به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، وقتی که کتابهای تاریخ نوشته شوند، با اطمینان میتوان گفت که از دهه ۲۰۱۰ به عنوان یکی از بهترین دورانهای تاریخ سینما در این کتابها یاد خواهد شد.
در کنار این موضوع، باید گفت که دهه اخیر در ساخت فیلمهایی که برای ترساندن، تکان دادن و شوکه کردن مخاطبان طراحی شدهاند نیز بسیار موفق عمل کرده است. این فیلمها که از ترسناک تا تریلر یا درام روانشناسانه با بنمایههای اجتماعی.جنسی متفاوت هستند، فیلمهایی که دیوانگی و ارعاب را با هنرمندی و بینشی بیبدیل به تصویر کشیدهاند.
بیشتربخوانید: موفقترین فیلمهای ترسناک سال ۲۰۱۹ + تصاویر
اگر چه نمیتوان فهرستی جامع و عادلانه از تکان دهندهترین و تاریکترین فیلمهای یک دوره خاص تهیه کرد، اما میتوان بر سر تعداد مشخصی از آنها اجماع عمومی ایجاد کرد. از فیلمهای ترسناک علمی تخیلی بسیار هولناک تا داستانهای پیچیده از تسخیر شدن توسط شیاطین، در ادامه این مطلب میخواهیم شما را با تاریکترین و شوکهکنندهترین فیلمهای یک دهه اخیر سینما آشنا کنیم.
۱. زیر پوست
عنوان اصلی: Under the Skin
سال ساخت: ۲۰۱۳
اگر با کارهای جاناتان گلیزر آشنایی داشته باشید به خوبی میدانید او کارگردانی است که علاقه شدیدی به جابجا کردن مرزهای تصویرسازی ناخوشایند و بنمایههای شیطانی دارد. شاید برخی نیز بگویند که گلیزر یکی از معدود کارگردانانی است که شجاعت در فیملسازی را به یک مرحله تازه بردهاند. اگر چه بسیاری بر این باورند که گلیزر در فیلمهای قبلی خود، درام جنایی «جانور سکسی» (Sexy Beast) در سال ۲۰۰۰ و درام رازآلود روانشناسانه «تولد» (Birth) در سال ۲۰۰۴، کلیشههای سینما را شجاعانه زیر پا گذاشته بود، اما هیچ کدام از این فیلمها نتوانسته بود ما را برای آن چیزی که در «زیر پوست» (Under the Skin) از گلیزر دیدیم آماده کند.
از همان لحظات اول شروع فیلم تا پایان آن، داستان به تمام احساسات مخاطب حملهای همه جانبه دارد. در این فیلم شاهد یک بازی متفاوت و مکاشفهگونه از اسکارلت جوهانسون هستیم و در نیمه راه فیلم به سکانسی بسیار شوکه کننده و تنشزا میرسیم که به سختی میتوانید جلوی خود را گرفته و ادامه پخش فیلم را کنسل نکنید. علیرغم دشواری تماشای فیلم، در پایان به یک تجربه سینمایی خارقالعاده خواهید رسید که ارزشش را دارد.
۲. به خلأ وارد شو
عنوان اصلی: Enter the Void
سال تولید: ۲۰۰۹
گاسپر نوئه، کارگردان آرژانتینی، در بیش از یک دهه اخیر برای خود نامی در صنعت سینما دست و پا کرده است. بیش از هر کارگردان دیگری در این لیست، نوئه از تجربیات و کنجکاوی شخصی خود برای شوکه کردن و تکان دادن مخاطب استفاده کرده است. او همان کسی است که با خشونت مفرط و آشکار و البته روایت رو به عقب داستان فیلم «برگشتناپذیر» (Irreversible) که مخاطب را از لحاظ عاطفی شکنجه میدهد، مرزهای ایجاد ترس و اضطراب در مخاطب را جابجا کرد.
