیبای قدیم در لابلای زندگی مدرنیته شهرنشینان حفظ شود.
استان کهگیلویه و بویراحمد، همانند همه سرزمین زیبای ایران آریایی اعضای خانواده گردهم جمع میشوند تا پیرترین اما دوست داشتنیترین فرد خانواده برایشان متیل بگوید. متیل داستان افسانهای و طولانی است كه نسل به نسل و به طور شفاهی از گذشتگان به ارث رسیده است.
دیگر اینكه در این شب به نیت بارش برف و سفیدی زمستان آشهای محلی مثل شیربرنج و یا دووا (آش دوغ) در تشتهای بزرگ میپزند تا جوابگوی جمعیت زیاد اعضای خانواده باشد و اعتقاد دارند چون از اوایل شروع فصل سرما غذای داغ و گرم میپزند در این شب باید غذایی مثل آش دوغ درست كنند.
شام شب یلدا معمولاً غذاهای سنتی مانند آش کارده، شله بادام و شله ماش است که البته در سالهای اخیر به غذاهایی مانند کباب و غذاهای امروزی تغییر شکل یافته است.پذیرایی از مهمانان با آجیلهای محلی مانند کلخنگ، مغز بنه، گندم برشته، کنجد بو داده، انجیر و مویز خشک انجام می گیرد.
آیین کاسه بهره یا بردن غذا برای همسایههای فقیر یکی دیگر از آیینهای سنتی مردم این دیار است که نه تنها در شب یلدا بلکه در همه ایام سال بین مردم کهگیلویه و بویراحمد رایج است.
مدیر کل میراث فرهنگی ، گردشگری و صنایع دستی کهگیلویه وبویراحمد در گفت و گو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از یاسوج ، گفت: شب چله یا همان شب یلدا در استان با شب نشینی و دید و بازدید های خانوادگی آغاز می شود و تا پاسی از شب ادامه دارد.
صفایی افزود: این فرهنگ که از دیر باز در میان مردم کهگیلویه وبویراحمد وجود داشته هنوز هم رنگ و بوی خود را دارد ومردم این دیار اگر چه با سفره هایی رنگارنگ تر برای جوانها شب یلدا را سر می کنند اما سینه به سینه این فرهنگ را به نسل های بعد منتقل می کنند.
او به سنت قصه گویی درشب یلدا اشاره کرد و گفت:در این شب بزرگتر ها برای جوان ها از داستان های تاریخی و یا حتی خاطرات اساطیری مردم استان تعریف می کنند تا آنها با سنت های استان بیشتر آشنا شوند.
مردم استان گیلان مثل مناطق مختلف کشور آداب و رسوم ویژهای دارند ، در شب یلدا از تنقلاتی مانند هندوانه، آب ازگیل، برشته برنج و سه میوه محلی پرتقال، گلابی محلی به نام «خوج» و لیمو استفاده میکنند. در گیلان هندوانه را حتماً فراهم میکنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمیکند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. همچنین مردم شهرها و روستاهای شرق گیلان در شب یلدا هنگام بریدن هندوانه شعری را با مضمون «امشب شب چله / خانم جیر (زیر) پله / چاقو بزنیم / هندانه کله (سر)» میخوانند.
در میان برخی مردم و جوانان دم بخت این استان مرسوم است که در شب یلدا فال هندانه پوس (پوست هندوانه) میگیرند. برای گرفتن این فال، هندوانه را به چهار قسمت طولی تقسیم میکنند و هر چهار پوست را به پشت سر خود میاندازند. در این میان، چهار حالت پیش میآید، اگر دو قاچ هندوانه، سفید و دو قاچ، سبز باشد، به معنای حد وسط بودن برای نیت شخص است. اگر سه قاچ سبز و یک قاچ سفید بیفتد، نیت آن خوب است، اگر سه قاچ سفید و یک قاچ سبز باشد، نیت بد است. اگر هر چهار قاچ سبز باشد، به معنای خیلی خوب و اگر هر چهار قاچ سفید باشد، به معنای خیلی بد است.
استان فارس و شهر شیراز از جمله شهرهای ایران است که آداب خاص و جالبی برای شب یلدا دارند. در این شب افراد فامیل دور هم جمع می شوند و با خوردن میوه و آجیل های مخصوص که از انجیر، قصبک، خرک، برنجک تشکیل شده است شب را به صبح می رسانند.
یکی از مراسم هایی که در شب یلدا و در میان خانم ها انجام می شود فال کلوک است. کلوک یک کوزه بزرگ با دهانه گشاد است که در این شب خانم ها نشانه خاصی را در کوزه می اندازند و سپس یک دختر می آید و نشانه ای را از داخل کوزه خارج می کنند و سپس فردی به صورت فال شعری از حافظ می خواند. هر کس از شعری که برایش خوانده شده متوجه فالش می شود.
یکی از آیینهای ویژه شب یلدا در استان خراسان جنوبی برگزاری مراسم کف زدن است . در این مراسم ریشه گیاهی به نام چوبک را در آب خیس کرده و پس از چند بار جوشاندن ، در ظرف بزرگ سفالی به نام "تغار" میریزند مردان و جوانان فامیل با دستهای از چوبهای نازک درخت انار به نام "دسته گز" مایع مزبور را آنقدر هم میزنند تا به صورت کف درآید و این کار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع مزبور کف کند.
کف آماده شده با مخلوط کردن شیره شکر آماده خوردن شده و پس از تزیین با مغز گردو و پسته برای پذیرایی مهمانان برده میشود . در این میان گروهی از جوانان قبل از شیرین کردن کفها با پرتاب آن به سوی همدیگر و مالیدن کف به سر و صورت یکدیگر شادی و نشاط را به جمع مهمانان میافزایند .
