به گزارش خبرنگار فوتبال و فوتسال گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، محمد دادکان پیشکسوت فوتبال کشورمان و رئیس سابق فدراسیون فوتبال در پاسخ به این سوال که چرا با وجود رویکرد منتقدانه اش در انتخابات فدراسیون فوتبال شرکت نکرد گفت: درباره این که گفته میشود من رک هستم، باید این ماجرا را تعریف کنم که فقیری ۳ پرتغال میخرد. اولین پرتغال را که پوشت میکند، میبیند خراب است و آن را دور میاندازد، پرتغال دوم را هم باز میکند و میبیند خراب است. وقتی به پرتغال سوم میرسد، چراغ را خاموش میکند و پرتغال را پوست میکند و میخورد. حالا اگر ما بخواهیم حرفی بزنیم، چراغها باید روشن باشد. من نظام جمهوری اسلامی را دوست دارم و پایبند به اصول دینم هستم و از همه مهمتر مردمم را دوست دارم. به همین دلیل مطمئن باشید حرفی نمیزنم که خلاف واقعیت باشد.
من ۴ سال و ۳ ماه رئیس فدراسیون بودم. در حال حاضر شرایط برای کاندیدا شدن من مهیا نیست، زیرا وقتی میبینید دخالتها و انتخابهایی که انجام میشود، به جای آن که براساس معیارهای بین المللی و توانمندیها باشد، تنها براساس سلیقه است. وقتی من از حالا میدانم رئیس بعدی چه کسی است، چه دلیلی دارد بیایم وسط و بگویم من کاندیدا هستم؟ این دلیل شرکت نکردن من در انتخابات فدراسیون فوتبال است.
به صراحت میگویم که چرخاندن فوتبال به مراتب آسانتر از یک دبستان است و در تمام دنیا همین طور است. در کشور ما نهادهای مختلف در فوتبال دخالت میکنند و به همین دلیل کار دشوار میشود. در پاسخ به این سوال که فوتبال ایران نسبت به زمان ما چه تغییری کرده، باید بگویم که مدیریت نتوانسته فوتبال را بچرخاند و در اختیار دیگران بوده است. همچنین فشارهای بیرون از فوتبال در تصمیم مدیریتها تاثیرگذار بود. یک مدیر تصمیمی میگیرد، اما وزارت ورزش یا یک نهاد دیگر تصمیم دیگری میگیرند.
بیشتر بخوانید: عزیزی: انتقادات کارشناسان فوتبال از انتخاب اسکوچیچ بیفایده است/ فقط ۵ درصد مدیران، فوتبال را میفهمند
برای تاج آرزوی سلامتی میکنم. او کار دشواری داشت و در بعضی جاها موفق بود و بعضی مواقع موفق نبود. امیدوارم او سلامتی اش را به دست بیاورد. به تاج گفتم نگذارد کی روش برود. او به من گفت تصمیم این است، اما وزارت ورزش اجازه نمیدهد و کی روش رفت. چه چیزی گیر فوتبال ما آمد؟ هزینهها بیشتر شد و نفر دوم نتوانست مقبولیت کی روش را داشته باشد و تیم ملی رفت زیر، اما و اگرها و این که بازیهای بعدی را ببریم یا نبریم.
نمیخواهم بگویم پیش از این در فوتبال ما، اما و اگر نبوده، اما هیچ وقت به این شدت نبوده است. چندین برابر کی روش به ویلموتس و سرمربی جدید پول دادیم. حالا بگوییم چه کسی این کارها را کرد؟ همه را به گردن تاج و فدراسیون بیندازیم؟ افراد و نهادهایی که دخالت کردند، در این موقعیت باید جلو بیایند و پاسخگوی مردم باشند. همین مربی تیم ملی را چه کسی آورده است؟
اسکوچیچ مربی است که امتحانش را پس داده و به نظر من موفق هم بوده است. اگر الان بخواهم اسکوچیچ را زیر سوال ببرم، خودم را زیر سوال بردم. آدم های موفق کسانی هستند که از موفقیتهای دیگران لذت میبرند، من هم از موفقیت اسکوچیچ لذت میبرم، حتی اگر خودم هم موفق نباشم. اسکوچیچ در هر تیمی بوده، از ملوان گرفته تا صنعت نفت نشان داده فوتبال را میفهمد و در جهت پیشرفت فوتبال ما زحمت کشیده است.
