به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره «یس» سی و ششمین سوره قرآن است و در جزء بیست و دوم و بیست و سوم آن قرار دارد.
این سوره یکی از با فضیلتترین سورههای قرآن و قلب قرآن لقب گرفته است.
سوره یس به سه اصل دین توحید، نبوت و معاد میپردازد و درباره زندهشدن مردگان و سخنگفتن اعضای بدن در قیامت سخن میگوید.
پیامبر (ص) درباره فضیلت خواندن سوره یس میفرماید: هر کس سوره یس را قرائت کند، مانند آن است که ده بار قرآن را ختم کرده است. هر کس سوره یس را برای رضای خدا بخواند، خداوند او را خواهد بخشید و پاداشی همانند دوازده ختم قرآن به او خواهد داد و اگر برای مریض در حال مرگ خوانده شود، به تعداد حروف این سوره ده فرشته نزد او به صف شده و برای او استغفار میکنند و شاهد قبض روحش میشوند و جنازهاش را تشییع میکنند و بر او نماز میگزارند و شاهد دفنش خواهند بود.
امام صادق (ع) نیز در این باره فرمودند: هر کس سوره یس را قبل از خواب یا پیش از غروب بخواند، در طول روز محفوظ و پرروزی خواهد بود تا اینکه غروب شود و هر کس آن را در شب پیش از خفتن بخواند خداوند هزار فرشته را بر او مامور میکند که وی را از هر شیطان راندهشده و هر آفتی حفظ کنند.
جابر جعفی از امام باقر (ع) نقل کرده است: هر کس سوره یس را یک بار در عمرش بخواند خداوند به شماره تمام آفریدههایش در این جهان و آن جهان و آنچه در آسمان است، به عدد هر یک دو هزار حسنه در نامه عملش ثبت میکند و به همین مقدار از گناهان او محو میکند و دچار تنگدستی و زیان و بدهکاری و خانه خرابی نمیشود و بدبختی و دیوانگی نمیبیند و مبتلا به جذام و وسواس و بیماریهای مضر نمیشود و خداوند سختی و دشواری مرگ را بر او آسان میکند و خود خدا او را قبض روح میکند و از جمله کسانی خواهد بود که خداوند فراخی زندگی او را بر عهده میگیرد و ضامن خوشحالی او هنگام مرگ میشود و خشنودیاش را در آخرت تضمین میکند و به همه فرشتگان آسمان و زمین میگوید من از این بنده راضیام؛ پس برای او آمرزش بطلبید.
فایل صوتی تلاوت سوره یس با صدای عباس امام جمعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خدای بخشاینده مهربان
یس ﴿١﴾
یس (یاسین) (۱)
وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیمِ ﴿٢﴾
سوگند به قرآن حکمتآموز (۲)
إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿٣﴾
که قطعا تو از جمله پیامبرانى (۳)
عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿٤﴾
بر راهى راست! (۴)
تَنزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ ﴿٥﴾
و کتابت از جانب آن عزیز مهربان نازل شده است (۵)
لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ ﴿٦﴾
تا قومى را که پدرانشان بیمداده نشدند و در غفلت ماندند بیم دهى (۶)
لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَىٰ أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿٧﴾
آرى، گفته خدا در باره بیشترشان محقق گردیده است در نتیجه آنها نخواهند گروید (۷)
إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِیَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ ﴿٨﴾
ما در گردنهاى آنان تا چانههایشان غلهایى نهادهایم به طورى که سرهایشان را بالا نگاه داشته و دیده فرو هشتهاند (۸)
وَ جَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ ﴿٩﴾
و ما فراروى آنها سدى و پشت سرشان سدى نهاده و پردهاى بر چشمان آنان فرو گستردهایم در نتیجه نمىتوانند ببینند (۹)
وَ سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿١٠﴾
و آنان را چه بیم دهى و چه بیم ندهى به حالشان تفاوت نمىکند: نخواهند گروید (۱۰)
إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَ خَشِیَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَیْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ کَرِیمٍ ﴿١١﴾
بیم دادن تو تنها کسى را سودمند است که کتاب حق را پیروى کند و از خداى رحمان در نهان بترسد چنین کسى را به آمرزش و پاداشى پر ارزش مژده ده (۱۱)
إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَ نَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَ آثَارَهُمْ ۚ وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُّبِینٍ ﴿١٢﴾
آرى! ماییم که مردگان را زنده مىسازیم و آنچه را از پیش فرستادهاند با آثار و اعمال شان درج مىکنیم و هر چیزى را در کارنامهاى روشن برشمردهایم (۱۲)
وَ اضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿١٣﴾
داستان مردم آن شهرى را که رسولان بدانجا آمدند براى آنان مثل زن (۱۳)
إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُم مُّرْسَلُونَ ﴿١٤﴾
آنگاه که دو تن سوى آنان فرستادیم ولى آن دو را دروغزن پنداشتند تا با فرستاده سومین آنان را تایید کردیم پس رسولان گفتند: ما به سوى شما به پیامبرى فرستاده شدهایم (۱۴)
قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَ مَا أَنزَلَ الرَّحْمَـٰنُ مِن شَیْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَکْذِبُونَ ﴿١٥﴾
ناباوران آن دیارگفتند: شما جز بشرى مانند ما نیستید و خداى رحمان چیزى نفرستاده و شما جز دروغ نمىپردازید (۱۵)
قَالُوا رَبُّنَا یَعْلَمُ إِنَّا إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ ﴿١٦﴾
گفتند:پروردگار ما مىداند که ما واقعا به سوى شما به پیامبرى فرستاده شدهایم (۱۶)
وَ مَا عَلَیْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ ﴿١٧﴾
و بر ما وظیفهاى جز رسانیدن آشکار پیام نیست (۱۷)
قَالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ ۖ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَلَیَمَسَّنَّکُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿١٨﴾
پاسخ دادند: ما حضور شما را به شگون بد گرفتهایم اگر دست برندارید سنگسارتان مىکنیم و قطعا عذاب دردناکى از ما به شما خواهد رسید (۱۸)
قَالُوا طَائِرُکُم مَّعَکُمْ ۚ أَئِن ذُکِّرْتُم ۚ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ ﴿١٩﴾
رسولان گفتند: شومى شما با خود شماست آیا اگر شما را پند دهند باز کفر مىورزید؟ نه! بلکه شما قومى اسرافکارید (۱۹)
وَ جَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَىٰ قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ ﴿٢٠﴾
و در این میان مردى از دورترین جاى شهر دوان دوان آمد و گفت: اى مردم، از این فرستادگان پیروى کنید (۲۰)
اتَّبِعُوا مَن لَّا یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَ هُم مُّهْتَدُونَ ﴿٢١﴾
از کسانى که پاداشى از شما نمىخواهند و خود نیز بر راه راست قرار دارند پیروى کنید (۲۱)
وَ مَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٢٢﴾
آخر چرا کسى را نپرستم که مرا آفریده است و همه شما به سوى او بازگشت مىیابید؟ (۲۲)
أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن یُرِدْنِ الرَّحْمَـٰنُ بِضُرٍّ لَّا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَ لَا یُنقِذُونِ ﴿٢٣﴾
آیا به جاى او خدایانى را بپرستم که اگر خداى رحمان بخواهد به من گزندى برساند نه شفاعتشان به حالم سود مىدهد و نه مىتوانند مرا برهانند؟ (۲۳)
إِنِّی إِذًا لَّفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ﴿٢٤﴾
در آن صورت، من قطعا در گمراهى آشکارى خواهم بود (۲۴)
إِنِّی آمَنتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿٢٥﴾
من به پروردگارتان ایمان آوردم اقرار مرا بشنوید (۲۵)
قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ ۖ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ ﴿٢٦﴾
سرانجام به جرم ایمان کشته شد و بدو گفته شد: به بهشت درآى گفت: اى کاش، قوم من مىدانستند (۲۶)
بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَ جَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ ﴿٢٧﴾
که پروردگارم چگونه مرا آمرزید و در زمره عزیزانم قرار داد (۲۷)
وَ مَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَ مَا کُنَّا مُنزِلِینَ ﴿٢٨﴾
پس از شهادت وى هیچ سپاهى از آسمان بر قومش فرود نیاوردیم و پیش از این هم فروفرستنده نبودیم (۲۸)
إِن کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾
تنها یک فریاد بود و بس؛ و بناگاه همه آنها سرد بر جاى فسردند (۲۹)
یَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا یَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾
دریغا بر این بندگان! هیچ فرستادهاى بر آنان نیامد مگر آنکه او را ریشخند مىکردند(۳۰)
أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لَا یَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾
مگر ندیدهاند که چه بسیار نسلها را پیش از آنان هلاک گردانیدیم که دیگر آنها به سویشان بازنمىگردند؟ (۳۱)
وَ إِن کُلٌّ لَّمَّا جَمِیعٌ لَّدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾
و قطعا همه آنان در پیشگاه ما احضار خواهند شد (۳۲)
وَ آیَةٌ لَّهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنَاهَا وَ أَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ ﴿٣٣﴾
و زمین مرده برهانى است براى ایشان، که آن را زنده گردانیدیم و دانه از آن برآوردیم که از آن مىخورند (۳۳)
وَ جَعَلْنَا فِیهَا جَنَّاتٍ مِّن نَّخِیلٍ وَ أَعْنَابٍ وَ فَجَّرْنَا فِیهَا مِنَ الْعُیُونِ ﴿٣٤﴾
و در آن زمین باغهایى از درختان خرما و تاک قرار دادیم و چشمهها در آن روان کردیم (۳۴)
لِیَأْکُلُوا مِن ثَمَرِهِ وَ مَا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ ۖ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿٣٥﴾
تا از میوه آن و از کارکرد دستهاى خودشان بخورند آیا باز هم سپاس نمىگزارند؟ (۳۵)
سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَ مِمَّا لَا یَعْلَمُونَ ﴿٣٦﴾
پاک خدایى که از آنچه زمین مىرویاند و نیز از خودشان و از آنچه نمىدانند همه را نر و ماده گردانیده است (۳۶)
وَ آیَةٌ لَّهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾
و نشانهاى دیگر براى آنها شب است که روز را مانند پوست از آن برمىکنیم و بناگاه آنان در تاریکى فرو مىروند (۳۷)
وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ۚ ذَٰلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ﴿٣٨﴾
و خورشید به سوى قرارگاه ویژه خود روان است تقدیر آن عزیز دانا این است (۳۸)
وَ الْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّىٰ عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ ﴿٣٩﴾
و براى ماه منزلهایى معین کردهایم تا چون شاخک خشک خوشه خرما برگردد (۳۹)
لَا الشَّمْسُ یَنبَغِی لَهَا أَن تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَ لَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ ۚ وَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ ﴿٤٠﴾
نه خورشید را سزد که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشى جوید و هر کدام در سپهرى شناورند (۴۰)
وَ آیَةٌ لَّهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿٤١﴾
و نشانهاى دیگر براى آنان اینکه ما نیاکانشان را در کشتى انباشته سوار کردیم (۴۱)
وَ خَلَقْنَا لَهُم مِّن مِّثْلِهِ مَا یَرْکَبُونَ ﴿٤٢﴾
و مانند آن براى ایشان مرکوبهاى دیگرى خلق کردیم (۴۲)
وَ إِن نَّشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِیخَ لَهُمْ وَ لَا هُمْ یُنقَذُونَ ﴿٤٣﴾
و اگر بخواهیم غرقشان مىکنیم و هیچ فریادرسى نمىیابند و روى نجات نمىبینند (۴۳)
إِلَّا رَحْمَةً مِّنَّا وَ مَتَاعًا إِلَىٰ حِینٍ ﴿٤٤﴾
مگر رحمتى از جانب ما شامل آنها گردد و تا چندى آنها را برخوردار سازیم (۴۴)
وَ إِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَیْنَ أَیْدِیکُمْ وَ مَا خَلْفَکُمْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ﴿٤٥﴾
و چون به ایشان گفته شود: از آنچه در پیش رو و پشت سر دارید بترسید امید که مورد رحمت قرار گیرید نمىشنوند (۴۵)
وَ مَا تَأْتِیهِم مِّنْ آیَةٍ مِّنْ آیَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ ﴿٤٦﴾
و هیچ نشانهاى از نشانههاى پروردگارشان بر آنان نیامد جز اینکه از آن رویگردان شدند (۴۶)
وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّـهُ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ یَشَاءُ اللَّـهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ﴿٤٧﴾