از جمله آیینهای شب یلدا در خراسان شمالی آن است که خانوادهها در این شبنشینی ، تفالی نیز به دیوان حافظ می زنند که اینکار هم معمولا توسط بزرگ خانواده صورت میگیرد .
آنان دیوان اشعار لسانالغیب خواجه شیراز را با نیت بهروزی و شادکامی می گشایند و فال و مراد دل خود را از او طلب میکنند .
بازگویی خاطرات ، قصهگویی پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانوادهها دلپذیرتر میکند. یکی دیگر از سنتهای کهن شب یلدا، چله بردن برای خانواده عروس است .
با فرا رسیدن شب چله مردهای جوان طبقهای آراسته میوه ، شیرینی و کلهقند تزیین شده را به رسم هدیه به خانه عروس جوان میبرند .این طبقهای هدیه که معمولا مسی است و روی آن با سفرههای قرمز گلدوزی شده پوشانده شده ، پر از ظرف های بزرگ میوه است.
مردانی این طبقها را بر سر گذارده و در پی یکدیگر با شادی و پایکوبان راهی خانه عروس میشوند . خانواده دختر نیز به پاس قدردانی و به رسم یادبود لباس و یا قطعه پارچهای را برای خانواده داماد ، در سینی خالی شده هدایا میگذارند . اگر قبل از شب چله برف باریده باشد برخی از مردم شهر و روستا در این شب با خوردن برف شیره، با شیرین کردن کام با معجونی از بارش زمستانی، با سردی زمستان آشتی میکنند . همچنین بزرگترها با دادن حلوا قلقلی از کوچکترها پذیرایی میکنند .
حلوا قلقلی از کوبیده شدن مغز گردو ، بادام ، کنجد و دیگر دانههای روغنی تهیه و سپس در شیره انگور نیز خوابانده میشود . اما برخی از افراد کهنسال و نیز آشنایان به فرهنگ مردم در خراسان شمالی همه این آیین و مراسم را بهانهها و ترفندهایی برای گردهم آمدن خانوادهها ، بجای آوردن صله ارحام و رفع کدورت های احتمالی بین خویشاوندان میدانند . آنان بر این باورند که پیشینیان در هر فصل به بهانهای سعی میکردهاند تا اقوام را جمع کرده و صلح، صفا و صمیمیت را در بین آنان حکم فرما کنند .
شب یلدا شب تولد زمین و به تعبیری تولد مهر و طولانترین شب سال است.
یلدا در میان زنجانی ها شبی میمون و مبارک است که توسط آنها گرامی داشته می شود. صله ارحام یکی از بهترین دستاوردهای شب یلدا عنوان است. در زنجان در شب یلدا پیران و خردسالان جوانان و به خصوص بزرگترهای ایل در کنار هم جمع می شوند.
در استان اصفهان نیز از قدیمالایام آیینهای ویژهای وجود داشته که کم و بیش هنوز هم ادامه دارد.
به باور اصفهانیهای قدیم ، زمستان به دو بخش چله و چلهکوچک تقسیم میشد که موعد چله از اول دیماه تا۱۰ بهمن بود اما چله کوچک از دهم بهمن آغاز میشد و تا سی بهمن ادامه داشت . البته آیین برگزاری شب چله در اصفهان به دو نام چله زری (ماده) و عمو چله(نر) تقسیم میشود زیرا از گذشته تاکنون همه موجودات و اشیاء را بر اساس جنس مذکر و مونث تقسیم میکردند .
اصفهانیها دوشب را به عنوان شب چله برپا میکردند و آیینهای مخصوص به این شب را به جا میآوردند. آیین شب چله در شهر اصفهان خانوادگی برگزار میشده است و خانوادههای اصفهانی با پهن کردن سفره ای با عنوان سفره شب چله، این شب را گرامی میداشتند.
هندوانه به عنوان نمادی کروی که برونش سبز و درونش قرمز است و سمبل خورشید محسوب میشود ، به عنوان مهمترین میوه بر سر سفره چله قرار میگیرد . از دیگر بخش های این آیین در اصفهان قدیم پهن کردن تمام البسه و رخت خواب ها در هوای آزاد بویژه در مقابل خورشید با هدف خوش آمدگویی به عمو چله و چله زری بوده است.
در استان کرمانشاه نیز که از شهرهای باستانی و کهن ایران زمین محسوب می شود، شب یلدا از جایگاه ویژهای در میان مردم برخوردار بوده و همواره با مراسم زیبا و با شکوهی همراه است. مردم استان کرمانشاه براساس آیینی کهن در این شب بیدار میمانند تا با شعر خواندن ، قصه گفتن ، فال حافظ گرفتن و آجیل خوردن با مادر جهان در زادن خورشید همراهی و همدردی کنند .
میوههایی نیز در این شب استفاده میشود که به گونهای نمادی از خورشید است مانند هندوانه سرخ ، انار سرخ ، سیب سرخ و یا لیموی زرد ، قصههایی از عشق جاودانه شیرین و فرهاد ، رستم و سهراب ، حکایت حسین کرد شبستری و خواندن اشعار زیبا و دلنشین شامی کرمانشاهی در گذشته نقل مجالس شب یلدا در کرمانشاه بود .
