بامداد روز جمعه رفت اما رفتنش مثل دیگران نبود. همه جا از عکس‌ها و خاطرات او پر شد. هیچ خبری جز «سردار قاسم سلیمانی»نبود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،رفتنش با همه فرق داشت چون همه‌ی مردم دنیا از خواننده‌ها و فیلمسازان آمریکایی گرفته تا دولتمردان کشورها درباره‌اش نوشتند و خودِ واقعی‌شان را آشکار کردند.

 فرزند شایسته ایران - عنوانی که محمود دولت آباد برای او انتخاب کرد - آینه‌ای شد که افراد، وجود باطنی خود را در او ببینند و موضع‌گیری کنند و این یکی از ویژگی‌های اسطوره‌ها است.

یکی از ویژگی‌های اسطوره‌ها این است که افراد را وادار به موضع‌گیری می‌کنند. همین موضوع و موضع‌گیری موجب می‌شود افراد خودِ واقعی‌شان را آشکار کنند. یکی از دلایل اسطوره بودن سردار سلیمانی این است که همه را به موضع‌گیری واداشته است و افراد به واسطه او، آنچه که درون خود نهان داشتند را آشکار می‌کنند. سردار سلیمانی برای افرادی که ضد استکبار و نفوذ آمریکا هستند و غلبه کشورهای دیگر را بر منطقه نمی‌پذیرند، اسطوره مثبت و برای افرادی که شیفته غرب هستند و سبک زندگی غربی دارند اسطوره منفی است. در واقع قاسم سلیمانی بُرش می‌زند و آدمها را حتی برای خودشان عیان می‌کند. او آینه‌ای شده که افراد، باطن خود را در آن می‌بینند و مجبورند در مقابل آن موضع‌گیری کنند، بنابراین اسطوره‌ها موجب می‌شوند ما خودمان و موضع گیری‌های‌مان را بشناسیم و موجب آشکار شدن ضمیر ناخودآگاه ما در برابر اسطوره‌ها می‌شود.

زایش اسطوره در دوران معاصر کم شده است

بهمن نامور مطلق، اسطوره شناس، بعد از بیان این جملات ادامه می‌دهد: به عقیده من قاسم سلیمانی شاخصی برای خودشناسی است تا با خودمان بی‌پرده مواجه شویم. گاهی انسان تا مقابل اسطوره قرار نگیرد نمی‌تواند خودش را بشناسد. من افرادی را می‌شناسم که پیش از این انتقادهای بنیادین بسیاری به وضعیت داشتند و انتظار نمی‌رفت در برابر چنین اتفاقی موضع‌گیری مناسبی داشته باشند اما سردار سلیمانی موجب شد نهان پاک این افراد متبلور شود و آنها خود را به یک‌باره بازسازی کنند و به عبارتی خودشان را قاسم سلیمانی دیگری بدانند. چرا باید یک جوان بیکار که درگیر مسائل اقتصادی است، خودش را یک قاسم سلیمانی بداند؟ زیرا این افراد احساسشان را علیه ظلم ابراز می‌کنند. به همین دلیل امیدوارم مسئولان ما از این هدیه یعنی خون سردار سلیمانی که گفتمان جدیدی را راه انداخته است به خوبی استفاده کنند و مثل او مردمی رفتار کنند.

شنیده‌ام وقتی سردار سلیمانی وارد مجلسی می‌شد برایش فرق نمی‌کرد کجا بنشیند، با همه دست می‌داد و روبوسی می‌کرد و به دلیل مردم‌داری و رفتار خاکی‌اش در دل مردم جا داشت. اسطوره، کسی است که می‌تواند در قلب‌ها نفوذ کند، نه در بخشنامه‌ها و سردار سلیمانی به همین دلیل مورد توجه بود.