اما به نظر میرسد که نوئه در سومین فیلم خود یک سفر مغزی متفاوت برای خود و مخاطبانش در نظر داشت و اینجاست که «به خلأ وارد شو» (Enter the Void)، درامی توهمی و شبه پس از مرگی وارد میشود. نوئه داستان فیلم خود را با معامله خرید و فروش مواد مخدر یک مرد فرانسوی و توهماتی وحشیانه که با مرگش در یک کافه در توکیو به پایان میرسد آغاز کرده است. با مرگ، روح او از بدنش آزاد شده و بدون اینکه هدف مشخصی در ذهن داشته باشد در تمام طول فیلم پرسه میزند.
نوئه تمامی این پرسه زدنها و زندگی پس از مرگ روح مذکور را از نمای کاملاً نزدیک و از دید خود او به تصویر میکشد. این سبک هنری شجاعانه بسیار جذاب بوده و مخاطب را در خود غرق میکند، اما نوئه کاراکتر/دوربین خود را به جاهایی میبرد که هیچ کسی دوست ندارد برود. نتیجه کار فیلمی آرامشبخش و تاملبرانگیز و همزمان ترسناک و تکان دهنده است.
۳. بابادوک
عنوان اصلی: The Babadook
سال ساخت: ۲۰۱۴
وقتی کارگردان یکی از بهترین فیلمهای ترسناک تاریخ سینما ادعا میکند فیلم شما ترسناکترین فیلمی است که او تاکنون دیده، میدانید که کار خارقالعادهای انجام دادهاید. این همان ادعایی بود که ویلیام فریدکین، کارگردان فیلم مشهور «جنگیر» (The Exorcist)، در مورد فیلم مستقل «بابادوک» (The Babadook) ساخته جنیفر کنت استرالیایی در سال ۲۰۱۴ داشت، فیلمی که به گفته فریدکین «شما را زهره ترک خواهد کرد» و همین یک جمله برای اخطار دادن به طرفداران ژانر وحشت پیش از تماشای فیلم کنت کافی بود. فریدکین راست میگفت.
فیلم «بابادوک» که یک حس منحصربفرد و خاص از ترس را در مخاطب ایجاد میکرد، داستان یک مادر تنها را روایت میکند که در بزرگ کردن پسرش که دچار مشکلات احساسی و عاطفی جدی است با مشکل مواجه میشود. البته با توجه به اینکه شوهر این زن در جریان یک تصادف رانندگی در مسیر رساندن همسر خود هنگام زایمان به بیمارستان کشته شده، واضح است که هم مادر و هم پسربچه او مشکلات ریشهای دارند که باید با آنها دست و پنجه نرم کنند، مشکلاتی که با پیدا شدن یک کتاب ترسناک کودکانه به نام «مستر بابادوک» (Mister Babadook) در خانه آنها به مرحله پیچیدهتری وارد میشود.
در حالی که کنت رفته رفته مهمانی وحشت خود را برای مخاطب فاش میکند، یک روایت حیرتانگیز شکل میگیرد، روایتی که هوشمندانه تمهای عاطفی سنگینی در مورد تروماهای ماندگار و مشکلات والدین تنها با افسردگی ویرانگر را به تصویر میکشد. همچنین «بابادوک» اولین فیلم هیولایی است که ترسهایی واقعی و متفاوت از کلیشههای ژانر وحشت دارد. بله همانطور که فریدکین گفته بود، «بابادوک» شما را زهره ترک خواهد کرد، اما همزمان قلب شما را به دهانتان خواهد آورد.
