به گزارش خبرنگار
گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از
اصفهان، دکتر محمدحسین پاپلی یزدی، جغرافیدان، محقق و نویسنده اظهار داشت: مدیریت آبهای سطحی در گذشته به شکل خطی و پیوسته و دارای نظم و نظام دقیقی بوده است. همه روستاها در طول
رودخانهها به هم متصل بودهاند و هیچ روستایی نمیتوانسته بگوید روستای مجاور به من ربطی ندارد، اما امروز
مدیریت آب به صورت نقطهای است و منافع مشترک کمرنگ شده است.
او فردگرایی بهجای همگرایی را نتیجه گذر از سنت به مدرنیته دانست و افزود: این فردگرایی مانند سایر حوزهها در حوزه آب و خاک نیز دیده میشود.
موسس فصلنامه علمی پژوهشی تحقیقات جغرافیایی ادامه داد: نمیخواهیم بگوییم باید به مدیریت گذشته بازگردیم، اما میبینیم که نتیجه مدیریت دولتی و مدرن، تصدیگری شدید و بروکراسی پیچیده و بلعیدن بودجه است.
او گفت: اصلاحات ارضی در ایران فردگرایی در آب و خاک را به اوج خود رساند، در حالی که مدیریت سنتی ما بر مبنای عدالت اجتماعی بوده است، البته عدالت به معنای برابری نیست، اما عدالت اجتماعی اجازه میداده که فقرا به حداقل امکانات دسترسی داشته باشند.
پاپلی یزدی بیان کرد: ایرانیها حداکثر استفاده را از آب میبردند و یخسازی یکی از ویژگیهای تمدن ایرانی است در حالی که در سایر کشورها از ژاپن گرفته تا انگلستان یخ وجود نداشته است.
او تصریح کرد: مدیریت سنتی آب حساب و کتاب دقیقی داشته که همه آن را پذیرفته بودند و موجب اختلاف و کشتار هم نمیشده و عدالت اجتماعی نیز برقرار بوده است، در حالی که این نظام امروز بههم ریخته است.
این جغرافیدان گفت: در گذشته به جای دستگاههای عریض و طویل دولتی، امور مراتع، کوچ عشایر و ... به دست خود عشایر و محلیها اداره میشد و هزینهای نیز به دولت تحمیل نمیشد و کسی حقوقبگیر دولت نبود.
او با بیان اینکه مردم ایران درباره آب اقدامات زیادی انجام دادهاند، اضافه کرد: برای مثال رودخانه هلیلرود به انهار اصلی، شاخه، انهار درجه دو، انهار فرعی، شاهجوب و جوبهای اصلی تقسیمبندی میشده تا به زمین زراعی برسد و مدتزمان جاری بودن آب در هرکدام با ثانیه مشخص است.
پاپلی یزدی افزود: در قدیم گروهی از مردم و کشاورزان که با هم کار میکردهاند نوعی تعاونی جمعی سنتی داشتهاند که هیچکس نمیتوانسته کار انفرادی انجام دهد و این تعاونی امور آب هر روستا، چاهها و انهار را مدیریت میکرده است، پس وقتی مردم را جدی بگیریم کارها رو به راه میشود.
او ادامه داد: در سال ۸۴ شرکتی در شیریندره بجنورد سد ساخته بود و میخواست آب را تقسیم کند و بر طبق مهندسی، ۱۴ هزار و ۲۰۰ شیر با ۱۵ میلیارد تومان هزینه برداشت نصب کرده بود. مردم، چون نمیتوانستند این شیرها را تعمیر و نگهداری کنند به شرکت آب اعتراض کردند. مطالعهای انجام دادیم و فهمیدیم این کشاورزان برنج میکارند و برای هر ۵ تا ۸ هکتار واحد تقسیمبندی دارند و یک میرآب، آب را تقسیم میکند و کشاورزان به ازای هر هکتار به این شخص مقدار مشخصی برنج میدهند. در نهایت با مدیریتی که انجام شد به ۶۲۵ شیر برداشت رسیدیم و درصد زیادی از کشاورزان ناراضی هم راضی شدند.
این محقق و جغرافیدان با اشاره به تشکیلات عریض و طویل سازمان تعاون روستایی و وزارت کار، تعاون و امور اجتماعی و حضور هزاران کارشناس در آنها گفت: این در حالی است که در کل کشور هزاران تعاونی مردمی وجود داشته که اساسنامه و مدیرعامل نداشته است و بدون دخالت دولت بسیار هم خوب مدیریت میشده است.
او بیان کرد: کتابی به نام دیپلماسی آب نوشتهام. مدام میگویند جنگ آینده بر سر آب است و من میگویم چرا صلح آینده بر سر آب نباشد. بر سر آب باید صحبت و مذاکره کرد و به صلح رسید.
پاپلی یزدی با بیان اینکه میتوان با بازنگری بسیاری از فولکلورها، تاریخ شفاهی و مدیریتهای سنتی آنها را دوباره به کار گرفت تصریح کرد: تلفیق دانش بومی و دانش مدرن میتواند بسیار کارگشا باشد.
انتهای پیام/ی