آن روزها افراد فامیل بنا بر رسمی دیرینه به خانه بزرگترین فرد فامیل که معمولا پدربزرگ و مادربزرگ بودند میرفتند و با تکاندن برف های زمستان از لباس هایشان در گرمای آرامش بخش کرسی فرو میرفتند . افراد فامیل بر سر یک سفره باهم شام میخوردند و بر روی سفره مخصوص این شب خوردنی های متنوعی چیده میشد .خوردنیهایی از قبیل آجیل ، راحت الحلقوم ، مشکلگشا ، شیرینی محلی دست پخت مادر بزرگ ها به خصوص شیرینی معروف نان پنجرهای ، کاک و نان برنجی، و میوههایی چون انار ، سیب و هندوانه که نگین این سفره بود . یکی دیگر از آداب زیبایی که شب یلدا در استان کرمانشاه وجود دارد گرفتن فال حافظ است که مردم با اعتقادات خاص خود رهنمودهایش را چراغ راه مشکلات خود در زندگی قرار میدهند.همچنین دختران دم بخت با این کار از باز شدن بخت خود در آن سال خبری میگرفتند .
مردم زاهدان نیز بر اساس یک سنت دیرینه در شب یلدا در خانه بزرگ قوم گردهم میآیند و به قصههایی که پدربزرگها و مادر بزرگها برایشان نقل میکنند گوش میدهند.برگزاری جشنها و نشستهای خانوادگی همراه با گروهی از اعتقادات اسطورهای ، شبی خاطرهانگیز را برای خانوادههای زاهدانی به خصوص کودکان ونوجوانان فراهم میکند. گفتن قصه ، گرفتن فال حافظ ، بازیهای دستهجمعی نظیر گل یا پوچ و بیان لطیفه و خاطره را می توان از سرگرمیهای شب یلدا در این منطقه عنوان کرد .
در خطهٔ شمال و آذربایجان رسم بر این است که در این شب خوانچهای تزیین شده به خانهٔ تازه عروس بفرستند. مردم آذربایجان در سینی خود هندوانه ها را تزئین می کنند و شال های قرمزی را اطرافش می گذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین می کنند و به خانهٔ عروس می برند.
نواحی شمالی ایران از جمله آذربایجان شرقی و غربی از جمله نقاط بسیار مهم در کشور هستند و شب یلدا در این استان ها از آیین ویژه ای برخوردار است. در شب یلدا مردم آذربایجان مشغول خوردن هندوانه چله می شوند و غالبا اولین ضربه چاقو را ریش سفید مجلس به هندوانه می زند. او در هنگام این کار جمله قادا بلامیزی بو گئجه کسدوخ (بلایای خودمان را امروز بریدیم) می گویند. در آذربایجان نیز مانند خراسان طبق های شب چله ای که با کادوهای مختلف پر شده است از طرف خانواده داماد برای خانواده عروس فرستاده می شود.
استان آذربایجانشرقی نیز به عنوان یکی از خطههای زرخیز ایران زمین برای زنده نگه داشتن این شب به یادماندنی برای خود آداب و رسوم ویژهای دارند. اکثر مردم آذربایجان در شب یلدا "چیلله قارپیزی" (هندوانه چله) میخورند و معتقدند با خوردن هندوانه ، لرز و سوز سرما به تنشان تاثیر نداشته و اصلا سرمای زمستان را حس نمیکنند .
در بیشتر شهرها و روستاهای آذربایجان شرقی رسم بر این است کسانی که نامزد هستند در دوران نامزدی در این شب برای نامزدهای خود "خوانچه" یا طبق میفرستند و اقوام در هر چه بهتر بودن این خوانچهها کمک میکنند . محتویات خوانچهها عبارتند از شیرینی ، پرتقال ، سیب ، انار ، هندوانه ، آینه و پارچه که با پولک و تور تزیین میشود . هنگام غروب ، زنان فامیل هدایایی به رسم یاری به منزل داماد آورده و به جشن و پایکوبی میپردازند. سپس طبقهای آماده را بر سر افرادی که معین شده قرار داده و روانه خانه عروس میکنند و مادر عروس پس از تحویل طبقها ، هدایای مانند پول ، شیرینی ، جوراب و دستمال به آنها میدهد . فردای آن شب مادر دختر تمام طبقها را در اتاق میهمان چیده و از زنان فامیل برای صرف میوه و شیرینی دعوت میکند . همچنین علاوه بر فرستادن سهمچله برای نوعروس ، در نخستین سال ازدواج زوج های تبریزی ، پدر عروس قبل از غروب آفتاب سهم دختر و دامادش را که شامل هندوانه ، میوه ، آجیل ، شیرینی ، یک قواره پیراهنی باکفش و چادری روانه منزل آنها میکند .
پیش از این که ارتباطات به این آسانی نبود در آذربایجان از اواخر تابستان مقدار زیادی هندوانه و خربزه در تور میگذاشتند و آن را از سقف آشپرخانه آویزان میکردند تادر هوای آزاد خراب نشود و یا اینکه در کاه قرار میدادند . هندوانه مهمترین خوراک شب چله مردم آذربایجانشرقی است .
اغلب مردم در این شب برنج ، مرغ و آش شیر پخته و بعداز شام نیز از تنقلات موجود در منزل شامل قاورقا (گندم برشته با شاهدانه) آجیل ، لبو ، هویچ ، حلوای گردو انواع میوه ، خربزه ، هندوانه و خشکبارهایی چون انگور ، بادام و سنجد میل میکنند. زنان معمولا تا پایان چله کوچک خانه تکانی نمیکنند و اعتقاد دارند اگر در طول این دو چله کسی خانه تکانی کند ، چله او را نفرین میکند و اگر چله کسی را نفرین کند به نکبت و بدبختی گرفتار میشود .
آخرین شب فصل خزان به خانواده ها برای دور هم بودن و از کنار هم لذت بردن بهانه ای می دهد و خود می رود.
