به گزارش حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از روابط عمومی بسیج رسانه، محسن رضایی، صبح دوشنبه هفتم بهمن ماه در پادگان حضرت ولیعصر (عج) تهران در جمع شرکت کنندگان دوره توانمندسازی مسئولین بسیج رسانه استانها با بیان اینکه شرایط کشور ما، وضعیت بسیار مهمی است؛ گفت: ما در حال عبور و گذر از یک وضعیت راهبردی قبلی به یک وضعیت راهبردی جدید هستیم. گاهی اوقات، باید سالها بگذرد تا شرایط راهبردی تغییر کند. الان یکی از آن نقاط عطف تاریخ انقلاب اسلامی است. از پایان دفاع مقدس تا دو سال پیش ما در یک شرایط راهبردی به سر میبردیم و از دو سال پیش به این طرف وارد یک شرایط راهبردی جدیدی شدیم. درک این شرایط بسیار مهم است، زیرا اگر عدهای دیر متوجه بشوند که شرایط تغییر کرده است، ممکن است با همان شرایط سابق زندگی و فکر کنند. تصمیم بگیرند، سخن بگویند و روایت بسازند. اگر به موقع و سریع با شرایط راهبردی جدید خودشان را انطباق بدهند بهتر میتوانند نتیجه گیری کنند و عکس العمل بهتری را نشان دهند. ما الان در حال عبور از شرایط راهبردی سابق به وضعیت جدید هستیم.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر نقش بسیج در پیشگامی جامعه گفت: بسیج و نیروهای انقلاب باید پیشگامی خود را در جامعه حفظ کنند. هنر سپاه وبسیج همیشه این بوده که جلوتر از زمان حرکت کرده است و، چون جلوتر از زمان حرکت کرده ابتکار عمل را در اختیار داشته است.
محسن رضایی با اشاره به ویژگیهای شرایط راهبردی جدید گفت: این شرایط راهبردی تازه را من با عنوان «جبهه سوم حق و باطل» تعبیر کرده ام. اولین جبهه حق و باطل در سالهای ۵۶ و ۵۷ در پیروزی انقلاب اسلامی بود که امام و ملت ایران با همه توان در مقابل آمریکا و رژیم شاه با همهی توان قرار گرفتند. دو نیروی قوی با همه ظرفیتها دوسال رو در روی هم قرار گرفتند و با پیروزی جبهه حق بر باطل به پایان رسید و شاه سرنگون شد و آمریکا شکست بسیار سنگینی خورد. دومین جبهه حق و باطل در هجوم لشگر بعث به پنج استان مرزی کشور ایجاد شد. همهی دنیا پشت سر صدام قرار گرفت و ملت ایران با همه ظرفیت انقلابی خودش ایستاد. خیلیها بودند که وارد این معرکه نشدند و تماشاچی بودند. رفتند خارج از کشور و زندگی خودشان را پی گرفتند، اما توان انقلابی کشور با همه ظرفیت به جبهه آمد و هشت سال جنگ ادامه داشت و در این نبرد هم جبهه حق بر باطل پیروز شد.
فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس گفت: ما پس از هشت سال نبرد، تمام سرزمین خود را آزاد کردیم و جنگ به داخل انها کشیده شد یعنی جنگ به نبرد آمریکا و خود صدام تبدیل شد. یکی از مهمترین دستاوردهای قطعنامه ۵۹۸ این بود که جنگ به داخل جبهه متحدین منتقل شد. اگر صدام از ایران شکست نمیخورد، هیچگاه میان آمریکا و صدام دعوا نمیشد و به کویت حمله نمیشد. کویتی که در هشت سال جنگ تحمیلی تمام لجستیک عراق از آنجا میرفت. نفتش در ا آنها بود.
استاد دانشگاه جامع امام حسین (ع) افزود: بعد از دفاع مقدس سیاست جدیدی در ایران با عنوان تنش زدایی درست شد. البته اولین بار جناب آقای خاتمی این عنوان را اعلام کرد، ولی این کار از زمان مرحوم هاشمی رفسنجانی در کشورمان شروع شد منتها ایشان کلمه تنش زدایی را به کار نمیبرد، اما برنامه شان تنش زدایی بود. در چهار سال دوم آقای احمدی نژاد هم کم کم کشور به سمت تنش زدایی میرفت. در زمان آقای روحانی هم تا دوسال این سیاست ادامه پیدا کرد. ارتباط با اروپا، عربستان و عادی شدن روابط بین الملل ایران در حدود ۲۰ سال دنبال میشد. از دو سال پیش به این طرف، درگیری بزرگی شروع شده که اسمش را جبهه سوم حق و باطل میگذاریم.
