به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، شاید برای آنها که در دهه شصت و اوایل هفتاد کودکی کردند صحبت ازین که کسی ما را آزار داده است، چیزی شبیه مشارکت در گناه بود. امروز با آگاهی که بین مادران و پدران تا حد زیادی عمومی شده است، حق کودکان بر بدنشان بیشتر به رسمیت شناخته شده است.
همین بوسیدن کودکان بدون اجازه آنها اولین مصداق کودکآزاری است که جدی گرفته نمیشود. احتمالا شما هم اصرار بزرگترها برای بوسیدن کودکان و بیقراری آنها را دیدهاید. متأسفانه هنوز هستند خانوادههایی که امتناع کودکان را بیادبی تلقی کنند و کودک را تشویق به کاری کنند که از انجام آن راضی نیست.
آزار رساندن از همین اتفاقات به ظاهر کوچک شروع میشود و به آزارهای بزرگتری ختم میشود که در بسیاری از مواقع کودکان قربانی نزدیکان خود میشوند؛ بنابراین این روزها آگاهی کودکان حتی باعث اعتراض خودشان به آزاررساننده و دفاع از خود شده است. توصیههایی در این مورد وجود دارد که میگوید:
فوراً بگو
اولین پناهگاه کودکان والدین آنها هستند. والدین یک کودک باید در تربیت او، فضایی را ایجاد کنند که کودک احساس امنیت کند و برای تعریف کردن چنین مسئله ناخوشایندی با آنها احساس صمیمیت، نزدیکی و حمایتگری داشته باشد. کودکان باید مطمئن باشند که در صورت افشای آزار دیدن، از جانب خانواده حمایت میشوند. کودکی که به شدت صدمه دیده یا آسیب دیده باشد همچنین میتواند با بزرگسالی قابل اعتماد حرف بزند.
والدین باید افراد قابل اعتماد را به کودکان بشناسانند تا کودک در صورتی که خواست بتواند با آنها صحبت کند. این کار میتواند سخت باشد، زیرا ممکن است فردی که به کودک آزار رسانده، او را ترسانده باشد. به یاد داشته باشیم که کودکان در بسیاری از موارد نگران عصبانیت و یا ناراحتی والدین خود هستند. اگر کودکان مورد آزار و اذیت پدر و مادر خود قرار گرفتنند و یا به هردلیلی نتوانستند با آنها حرف بزنند، در این مواقع کودکان میتوانند با صدای یارا با شماره تلفن ۴۲۱۵۲ و اورژانس اجتماعی با شماره تلفن ۱۲۳ تماس بگیرند.
چگونه میفهمیم که کودک آزار دیده است؟
آزار اشکال متنوعی دارد؛ از جمله ایراد آسیب جسمی، آزار روانی یا آزار جنسی _ خوب است انواع آزار را با توجه به سطح رشدی کودک برایش توضیح دهیم تا کودکی که مورد آزار و اذیت قرار میگیرد انواع مختلف سوءاستفاده را بشناسد تا در مواقع خطر بتواند تجربه خود را بیان کند.
کودکآزاری جسمی: سوء استفاده بدنی از یک کودک است. میتواند کتکزدن، داغ گذاشتن، سوزاندن، هل دادن، نیشگون گرفتن، تعرض، تجاوز، فشار آوردن، لگد زدن، گرفتن دردناک و حالاتی باشد که جسم کودک صدمه میبیند، بریده و یا کبود میشود. بدن هر انسانی دارای قسمتهای خصوصی است. این قسمتها که غالبا توسط لباس پوشیده میشود مانند سینه، لب، آلت تناسلی و... هستند. اگر فردی قسمتی از اعضای خصوصی یک کودک را لمس کند این کار سوءاستفاده جنسی است. در اغلب مواقع به کودکان میگویند که این راز را مخفی نگاه دارند و کودکان اگر از قبل دانش لازم را نداشته باشند، دچار مشکلات بسیار زیادی میشوند.
کودکآزاری روانی: این سوءاستفاده میتواند بدون دست زدن به کودک انجام شود. ممکن است سوءاستفاده کلامی باشد، هنگامی که فردی فریاد میزند، او را تهدید میکند، او را تهدید به ترک میکند و یا او را لایق دوست داشتن نمیداند و او را تحقیر میکند. افرادی که به کودک احساس ناخوشایندی از خودش میدهند در این زمره قرار دارند؛ بنابراین تحقیر، از بین بردن امنیت روانی کودک، تهدید، طردکردن، احساس گناه و عذاب وجدان به کودک دادن از این دسته به شمار میروند.
کودکآزادی غفلت: غفلت از کودک مانند توجه نکردن بزرگسالان یا سرپرستان به نیازهای کودکان از جمله غفلتهای آموزشی، بهداشتی، عاطفی، ایمننکردن محیط کودک مانند نادیدهگرفتن نیازهای کودک، غذا، لباس تمیز و یک تختخواب تمیز و گرم است. برای کودکان سخت است که بگویند این چیزهای مهم را دریافت نمیکنند. والدین کودک ممکن است مشکلاتی مانند از دست دادن شغل، مشکلات خانوادگی و سوءمصرف مواد داشته باشند. در این شرایط هم مهم است که کودک به بزرگسال دیگری مشکلش را بگوید. این نوع از آزار رساندن به کودکان شایعترین نوع کودکآزاری محسوب میشود.
یک گزارش در مورد آزار کودکان، در مورد آزار دیدن کودک توسط پدربزرگش مینویسد: «یک شب در حالی که خانواده من الکل مصرف کرده بودند، من مورد آزار پدربزرگم قرار گرفتم. وقتی برای مادرم از این تجربه گفتم او بسیار ناراحت شد و نتوانست پدر خود را ببخشد. اما پس از چندی پدربزرگم مریض شد و مادرم پس از مدتی به من گفت که من با این حرفها او را سنگین کردم و آرزو میکند که هرگز به او نگفته بودم. او نمیتوانست با این ماجرا کنار بیاید. من هرگز با مادر و خواهرم نزدیک نبودهام و افشای آزار دیدن از پدربزرگم باعث نشد که آنها من را درک کنند و از من حمایت کنند. مادرم من را متهم کرد و این اتفاق برای من تأثیر منفی داشت.»
در برخی خانوادهها که شرایط برای کودکان به گونه بالا برای اعتماد به خانواده فراهم نیست و این کودکان شرایط به مراتب سختتری را تحمل میکنند؛ بنابراین به کودکان میآموزند که:
با بزرگسالان مورد اعتماد صحبت کنید
به فرد مطمئنی در مدرسه بگویید: مشاور مدرسه، پرستار، معلم، ناظم و....
به مادر یا پدر یک دوست، برادر یا خواهر بزرگ بگویید.
به شخصی بگویید که در صدای یارا یا اورژانس اجتماعی مشغول است. اگر خودتان نمیتوانید شماره آنها را بگیرید از دیگران کمک بگیرید.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/