سردار سلیمانی از این جهت با دیگر اسطوره‌ها متفاوت است که یک اسطوره فراجناحی در ایران بود، مورد توجه همه‌ی جناح‌ها بود و با همه ارتباط داشت. از طرفی سردار سلیمانی خودش را وارد جبهه‌های کوچک نمی‌کرد و مرد جبهه‌های بزرگ بود که از چپ و راست، سنتی و مدرن، حتی شیعه و سنی گذر کرده بود. به عبارتی تبلور یک انسان آزاده در مقابل استکبار جهانی بود. ارتباط او با همه خوب بود و مرزهای گسترده‌ای داشت. برای او یک مرز بزرگ میان استکبار و استضعاف وجود داشت که آن را در عمل هم نشان داد.

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه اسطوره‌ها الگوهای روایت‌دار هستند، اضافه می‌کند: زندگی و فعالیت‌های برخی الگوها، روایت‌های ویژه و منحصر به فردی است و همین موضوع موجب می‌شود بسیاری آرزو کنند به جای آن فرد باشند، به همین دلیل آن فرد به یک اسطوره تبدیل می‌شود. زایش اسطوره در دوران معاصر کم شده است زیرا سرعت حوادث زیاد است اما هنوز هم امکان اسطوره سازی وجود دارد و امثال سردار سلیمانی نشان دادند که جامعه ما هنوز عقیم نشده است، زایا است و می‌تواند اسطوره بسازد.

چرا سردار اسلام «سپهبد قاسم سلیمانی» اسطوره است؟

سردار سلیمانی از نادر اسطوره‌هایی است که تا این اندازه فراگیر شده است. جامعه‌ای که نتواند اسطوره خلق کند یک جامعه افسرده و مرده است. حضور و ظهور اسطوره نشان‌دهنده پویایی یک جامعه است و این کاری بود که اسطوره‌ای به نام قاسم سلیمانی توانست به ما و جهان یادآوری کند. اسطوره‌هایی مثل سردار سلیمانی و شهید همت نشان‌دهنده این هستند که زندگی انسان‌های امروز خالی از قهرمان یا اسطوره نیست. اما سردار سلیمانی به دلیل فعالیت‌های گسترده‌تر و امکان ایجاد رویدادها در تاریخ و در بین نظامی‌ها یگانه بود و یگانه خواهد ماند.

اسطوره‌ها حذف شدنی نیستند بلکه در جامعه حل می‌شوند

نامور مطلق می‌گوید: او در قامت جهانیان بود به همین دلیل استکبار جهانی مجبور است این چهره را به زعم خودش حذف کند در حالی که اسطوره‌ها حذف‌شدنی نیستند بلکه در جامعه حل و تکثیر می‌شوند. اسطوره‌ها متولد، تضعیف، شکسته و تقویت می‌شوند و حتی می‌توانند بمیرند اما می‌توانند دوباره احیا و تکثیر هم شوند. اسطوره‌ای مثل سردار سلیمانی که خلاف خواسته‌های جهانی و منطقه‌ای ایستاده بود برای برخی افراد جنبه منفی داشت به همین دلیل هم این افراد برای اسطوره شکنی تلاش می‌کنند. اما در عین حال می‌توان اسطوره‌داری و اسطوره پردازی کرد. سردار سلیمانی ویژگی‌های کامل یک اسطوره بزرگ را دارد و بعد از آن در دست مردم، رسانه‌ها و هنرمندان است که با این ویژگی‌های کامل بتوانند اسطوره‌ کامل را شکل دهند. حتی محمود دولت‌آبادی هم پیام تسلیت خوبی برای سردار سلیمانی نوشت و این امر نشان می‌دهد که این نویسنده مطرح در بزنگاه تاریخی تا چه اندازه احساس مسئولیت و تعهد کرده است و به دور از همه‌ی دسته بندی‌های داخلی، فهم هنرمندانه‌ی اصیل خود را داشته است. واکنش هنرمندان دیگر بعد از این اتفاق نشان دهنده این است که خون سردار سلیمانی گفتمان تازه‌ای را شکل می‌دهد و باید از این موضوع صیانت کرد. من از مردم و هنرمندان نگرانی ندارم بلکه از برخی مسئولان نگران هستم که نتوانند از گفتمانی که شکل گرفته، صیانت و آن را تکثیر و جاری کنند.

