به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بعد از پیروزی در عملیات طریق القدس و قطع ارتباط زمینی یگانهای تحت امر سپاه سوم عراق در مناطق غرب دزفول و غرب رود کارون، زمینه مناسب برای عملیات در هر یک از مناطق پیش گفته فراهم شد. منطقه غرب دزفول به دلایلی همچون دور کردن دشمن از شهرهای اندیمشک، دزفول، شوش و تناسب استعداد یگانهای خودی با وسعت منطقه و تناسب وضعیت طبیعی زمین آن با رزم نیروی پیاده برای اجرای عملیات برگزیده شد و طرح عملیاتی کربلای ۲ در دستور کار قرار گرفت.
برای انجام عملیاتی با آن وسعت و طی چهار مرحله، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به تیپهای رزمی جدیدی نیاز داشت. تا آن تاریخ سپاه، تیپهای عاشورا، کربلا، امام حسین (ع) و امام سجاد (ع) را که قبل یا در حین عملیات طریق القدس تشکیل شده بود، در اختیار داشت. با پایان یافتن عملیات آزادسازی بستان و به طور کلی طرح عملیاتی کربلای یک فرمانده کل سپاه و نیز فرماندهان ستاد عملیات جنوب به منظور انجام طرح کربلای ۲، با جدیت تشکیل تیپهای رزمی جدید را پیگیری کردند.
قاسم سلیمانی درباره چگونگی تشکیل تیپهای جدید میگوید:
بعد از عملیات طریق القدس قرار بود عملیات بعدی در منطقهای با وسعت بیشتر و گستردگی بیشتر انجام شود. در واقع منطقه عملیاتی فتح المبین دو یا سه برابر منطقه عملیاتی طریق القدس وسعت داشت. به همین منظور سپاه مجددا به فکر گسترش سازمان رزم افتاد.
مسئولین جنگ تصمیم گرفتند سازمان رزم سپاه را گسترش بدهند. به همین دلیل سازمانهای بعدی شکل گرفتند. البته این سازمانها قبل از این در قالب یک یا دو گردان، در عملیاتهای مختلف در غرب و جنوب و در کردستان شرکت کرده بودند و پرسنل آن به عنوان کادرهای جنگ فعالیت داشتند و توان و قابلیت راه اندازی و اداره یک سازمان رزمی و اداره یک محور عملیاتی را به خوبی دارا بودند. به عنوان مثال شهید زنده یاد احمد متوسلیان که ان شاءالله در میان اسرا باشند و به زودی آزاد بشوند، آن چهره ماندگار در غرب با مجموعهای از کادرهایی که با ایشان همکاری میکردند، حماسهها آفریده بود یا نیروهای استان کرمان در جبهه حمیدیه و سوسنگرد، حد فاصل حمیدیه و سوسنگرد، جبهه طراح و جبهه مالکیه فعال بودند و دست اندرکاران اداره جنگ که در آن زمان و قبل از حضور سردار محسن رضایی در پست فرماندهی کل سپاه، در مجموع دو یا سه نفر، شامل شهید حسن باقری و آقای رحیم صفوی و آقای علی شمخانی بودند و جنگ و محورهای مختلف حرکتهای مردمی و سپاه را اداره میکردند، شناخت نسبی از بچههای نیروهای استانهای مختلف که در جبههها بودند، داشتند.
شهید حسن باقری بچههای استانهای مختلف را که در جنگ شناخته شده بودند، شناسایی میکرد. بعد با اینها صحبت میشد و جبههای یا محوری از جبهه به اینها واگذار میشد و اینها میرفتند در آن محور و شروع به فعالیت میکردند و از نیروی انسانی استان خودشان به عنوان نیروی کادر و حتی رزمنده استفاده میکردند و کمکهای مردمی را به آن محورها هدایت میکردند و بعد هم اجازه داده میشد تا سازمان رزم که اولین بار کلمه تیپ شکل گرفته بود و در جبهه انعکاس پیدا کرده بود، به وجود بیاورند.
حسن باقری علاوه بر نبوغ خارق العادهای که در حل مسائل کلان اطلاعات و عملیات جنگ بروز میداد در کشف و معرفی استعدادهای جدید نیز تبحر خاصی داشت. استعدادهایی که از صلاحیت و شایستگیهای لازم برخوردار باشند و توانایی پذیرش مسئولیت یگانهای رزمی تازه تاسیس سپاه را داشته باشند. وی قبل از عملیات طریق القدس با قاسم سلیمانی آشنا شده بود. سلیمانی در آن مقطع فرماندهی دو گردان از رزمندگان کرمانی حاضر در عملیات را به عهده داشت. باقری ایشان را برای تشکیل یگان رزم استان کرمان مناسب دید.
غلامعلی رشید که یادداشتهای سال ۶۰ باقری را خوانده است، میگوید:
... سال ۱۳۶۰ شهید باقری در یادداشت هایشان از برادری نام برد که از اطراف کرخه کور به سمت نیسان نزدیک میشود و فرماندهی گردان عدهای از بچههای کرمان را بر عهده دارد. انسان باشهامتی که میتواند فرمانده تیپ شود. پس از این، زمانی که برادر محسن رضایی در حال تشکیل تیپ جدید بود، شهید باقری برادر سلیمانی را به وی پیشنهاد کرد. بدین ترتیب حکم فرماندهی تیپ ۴۱ ثارالله به ایشان داده شد.
منبع: جماران
انتهای پیام/