به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، صادرات نفت ایران چقدر است؟ این پرسشی ساده است که جواب آن هم نباید با پیچیدگی خاصی همراه باشد، اما در یک شرایط نرمال! آنچه امروز در جریان است یک جنگ اقتصادی تمام عیار است. وزارت خزانه داری آمریکا با وزارت نفت ایران در خط مقدم این جنگ قرار دارند.
«معاونت تروریسم و اطلاعات مالی» خزانهداری آمریکا را شاید بتوان قلب اتاق جنگ اقتصادیای دانست که ماههاست بر مقابله با ایران متمرکز شده است. این معاونت در سال۲۰۰۴ و به بهانه هماهنگی ابعاد اقتصادی «جنگ با تروریسم» در دولت «جورج بوش» پسر تاسیس شد و اکنون تقریبا تمام مسئولیت امور تحریمی را برعهده دارد. تعداد کارشناسانی که مستقیما روی پرونده ایران کار میکنند دست کم ۴۰۰ نفر است.
OFAC را میتوان مهمترین زیرمجموعه و در واقع بازوی اجرایی خزانهداری آمریکا در امور تحریمی دانست. این سازمان با شناسایی نهاد و افراد مرتبط با آنچه واشنگتن آنها را «کشورهای سرکش» میخواند، آنها را در فهرستهای تحریمی قرار میدهد. فهرستهای تحریمی OFAC مهمترین ابزاری هستند که آمریکا با توجه به سلطه دلار در بازارهای جهانی، از آن برای پیشبرد جنگ اقتصادی علیه آنچه «کشورهای سرکش» میخواند استفاده میکند.
«مارک دوبوویتز» مدیر اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسیها (افدیدی) که رابطه بسیار نزدیکی با دولت ترامپ دارد، امسال در مقالهای با عنوان «جنگ ریال» به نقل مهم خزانهداری آمریکا در فشار به ایران اشاره کرد. او به خزانهداری توصیه کرده میزان استفاده از ابزار تحریم را به میزان بیسابقهای افزایش دهد و حتی مقامها و بانکداران اروپایی همکار با ایران را تحریم کند.
نفت قلب تپنده اقتصاد ایران است و بیشترین درآمد کشور را دلارهای نفتی تشکیل میدهد همین باعث میشود برای فشار بر اقتصاد ایران، مهمترین هدف نفت و درآمد حاصل از آن باشد. به همین دلیل است که وزارت نفت را باید مهمترین بازیگر یاری رسان درآمد کشور در شرایط تحریم دانست.
دولت ترامپ شدیدترین تحریمهای بین المللی را بر صادرات نفت ایران اعمال کرده و هر روزنهای که بیابد سریعا مسدود میکند. در چنین شرایطی وزارت نفت برای فروش طلای سیاه راهی جز بازار سیاه ندارد! حالا شاید روشن شود چرا پاسخ به همان پرسش ساده یعنی میزان فروش نفت ایران چقدر است تا این حد دشوار است!
مردم محرم هستند اما...
به همین دلیل است که به تازگی بیژن زنگنه در گفتگویی درباره میزان صادرات گفته: «همیشه گفتهام که درباره صادرات نفت عددی نمیگویم. درست است مردم محرم هستند، اما صدای مرا تنها مردم نمیشنوند؛ دشمنان هم میشنوند و در جریان یک جنگ، نباید مواضع خود را به دشمن آن هم دشمن بیرحمی مانند آمریکا بگوییم، توقع نداشته باشید در این باره اعداد یا اطلاعاتی اعلام کنم.»
اوضاع فروش آنقدر پیچیده است که چندی پیش وزیر نفت گفته بود برخی از کسانی به اسم خرید نفت به ما مراجعه میکنند به قصد اینکه اطلاعاتی از چگونگی فروش نفتمان پیدا کنند و ما این را میدانیم. با این حال انتقادات از سوی مخالفان زنگنه در میانه این جنک اقتصادی هم کم نبوده! سعید جلیلی یکی از منتقدانی بود که توئیت کرده بود در دوره تحریم قبلی دولت احمدی نژاد ماهیانه یک تا یک و نیم میلیون بشکه نفت میفروختیم!
زنگنه در آن تاریخ در نامهای به جلیلی پاسخ داد و نوشت: «اینکه مرقوم فرمودهاند دولت قبلی «با وجود تحریمها ماهانه یک تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه نفت و میعانات به فروش میرسانده»، ظاهراً و علیالقاعده، نظر ایشان این بوده که روزانه چنین مقداری نفت فروخته میشده وگرنه فروش ماهانه یک تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه نفت که رقم قابل ذکری نیست.
عملکرد صادرات نفت و میعانات گازی در ۶ ماه پایانی دولت دهم (اسفندماه۹۱ تا پایان مرداد ۹۲) بر پایه گزارش رسمی خطاب به سران کشور که به امضای جناب آقای قاسمی، وزیر محترم وقت نفت رسیده، کمتر از روزانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه بوده است، در حالی که در هفت ماه نخست دولت یازدهم (یعنی از شهریور تا پایان اسفند ۱۳۹۲) با مدیریت کنونی وزارت نفت، رقم صادرات بهطور میانگین برابر یک میلیون و ۳۴۰ هزار بشکه در روز بوده است.»