و چون به آنان گفته شود: از آنچه خدا به شما روزى داده انفاق کنید کسانى که کافر شدهاند به آنان که ایمان آوردهاند مىگویند: آیا کسى را بخورانیم که اگر خدا مىخواست خودش وى را مىخورانید؟ شما جز در گمراهىِ آشکارى بیش نیستید (۴۷)
وَ یَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿٤٨﴾
و مىگویند: اگر راست مىگویید پس این وعده عذاب کى خواهد بود؟ (۴۸)
مَا یَنظُرُونَ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ یَخِصِّمُونَ ﴿٤٩﴾
جز یک فریاد مرگبار را انتظار نخواهند کشید که هنگامى که سرگرم جدالند غافلگیرشان کند (۴۹)
فَلَا یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَةً وَ لَا إِلَىٰ أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ ﴿٥٠﴾
آنگاه نه توانایى وصیّتى دارند و نه مىتوانند به سوى کسان خود برگردند (۵۰)
وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَىٰ رَبِّهِمْ یَنسِلُونَ ﴿٥١﴾
و در صور دمیده خواهد شد پس بناگاه از گورهاى خود شتابان به سوى پروردگار خویش مىآیند (۵۱)
قَالُوا یَا وَیْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا ۜ ۗ هَـٰذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَـٰنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ﴿٥٢﴾
مىگویند: اى واى بر ما چه کسى ما را از آرامگاهمان برانگیخت؟ این است همان وعده خداى رحمان، و پیامبران راست مىگفتند (۵۲)
إِن کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِیعٌ لَّدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٥٣﴾
باز هم یک فریاد است و بس و بناگاه همه در پیشگاه ما حاضر آیند (۵۳)
فَالْیَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَ لَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٥٤﴾
امروز بر کسى هیچ ستم نمىرود جز در برابر آنچه کردهاید پاداشى نخواهید یافت (۵۴)
إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فِی شُغُلٍ فَاکِهُونَ ﴿٥٥﴾
در این روز اهل بهشت کار و بارى خوش در پیش دارند (۵۵)
هُمْ وَ أَزْوَاجُهُمْ فِی ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِکِ مُتَّکِئُونَ ﴿٥٦﴾
آنها با همسرانشان در زیر سایهها بر تختها تکیه مىزنند (۵۶)
لَهُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ وَ لَهُم مَّا یَدَّعُونَ ﴿٥٧﴾
در آنجا براى آنها هر گونه میوه است و هر چه دلشان بخواهد (۵۷)
سَلَامٌ قَوْلًا مِّن رَّبٍّ رَّحِیمٍ ﴿٥٨﴾
از جانب پروردگارى مهربان به آنان سلام گفته مىشود (۵۸)
وَ امْتَازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿٥٩﴾
و اى گناهکاران امروز از بىگناهان جدا شوید (۵۹)
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ ۖ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ﴿٦٠﴾
اى فرزندان آدم مگر با شما عهد نکرده بودم که شیطان را مپرستید زیرا وى دشمن آشکار شماست؟ (۶۰)
وَ أَنِ اعْبُدُونِی ۚ هَـٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ ﴿٦١﴾
و اینکه مرا بپرستید؛ این است راه راست! (۶۱)
وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنکُمْ جِبِلًّا کَثِیرًا ۖ أَفَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿٦٢﴾
و او گروهى انبوه از میان شما را سخت گمراه کرد؛ آیا تعقل نمىکردید؟ (۶۲)
هَـٰذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ ﴿٦٣﴾
این است جهنمى که به شما وعده داده مىشد! (۶۳)
اصْلَوْهَا الْیَوْمَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ ﴿٦٤﴾
به جرم آنکه کفر مىورزیدید اکنون در آن درآیید (۶۴)
الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَىٰ أَفْوَاهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُم بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿٦٥﴾
امروز بر دهانهاى آنان مهر مىنهیم و دستهایشان با ما سخن مىگویند و پاهایشان بدانچه فراهم مىساختند گواهى مىدهند (۶۵)
وَ لَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَىٰ أَعْیُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّىٰ یُبْصِرُونَ ﴿٦٦﴾
