کیوان بیرانوند هنرمند مجسمه ساز کشورمان درباره آثاری که با موضوع کولبر‌ها خلق کرده است، سخن گفت.

مجسمه‌هایی که از دل کوه‌ها سخن می‌گویند/ بیرانوند: اولین کولبر خودم بودمحوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،کیوان بیرانوند متولد ۱۳۵۹ خرم آباد، کارشناس ارشد نقاشی و عضو انجمن مجسمه سازان ایران است که داور هجدهمین جشنواره هنر‌های تجسمی کشور بوده و اجرای چندین مجسمه شهری در ابعاد و متریال مختلف را در کارنامه هنری خود دارد.

مجسمه مرد و کتاب در بوستان معلم یکی از آثار این هنرمند است. بیرانوند تاکنون در سمپوزیوم و فستیوال‌های مختلف شرکت و سه نمایشگاه انفرادی و چندین نمایشگاه گروهی برگزار کرده است.

جدیدترین مجموعه این هنرمند خرم آبادی به مسائل کولبر‌ها می‌پردازد که پیرامون این آثار با او گفت و گو کردیم.

آقای بیرانوند درباره جدیدترین نمایشگاه تان که در گالری آرت سنتر برقرار است، توضیح دهید.

این نمایشگاه با موضوع کولبر‌ها برگزار شده و ۱۵ اثر در ابعاد ۳۰ *۶۰ سانتی متر به نمایش درآمده است. متریال به کار رفته در تمام آثار برنز است که برای القای حس مورد نظرم بیشتر آنان را با اسید پتینه کردم. آماده سازی این مجموعه هم حدود یک سال طول کشید.

چرا زندگی کولبر‌ها برای شما مهم شد و تصمیم گرفتید که درباره آن اثر تولید کنید؟

شاید در هیچ‌زمانی و در هیچ‌جای دنیا عدالت مطلقی وجود نداشته باشد. معمولا در طول تاریخ شرایط و امکانات برای همه مردم یکسان‌نبوده است. برای من‌که در شهرستان زندگی می کردم و هر هفته با کوله باری از مجسمه در کلاس آموزشی استاد تناولی حاضر می شدم، هنر کاری سخت و طاقت فرسا بود، اما من آدمی نبودم که به راحتی شکست را بپذیرم و عقب نشینی کنم. با این حال برخی اوقات، به ویژه زمان‌هایی که از لحاظ جسمی آسیب می‌دیدم نا امیدی بر من غلبه می‌کرد و تنها تشویق و دلگرمی‌های استادم بود که به من انرژی می داد و مرا به تلاش و کوشش مجدد وا می داشت. اولین ایده برای موضوع کولبر‌ها هم از دل همین تفکرات و نا امیدی‌ها در ذهن من شکل گرفت. من همیشه برای خواسته هایم تلاش می کردم و می‌جنگیدم، ولی در یک مقطع زمانی به دلیل آسیب جسمی که از کار زیاد دیده بودم کاملا ناامید شدم و همان‌ناامیدی، دریچه‌ای جدید برای ساخت مجموعه کولبر شد.

مجسمه‌هایی که از دل کوه‌ها سخن می‌گویند/ بیرانوند: اولین کولبر خودم بودم

کدام ویژگی زندگی این افراد برایتان جالب و تامل برانگیز است؟

کولبر انسانی است که به جبر تاریخ و جغرافیا محکوم شده؛ زمان و مکان مانند ریسمانی بر دست و پایش پیچیده اند، اما او همچنان به رفتن ادامه می دهد. اولین‌کولبر هم خود من بودم. با‌ نگاهی دقیق‌تر به‌ جامعه شرایط آنان را سخت‌تر از خود دیدم. مردمانی شریف که برای سیر کردن شکم خانواده هایشان جان خود را به خطر می‌اندازند و مجبور هستند که با سنگین‌ترین بار‌ها سخت ترین مسیر‌ها را تا بلندای کوه‌های زاگرس طی کنند.

برای من هم که جزئی از این جامعه و مردم هستم و نمی توانم نسبت به وضعیت آن‌ها بی تفاوت باشم، این‌موضوع دغدغه ذهنی و حرف دل شد و از آنجا که هنر نباید چیزی غیر از دغدغه‌های من باشد، با تولید اثر این درد مشترک را فریاد زدم.

