به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، نوتلا (Nutella) البته برای من صبحانه خوشمزهای نیست. ولی بسیاری از آدمها نوتلا را دوست دارند و برای صبحانه آن را غذای مناسبی میدانند. نوتلا هم مثل تعداد زیادی از اختراعات دیگر محصول بخشی از تاریکترین دورههای بشر یعنی جنگ جهانی دوم است.
اختراعات مشهوری مثل ضبطصوت، پوشک و پدهای بهداشتی، جراحی پلاستیک، غذای کنسروی، ساعت مچی، زیپ، سوسیسهای گیاهی، استیل، تماسهای بیسیم، بانک خون، تغییر ساعت تابستانی و هواپیماهای بدون سرنشین تنها برخی از اختراعاتی بودند که در جنگهای جهانی اول و دوم توسط آلمانیها یا دیگر طرفهای درگیر جنگ خلق شدهاند.
ما در این مقاله میخواهیم به این بپردازیم که چطور نوتلا در جنگ جهانی دوم و حتی در دورههای پیشین یعنی زمان ناپلئون بناپارت متولد شد و در قرن بیستم به یک کسبوکار و عریض و طویل تبدیل گردید.
بیشتربخوانید: حقایقی عجیب درباره غذاها/از نحوه کشف چیپس و پفک تا استفاده از لیتیوم برای تهیه سونآپ!
من تا قبل از نوشتن این مقاله فکر میکردم نوتلا ساخته شده از کاکائو یا همان شکلات است. ظاهر یکسان آن با شکلات این مسئله را در ذهنم ایجاد میکرد که چرا این محصول ساخته شده از شکلات اینهمه محبوب قلبها است.
مشکل این بود که شکلات هم برای خود در دنیای خوراکیها، خوردنی پرطرفداری است. به همین دلیل برایم عجیب بود که اگر نوتلا هم شکلات است، چرا اولا نام آن فرق دارد و دوما چرا طرفداران آن بهجای نوتلا مستقیما شکلات نمیخورند؟
نکته عجیبتر هم این بود که شکلات را ماده جالبی برای صبحانه نمیبینم و به همین دلیل برایم سوال بود که چرا در این صورت نوتلا اینقدر برای صبحانه خورده میشود.
البته من اشتباه میکردم. نوتلا دقیقا به خاطر کمبود شکلات در جنگ جهانی دوم درست شده است و اتفاقا همین طرفداران شکلات بودهاند که پیش از همه به نوتلا اقبال نشان دادهاند.
تاریخچه این خوراکی ترکیبی به قرن نوزدهم در ایتالیا باز میگردد. نوتلا در اصل بهعنوان جایگزینی برای شکلات در زمان جنگهای ناپلئون بناپارت ساخته شد.
در آن زمان به خاطر جنگهای ناپلئون بین فرانسه و چند کشور اروپایی دیگر از جمله بریتانیا، شکلات به مادهای کمیاب تبدیل شده بود. بریتانیا در آن موقع یکی از مراکز مهم تجاری اروپا بود که هر محصولی از آنجا به کشورهای دیگر مبادله میشد.
به خاطر جنگهای که ناپلئون بناپارت با بریتانیا انجام میداد و در جهت تضعیف اقتصاد بریتانیا، ناپلئون بناپارت، فرانسه و کشورهای تحت سلطه فرانسه را که البته در این جنگها بیطرف بودند، از مبادلات اقتصادی با بریتانیا منع کرده بود.
نتیجه این اقدام یک محاصره تجاری بود که باعث شد قیمت شکلات در اروپا سر به فلک بکشد.
شکلات را از دانههای کاکائو میسازند. امروزه ۷۰ درصد دانههای کاکائو در جهان در کشور غنا تولید میشود. بقیه کشورها مثل برزیل، اکوادور، کامرون، مکزیک، نیجریه، اندونزی و سواحل عاج هم دانههای کاکائو تولید میکنند. احتمالا هم اگر دوباره به صنایع نگاه کنیم میتوانیم مشابه سیستمهای را که بردهداری مدرن در تولید قهوه دیدیم، اینجا هم ببینیم.