محسن رضایی با اشاره به دو سوال تاریخی گفت: بسیار اهمیت دارد که توجه مردم را به این دو سوال جلب کنیم. سوال اول این است که چرا آمریکا دست از دشمنی با ملت ایران بر نمیدارد و سر عقل نمیآید؟ ما هفتاد سال است که دخالت آمریکا را در مسائل ایران به جای انگلستان شاهد هستیم. تقریبا از جنگ جهانی دوم به این طرف با استعمار نو مواجه هستیم. سوال دوم این است که چرا غربزدههای داخلی دست از آمریکا نمیکشند و سر عقل نمیآیند؟ مگر خیانتهای آمریکا را نمیبینند؟ پاسخ به این سوالها باید مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به تاریخ دشمنیهای آمریکا با ملت ایران اشاره کرد و گفت: اولین دشمنی آمریکا، کودتای سپهبد زاهدی در زمان ملی شدن صنعت نفت بود که بعدها در زمان آقای کلینتون، وزیر خارجه آمریکا از مردم ایران به خاطر آن کودتا عذرخواهی کرد. آقا هم آن زمان گفتند: اولا دیر عذرخواهی کردید و ثانیا این عذرخواهی صادقانه نیست. همچنین حادثه ۱۶ آذر، حمایت از استبداد شاه و شکنجه زندانیان سیاسی در سالهای ۵۳ و ۵۴ از همین موارد است. من ۱۷ ساله بودم که در اهواز دستگیر شدم و شش ماه من را شکنجه میکردند و خبری از حقوق بشر آمریکایی نبود. حمایت از کشتار ملت ایران در سالهای ۵۶ و ۵۷ هم لکه ننگ دیگری است. در ۱۷ شهریور و کشتار مقابل دانشگاه تهران آمریکاییها از شاه حمایت کردند. در حمله رژیم بعث به خاک ایران هم آمریکاییها از صدام و ضد انقلاب و منافقین حمایت کرد. در کودتای سال ۵۹ از کودتا حمایت کردند. بلوکه کردن داراییهای ملت ایران از ابتدای انقلاب و تحریمهای ۴۰ ساله و این جریان جدیدی که در زمینه سیاسی، اقتصادی و نظامی آمریکاییها علیه ملت ما شروع کرده اند. برجام را پاره کردند. تحریمهای شدید وضع کردند و فرزند دلیر ایران را به شهادت رساندند و اعلامیه هم دادند.
رضایی با اشاره به پیشینه دشمنیهای آمریکا با مردم ایران گفت: در این ۷۰ سال اخیر تقریبا هر ۱۴ سال یکبار آمریکایی وارد درگیری با ملت ایران شده اند. ما الان وارد درگیری جدیدی شده ایم و سابقه این درگیری باید برای مردم توضیح داده شود. اولین دلبستگی به آمریکا در زمان دکتر مصدق بود. مصدق با کمک روحانیون و ملت، نفت را ملی کرد و از دست انگلیس خارج کرد و به سراغ آمریکاییها رفت. در ابتدا آمریکاییها استقبال کردند. آمریکاییها پس از مدتی با کودتا پاسخ دولت مصدق را دادند. دست دوستی با قداره پاسخ داده شد. دومین بار در زمان دولت موقت و در زمان آقای بنی صدر بود که در موضوع آزادسازی گروگانها انجام شد. توافقنامه الجزیره با آمریکاییها چند بند دارد. پس از آزادی گروگان ها، آمریکاییها زیر بندهای سه سند در توافقنامه الجزیره زدند.
استاد دانشگاه جامع امام حسین (ع) به موضوع عدم پایبندی به تعهدات آمریکا در آزادسازی گروگانهای آمریکایی در لبنان اشاره کرد و افزود: این آزادسازی با توصیه دولت ایران صورت گرفت، ولی آمریکاییها به قول و قرارها عمل نکردند. در زمان اوباما، دو نامه از سوی رئیس جمهور آمریکا به رهبر معظم انقلاب نوشتند و خواستار اداره منطقه به صورت مشترک شدند. من از دفتر مقام معظم رهبری خواهش میکنم که این دو نامه را در این شرایط منتشر کنند. همان اوباما در موضوع فتنه سال ۸۸ با تمام توان پشت سر فتنه طلبان قرار گرفتند. آخرین بار هم در موضوع برجام بود. با وجود همه انتقادهای درست، ایران توافق کرد و قدرتهای بین المللی دیگر هم امضا کردند. آقای ترامپ آمد و برجام را پاره کرد. چرا عدهای در کشور دوستی با آمریکا را تبیلغ میکننند و پیشنهاد میکنند؟ آیا برای بار چندم باید برویم و به آمریکا اعتماد کنیم؟ نتیجه این دشمنی آمریکا با ما و دوستی سرابگونه و فریبنده در داخل کشور، آیا موجب توقف در کارها و تاخیر در پیشرفت کشور نشده است؟ هر جا ما این اعتماد به آمریکا را قطع کردیم به پیشرفتهای معجزه آسا رسیده ایم.
