نصرتالله تاجیک سفیر اسبق ایران در اردن در گفتوگو با خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره رزمایش مشترک ایران، چین و روسیه گفت: این رزمایش در یکی از آبراههای استراتژیک دنیا برگزار شد که طی سالهای آینده نقش بسیار مهمی در معادلات سیاسی، اقتصادی و امنیتی منطقه و جهان ایفا خواهد کرد.
سفیر اسبق ایران در اردن بابیان اینکه تعاملات مشترک بین تهران، پکن و مسکو در رشد و توسعه هر سه کشور نقش بسیار پررنگی خواهد داشت، عنوان کرد: برگزاری چنین رزمایشهایی به این امر منوط است که سطح روابط کشورهای برگزارکننده به حد معقولی برسد تا بتوانند هم از جهت عملیاتی و هم از نظر سیاسی هماهنگیهای لازم را داشته باشند و این مرحله نمود رشدهمه جانبه روابط آنها در ابعاد سیاسی، امنیتی و اقتصادی است.
او افزود: سطح روابط ایران، چین و روسیه تا حدی است دولت های آنها برای تامین اهداف خود دست به برگزاری عملیاتی مانند رزمایش مشترک می زنند، مولفه دیگری نیز به اجرای چنین رزمایشی کمک کرده و آن اقدامات تخریبی آمریکا در زمینه بهم خوردن توازن ژئوپلیتیک منطقه برای کسب منافع اقتصادی واشنگتن و فروش تسلیحات به کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس است که می تواند به ادامه جریان آزاد انرژی به سایر نقاط دنیا لطمه وارد کند.
تاجیک ادامه داد: نکته بسیار مهم در عملیاتی شدن رزمایش مشترک بین ایران، چین و روسیه، از منظر عوامل خارجی منوط به نقش آمریکاست که هر سه کشور تهران، مسکو و پکن به نوعی از سیاستهای رئیس جمهور آن کشور متضرر شدهاند. همچنین از منظر داخلی نیز به تامین منافع و اهداف سه کشور برمیگردد که هر یک از آنها میتوانند اهداف متفاوتی را برای دستیابی به منافع ملی خود دنبال کنند. در مجموع از منظر نظریه پردازی و الگوهای تامین منافع، اهداف ما به دوران جدیدی از بلوکبندیها رسیده و آن دسته بندیهای قبلی دوران جنگ سرد یعنی بازی بین دو اردوگاه غرب، شرق و نظارهگری سایر کشورها، مفهوم خود را از دست داده است و کشورها براساس منافعی که برای خود در حوزه امنیت ملی تعریف میکنند در کنار هم قرار میگیرند و در هر زمینهای این سه کشور در راستای گسترش ارتباطات تلاش می کنند.
کارشناس مسائل منطقه تصریح کرد: رزمایش مشترک بین ایران، چین و روسیه در پی زیادهخواهی ترامپ و نقش تخریبیای که در خلیجفارس ایفا کرده حائز اهمیت بهنظر میرسد؛ نقشی که باعث شده توازن و چهره ژئوپلیتیکی منطقه تغییر یابد، که در نتیجه از سویی روابط داخلی بین کشورها تخریب، ولی از سوی دیگر اعتماد نسبی بین کشورهای فرا منطقه ای برای پر کردن خلاء قدرت ناشی از اشتباهات استراتژیک آمریکا بالا برود و زمینه شکلگیری بلوکبندیهای جدید میان کشورها را فراهم آورد.
تاجیک تاکید کرد: متاسفانه هیچ زمانی در آمریکا تا این اندازه نسبت به موقعیت ژئوپلیتیکی ایران، توانمندیهای سیاسی و اهرم هایی که در اختیار دارد بد فهمی وجود نداشته است، دشمنی با ایران و عدم دید سیاسی و ژئوپلیتیکی در ترامپ و تیمش، قرار دادن اقتصاد و تجارت تحت شعار آمریکا اول بعنوان محور تعاملات بین المللی مسبب اصلی این وضعیتی است که هم باعث ایجاد حفرههای امنیتی ناشی از خلاء قدرت شده و هم ایران را به سمت شرق هل داده است، البته یاس ناشی از اشتباهات ترامپ و تیمش بر سایر کشورهای منطقه و از جمله هم پیمانان آمریکا نیز بی تاثیر نبوده و آنان نیز حداقل نیم نگاهی در خرید تسلیحات شرقی در سیاستهای خود داشته اند.