درهرصورت از این کشورهای تولیدکننده دانه کاکائو غنا و برزیل در زمان ناپلئون از مستعمرههای پرتغال بودند. به همین دلیل دانههای کاکائو تولیدی در این کشورها به پرتغال و از آنجا به بریتانیا برای توزیع در بقیه قاره صادر میشد؛ اما زمانی که ناپلئون به قدرت رسید، به پرتغال حمله و آنجا را اشغال کرد و پس از مدتی هم هرگونه دادوستد پرتغال با بریتانیا را منع کرد.
مشخصا تجار بریتانیایی که در آن زمان یک زنجیره تامینی برای دانههای کاکائو داشتند میتوانستند بهتر از هرکسی خرید و توزیع کاکائو را در اروپا انجام دهند.
ممنوعیتهایی که ناپلئون برای تجارت با بریتانیا ایجاد کرد هم باعث قطع ارتباط تولیدکنندهها با توزیعکنندههای عمده و هم باعث قطع ارتباط توزیعکنندههای خرد و توزیعکنندههای عمده بریتانیایی شد که در نهایت باعث شد مشتریان در طرف خردهفروشی نتوانند به مقادیر موردنیاز شکلات دسترسی داشته باشند.
این قضیه در نهایت باعث شد مردم آن زمان به فکر یافتن یک جایگزین شکلات بگردند. در این میان چند شکلاتساز ایتالیایی ایدهای را در سر داشتند و آن را اجرا کردند.
آنها برای افزایش حجم شکلات کمی میتوانستند به آن دست یابند، در شکلاتی موجود دانههای خورد شده فندق میریختند. نتیجه این ترکیب یک خمیر خوشمزه بود که به آن جاندویا (Gianduia) میگفتند.
جاندویا تا زمانی که ناپلئون زنده بود و قدرت داشت و از آنسو هنوز جنگهای آن در جریان بودند، محصولی مشهور و محبوب بود.
اما وقتی ناپلئون در سال ۱۸۲۱ فوت کرد و آتش جنگها نیز رو به خموشی گذاشت و ازاینروی شکلات و دانههای کاکائو در حجم زیاد و ارزان وارد بازار شدند، دیگر کسی سراغ جاندویا نرفت. جاندویا با این اتفاق به تاریخ پیوست.
اما تاریخ تکرار میشود؛ زیرا انسانها هیچوقت حماقت خود را کنار نمیگذارند و همیشه بهانه جدیدی برای جنگ مییابند.
تکرار تاریخ یک دیکتاتور دیگر را نیز در ایتالیا متولد کرد. دیکتاتوری که بهواسطه همراهی با دیگر دیکتاتور بزرگ آن زمان یعنی هیتلر و آغاز دهشتناکترین جنگ قرن یعنی جنگ جهانی دوم، اروپا را در وضعیت بدی قرار داد که باعث شد اقتصاد و تجارت در آن بهشدت دچار مشکل شود.
این قضیه دوباره صنعت شکلات را تهدید کرد؛ زیرا برای یک کشور در حال جنگ، شکلات یک ماده ضروری نیست. این بار موسولینی و هیتلر با آغاز جنگ جهانی دوم شکلات را از شکلات دوستان ایتالیایی دور کردند.
اما مثل دفعه ایتالیاییها این بار نیز دستبهکار شدند. ایتالیاییها آدمهای صنعتی بودند و ازاینروی میتوانستند برای این نبود و کمبود شکلات نیز چارهای بیندیشند و منابع کم شکلات خود را گسترش دهند و از آنها بیشتر استفاده کنند.
این دفعه یک شیرینیپز دیگر به نام پیترو فررو (Pietro Ferrero) ایده جاندویایی که از زمان ناپلئون استفاده میشد برداشت و آن را بهبود داد. پیترو فررو این بار فندق خردشده، شکر و کمی شکلاتی را که میتوانست به دست آورد، برداشت و ترکیبی جدید خلق کرد.
حاصل این کار یک خمیر ضخیم و شیرین بود که نام آن را جیاندویات (Giandujot) گذاشت. این جیاندویات تولید شده وقتی سرد میشد به ماده جامد سفتی بدل میگشت که برای استفاده لازم بود با چاقو یا دندان تکهتکه شود.
به همین دلیل هم نتوانست جای شکلات را بگیرد و بازاری برای خود دستوپا کند.