ارقام فروش به نقل از خبرگزاریهای خارجی
انتقادها درباره عملکرد وزارت نفت در شرایط تحریم درحالی است که تحریمهای دولت اوباما و ترامپ را نمیتوان با هم مقایسه کرد چرا که در دولت اوباما معافیتهایی برای مشتریان اصلی نفت ایران لحاظ شده بود، اما ترامپ با اعلام این سیاست که دنبال صفر کردن صادرات نفت ایران است همه معافیتها را برداشته و سختترین فشار را اعمال کرده تا مبادا هیچ پالایشگاهی فکر خرید نفت از ایران به سرش بزند!
با این حال وزارت نفت تلاش کرده تا با وجود چالشها در روندی رو به رشد صادرات نفت ایران را به هر طریق ممکن پیش برده و افزایش دهد. حالا در تازهترین خبری که خبرگزاریهای بینالمللی درباره فروش نفت ایران اعلام کردهاند عدد یک میلیون بشکه در روز در خبرها آمده است. سمیر مدنی، از موسسان سایت تانکرتراکر به خبرگزاری بیانئی گفته است که این مقدار نفت ایران به کشورهای شرق آسیا و حوزه مدیترانه و خریداران دیگر فروخته شده است.
ادامه صادرات مقادیری نفت ایران به چین در آسیای دور و سوریه در حوزه مدیترانه مورد تایید منابع مستقل خبری بوده است، اما از خریداران احتمالی دیگر نفت ایران گزارش موثقی در دست نبوده است. پیشتر، خبرگزاری رویترز به نقل از موسسه تحقیقات اقتصاد رفنیتیو از صادرات حدود چهارصد هزار بشکه نفت خام ایران در ماه ژانویه خبر داده بود در حالی که منابع دیگر گفتهاند که تولید نفت ایران در ماه ژانویه به دو میلیون و یکصد هزار بشکه رسیده که با احتساب مصرف داخلی که به ١.٨ میلیون بشکه در روز میرسد، فروش خارجی نفت ایران به حدود ٣٠٠ هزار بشکه محدود شده است.
سیاست عدم اعلام صادرات موجب شده تا شرایط برای طرف آمریکایی در بستن روزنههای صادرات ایران بسیار دشوار شود. یک اقتصاددان درباره عملکرد وزارت نفت گفته: ««برای دور زدن تحریمها که زنگنه نمیتواند بگوید چه میکند و همین الان اگر صادرات نفت نداشته باشیم، به طور قطع قیمت نفت در بازار افزایش مییابد. تنها جایی که دلارها را وارد اقتصاد کشور میکند، وزارت نفت است.» مهدی پازوکی افزوده: «من از انتقاداتی که این روزها نسبت به بیژن زنگنه وجود دارد، تعجب میکنم.»
فروش نفت با مدل غیر زنجانی
از سوی دیگر موضوع تنها فروش بیشتر در شرایط تحریم نیست بلکه نوع فروش هم اهمیت دارد. در دوره قبلی تحریمها در دولت مورد وثوق اصولگرایان آنچه از وزارت نفت دولت احمدی نژاد بیرون آمد بیش از آنکه درآمد نفتی باشد لیستی از اختلاسهای متنوع بود که اگرچه بابک زنگنه سرلیست بود، اما کار به گم شدن دکل نفت هم رسید!
این درحالی است که این بار وزارت نفت تلاش کرده در مسیر فروش نفت اصول را زیرپا نگذارد تا از دل آن بابک زنجانیها متولد نشوند! زنگنه درباره همین موضوع گفته بود: «فضا را باز نمیکنم که یکسری بیایند دوباره بابک زنجانی درست کنند. حتماً چنین اجازهای نمیدهم، بارها گفتهام تا زمانی که این امانت دست من است با همه وجود تلاش میکنم که از این امانت مردم حفاظت کنم؛ حتی به قیمت جانم که هیچ به قیمت آبرویم؛ نمیگذارم از این پول ببرند و من بمانم.»
فعلا و با توجه به پیچیده بودن جنگ اقتصادی ایران و آمریکا این پرسش که ایران چقدر نفت صادر میکند نباید به عنوان یک مطالبه در داخل مطرح شود چرا که کوچکترین درز خبری میتواند آمریکاییها را آگاه کند و در این صورت آنها نیز مسیر را مسدود خواهند کرد. ایجاد یک جبهه جدید در داخل یعنی جایی که وزارت نفت مجبور باشد با محافظه کاران داخلی مناقشه کند که در حال انجام وظیفه است تنها انرژی این وزارتخانه را هدر میدهد، به نظر میرسد باید تکرار کرد جبهه وزارت خزانه داری کافی است جبههسازی نکنید!
منبع: روزنامه آفتاب یزد
انتهای پیام/