به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، آیا میدانستید ترتیب تاریخ تولد کودکان در شکلگیری شخصیت آنها تاثیر میگذارد؟ ممکن است توجه کرده باشید که شما و خواهر و برادرهایتان با این که در خیلی از ویژگیهای ظاهری خانوادگی و موروثی به هم شبیه هستید، اما در عین حال تفاوتهای قطبی و شخصیتهای منحصربهفردی دارید.
گاهی اوقات، ممکن است شما دوستان خود را قابل تحملتر و قابل اعتمادتر از خواهر و برادرهای خود بدانید. حتی ممکن است بر حسب ترتیب تاریخ تولد مشخصههای ویژهای داشته باشید که تنها با افرادی که در همان خط زمانی متولد شدهاند شباهت دارد.
ترتیب تاریخ تولد و شکلگیری شخصیت همیشه در ارتباط با یکدیگر هستند. تا کنون، آلفرد آدلر روانپزشک (۱۸۷۰-۱۹۳۷) به رابطه بین این دو پدیده پی برده و معتقد است افراد بر این اساس میتوانند به سرعت با همتایان خود ارتباط برقرار کنند. این باور عمومی نیز وجود دارد که ترتیب تولد ما تاثیر برجستهای در رشد روانی ما خواهد داشت. اگر چه، این نظریه بارها و بارها رد شده، اما تا به امروز همچنان قوی مانده است.
رشد روانی شما، بر حسب این که شما فرزند اول، وسط یا آخر خانواده باشید، ممکن است تحت تاثیر محرکهای خاصی قرار گیرد که منحصر به شماست. این رشد روانی از الگویی پیروی میکند که به طور جدی به خواهر و برادرهای دیگر مثل شما شباهت دارد. هنوز مشخص نیست که چرا این طور است، اما ۱۰ حقیقت شگفت انگیز و باورنکردنی وجود دارد که ممکن است در مورد ترتیب تاریخ تولد فرزندان تا به حال نشنیده باشید. با ما در روزیاتو همراه باشید تا به این حقایق پی ببرید.
بچههای اول ستون احساسی خانواده برای اطرافیان خود هستند
تحقیقات نشان میدهد فرزندان اول خانواده مهارتهای محبتی عالی دارند. آنها از نظر عاطفی افرادی پایدار و از نظر اجتماعی برونگرا و بالغ هستند. از آنجا که فرزندان اول، نسبت به دیگر بچههای خانواده، بعد از تولد مستقیما در آغوش پدر و مادر و در ارتباط نزدیکتر با آنها بزرگ میشوند خیلی بهتر میتوانند از خواهر و برادرهای کوچکتر خود در غیاب پدر و مادرشان مراقبت کنند. آنها میتوانند افرادی مسئولیتپذیر باشند و در هنگامی که به کمک آنها نیاز است و کاری از آنها خواسته میشود از عهده آن به خوبی بربیایند.
بچههای وسط به دلیل تایید شدن زیاد اغلب پرجرئت و سرکش هستند
فرزندان وسط خانواده اغلب به دنبال موقعیت مناسب برای خودنمایی و پذیرفته شدن از سوی دیگران هستند. فرزندان وسط برای این که خودشان را از خواهر یا برادرهای بزرگترشان متمایز و برتر نشان دهند روشی منحصربهفرد را اتخاذ میکنند و کارهایشان را تا آنجا که میتوانند به شیوه متفاوت انجام میدهند.
فرزندان آخر خانواده یا تهتغاریها بچه محبوب خانواده هستند
از آنجا که در تربیت فرزندان آخر، نسبت به توجه و سختگیریهایی که به سایر فرزندان داده میشد، دیگر از مقررات سخت پدر و مادر خبری نیست، طبیعی است که بچههای آخر نسبت به خواهر و برادرهای بزرگتر خود به شیوه متفاوتی بزرگ شوند. معمولا این فرزندان بدون این که مسئولیتهای بزرگ و مهمی به آنها سپرده شود بزرگ میشوند و، چون کوچکترین بچه هستند خیلی شاد و از نظر دیگر اعضای خانواده دوستداشتنی هستند. آنها مدام به دنبال کسب توجه والدین خود بوده و عموما افرادی خودمحور هستند.