مراسم طولانی ترین شب سال در مهاباد همانند دیگر مناطق کرد نشین مهاباد با شکوه خاصی برگزار می شود که به( شه وی چله) معروف است.
مردم مهاباد به رسم بسیاری دیگر از مناطق کردنشین با حضور در شب نشینی و محفل دوستانه سعی در بهتر گذراندن طولانی ترین شب سال دارند.
نام گذاری یلدا به (شب چله)به این علت است که در باور تاریخی و اجتماعی مردم این منطقه در حقیقت زمستان به دوبخش چله بزرگ و چله کوچک تقسیم شده که چهل روز اول (از اول دی ماه تا دهم بهمن) را چله بزرگ و بیست روز بعدی را (از دهم بهمن تا اول اسفند) چله کوچک می نامند.
اما آیین شب یلدا در استان مرکزی از دیرباز در سه شب متوالی باعناوین شب "چلهبزرگه"، "چله وسطی" و "چلهکوچیکه" برگزار میشده و خویشان و دوستان سفرهای از مهر را میگشودند و از هر دری سخنی میگفتند . یکی از آیینهای ویژه یلدا در استان مرکزی دیدار بزرگان و سالخوردگان فامیل است .
در شبهای چله افراد فامیل در همایشی صمیمی دور کرسی چوبی جمع میشدند و به قصههای بزرگترها گوش میدادند. زنان و دختران روستایی در گرگ و میش شبهای چله در تکاپو و هیجانی خاص ملزومات غذا و تنقلات ویژه این شب را مهیا و برای گذران ساعات خوش در کنار فامیل لحظه شماری میکردند .آنان در سینیهای قدیمی مسی در فضای دودهگرفته آشپزخانههای قدیمی ، انواع میوه و تنقلات به ویژه هندوانه ، انگور ، تخمه و نخودچی و کشمش و خرما را مهیا میکردند . در این شب پس از صرف شام و خواندن دعای شکر درپای سفره ، همگان در کنار هم ، از شادیها و غمها ، موفقیتها ، اعتقادات ، امیدها و بیمهاشان میگفتند .
بزرگترها و ریش سفیدان فامیل در این شب علاوه بر خواندن اشعار حافظ، سعدی و فردوسی خاطرات و داستانهای کهن ایران زمین را برای اعضای خانواده نقل میکردند.در شب یلدا ، بزرگترها با کودکان هم بازی میشدند ، پر یا پوچ و مشاعره از جمله بازی هایی است که در شب چله در مناطق مختلف استان مرکزی با مشارکت همه اعضای خانواده رواج داشت . این رسومات تا ۵۰سال پیش در شهر اراک و سایر مناطق استان مرکزی به شکلی فرا گیر وجود داشت اما اکنون به ندرت میتوان چنین جلوههایی را به چشم دید.
مردم استان قزوین نیز همچون دیگر هموطنان ایرانی ، این آیین کهن را با رفتن به خانه بزرگترها میگذرانند . به عقیده بزرگترها آوردن میوههای مختلف خشک و تر و میوههای سرخ فام که به شب چره معروف است ، همراه با خوراکیهای دیگر شگون داشته و زمستان پر برکتی را نوید میدهد .
در بعضی مواقع که مادر بزرگها در آوردن تنقلات تاخیر میکنند کوچکترها شعر "هر که نیارد شب چره – انبارش موش بچره" سر میدهند و مادربزرگ در آوردن شب چره تعجیل میکند . در این شب اغلب مردم قزوین با خوردن سبزی پلو با ماهیدودی و سپس هندوانه ، انار ، انواع تنقلات از جمله کشمش ، گردو ، تخمه ، آجیل مشگلکشا و انجیر خشک ، شب نشینی خود را به اولین صبح زمستانی گره میزنند .
به عقیده مادر بزرگهای قزوینی اگر دراین شب ننه سرما گریه کند باران میبارد ، اگر پنبههای لحاف بیرون بریزد برف میآید و اگر گردنبند مراوریدش پاره شود تگرگ میآید. یکی دیگر از آداب و رسوم شب یلدا فرستادن خونچه چله از سوی داماد به عنوان هدیه زمستانی برای عروس است. در این خونچه برای عروس پارچه، جواهر، کلهقند و هفت نوع میوه مثل گلابی هندوانه، خربزه، سیب، به با تزئینات خاصی فرستاده میشود.
در مازندران شب یلدا بسیار با اهمیت و گرامی داشته می شود. در این شب همه مردم به خانه پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها رفته و ضمن دور هم نشینی و خواندن فال حافظ و فردوسی خوانی به خوردن تنقلات و میوه جات خصوصا انار و هندوانه و ازگیل می پردازند و با شنیدن صحبتها و داستان های بزرگترها شب را به صبح می رسانند و معتقدند که صبح بعد از یلدا روز پیروزی خورشید بر سیاهی و تاریکی ها است.
همدانی ها فالی می گیرند با نام فال سوزن. همه دور تا دور اتاق می نشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر می خواند. دختر بچه ای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن می زند و مهمان ها بنا به ترتیبی که نشسته اند شعرهای پیرزن را فال خود می دانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آب و هوای آن منطقه است در این شب خورده می شود. در تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش خورده می شود که از معمولترین خوراکی های موجود در ابن استان هاست.