محسن رضایی به ضرورت بازخوانی ابعاد جبهه جدید مواجهه با آمریکا گفت: این دشمنی هفتاد ساله آمریکا با ملت ایران خسارتهای بسیار زیادی، به وجود آورده، اما میبینیم که دوستی کاذبانهای در داخل کشور دنبال میشود. سیاست فریبکارانهای در پشت صحنه است که در آمریکا یک کاری را میکند و در جامعه ما یک کار را دنبال میکند. برای مردم آمریکا دشمنی سازی علیه مردم ما میکنند و در داخل ما دوستی سازی را دنبال میکنند. با کمک رسانهها در داخل آمریکا مرتب تبلیغ میکنند که ایران یک کشور تروریست است و فرهنگ ندارند. ما را در سینمای هالیوود، کشوری وحشی خشونت طلب نشان میدهند. سیاست فریبکارانه است که آمریکا را با ما درگیر میکند، ولی از درگیری ما با آمریکا جلوگیری میکند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به آمران و عامل دوستی سازی با آمریکا اشاره کرد و گفت: اولا یک افراد تند و افراطی، ایدئولوژیک و ضد اسلام و ضد ایرانی هستند مانند نئوکانهای زمان بوش که نماینده شان آقای بولتن در دولت ترامپ بود. دومین گروه صهیونیستها در داخل آمریکا هستند. آنها در جامعه نخبگان آمریکا در دولتها و دو حزب حاکم حضور دارند و دشمنی سازی را علیه ملت ما دنبال میکنند. در جامعه ایران هم کسانی مانند لیبرالها و تکنوکراتها هستند که دوستی سازی با آمریکا را از دوران مشروطه دنبال میکنند. عمدتا افراد ضد اسلام هستند و ایران مستقل از آمریکا را قبول ندارند. در ملی گرایی باید هوادار ایران مستقل، پیشرفته و متقدر بود و اینها در ملی گرایی هم دروغ میگویند. گروه دوم نفوذیهای اسرائیل، عربستان و انگلستان در داخل ایران هستند. اینها هم مرتب با تبلیغ غرب، حساسیتهای ضد آمریکایی در داخل ایران را کاهش میدهند.
وی با اشاره به اهداف گروههای حامی آمریکا و ضد ایران گفت: نقشه این گروهها این است که در آمریکا از شکل گیری افکار عمومی علیه مواضع خصمانه دولت هاشان علیه ایران، جلوگیری کنند. ایران هراسی به راه بیندازند و بگویند ایرانیها تروریست هستند. در داخل ایران هم هدفشان این است که ملت ایران را منتظر و متوقف نگه دارند. هفتاد سال است که ما را درگیر یک سراب کرده اند.
رضایی به تبعات سیاست پشت صحنه عوامل طرفدار دوستی با آمریکا اشاره کرد وگفت: اقتصاد ما، فرهنگ ما و سیاست داخلی ما پیشرفت چندانی نمیکند. حتی از نیروهای انقلاب کسانی میآیند و در اداره کشور قرار میگیرند و این سیاست پشت صحنه آنها را از جبهه انقلاب خارج میکند. گروههای زیادی در این چهل سال از جبهه انقلاب جدا شده اند و به دنبال سراب ارتباط با آمریکا رفته اند. اقتصاد ایران باید از افکار لیبرالی و تکنوکراتی که با شعار امید مطرح میشوند نجات داد. امید به سراب، ناامیدی است. امید به مبارزه و پیروزی در جبهه حق علیه باطل واقعیت دارد؛ لذا ما امروز به دنبال پیدا کردن امید واقعی و نجات از امید کاذب هستیم.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: سابقه تاریخی را که مطالعه میکنیم، مشاهده میکنیم که امید و تدبیر واقعی در مبارزه با آمریکا شکل میگیرد. هر گاه دنبال سراب برویم، تدبیر برای رسیدن به سراب است. حقیقت این است که این انقلاب در مسیر خودش توفنده به پیش برود.
وی با اشاره به تهدیدهای اخیر برخی از کشورهای اروپایی علیه ایران گفت: اخیرا اروپاییان میگویند ایران را میخواهیم به ذیل فصل هفت ببریم و ماده ۳۶ برجام را عملی کنیم. بنا بر این یک مبارزه بین المللی در این جبهه سوم شروع شده و ادامه دارد. آمریکاییها سعی داشتند ما را وارد FATF کنند تا راه دور زدن تحریمها را هم بر روی ما ببندند. سومین راهکار دیگر آنها نبردهای نقطهای نظامی است و به شکل رویارویی نظامی خاصی پدید آمده که البته جنگ تمام عیار نظامی نیست، اما جنگ تمام عیار اقتصادی و فرهنگی پدید آمده و نیروهای انقلاب هر چه زودتر باید آرایش جدیدی را بگیرند. وحدت ما دوباره باید شکل بگیرد و گفتمان ما متناسب با وضعیت جدید تغییر کند.
انتهای پیام/