و اگر بخواهیم هر آینه فروغ از دیدگانشان مىگیریم تا در راه کج بر هم پیشى جویند ولى راه راست را از کجا مىتوانند ببینند؟ (۶۶)
وَ لَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَىٰ مَکَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِیًّا وَ لَا یَرْجِعُونَ ﴿٦٧﴾
و اگر بخواهیم هرآینه ایشان را در جاى خود مسخ مىکنیم به گونهاى که نه بتوانند بروند و نه برگردند (۶۷)
وَ مَن نُّعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ ۖ أَفَلَا یَعْقِلُونَ ﴿٦٨﴾
و هر که را عمر دراز دهیم او را از نظر خلقت فروکاسته و شکسته گردانیم آیا نمىاندیشند؟ (۶۸)
وَ مَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَ مَا یَنبَغِی لَهُ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَ قُرْآنٌ مُّبِینٌ ﴿٦٩﴾
و ما به او شعر نیاموختیم و در خور وى نیست این سخن جز اندرز و قرآنى روشن نیست (۶۹)
لِّیُنذِرَ مَن کَانَ حَیًّا وَیَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿٧٠﴾
تا هر که را دلى زنده است بیم دهد و گفتار خدا در باره کافران محقق گردد (۷۰)
أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُم مِّمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِکُونَ ﴿٧١﴾
آیا ندیدهاند که ما به قدرت خویش براى ایشان چهارپایانى آفریدهایم تا آنان مالک آنها باشند؟ (۷۱)
وَ ذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَکُوبُهُمْ وَ مِنْهَا یَأْکُلُونَ ﴿٧٢﴾
و آنها را براى ایشان رام گردانیدیم از برخىشان سوارى مىگیرند و از بعضى مىخورند (۷۲)
وَ لَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَ مَشَارِبُ ۖ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿٧٣﴾
و از آنها سودها و نوشیدنیها دارند پس چرا شکرگزار نیستید؟ (۷۳)
وَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ آلِهَةً لَّعَلَّهُمْ یُنصَرُونَ ﴿٧٤﴾
و غیر از خداى یگانه خدایانى به پرستش گرفتند تا مگر یارى شوند (۷۴)
لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَهُمْ وَ هُمْ لَهُمْ جُندٌ مُّحْضَرُونَ ﴿٧٥﴾
ولى بتان نمىتوانند آنان را یارى کنند و آنانند که براى بتان چون سپاهى احضار شدهاند (۷۵)
فَلَا یَحْزُنکَ قَوْلُهُمْ ۘ إِنَّا نَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَ مَا یُعْلِنُونَ ﴿٧٦﴾
پس، گفتار آنان تو را غمگین نگرداند که ما آنچه را پنهان و آنچه را آشکار مىکنند، مىدانیم (۷۶)
أَوَلَمْ یَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُّبِینٌ ﴿٧٧﴾
مگر آدمى ندانسته است که ما او را از نطفهاى آفریدهایم پس بناگاه وى ستیزهجویى آشکار شده است (۷۷)
وَ ضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَ نَسِیَ خَلْقَهُ ۖ قَالَ مَن یُحْیِی الْعِظَامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ ﴿٧٨﴾
و براى ما مثلى آورد و آفرینش خود را فراموش کرد گفت: چه کسى این استخوانها را که چنین پوسیده است زندگى مىبخشد؟ (۷۸)
قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ ۖ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ ﴿٧٩﴾
بگو: همان کسى که نخستینبار آن را پدید آورد و اوست که به هر گونه آفرینشى داناست (۷۹)
الَّذِی جَعَلَ لَکُم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ ﴿٨٠﴾
همو که برایتان در درخت سبزفام اخگر نهاد که از آن چون نیازتان افتد آتش مىافروزید (۸۰)
أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَىٰ أَن یَخْلُقَ مِثْلَهُم ۚ بَلَىٰ وَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ ﴿٨١﴾
آیا کسى که آسمانها و زمین را آفریده توانا نیست که باز مانند آنها را بیافریند؟ آرى، اوست آفریننده دانا (۸۱)
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَن یَقُولَ لَهُ کُن فَیَکُونُ ﴿٨٢﴾
چون به چیزى اراده فرماید کارش این بس که مىگوید: باش پس بىدرنگ موجود مىشود (۸۲)
فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٨٣﴾
پس شکوهمند و پاک است آن کسى که ملکوت هر چیزى در دست اوست و به سوى اوست که بازگردانیده مىشوید (۸۳)
انتهای پیام/