آیین شب یلدا در شهرهای خراسان رضوی همانند خراسان شمالی و جنوبی است.خواندن شاهنامهٔ فردوسی در این شب مرسوم است. یکی از آیین های ویژه شب یلدا مراسم «کف زدن» است. در این مراسم ریشه گیاهی به نام چوبک را که در این دیار به «بیخ» مشهور است، در آب خیسانده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالی به نام «تغار» می ریزند. مردان و جوانان فامیل با دسته ای از چوب های نازک درخت انار به نام «دسته گز» مایع مزبور را آنقدر هم می زنند تا به صورت کف درآید و این کار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع مزبور کف کند. کف آماده شده با مخلوط کردن شیره شکر آماده خوردن شده و پس از تزیین با مغز گردو و پسته برای پذیرایی مهمانان برده می شود. در این میان گروهی از جوانان قبل از شیرین کردن کف ها با پرتاب آن به سوی همدیگر و مالیدن کف به سر و صورت یکدیگر شادی و نشاط را به جمع مهمانان می افزایند.
در اردبیل رسم است که خانواده ها شب یلدا دور هم جمع می شوند و تا پاسی از شب با هم شب نشینی می کنند. هنداونه، انار، پرتقال، تخمه، ماهی پلو از جمله خوراکی هایی است که در استان اردبیل مرسوم است.
در استان خوزستان بر اساس سنتی دیرینه، پدربزرگها و مادر بزرگها نیز با فراهم کردن و پذیرایی از فامیل با تنقلات محلی و آجیل های شب یلدا، کانون گرم خانه را برای پذیرایی از فرزندان و نوه های خود مهیا میکنند.شاید بیشترین وانتهای حامل هندوانه، شب یلدا در اهواز دیده شوند. در بسیاری از نقاط این شهر، وانتبارهای حامل هندوانه و خربزه دیده میشوند که مردم را به خرید آن دعوت میکنند و شور و حال خاصی میان مردم این شهر برای برگزاری آیین شب یلدا به وجود میآورند.
مردم خوزستان تا سحر انتظار میکشند تا از قارون افسانهای استقبال کنند. قارون در لباس هیزمشکن برای خانوادههای فقیر تکههای چوب میآورد. این چوبها به طلا تبدیل میشوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه میآورند. مرئم خوزستان به خانه بزرگترها رفته و دورهم جمع شده و شب را به شوخی و خنده می گذرانند. آجیل، هندوانه، انار، شیرینی و خرما و لبو وآش وشیرینیهای مختلف از جمله خوراکیهای این آیین کهن است.
در کردستان نیز مانند سایر مناطق کوهستانی ایران این آیین، تاریخ کهنی دارد که به همان نام قدیمیش «شو چله» خوانده میشود و در شهر سنندج مرکز استان کردستان از قدیم اکثر خانهها غذای دلمه و نان سنگک برای پذیرایی از مهمانها آماده میکنند و این به صورت سنتی در این شهر تبدیل شده است.
مردم استان بوشهر نیز همچون دیگر ایرانیها، این آیین کهن را با رفتن به خانه بزرگترها میگذرانند. هندوانه در شب یلدا در بوشهر کاربرد زیادی دارد.
مردمان هرمزگان همگی به دورهم غذاهای سنتی درست کرده و خوش می گذرانند . می توان از این سنت غذایی نان رگاگ و درست کردن غذایی به نام سوراغ و مهیاوه که بعد از تهیه به همراه نانی میل می شود نام برد . غذای دیگری که در این شب مورد استقبال هرمزگانیان قرار گرفته هواری ماهی و قلیه ماهی است که خوردن آن در جمع صمیمی و گرم خانواده صفایی دارد. این مردمان سیه چرده ی جنوب با زدن سازهای بادی به شادی و پایکوبی می پردازند و آخرین روز پاییز را با شادی پشت سر می گذارند و در پایانی ترین دقایق آن بزرگان فامیل برای کوچک تر ها دعای عاقبت بخیری می نمایند.
شب یلدا در استان چهارمحال و بختیاری، چند خانواده دور هم جمع میشوند و کسانی که شاهنامه را از حفظ هستند برای دیگران میخوانند. خیلی پیش آمده که کسانی که شاهنامه را از بر میخوانند حتی سواد خواندن و نوشتن نداشته باشند.بختیاریها اعتقاد دارند در شب یلدا، ماست، شیر، پنیر، کنجد، کدو و نان جوی که خورده شود تا پایان سال موجب فزونی و فراوانی نعمت میشود و باعث میشود که تا سال بعد از این نعمتها بخورند.
شب یلدا در قوم بختیاری به عنوان شب چله خوانده میشود، بختیاریها در این شب کدو تنبلهای بزرگی که نماد خورشید را برای آنها دارد، آبپز میکنند و آنرا به صورت ریز ریز شده در آش کشک میخورند.
شهر یزد هم در شب یلدا همانند شهرهای دیگر کشورمان آداب و رسوم خاص خود را دارد که در این شب، افراد یک فامیل در خانه یکی از بزرگان فامیل جمع میشوند و به خواندن قرآن و حافظ میپردازند و درخانه بعضی از خانوادههای یزدی هم موسیقی سنتی نواخته میشود.
در این شب اقوام در کنار هم غذاهای سنتی یزدی مانند آش شولی یزدی صرف میکنند.آش شولی یکی از غذاهای مورد علاقه مردمان یزد که سبزی خاص این آش(اسفناج، شوید،برگ چغندر)، چغندر، نعناع خشک ، سرکه از مهم ترین مواد تشکیل دهنده این آش سنتی است.