نوع انتخاب اسکوچیچ برای مردم شبهه ایجاد کرده است. تا پیش از انتخاب اسکوچیچ، دائم میگفتند انتخاب ما مربی ایرانی است. مگر فدراسیون میتواند با مربی ایرانی مذاکره کند؟ رسم حرفهای گری و عرف بین المللی این بود که فدراسیون از ابتدا میرفت با مسئولان باشگاه سپاهان مذاکره میکرد. نه این که با مربی مذاکره شود و پس از آن باشگاه بگوید اجازه جدایی مربی ام را نمیدهم. بنای فدراسیون انتخاب مربی ایرانی نبود و آنها فقط میخواستند وقت را بگذرانند تا به انتخاب خودشان برسند.
فدراسیون باید از همان ابتدا به سراغ مسئولان باشگاه سپاهان میرفت و راجع به قلعه نویی که مربی موفقی هم هست، صحبت میکرد و اگر به نتیجه میرسید، با مربی صحبت میکرد. شما اول میآیید با مربی صحبت میکنید، در حالی که باشگاه خبر ندارد. از طرف دیگر با علی دایی که در کنار بازیکنانی مانند وحید هاشمیان، مهدی مهدوی کیا، علی کریمی و کریم باقری از برندهای فوتبال ما به شمار میرود، مذاکره میشود. خب شما که میدانید علی دایی برای سرمربیگری در تیم ملی مشکلاتی دارد و اجازه نمیدهند او بیاید، اما اعلام میکنید دایی گزینه ما است. اول بروید مشکل دایی را برطرف کنید، بعد با او مذاکره کنید.
اکنون انتخاب فدراسیون اسکوچیچ شد، اما چرا یک نفر نمیآید بگوید انتخاب من، فدراسیون و مجموعه ما براساس این متر و معیارها، این سرمربی بوده است. هیچ کسی نمیآید راجع به این موضوع حرف بزند.
دادکان در واکنش به این که گفته میشد هر مربیای حاضر به پذیرش هدایت تیم ملی نبود و ممکن بود پس از انتخابات فدراسیون، رئیس جدید او را نخواهد اظهار داشت: وحید هاشمیان لیاقت سرمربیگری در تیم ملی را داشت، فدراسیون میتوانست برای ۲ بازی پیش رو که به راحتی ۶ امتیاز آن را میگیریم، هاشمیان را انتخاب کند و برای بازیهای بعدی که ۲ ماه و نیم بعد برگزار میشد، یک مربی جدید انتخاب میکرد و تا آن زمان رئیس جدید هم آمده بود. این نشان میدهد که با مردم رو راست نیستیم و با آنها صادقانه برخورد نمیکنیم.
رئیس اسبق فدراسیون فوتبال درباره انتخابات پیش روی این فدراسیون و اساسنامه و مجمع آن اظهار داشت: اساسنامه فعلی فدراسیون فوتبال، من درآوردی وزارت ورزش است. در جلسه تایید بندهای اساسنامه حضور داشتم و اعتراض هم داشتم که همین باعث شد برای جلسات بعدی من را دعوت نکنند. کسانی که در آن جلسه بودند به فوتبال و ورزش کمکی نکردند. بهترین توصیفی که میتوانم بکنم این است که آن افراد یک نوع دلالی کردند. نمیدانم چرا کسی راجع به این موضوعات صحبت نمیکند و به آن پرداخته نمیشود.