فرزندان اول موفقتر هستند و اتفاقا اصلا تعجبآور نیست
خب، در این مورد شما میتوانید این حقیقت را مقصر بدانید که پدر و مادرها بعد از تولد فرزند اول خانواده در حال اجرای «پروژه کودک» هستند! والدین جدیدی که از پدر و مادر شدنشان بسیار هیجانزده هستند، بیش از اندازه به کودکشان توجه دارند، برای او کلی آرزو دارند و از اولین فرزندشان بیش از اندازه مراقبت میکنند. بنابراین، فرزندان اول خانواده باآگاهی قبلی یا غیرعمدی کودک آزمایشی میشوند. در نتیجه، این کودکان اغلب فرزندان کمالگرایی میشوند که باید رضایت والدین را هر طور که شده جلب کنند. آنها میل شدیدی به برنده شدن دارند و حتی وقتی بیرون از محیط خانه هستند نیز تمایل دارند که اشتیاق شدید به برنده شدن در هر حیطهای را کنار نگذارند.
تهتغاریهای خانواده سازگارند، خلاقند، جذابند و البته کمی هم زبردست
فرزند آخر خانواده، که اتفاقا کودک محبوب خانواده هم محسوب میشود، به خواهر و برادرهای بزرگتر از خود نگاه میکند و از آنها چیزهای زیادی یاد میگیرد. تا وقتی که آنها آخرین فرزند هستند، والدین به دلیل تجربیات آزمون و خطاهای قبلی آرامش و آسایش خیال دارند. در نتیجه، نظم و مقررات کمتری روی کودک محبوب خانواده نسبت به فرزند اولی که به دنیا آوردهاند اعمال میکنند، اما معمولا توجه بیشتری به او نسبت به فرزند وسط خانواده نشان میدهند. همان طور که انتظار میرود، کوچکترین فرزند خانواده همیشه همراه والدینش است و هر چه دلش میخواهد همان میشود. بدین ترتیب، اغلب حسادت خواهر و برادرهای بزرگتر از خودش را برمیانگیزد. تهتغاریها اغلب مهارت بیشتری در انجام کارهای دستی دارند و دست به هر کاری میزنند موفق میشوند، زیرا در هنگام رشد فرصت کافی برای تمرین کردن و کسب مهارت داشتهاند.
فرزندان وسط طبیعتا افرادی برونگرا و مستقل هستند
کودکان وسط اغلب از جایگاهی که در خانواده دارند در تعجب هستند و خودشان را با خواهر و برادر بزرگ یا کوچک خود مقایسه میکنند. فرزند وسط خانواده در نتیجه این تقلید از خواهر و برادرهایش و رقابت با آنها بیشتر تمایل دارد با دوستان هم سن و سال خود در ارتباط باشد، زیرا احساس تعلق خاطر بیشتری به آنها دارد تا به خواهر و برادرهایش. از آنجا که فرزند وسط خیلی درگیر مسئولیتهایی که والدین بر گردنش میگذارند نبوده است، خیلی راحتتر میتواند مستقل از والدینش زندگی کند. آنها به سرعت دوست پیدا میکنند و خودشان را از نظر عاطفی سرمایهگذاری میکنند.