آیا فقط در این یک سال پیرامون این موضوع کار کردید یا همواره به آن می‌پردازید؟

چند سالی است که کولبر‌ها موضوع جدی کاری من هستند. به کوله‌ای می‌پردازم که جزئی از وجود این انسان‌ها شده و انگار با آن به دنیا می‌آیند و باید با این کوله هم از دنیا بروند. البته خیلی از دوستان این مجموعه را تلخ می دانند. ممکن است که این مجموعه تلخ باشد، اما تلاش برای زندگی در سخت‌ترین شرایط را نشان می دهد.

آیا مسائل اجتماعی پایه تمام کارهایتان است یا به موضوعات دیگر هم می‌پردازید؟

تقریباً بیشتر آثارم موضوع اجتماعی دارند. اولین مجموعه‌ای که کار کردم، مجموعه پرندگان تهران بود. پرندگانی که به طریقی اسیر دنیای ماشینی شده اند. در آن مجموعه، به جای اینکه گنجشک‌های سیاه و دودی تهران را با فرم‌های نرم و منحنی بسازم، بافرم‌های تخت، هندسی و ماشینی گونه نشان دادم. آثار این مجموعه در گالری گلستان به نمایش درآمد و همگی فروخته شدند.

باتوجه به اینکه از تکرار بیزارم، در نوبت بعدی به سراغ مجموعه جدید با عنوان «پازن» رفتم. آثاری که الهام گرفته از هنر آبا و اجدادیمان یعنی مفرغ‌ها و سنگ قبر‌های لرستان بود. این مجموعه به فرهنگ کهن ما و طبیعتی که در حال نابودی است و دیگر جایی برای حیات حیوانات ندارد اشاره داشت. در آن مجموعه پازن‌ها (بز‌های کوهی) که جایی برای زندگی ندارند را طوری که در خود جمع و مچاله شده اند بر روی پایه‌های بلند و کم عرض قرار دادم. هنوز هم بعضی وقت‌ها ایده‌ای جدید برای مجموعه پازن به ذهنم‌ می رسد و آن را کنار نگذاشته ام.

بجز پازن‌ها مجموعه دیگری هم داشتید که به حفظ طبیعت اشاره کند؟

بله؛ مجموعه بعدی که باز هم اجتماعی بود «درخت زندگی» نام داشت. در این مجموعه دنیای ماشینی و تخریب طبیعت را به‌چالش کشیدم و بر حفظ طبیعت در هر شرایطی تاکید کردم. در مجموعه «درخت زندگی»، درخت نماد و نمونه‌ای از کل طبیعت است. عنصری که برای نیاکان ما مقدس بود و اکنون مورد تخریب انسان قرار گرفته است. نابودی طبیعت نابودی انسان است. انسانی که ناخواسته در نابودی خود اصرار دارد و من این تخریب را خود زنی بشر معاصر می دانم.

مجسمه‌هایی که از دل کوه‌ها سخن می‌گویند/ بیرانوند: اولین کولبر خودم بودم

آقای بیرانوند شما آثاری که بعد حجمی آن‌ها پررنگ‌تر است و مفهوم به سختی درک می شود را تایید می‌کنید یا آثاری که سبک سنتی‌تر و رئال دارند؟

در هنر معاصر به همه شیوه‌ها کار می‌شود و من هم هر دو شیوه را دوست دارم.

انجام کار هنری به ویژه ساخت تندیس و مجسمه در وضعیت فعلی چه دشواری‌هایی دارد؟

در شرایط کنونی، تحریم‌ها مشکلاتی را به وجود آورده اند که یکی از آن‌ها کمبود برنز با کیفیت برای ریخته گری و همچنین کمبود ریخته گر ماهر است. دو سه نفر بیشتر ریخته گر ماهر در ایران نداریم که آن‌ها هم فقط در تهران هستند. همچنین فشار بر مردم و شهرداری‌ها باعث آسیب بیشتر به دنیای هنر و هنرمندان شده است.

آیا گمان می‌کردید که تمام آثارتان فروخته شود؟

با توجه به زحمت‌های آقای ملک برای تبلیغ و معرفی آثار و همچنین فروش خوبی که در نمایشگاه قبلی در گالری گلستان داشتم، احتمال می دادم که آثار این مجموعه هم با استقبال مواجه شود، اما اینکه تمام آثار با قیمت خوب فروخته شوند را پیش بینی نکرده بودم.

فکر می‌کنید با توجه به استقبال خوب از نمایشگاه شما، در دوره‌های بعدی حراج تهران حضور داشته باشید؟

امیدوارم که در حراج باشم، اما در هر صورت من به کار خود ادامه می دهم.

 

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.