در گذشته اساسنامه بگونهای بود که برای تعیین رئیس فدراسیون تنها ۲ نفر رای میدادند. آن ۲ نفر هم نماینده ۲ باشگاهی بودند که قهرمان جام حذفی و لیگ میشدند، اما در حال حاضر ۳۴ باشگاه رای میدهند. با مدیران ۲ باشگاه صحبت میکردم و میگفتند به ما فشار آوردند که در انتخابات باید به فلانی رای دهید. اگر ما به گزینه آنها رای ندهیم، سفارش میکنند که بودجه در اختیار ما نگذارند. خلاف کردید! ۲ نفر را ۳۴ نفر کردید، یعنی افزایش آن از هیئتها و باشگاهها بیشتر است. اعضای هیئتها هنوز ۳۱ نفر هستند. در همان جلسه اعتراض کردم و مسئول اجتماعی ریاست جمهوری هم حضور داشت. به او گفتم ۲ نفر را به ۵ یا ۱۰ نفر افزایش دهید، اما وقتی تعداد را به ۳۴ نفر برسانید، قدرت وزارت ورزش بالاتر میرود. کدام باشگاه ما دولتی نیست؟ همه از دَم دولتی هستند.
دوست دارم مسئولان وقت وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک در ۴ سال و ۳ ماهی که من رئیس فدراسیون بودم، بیایند و بگویند که یک ریال به فدراسیون فوتبال کمک کردند. هیچ کمکی نگرفتیم و همیشه این را به صراحت گفتم. شاید در آخر کار میان من و کمیته تنش ایجاد شده باشد، اما دلیل آن این بود که من جایگاهم را یادم رفته بود.
سلطان محمود غزنوی کارگری به نام ایاز داشت. ایاز به اندازهای خوب خدمت میکرد که یک روز سلطان محمود شیخ الرئیس را صدا زد و از او خواست ایاز را از حالت کارگری خارج کند و به او پُست بهتری دهد. به ایاز یک پُست خوب دادند. کمی بعد کسانی که دوست نداشتند پیشرفت ایاز را ببینند به گوش سلطان محمود رساندند که ایاز خانه مجردی گرفته و در آن جا رفت و آمد مشکوکی دارد. سلطان محمود از ایاز دلیل انحرافش را پرسید که ایاز گفت انحرافی در کار نیست. وقتی ایاز سلطان محمود را به آن خانه برد، سلطان دید که در آن خانه یک گلیم، عصا، آینه و پوستین است. ایاز به سلطان محمود توضیح داد که هر روز این لباسها را بر تن میکنم تا یادم نرود چه کسی بودم و کجا بودم.
بیشتر بخوانید:فتح الله زاده: در هیئت مدیره نمیتوانستم به استقلال کمک کنم/ یک روز برمیگردم و با فرهاد ستاره سوم را میگیرم
اگر در این مملکت افراد یادشان نرود چه کسی بودند، هیچ وقت اخلاق نمیبازد و فساد به وجود نمیآید. کار وزارت ورزش این است که در مسائل کلان ورزش ورود کند. کار وزارت ورزش این نیست که مربی برای تیمها انتخاب کند و بگوید بیایید دبیر فدراسیون را من انتخاب کنم.
فوتبال یک رشته وارداتی است و ما در کشورمان از آن استفاده میکنیم، باید ریشه یابی کنیم و ببینیم چرا چنین حالتی در فوتبال ما پیش میآید. من و همکارانم شق القمر نکردیم. چرا توانستیم پول در بیاوریم و خرج فوتبال کنیم؟ ۵ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان برای فوتبال گذاشتیم و باشگاه پرسپولیس و استقلال را راه اندازی کردیم و همین ساختمان فدراسیون فوتبال که اکنون ۵۰، ۶۰ میلیارد تومان میارزد را خریداری کردیم؛ بنابراین میتوان برای فوتبال درآمدزایی کرد، اما در حال حاضر سوال این است آیا افرادی که برای ریاست فدراسیون ثبت نام کردند، میتوانند ماهی یک میلیارد پول به فدراسیون تزریق کنند. امروز فوتبال ماهی یک میلیارد پول میخواهد.