شب چله در میان مردم مناطق لر و لر نشین دارای آداب و رسوم خاصی است و به آن «شو اول قاره» میگویند. شب نشینی، دید و بازدید اقوام، فال چهل سرو، فال حافظ، پختن غذاهای خاص این شب، دراز کردن شال یا چادری از پشت بام همسایه برای دریافت آجیل و میوه از سوی دیگر همسایگان و خواندن اشعاری به همین منظورمثل، امشو اول قاره، خیر دهونت بواره ( امشب اول یلدا یا اول زمستان است خیر از خانه ات ببارد) ، نون و پنیر و شیره _ کیخا هونت نمیره (نان و پنیر و شیره کدخدا (صاحب خانه) خانه ات نمیرد) ، چی به علی کوشکه بیاره ( چیزی بده علی کوچک یا بچه ات بیاورد) می خوانند.
صاحب خانه کمی آجیل گندم برشته با میوه و شیرینی در شال میگذارد و ضمن بالا کشیدن شال و محتویاتش به عنوان تشکر از صاحب خانه، دوباره شعر را تکرار میکنند و سپس شال را برمیدارند و به روی پشت بام های دیگر میروند و دوباره ترانه فوق را میخوانند.
در این شب همچنین مردم با استفاده از گندم، شاهدانه، کنجد و گردو، تنقلاتی خاص تهیه میکنند و با جمع شدن افراد خانواده کنار هم از آن استفاده میکنند.در لرستان شب چله (شو اول قاره) گندم شیره هم میخورند که از این طریق گندم را در شیره میخیسانند و زردچوبه و نمک را با آن مخلوط میکنند سپس آن را روی ساج برشته میکنند و همراه بادام، گردو، کشمش، سیاه دانه و کنجد مخلوط میکنند.
مردم دیار کردنشین استان ایلام نیز از کهن روزگار دور تاکنون با حفظ بسیاری از آداب و رسوم خاص خود در ایام های ویژه سال همچنان آن را برگزار کرده و گرامی می دارند.
آداب و رسوم خاصی همچون جمع شدن در منزل بزرگ ترها، گرفتن فال حافظ و خوردن انواع شیرینی های سنتی با عطر و بوی خاص نظیر کله کنجی، برجی برساق، گنمه شیره، انواع تنقلات و تخمه، هندوانه و انار، موز و سیب، پخت برخی شیرینی های خانگی از جمله آداب مردم دیار ایلام در برگزاری شب یلدا است.
در زمان های قدیم تر همزمان با شب چله شماری از جوانان و نوجوانان به صورت دسته جمعی به درب منازل مردم می رفتند و پس از دق الباب ابیات زیر را می سرودند؛
شیلی میلی، خالی ده قولی، ده س کی وانو وه خیر بی پی لی
سلام علیکم، دست کدبانویی که خال (سعادت) بر پا دارد سخاوتمند و سعادتمند باد
نانو پنیرو شیره کیخا حونه ت نه میره
نان و پنیر و حلوا به ما عطا کن تا برای صاحب خانه دعا کنیم که نمیره
صاحب خانه بلافاصله با شنیدن این اشعار که به صورت دسته جمعی و موزون خوانده می شد مقداری پول، قند، خرما، شیرینی یا تنقلات برای آنها می آورد.
در این شب جوانان گلستانی به خانه پدربزرگ ها و مادر بزرگ ها رفته و ضمن دورهمنشینی و خواندن حافظ ، شاهنامه و نَقل اندازی (داستانهای شفاهی)، تنقلات و میوه های تابستانی، باغی و جنگلی از قبیل هندوانه، انار، لیمو و پرتقال، ولیک و کندس و شیرینی هایی همچون 'مَت و کَسمَک' تناول می کنند.
آنان همچنین پای صحبت، بیان تجربیات و داستانهای بزرگترها تا پاسی از شب می نشینند و معتقدند که صبح بعد از یلدا روز پیروزی خورشید بر سیاهی و تاریکیها است.
از سوی دیگر جشن یلدا علاوه بر اینکه بهانه ای برای دور هم جمع شدن اعضای خانواده و انجام صله رحم است موجب رفع کدورت های احتمالی برخی از خویشاوندان نیز می شود.
شب چله درقم همچون دیگر مناطق ایران، نزد خانواده ها با اهمیت بوده و مردم نیز از هفته قبل در تدارک میهمانی هر چند کوچک و خرید مایحتاج و تنقلات مخصوص این شب هستند.در بعضی از منازل، اقوام نزدیک و صمیمی دور هم جمع میشوند و تا آخر شب به گفت و گو میپردازند و با گرفتن فال و گفتن افسانههای کهن و محلی اوقات خوشی را سپری میکنند.
مردم قم به رسم گذشته برای شب یلدا آجیلی از گندم برشته و سوهان و و کشمش، کنجد، شاهدانه، گردو و فندق تهیه نموده و در کنار سایر تنقلات مصرف مینمایند.آجیل، گندم برشته، میوههای فصلی، انواع تخمه و بادام زمینی، شیرینی، انار، سوهان و پشمک از جمله تنقلات قمی ها در شب یلدا است.
در این شب اگر دختری تازهعروس باشد خانواده او هدیهای با مقداری آجیل و میوه و شیرینی به منزل داماد میآورند و اگر پسر و دختری با هم نامزد باشند، خانواده پسر در شب یلدا هدیهای برای این دختر به منزل پدرش میبرند.در گذشته اوایل شب یلدا بعضی از پسر بچهها به بالای پشت بام منازل رفته و ریسمانی را به یک شال بزرگ بسته به پایین و به طرف درب خانهها میفرستادند و شعر میخواندند و سپس صاحبخانه مقداری آجیل و میوه و شیرینی در شال آنها میگذاشت و بچهها از صاحبخانه تشکر میکردند.