او با بیان اینکه نوع عملیات و تهاجمی یا تدافعیبودن این رزمایش نیز بسیار معنادار است و متخصصان و کارشناسان نظامی باید آن را تحلیل کنند، گفت: به هر ترتیب کنار هم قرار گرفتن چین، روسیه و ایران که هرکدام دارای توانمندیهایی در حوزه نفوذ خود هستند، حائز اهمیت است، چراکه ایران در تحقق امنیت خلیجفارس و تامین بخشی از انرژی جهان، چین در روند توسعه اقتصادی در آسیای جنوبشرقی که اخیرا نیز خیزهای گسترش نفوذ دریایی خود برداشته و روسیه بعنوان یک قدرت سیاسی اقتصادی در اوراسیا میتواند پیوندی بسیار مهم تلقی شود و زمینه تعاملات تکنیکی کشورهای گوناگون در آینده را فراهم آورد. یعنی این هسته اولیه میتواند یک قدرت تاثیر گذار دریایی متشکل از کشورهای حاشیه اقیانوس اطلس، دریای عمان و تنگههای اطراف آن را به منظور حفظ امنیت کشورها، آبراههای بین المللی و نیز تجارت آزاد کالا و انرژی بوجود آورد.
تاجیک تصریح کرد: در حال حاضر بروز عملیاتی شدن این همکاری رزمایش پیشروست که صرفا ناظر به جنبه نظامی آن است، ولی این همکاریها میتواند در بخشهای دیگر نیز بصورت طولی و عرضی گسترش یابد. از منظر طولی به این معنا که کشورهای دیگر به آن بپیوندند و از منظر عرضی شامل انواع دیگری از همکاریها و مخصوصا همکاریهای توسعه ایی در زمینه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز شود. به عبارت دیگر این همکاری اولیه دریایی در زمینههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی شامل کشورهای دیگر شود و مواردی، چون فناوریهای دریایی و کشتیرانی، امنیت کشتیرانی، کالا و انرژی و... را تحت پوشش قرار دهد.
کارشناس مسائل غرب آسیا در توضیح علت علاقهمندی چین و روسیه به حضور در منطقه، گفت: توسعه چین به نفت این منطقه، بازار انرژی خلیجفارس و حوزه عملیاتی دریای عمان بستگی دارد. ایران در خلیجفارس صاحب نفت و گاز بوده و در تنگه هرمز صاحب قدرت و اقتدار لازم برای اعمال حاکمیت است. روسها نیز از منظر دسترسی به آبراههای بین المللی به منظور پر کردن خلاء قدرت آمریکا در دنیا و برای ارتباطات انرژی چه سوآپ و چه همکاریهای نظامی و فروش تسلیحات به کشورهای دیگر منطقه که اخیرا برای آن خیز برداشتهاند، علاقهمند به حضور در این رزمایش هستند.
او با بیان اینکه روسها در حال حاضر کنشهای خود را تا حد زیادی در پرتو اقدامات منفعلانه آمریکا تنظیم میکنند، در حالی که چینیها تقابلی با واشنگتن نداشته اند، اما در صدد تقویت حضور اقتصادی خود هستند در عرصه بین الملل هستند، اضافه کرد: اساسا یکی از نقاط مشترک سه کشور ایران، چین و روسیه، گزیدهشدن توسط ترامپ است و همین موضوع بخش قابلتوجهی از زمینهها را برای کنار هم قرار گرفتن، فراهم کرده است؛ درنتیجه همانطور که آمریکا صرفا برای دستیابی به اهداف اقتصادی بهدنبال یارگیری برای شکل دادن به یک ائتلاف دریایی است، ایران، روسیه و چین هم به سمت تامین امنیت کشتیرانی، نقشآفرینی در منطقه با استفاده از توانمندیهایشان حرکت میکنند.
تاجیک رزمایش مشترک ایران، چین و روسیه را علاوه بر جنبههای ساختاری برای تامین منافع و اهداف تهران، مسکو و پکن را پاسخی به تلاش برای تشکیل ائتلاف دریایی توسط آمریکا و فرانسه ارزیابی کرد و گفت: کشورها براساس منافع خود بلوکبندیهای جدیدی را تعریف میکنند و در همین راستا هم شرایط فعلی ما به واسطه زیادهخواهی آمریکاییها در دنیا به وجود آمده است، قطعا ایران به دنبال رویارویی با آمریکا نیست، اما از آنجا که ایران از فعالیتها و اقدامات تخریبی واشنگتن در منطقه متضرر می شود،به دنبال یارگیری و و ایجاد اجماع علیه سیاستهای کاخ سفید در منطقه و کسب منافع حداکثری برای بهبود اوضاع اقتصادی کشور و بی خطر کردن اقدامات واشنگتن علیه خود است.
انتهای پیام/