یکییکدانهها با خصوصیات عالی رهبری، اعتماد به نفس بالایی دارند
تکفرزندها یا اصطلاحا فرزند یکییکدانه پدر و مادر به دلیل برخورداری از جایگاه خاص و منحصربهفردی که در خانواده دارد آمیزهای از ویژگیهای شخصیتی کودکان اول، وسط و تهتغاری است. تکفرزندها در توجه کامل والدین هستند و از آنجا که پروژه کودک در آنها کاملا سرسختانه اجرا میشوند با انتظارات زیاد آنها بزرگ میشوند. این بچهها معمولا مسئول هستند و مشتاق راضی کردن والدین. اطراف او را آدم بزرگها احاطه کردهاند و به همین دلیل آنها کمالگرا و هوشیار خواهند بود. در نتیجه، تکفرزندها در مقایسه با کودکان همسن و سال خود بالغتر هستند و میتوانند به راحتی در جایگاه رهبری و مدیریت قرار گیرند. تکفرزندها هم مثل تهتغاریها افرادی خودمحور و گاهی لوس هستند.
طبق تحقیقات، مهارتهای غیرشناختی با کاهش ترتیب تاریخ تولد کم میشود
جمله بالا شاید کمی پیچیده به نظر برسد، اما حقیقت این است که فرزندان اول خانواده بیشتر مستعد باوجدان بودن، ثبات قدم و پشتکار داشتن و انجام بهتر کارهای گروهی هستند. این مهارتها برای موفقیت یک کودک چه در کلاس درس و چه فراتر از مدرسه بسیار مهم هستند و تاثیر برجستهای دارند. از آنجا که این مهارتها با کاهش ترتیب تاریخ تولد (از فرزند بزرگ به کوچکتر) کمتر میشود، فرزندان اول از این امتیاز ویژه برخوردارند. ردهبندی کاری در خواهر و برادرها هم میتواند گاهی جواب دهد؛ به این معنی که فرزندان بزرگتری که اول به دنیا آمدهاند نسبت به فرزندان بعدی خود در انجام کارهایی که نیاز به مهارتهای غیرشناختی دارند بیشتر موفق هستند.
خواهر و بردارهای ناتنی در جنگ با خواهر و برادری گیجکننده خواهند بود
وقتی دو خانواده جدا که دارای فرزند هستند به هم میپیوندند، قضیه ترتیب تاریخ تولد به طور کل منقضی و از اعتبار ساقط میشود. در این ازدواج، هر کدام از کودکان زوجین بر حسب ترتیب تاریخ تولدی که بزرگ شدهاند ویژگیهای شخصیتی خاصی دارند؛ بنابراین به ندرت میتوانند خودشان را با تغییرات جدید ترتیب تاریخ تولد سازگار کنند. در همین راستا، به جای تشکیل یک جبهه متحد، تصمیم میگیرند با خواهر و برادر جدیدشان اصلا کنار نیایند و مدام در جنگ با آنها باشند.
کودکان فرزندخوانده بر حسب زمان فرزندخوانده شدنشان تابع و رامشدنی هستند
اگر کودکی را در زمان نوزادیاش به فرزندخواندگی بگیرند، او میتواند با فرضیه ترتیب تاریخ تولد به راحتی و بدون دردسر زیاد همراه باشد. اگر فرزندخواندگی در سنین بالاتر و بعد از آغاز رشد روانی کودک باشد، احتمال درگیری با خواهر و برادرهای ناتنی وجود دارد. مثلا، اگر کودکی که قبلا فرزند اول بوده است به عنوان کوچکترین فرزند یا فرزند تهتغاری به خانواده جدیدش وارد شود، این موقعیت جدید را نخواهد پذیرفت. او ویژگیهای شخصیتی فرزند اول خانواده بودن را، با این که اکنون در خانواده جدیدش فرزند تهتغاری و آخر است، کنار نمیگذارد.
بسیاری از اطلاعاتی که در اینجا در مورد ترتیب تاریخ تولد فرزندان به شما دادهایم، ممکن است مرتبط و صادق و برخی هم بیارتباط باشند. چه این فرضیهها درست و چه غلط باشند، نتایج تحقیقات بسیار جالب هستند. نظر شما در این مورد چیست؟
منبع: روزیاتو
انتهای پیام/