۴. موروثی
عنوان اصلی: Hereditary
سال ساخت: ۲۰۱۸
به گفته آری آستر، نویسنده و کارگردان فیلم «موروثی» (Hereditary)، این فیلم بیرحم و شوکه کننده، در واقع در بطن خود تنها یک درام خانوادگی است. اما این تعریف مانند این است که بگوییم «آروارهها» (Jaws) فیلمی با یک داستان حیرت انگیز در مورد یک ماهی است که از آب بیرون میآید. بله البته که نمیتوانیم بگوییم «موروثی» یک درام خانوادگی نیست، اما باید به وضوح بگوییم که «موروثی» تنها یک فیلم خانوادگی هم نیست! همانطور که با صحبتهای آستر همخوانی دارد، «موروثی» در ابتدا یک درام خانوادگی مستقل و متفاوت به نظر میرسد که یک خانواده عزادار را به تصویر میکشد.
با پیشرفت داستان، یک گذشته عمیق و تاریک شروع به عیان شدن کرده و «موروثی» به یک کابوس فراطبیعی تکاندهنده تبدیل میشود که برای درک آن باید حتماً فیلم را ببینید. اما باید به شما هشدار دهیم که بعد از تماشای «موروثی» دیگر نمیتوانید خاطره دیدن آن را از ذهنتان پاک کنید. اگر این فیلم را ندیدهاید برای توصیف آن کافی است بدانید که آری آستر در کسری از ثانیه یک درام خانوادگی ساده را به یک تراژدی خانوادگی دیوانه کننده تبدیل میکند و شما هنگام رخ دادن این اتفاق کاملاً متوجه این تغییر روایت خواهید شد، زیرا یکی از شوکهکنندهترین سکانسهای تاریخ سینما در برابر چشمانتان ظاهر خواهد شد.
۵. میدسامر
عنوان اصلی: Midsommar
سال ساخت: ۲۰۱۹
در حالی که «موروثی» آری آستر به سرعت پس از انتشار تمامی فیلمسازان این ژانر، اعم از پیر و جوان، را به تحسین و حیرت واداشت، به نظر نمیرسد که به این زودیها فیلمی ساخته شود که بتواند از لحاظ شوکه کننده بودن و ترسناکی جای آن را بگیرد. تنها کسی که میتواند به این جایگاه نزدیک شود تنها خود آری آستر است. در حالی که شاید بتوان گفت «میدسامر» (Midsommar) از لحاظ شوک و ترس با ساخته اول آستر قابل مقایسه نیست، اما میتوان این فیلم را از لحاظ تاثیر عاطفی ناخوشایند و انرژی شیطانی بیرحمانهای که در خود دارد بهتر از فیلم «موروثی» دانست.
در قالب جملات خود آستر، «میدسامر» یک «فیلم جدایی» نسبتاً سرراست است. وقتی میگوییم «میدسامر» یک فیلم در مورد پایان یک رابطه عاطفی است شبیه همان است که گفتیم «موروثی» یک درام خانوادگی است و این یعنی اینکه «میدسامر» در واقع اصلاً فیلمی در مورد جدایی دو نفر از یکدیگر نیست. در دنیای آری آستر هیچ چیز آسانی وجود ندارد و از سکانس شکنجهوار آغازین فیلم، کارگردان میخواهد که میخهای رابطه محکوم به شکست زوج اصلی داستان را در جهت مخالف بپیچاند.
۶. مالیخولیا
عنوان اصلی: Melancholia
سال ساخت: ۲۰۱۱
همانند برخی از کارگردانان با فیلمهای ترسناک در این فهرست، لارس فون تریه به خاطر ساخت فیلمهایی بحثبرانگیز که تماشای آنها دشوار است شناخته میشود. هر دیدگاهی که نسبت به فیلمهای متفاوت، شجاعانه و بسیار زیبای فون تریه داشته باشید، بدون شک بر سر این نکته توافق دارید فیلمهای او همواره با مقدار زیادی ایدههای نهیلیستی و پوچگرایانه در خود دارند.