دنیا تجربه، تخصص، دانش و مقبولیت اجتماعی را میپذیرد. این را دنیا میگوید که برای هر جا خواستید رئیسی انتخاب کنید، باید این چهار شاخصه را در نظر بگیرد که این هیچ گاه در کشور ما رعایت نمیشود. ما خودمان آمدیم شاخصه تکلیف را برای ریاست اضافه کردیم که اصلا معنی ندارد. میگویند به ما تکلیف شد بیاییم ثبت نام کنیم. شما اگر دانش، تجربه، تخصص و مقبولیت اجتماعی ندارید، چرا برای ثبت نام میروید. آیا میروید که اسمتان را بگویند یا واقعا میتوانید ماهی یکی، ۲ میلیارد برای فوتبال درآمدزایی کنید. چقدر خوب است که خبرنگاران بروند و از کسانی که برای انتخابات فدراسیون کاندیدا شدند بپرسند شما در خودتان چه چیزی دیدید که ثبت نام کردید. آیا ۴ شاخص لازم را دارید؟
او درباره قانون بازنشستگی در فوتبال ایران و تضاد آن با قوانین بین المللی گفت: تغییراتی که در اساسنامه اعمال میشود به یک کمیته فیفا میرود و در آنجا بررسی میکنند که آیا آن تغییرات مورد قبول فیفا هست یا خیر. اصولا به قوانین داخلی کشورها احترام میگذارند. اگر کمیته انتقالی که پس از ما تشکیل شد، در اساسنامه تغییراتی ایجاد کرد و این اساسنامه باید مورد تایید فیفا قرار میگرفت که بخشی از آن هم به فیفا رفت. در دوره کفاشیان بقیه اساسنامه به فیفا ارسال نشد، اما گفتند فرستادیم و تایید گرفتیم. در حال حاضر تغییرات بسیار زیادی در اساسنامه ایجاد شده و به وسیله آن وزارت ورزش حرف اول را میزند.
دادکان در خصوص چگونگی درآمدزایی برای فوتبال گفت: درآمدزایی کار بسیار راحتی است. در زمان ریاست من، در چند بازی ملی، لوگو حامی مالی روی لباسها نبود. با این که حامی مالی داشتیم این کار را نمیکردیم تا این که برای این کار یک میلیارد و ۱۳۰ میلیون تومان دریافت کردیم که ۱۵، ۱۶ سال پیش رقم بسیار بزرگی بود. بیست روز به جام جهانی مانده بود، اما قرارداد نهایی با شرکتی نبسته بودیم. ۸۰۰ میلیون با پوما قرارداد بستیم و در قبال آن اختیاراتی به آنها دادیم و آنها هم امتیازاتی به ما دادند. از جوراب بازیکنان تا کلاه آنها میشود پول درآورد. پول تبلیغات دور زمین در چند سال اخیر کجا رفت؟
امروز یک مربی جوان مانند مجیدی با عشق به استقلال میآید و میخواهد کار کند. مجیدی به قوه قضاییه میگوید بیایید ببینید من در تلفنم چه اسناد و مدارکی دارم. چرا نمیروند ببینند؟ این بحث فوتبالی نیست؟ من تندرو نیستم. آیا این که میپرسم چرا کسی به مشکلات رسیدگی نمیکند، بد است؟
خوشحالم که گل محمدی به پرسپولیس آمد. همان زمان که مدیرعامل وقت پرسپولیس میخواست یحیی را برکنار کند، به او گفتم این کار را نکند، زیرا یحیی مربی آینده داری است. اکنون یحیی به پرسپولیس برگشته و میگوید ما هیچ چیزی نداریم، چرا جار میزنید که ما همه چیز داریم. خب بروید به این مسائل رسیدگی کنید. هیچ کسی نمیآید بگوید این باشگاه پرسپولیس چند سال است بدهی دارد.
انتهای پیام/