انواع میوه ها نظیر هندوانه، آجیل و شیرینی درکنار تفال به دیوان حافظ، از دیرباز زینت بخش سفرههای شب یلدای ایرانیان بوده و هست و همدلی و همنشینی اعضای خانواده و خویشاوندان نیز پای ثابت این جشن بوده است.در آیین سنت قاشقزنی افراد با پوشاندن سر و صورت خود به درب منازل رفته و با به صدا در آوردن قاشق صاحب خانه را از حضور خود آگاه میکردند.در این هنگام صاحب خانه نیز به میمنت این شب مقداری از تنقلات و شیرینی خانگی را در ظرف آنان میریخت.
کرمانیها نیز همانند سایر ایرانیان این شب را گرامی میدارند. هندوانه، انار، آجيل، کماچ و کلمپه و ساير شيرينیهای محلی، شب يلدا در خانهها ديده میشود. سفرهای شيرين و خوشرنگ كه دور آن تمام لبها خندان است و شاد.
در این شب اعضای خانواده دور هم در خانه بزرگترها جمع میشوند و با سرگرمیهای متنوع تا پاسی از شب بیدار میمانند و هندوانه وانواع میوههای سال را در این شب میخورند . خوردن انواع آجیل ها ، حافظ خوانی، گرفتن فال نخود ، چهار بیتو خوانی نیز از دیگر مراسم این شب میباشد. در میان میوهها خوردن هندوانه بیش از همه مورد توجه است زیرا مردم کرمان بر این باورند اگر در این شب هندوانه بخورند سرما و لرزی که در آن شب در اثر خوردن هندوانه بر آنها مستولی میشود باعث میشود از گرمای تابستان رنج نبرند.
از انواع بازیها و تفریحات این شب هم یک بازی بوده به نام «ماردوره» که عبارت بود از اینکه هر فردی که در مهمانی شب یلدا بوده باید نیت میکرده و یک شی کوچک مانند تکمه ، سوزن قفلی ، سکه و یا هر شی کوچک دیگر در ظرفی سفالین به شکل پارچ میانداخته. سپس یک نفر مسئول برداشتن اشیاء از داخل ظرف میشد و دیگران یک بیت شعر میخواندند. بعد از آن مسئول ظرف هم به طور شانسی یک شی در میآورد و آن شعری که خوانده میشود به عنوان فال صاحب شی بود. بعد از بازی مادوره نوبت به تعریف یک خاطره شیرین یا یک لطیفه میرسید که همه افراد می بایست آن را تعریف کنند.
اما در کرمان هم زرتشتیان که بزرگترین اقلیت مذهبی این شهر محسوب میشوند این شب را گرامی میدارند.در باور زرتشتی ها، شب چلّه طولانی ترين شب است، به عقيده آنها تاريكی اهريمنی است و در اين شب كه تاريكی از همه سال بيشتر است و شب بديمنی است، زرتشتيان تا سحر بيدار میمانند و فديه میدهند.
مردم استان سمنان، شب یلدا را در گوشهگوشه استان با آداب و آیین خاصی برگزار میکنند، از آداب و رسوم کویرنشینان استان سمنان در شب چله به عنوان " یلدان یلدان" نام برده میشود. دیگری خواندن شاهنامه و تفأل به حافظ در جمع خانواده است. نواختن نی همراه با زمزمه ترانهها و ادبیات محلی و نیز انجام بازیهای محلی در بسیاری نقاط از جمله سرگرمیهای مردم در بلندترین شب سال بشمار میرود.
خوردن آجیل مخصوص، برگه زردآلو، انجیر خشک و انگور ، مویز، توت خشک، نقل، سنجد، کشمش، بادام، هسته زردآلو، تخم کدو، تخم هندوانه، کِنو کُنجی(شاهدانه)حلوای سیاه، شیره انگور، شیره توت، لبو پخته، مغز گردو، حلوا کنجد، حلوای آریشه، حلوای سیاه، هندوانه، خربزه، شلقم، انار، به، سیب و شیرینی که هر یک نمادی به نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی به شمار میروند از آیینهای مردم استان در شب چله است.
از جمله غذاهای این شب نیز "ته چین اسفناج" و "خورش فسنجان" است، همچنین بیدار ماندن تا پاسی از شب از جمله آداب و رسوم شب یلدا در این منطقه است. در بسیاری از روستاهای استان سمنان مرسوم است که دامداران در شب چله گوسفند پرواری را تحت عنوان "چله کُشی" قربانی کرده و گوشت آن را قرمه میکنند، از این گوشت که در شکمبه حیوان ذخیره میشود، برای تهیه غذا در فصل سرد سال بهره میبرند.
البرز به جهت حضور اقوام مختلف که هر کدام آداب و آیین خاص خود را دارند استانی است لبریز از فرهنگهایی که ورود به هریک از آنها خارج از این فرصت است و مردمشناسی خاص خود را میطلبد، بی شک امشب ضیافت شبانه یلدا در البرز آمیخته از فرهنگهای مختلف از آذری و مازنی گرفته تا کرد و لر، استانی با شب یلدایی خاص را تجربه میکند.
مردم روستاهای شهرستان طالقان مراسم شب چله به خانه بزرگ روستا رفته و طولانیترین شب سال را در کنار یگدیگر و با شور و حال خاصی میگذرانند.در شب چله، طالقانیها دور کرسی نشسته و بزرگ ده با خواندن قران و دعا برای پرباری محصول در سال آینده شب نشینی را شروع میکنند.
زنان نیز تدارک پذیرایی را میبینند و تنقلات گذرادن این شب را از چند روز قبل فراهم میکنند. هندوانه، سنجد، گردو، گندم برشته، کدو تنبل پخته شده، انگور خشک شده، زالزالک از تنقلات این شب است.