درام علمی تخیلی «مالیخولیا» (Melancholia)، اما نهیلیستیترین و البته متفاوتترین کار این کارگردان در سبک خاص خود است. این فیلم داستان دو خواهر و تقلای آنها برای ادامه زندگی خود در شرایطی که میدانند بزودی حیات روی کره زمین به پایان خواهد رسید را روایت میکند. این فیلم که در قالب چند بخش روایت میشود با یکی از غمانگیزترین مراسم عروسی تاریخ سینما شروع شده و در نهایت نیز با از بین رفتن زمین به پایان میرسد.
۷. شوم
عنوان اصلی: Sinister
سال ساخت: ۲۰۱۲
پیش از ساخت فیلم «دکتر استرینج» (Doctor Strange) در سال ۲۰۱۶، اسکات دریکسون یک دهه قبل را به دست و پا کردن نامی برای خود از طریق ساخت فیلمهای ترسناک سپری کرده بود. او با درام تسخیری «جنگیری امیلی رُز» (The Exorcism of Emily Rose) در سال ۲۰۰۵ توجه مخاطبان سینمای وحشت را به خود جلب کرد، اما این فیلم «شوم» (Sinister) در سال ۲۰۱۲ بود که نشان داد دیکرسون یک فیلمساز استاد در ژانر ترسناک است. این فیلم هنوز هم یکی از موثرترین تریلرهای دهههای اخیر سینماست اگر چه کمی بیش از حد به سمت کلیشههای کلاسیک ژانر وحشت متمایل شده است.
این فیلم داستان یک نویسنده داستانهای واقعی جنایی را روایت میکند که برای نوشتن داستان مستند جدید خود همراه با خانوادهاش به خانهای که یک جنایت هولناک در آن رخ داده نقل مکان میکند، اما مشخص میشود که او و خانوادهاش کمی بیش از حد به واقعیت ماجرا نزدیک شدهاند. به شما هشدار میدهیم فیلمهای ۸ میلیمتری که شخصیت اصلی داستان پیدا میکند دستکم تا چند شب خواب را از شما خواهند گرفت. اما این فیلمها تنها بخش کمی از چیزی هستند که «شوم» را به یک فیلم شوکه کننده با داستانی تاریک تبدیل میکند.
۸. خام
عنوان اصلی: Raw
سال ساخت: ۲۰۱۶
شاید درک اینکه چرا یک فیلم باعث مور مور شدن بدنتان شده و ترس، وحشت یا هر حس ناخوشایند مشابهی را در زیر پوستتان وارد میکند کمی دشوار باشد، اما در مورد اولین فیلم جولیا دوکورنو با نام «خام» (Raw)، درک علت کمی آسانتر است، زیرا کارگردان بخش اعظم مدت زمان ۱۰۰ دقیقهای فیلم خود را به آزاد کردن سیلی از صداها و تصاویر و سناریویی میکند که میتواند باعث از کوره در رفتن هر کسی شود. در واقع دوکورنو عامدانه یک رویه آرام را برای فیلم خود در نظر گرفته و همزمان که به شوک پس از شوک ادامه میدهد، اما همزمان درامی ناخوشایند مربوط به زندگی دانشگاهی را روایت میکند که کلیشههای ژانر وحشت را به طور کامل تغییر میدهد.
از پیش باید به شما بگوییم که این فیلم در مورد گروهی از دانشجویان جوانی است که به شکلی غیرمنتظره خود را به شکلی غیرقابل کنترل و سیرنشدنی، نسبت به گوشت انسان مشتاق مییابند. بدین ترتیب اگر چه از همین توصیف کوتاه میفهمید که با خونریزی زیادی در «خام» مواجه خواهید بود، اما باید بدانید که معده شما در هنگام تماشای این فیلم وضعیت چندان خوبی نخواهد داشت.
۹. مادر!
عنوان اصلی: mother!
سال ساخت: ۲۰۱۷
فیلم «مادر!» (mother!) ساخته دارن آرونوفسکی فیلمی ترسناک است که به معنای واقعی کلمه نماد عبارت «بالا بردن ریسک» است به نحوی که داستان فیلم با روایت شجاعانه و جاهطلبانهاش روی سر خود خراب میشود.
