به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، روزنامه آمریکایی واشنگتنپست در مطلبی نوشت: دونالد ترامپ سه ماه پیش به طور ناگهانی اعلام کرد نیروهای آمریکایی را از شمال سوریه خارج میکند. وی اظهار داشت: رفتن به خاورمیانه یکی از بدترین تصمیماتی است که تاکنون در تاریخ کشور ما گرفته شده است. خب، ترامپ هفته گذشته با صدور دستور حمله به مهمترین فرد نظامی ایران و استقرار هزاران نظامی دیگر، حضور آمریکا در منطقه را به شدت افزایش داد. چگونه میتوان این سیاست خاورمیانهای وی را درک کرد؟
در ادامه این گزارش آمده است: وضع، گیجکنندهتر میشود. تقریباً در همان زمان که ترامپ اعلام کرد فوراً نیروهای آمریکایی را از آنچه «ماسه خونین» سوریه نامیده بود، خارج میکند، سه هزار نیروی اضافی را به عربستان سعودی اعزام کرد. هنگامی که از ترامپ سوال شد، وی پاسخ داد سعودیها، پول این استقرار نیرو را پرداخت خواهند کرد. تنها چند هفته پس از اعلام خبر خروج از سوریه، ترامپ تصمیم خود را تغییر داد و برخی از نظامیان را برای «نفت» (غارت چاههای نفت سوریه) در شمال سوریه باقی گذاشت. آیا اکنون همه چیز روشن است؟
ترامپ پس از ترور (به شهادت رساندن) ژنرال قاسم سلیمانی در هفته گذشته هشدار داد اگر ایران به «هر آمریکایی یا داراییهای آمریکا» حمله کند، وی «بسیار سریع و بسیار سخت» تلافی میکند. ترامپ پس از حمله ایران به دو پایگاهی که در تسلط نیروهای آمریکایی در عراق بودند، هیچ کاری نکرد و اعلام کرد به نظر میرسد، تهران دست از فعالیت کردن برداشته باشد.
نویسنده مقاله واشنگتن پست در ادامه نوشت: خوشحالم که ترامپ تصمیم به تنش زدایی گرفت، اما این واقعیت این موضوع را تغییر نمیدهد که او دوباره، تصمیم خود را تغییر داد. مشکل در سیاست خارجی ترامپ به هیچ اقدام خاصی مربوط نمیشود. اقدام به ترور (به شهادت رساندن سردار) سلیمانی هم مانند بسیاری از سیاستهای خارجی ترامپ بسیار شتابزده، بدون برنامهریزی و غیرمنسجم انجام شد. مطابق معمول، تاثیر اصلی، سردرگمی و هرج و مرج است. ترامپ به خودش زحمت نداد تا با دولت عراق که حمله در خاک آنها انجام شد، هماهنگی کند. پس از اعتراض دولت عراق و ابراز تمایل به خروج نیروهای آمریکایی از عراق، ترامپ تهدید کرد عراق را تحریم خواهد کرد و تا زمان پرداخت میلیاردها دلار پول برای یک پایگاه هوایی به آمریکا، از عراق خارج نمیشود.
واشنگتنپست در گزارش خود آورده است: این یک نمونه تنها نیست. ترامپ، سیاست خود را در قبال کره شمالی با تهدید «آتش و خشم آنطور که جهانیان هرگز ندیدهاند» آغاز کرد و با تمسخر کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، وی را «مرد راکتی» خواند. ترامپ خیلی زود، محبت بی بدیل خود به رهبر کره شمالی را اعلام کرد و گفت: «ما عاشق شدیم». ترامپ با برگزاری سه دیدار با رهبر کره شمالی، امتیازاتی به وی داد. ترامپ همچنان امیدوار بود توافقی بدست بیاید و با وجود تمام نشانهها مبنی بر عدم تمایل رهبر کره شمالی، به رابطه عاشقانه یک طرفه خود ادامه داد. ترامپ هشدار داده بود که اگر مسیر کره شمالی متوقف نشود، جهان با وضعیت وخیمی روبرو خواهد شد و به خطرات بروز یک درگیری منطقهای اشاره کرد. خب، کره شمالی به مسیر خود ادامه میدهد. در حقیقت، رهبر کره شمالی اخیراً قول داده است یک «سلاح راهبردی جدید» را رونمایی میکند که هیچ نگرانی یا حتی واکنشی از سوی ترامپ به همراه نداشته است.
ترامپ، سیاست خارجی ندارد. وی هوسهایی دارد- یکجانبهگرایی، جنگ طلبی و انزواطلبی- که بعضی از اینها هم ضد و نقیض هستند. برخی اوقات ممکن است یکی از این هوسها شدت بیشتری بگیرد که این وضع معمولا به سبب این احساس ترامپ است که وی احتمال دارد ضعیف یا احمق به نظر برسد. اقدامات ترامپ، اغلب بدون مشورت انجام میشوند و بعد افراد بله قربانگوی وی برای دفاع از او صف میکشند و از وی حمایت میکنند.
انتهای پیام/