این شکست باعث نشد پیترو فررو دست از کار بکشد. او دوباره تلاش کرد ترکیب جدیدی استفاده کند و این بار توانست در نهایت در سال ۱۹۵۱ به ماده جدیدی دست یابد که نرم بود و میشد آن را با قاشق روی چیز دیگری مثل یکتکه نان پهن کرد.
فررو نام این ترکیب جدید را سوپرکریما (Supercreama) نامگذاری کرد. با اینکه نام این محصول کمی عجیبوغریب بود و بهجای یک ماده خوراکی شبیه یک ماده شیمیایی خاص بود، اما خوشمزه بود. لااقل به مذاق مشتریان خوش میآمد.
از آنجایی هم که میشد آن را روی نان پهن کرد، فقط با یکذره از آن، میتوانستی غذای کاملی بخوری. از آنجایی هم که ارزان بود، دوست داران شکلات که وسعشان به شکلات واقعی نمیرسید، آن را میخریدند.
اثرات منفی جنگ جهانی دوم البته بسیار زیاد بود و به کشورهای فراوانی آسیب رساند، اما اختراع سوپرکریما حداقل باعث شد مردم ایتالیا که خود مستقیما بهواسطه درگیری مستقیما دولت خود در جنگ ضررهای فراوانی تحمل میکردند، بتوانند دهانشان را شیرین کنند.
پیترو فررو در سال ۱۹۴۹ یعنی چهار سال پس از جنگ جهانی دوم در ۵۰ سالگی فوت کرد. پس از او پسرش میشل فررو (Michele Ferrero) کنترل شرکت را به دست گرفت.
میشل فررو در سال ۱۹۶۴ ترکیب سوپرکریما به نحوی تغییر داد که بتواند آن را در مقیاس بزرگ صنعتی تولید کند. همچنین در این زمان او سوپرکریما را با نام نوتلا به بازار عرضه کرد.
میشل فررو
میشل فررو در طول چند دهه بعد بازار نوتلا را گسترش داد. گام اول این گسترش البته بازار اروپا و سپس آمریکا بود. میشل فررو نوتلا را به یک امپراتوری بزرگ بدل کرد؛ اما این امپراتوری تنها نمیتوانست با نوتلا پابرجا بماند. از همین روی مشیل فررو محصولات دیگری همچون فررو روچر (Ferrero Rocher) و کیندر (Kinder) را نیز تولید کرد.
امروزه نوتلا در هر سال آنقدر نوتلا تولید میکند که میتوان با شیشههای آنها هشت بار دیوار بزرگ چین را پوشاند. همین تولید انبوه، مشیل فررو را به فردی ثروتمند با ۲۶ میلیارد دلار دارایی (طبق دادههای ۲۰۱۴) تبدیل کرده است.
در این میان شاید مهمترین استراتژی مدیریتی میشل فررو، حفظ اسرار بوده است. در طول این چند دههای که میشل فررو تولید نوتلا را به عهده دارد، او در هیچ کنفرانس خبری شرکت نکرده است و به هیچکسی هم اجازه نداده است از کارخانههایش دیدن کند.
با این کار او کیفیت محصولات خود را همواره بالا برده و کارخانههایش بسیار توسعه داده است.
بعد از تولید و گسترش بازار نوتلا خیلی طول نکشید که این محصول نیز در کنار شکلات جایی در ذهن مصرفکنندگان باز کند و طرفداران فراوانی برای خود بیابد.
امروزه نهتنها دستههای بزرگی از دوستداران نوتلا وجود دارند که در شبکههای اجتماعی فعال هستند و از علاقه خود به نوتلا مینویسند، بلکه روز جهانی نوتلا هم وجود دارد. پنجم فوریه هر سال به روز جهانی نوتلا نامگذاری شده است.
امروزه گیوانی فررو (Giovanni Ferrero) پسر میشل فررو مدیریت مجموعه فررو (Ferrero Group) را به عهده دارد.
نوتلا یکی از نشانههای تلاش انسانها برای زنده ماندن و لذت بردن از زندگی در شرایط سخت است. نوتلا در سختترین و پر تلفاتترین جنگ تاریخ بشر درست شد تا به مردم درگیر جنگ و ناامید از آینده طعمی از خوشی و شیرینی بدهد و هنوز هم بسیاری از شادمان میکند و لبخند بر لبهایشان میآورد.
منبع: تجارت نیوز
انتهای پیام/