یکی از رسوم زیبا و جالب مردم طالقان در این شب مراسم درجی سران و شالاندازی است که به عنوان میراث ناملموس و یا معنوی ثبت ملی شده است.
در این رسم جالب جوانان ده در شب چله به بالای بام خانه رفته و از سوراخ روی بام که اصطلاحاً به آن درجی می گویند شالی پشمی را که به آن کیسهای بسته شده است را به پایین میفرستند و اهل خانه وقتی متوجه آن شدند، در آن کیسه میوه و دیگر تنقلات در آن ریخته و جوانان شال را بالا کشیده و وسایل داخل کیسه را بین خود تقسیم می کنند.از بازیهایی که مردم طالقان در شب چله انجام میدهند، انگشتر بازی و گدره بازی است که مردم با شور و حال خاصی آن را انجام میدهند.خواندن اشعار محلی به همراه نی زدن از دیگر آیین ها مردم طالقان در شب چله است.
یک پژوهشگر تاریخ در گفت و گو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از یاسوج ،گفت: توجه انسان به خورشید و اهمیت آن در زندگی بشر از همان ابتدای خلقت به ویژه دوران غار، جنگل ، روستا و شهر نشینی باعث شد انسان ها به خدایی بنام خورشید ( شمس ) روی آورند. بنابر این یلدا با تولد خورشید که همان خدای تمدن های اولیه و اصلی میان رودان و ایلام وبه تبع آن دیگر تمدن ها است برابری می کند.
علی سینا برقک افزود: در تاریخ ایران به ویژه باستان همین توجه به خورشید و منافعی که تابش نورش به دگرگونی زندگی انسانها می داد علاوه بر خدای خورشید، الهه هایی را نیز بدان نسبت داده اند و به همین جهت در ایران باستان تا به امروز درازترین شب سال را البته با توجه به تاثیر زبان های دیگر یلدا نامیدند .
این مورخ و تاریخ شناس با بیان اینکه در سیر تاریخی از ایلام (ایران) در حدود سه هزار سال قبل از میلاد جشن هایی برگزار میشد که نام آنها قبل میلاد و بعد از آن هخامنشی، اشکانیان و ساسانیان تغییر نام یافته است، گفت: روز اول دی ماه به نام اورمزداست و یلدا لغت سریانی است به معنای میلاد و عربی ، چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق می کردند از این رو به این نام نامیده اند.
برقک بیان کرد: اگربه ریشه میلاد مسیح توجه داشته باشیم که متاثر از روم و یونان است در اصل برگرفته از دیدگاه ایرانیان در ظهور الهه میترا یا مهر بوده که مسیحیان در قرن چهارم میلادی آن را روز تولد عیسی قرار دادند.
این پژوهشگر تاریخ تصریح کرد: پس با توجه به ریشه تاریخی این جشن ، یلدا تولد دوباره نور و روشنایی سرآمد تاریکی و ظلمت ، پایان مرگ گیاهان و شروع مجدد زندگی آنها بر اثر طول و افزایش نور و روشنایی است.
برقک افزود: یلدا مصادف با جشن دی گان (داناشو) به معنی دادار و آفریدگار است و در نامههای اوستایی اغلب به جای واژ اهورامزدا بکار رفته است.
وی گفت: اما یلدا اول زمستان و شب آخر پاییز است که درازترین شب های سال است و در آن یا نزدیک به آن ، آفتاب به برج جدی تحویل می گردد و در بیشتر نقاط ایران در این شب مراسم های خاصی انجام می شود.
برقک اظهار کرد: شب یلدا را ایرانیان در شب اول زمستان جشن میگرفتند و سرما پیرزن مینامیدند که علت اصلی آن توجه به روشنایی و سپری کردن تاریکی بوده است.
این مورخ با اشاره به اینکه این جشن نه تنها در ایران ، بلکه در اکثر کشور های جهان متاثر از توجه به خدای خورشید با هر نامی ؛ (ناهوته – ایلامی) ،(شمس – میان رودانی )،(آتور- آشوری) ، (هورا- مصری ) و غیره بوده است افزود: آداب شب یلدا در طول زمان تغییر نکرده و ایرانیان در این شب باقی مانده میوه هایی را که انبار کرده اند به همراه خشکبار و تنقلات میخورد .
برقک عنوان کرد:در این شب روی سفره خود هندوانه ، انار و شیرینی که نشانه برکت ، تندرستی ، فراوانی و شادکامی است و نوعی افسانه محسوب می شود قرار می دهند و با توسل به برکت خیزی آنها نیروی باروری را در خود افزایش می دهند.
وی در پایان اشاره کرد: ابوریحان روز اول دی ماه را با عنوان خور و فردوسی یلدا و خورنامیده، شعرهای مختلفی در این مورد گفته اند .همچنین حکایت شده که پادشاه ایران در این شب لباس سفید میپوشید و با مردم می نشست تا برابری آنها مشخص شود.
متاسفانه امروز شرایط دگرگون شده است، تجملگرایی و چشم و همچشمی بر یلدای ایرانی، سایه انداخته است.
چشم و هم چشمی و تمایل به هزینه تراشیهای بسیار برخی از خانوادهها، شب یلدا را به شبی پرخرج در سال تبدیل کرده است. آداب و رسوم خوش بلندترین شب سال به مهمانیهای تجملاتی تغییر شکل داده و ماهیت اصلی خود را از دست داده است. ما فراموش کردهایم حافظ خوانی و تفال به دیوان او رسم زیبایی بود، گویی نمیدانیم دورهم بودن و سادگی و صمیمیت این مراسم، راز حفظ این آیین خوش در طی قرنهاست.
گزارش از مرضیه سادات غلامی