چرا سردار اسلام «سپهبد قاسم سلیمانی» اسطوره است؟

نویسنده کتاب «درآمدی بر اسطوره‌شناسی» با بیان اینکه باید قدر مردم که ذخیره‌های بشری و الهی هستند و امثال قاسم سلیمانی‌ها از بین آنان شکل گرفته‌ است را دانست، ادامه می‌دهد: اگر مسئولان ما حصارها را بشکنند، فاصله‌ها را کم کنند، با این مردم یکی شوند و از این گفتمان تازه صیانت کنند، بعد از قاسم سلیمانی وارد دوره‌ای تازه‌ای خواهیم شد زیرا ریخته شدن خون این شهید رویداد بزرگی است که می‌تواند تاریخ را به پیش و بعد از خود تقسیم کند به شرط آنکه بتوانیم این موضوع را بفهمیم و با فعالیت‌های نابجا موجب تضعیف خون سردار نشویم.

او همچنین درباره جمله‌ «شهید سلیمانی به مراتب قوی‌تر از قاسم سلیمانی است» توضیح می‌دهد: هیچ شکی نیست که از دست دادن سردار سلیمانی غیرقابل جبران خواهد بود اما سردار در مقطع بسیار حساسی در منطقه، ایران، جهان اسلام و جهان معاصر شهید شد که همین امر تاثیرگذاری این شهادت را بیشتر می‌کند. بنابراین نمی‌توانیم به طور قطع بگوییم زندگی پر برکت سردار سلیمانی تاثیرگذارتر بوده است یا شهادتش. از این به بعد رسالت این اتفاق در دست ما است که با شهادت او بتوانیم گفتمان تازه‌ای ایجاد کنیم تا مثل سیلی بنیان برافکن استکبار جهانی را از منطقه‌ی ما خارج کند اما اگر توانایی برخورد درست را با آن نداشته باشیم احتمال دارد تاثیرگذاری این امر تحت‌الشعاع قرار بگیرد. شهید سلیمانی کار خودش را به نحو احسن انجام داد و کنش او کامل بود، از این به بعد دست مسئولان و مردم است که بتوانند از اهداف این شهید صیانت کنند و او را بسیار بزرگ‌تر از زمانی که زنده بود بدانند. ما باید نسبت به مسئولیت خود آگاهی کامل پیدا کنیم زیرا فعالیت‌های سردار سلیمانی از این به بعد به دست ما و جوانان سپرده شده است.

این اسطوره شناس می‌گوید: به عقیده من بزرگترین مراسم تشییع پیکر یک نظامی در تمام تاریخ ایران برای سردار قاسم سلیمانی برگزار می‌شود و بسیاری از جمله غربی‌ها متوجه می‌شوند که باید این سردار را از نو بشناسند چون ترامپ غربی‌ها را درباره قاسم سلیمانی فریب داد. ترامپ فرد آلوده‌ای است که برای بدست آوردن پست ریاست جمهوری حاضر است دروغ بگوید و مردم را فریب دهد و حاضر است انسان‌های بسیاری را قربانی کند. مسئولان ما نیز باید در دام او نیفتند و خیلی عاقلانه و پرشور پاسخ او را بدهند. مردم ما بسیار بزرگ هستند و منتظر یک آدم بزرگ بودند تا خودشان را در آینه آن آدم بزرگ باز ببینند و سردار سلیمانی توانست شخصیتی باشد که شایستگی مردم بزرگ را داشته باشد و این مردم خودشان را به یک باره در سردار سلیمانی متجلی دیدند به همین جهت افرادی که جنبه مثبتی برای سردار سلیمانی قائل هستند تمام صفت‌های خوب مثل قدیس، اسطوره و کاریزما را در وجود او می‌بینند زیرا هرچه بررسی می‌کنند متوجه می‌شوند او نه اختلاس کرد و نه سوء مدیریت داشت. توانمند، خالص و صادق بود و همه منتظر بودند چنین ویژگی‌هایی ظهور و همه‌ی ما را به هم متصل کند.

منبع: مهر

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.