اگر چه هنگام تماشای فیلم حسی ناخوشایند و ناآرام به طور مداوم حاضر است و شاهد سکانسهایی ترسناک در کلیت فیلم هستیم، اما ترسناک خواندن فیلم آرونوفسکی کمی ناعادلانه به نظر میرسد. اگر بخواهیم صادق باشیم باید بگوییم که فیلم «مادر!» به طور کامل در یک ژانر تنها قرار نمیگیرد، زیرا این فیلم هیچ شباهتی به فیلمهای قبل از خود ندارد و هنوز هم نمیدانیم که آرونوفسکی چگونه چنین فیلم عجیب و غریبی ساخته است.
۱۰. شبگرد
عنوان اصلی: Nightcrawler
سال ساخت: ۲۰۱۴
گاهی اوقات این داستان خود فیلم نیست که مخاطب را آزار میدهد بلکه این شخصیتهای درون داستان هستند که حالمان را بد میکنند. اگر شما نیز فیلم هجوآمیز دن گیلروی با عنوان «شبگرد» (Nightcrawler) در مورد سیکل اخبار این روزها را دیده باشید به خوبی درک خواهید کرد که چرا لو بلوم نیز یکی از همان شخصیتهاست. همچنین علت ناراحت کننده بودن این شخصیت و داستان فیلم را نیز متوجه خواهید شد که از انرژی بسیار سوزشآور و نفرتانگیزی که جیک جیلنهال له نقش بلوم آورده ناشی میشود. اگر چه بازی جیلنهال در «شبگرد» توسط داوران آکادمی اسکار نادیده گرفت شده، اما بازی او در نقش لو بلومِ بیاحساس یکی از بهترین نقشآفرینیهای سال و تمام دوران بازیگری او به شمار میآید.
این فیلم بهترین فیلم جیلنهال و همزمان تکان دهندهترین و ناخوشایندترین آنهاست. در ظاهر، «شبگرد» تجسم سرراست این موضوع است که رسانههای خبری از ترس و درماندگی برای جذب مخاطب و همراه نگهداشتن دائمی او با خود استفاده میکنند و به همین دلیل به جای ادای وظیفه اطلاعرسانی به نوعی تبلیغ روی آوردهاند. در این فیلم جیلنهال نقش یک خبرنگار فریلنس را بازی میکند که یک شبه به شهرت میرسد، اما رفته رفته خط بین شاهد تراژدی بودن و میل به مشارکت در جنایت و تراژدی برای او رنگ میبازد. تحت رهبری تاثیرگذار گیلروی، بازی بیاحساس و تکان دهنده جیلنهال در نقش بلوم باعث شده که «شبگرد» از یک داستان هجوآمیز و منتقدانه به یک فیلم ترسناک و ویرانگر در مورد یک خونآشام مدرن با اشتهایی هولناک و متفاوت نسبت به خونریزی در برابر دوربین تبدیل شود.
اگر چه به ۱۰ مورد از ترسناکترین، و بهتر بگوییم، تاریکترین و تکان دهندهترین فیلمهای یک دهه اخیر سینما اشاره کردیم، اما بدون شک فیلمهای دیگری مانند «باید در مورد کوین صحبت کنیم» (We Need to Talk About Kevin)، «اهریمن نئونی» (The Neon Demon)، «فوریه» یا «دختر بلککوت» (The Blackcoat's Daughter)، «چشمهای مادرم» (The Eyes of My Mother)، «اصیلها» (Thoroughbreds)، «هاگازوسا» (Hagazussa) و «رنگ سرچشمه» (Upstream Color) نیز میتوانستند در این فهرست جایی داشته باشند.
منبع: برترین ها
انتهای پیام/
سینماها که اکرانشون نمیکنن
ماهواره که ممنوعه
سایت های دانلود فیلم هم که دارن تعطیل میشن