به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، دیر زمانی است که فرهنگوران فارس، بهویژه حافظدوستان از نبود پژوهشگاهی با نام حافظ و درخور شأن این شاعرپرآوازه، در شیراز گلایه دارند و این انتقاد، بهطور رسمی و با صدای بلند مدیر مرکز حافظشناسی در آیین گشایش بیستو یکمین یادروز حافظ (۱۹مهرماه ۱۳۹۷) باری دیگر اعلام شد.
پس از مدتی و در پی مطرحشدن این انتقادها، زمزمهی ساخت بنای مرکز حافظشناسی در جوار آرامگاه حافظیه و موضوع طراحی خاص این بنا از افراد مختلف شنیده شد.
مدیر مرکز حافظشناس در خصوص آخرین اخبار احداث این پژوهشگاه، گفت: بیش از ۲ دهه از فعالیت مرکز حافظشناسی میگذرد، مرکزی که خوشبختانه در حوزههای آموزشی و پژوهشی دستاوردهای بسیار خوبی داشته است.
کاووس حسنلی با بیان اینکه تنوع و گستردگی فعالیتها در این مرکز به گونهای بود که نیاز به مکانی مناسب را ایجاب میکرد، گفت: مردم ما وامدار سعدی و حافظند و ما شیرازیها که افتخار داریم همشهری این ۲ شاعر و ادیب پرآوازه و البته بیش از دیگران بدهکار این بزرگان هستیم. امروز همهی ما به وجود این بزرگان افتخار میکنیم. اما این افتخارکردن کافی نیست؛ باید برای شناخت بیشتر این بزرگان و معرفی شایستهی آنها به دیگران اقداماتی شایسته و درخور آنها داشته باشیم. ایجاد مراکز علمی و تحقیقاتی در طراز بینالمللی از ضرورتهای مسلم فرهنگی و از وظایف اولیهی ما در پیوند با این بزرگان است.
او با بیان اینکه از سالها قبل ایدهی بنای پژوهشگاه حافظشناسی مطرح شده بود، بر استقلال کامل مرکز حافظ شناسی و غیردولتی و غیر خصوصی بودن این مرکز اشاره و اضافه کرد: از اوایل آبانماه سال ۱۳۹۷، با پیگیری مرکز و همکاری برخی از مدیران استان و شهر شیراز، قطعهزمینی در کنار بنای چهل مقام، در محدوده طرح توسعهی محور عرفان در حافظیه، به این مرکز اختصاص داده شد.
این استاد دانشگاه با اشاره به حمایتهای استانداران قبل و خصوصا دکتر رحیمی استاندار کنونی و معاونان و مدیران استانداری فارس، همکاری میراث فرهنگی فارس و شهرداری و شورای شهر شیراز و سایر دستگاههای اجرایی و خدمات رسان شیراز را مناسب ارزیابی و خاطرنشان کرد: همزمان با پیگیری امور مجوزها، به دنبال طراحی بنا هم بودیم.
او با اشاره به همکاری اساتید دانشکدهی هنر و معماری دانشگاه شیراز، محدودیتهای موجود برای طراحی بنا را یادآوری و اضافه کرد: اگر اهل معرفت باشیم و این بزرگان را به درستی بشناسیم متوجه خواهیم بود که در شیراز مراکزی، چون سعدیشناسی و حافظشناسی باید از باشکوهترین و کارآمدترین و زیباترین بناهای شهر باشند.
حسنلی با تاکید بر ضرورت دسترسی بنای مرکز حافظ شناسی به محوطه حافظیه، گفت: اگر به ماهیت فعالیتهای مرکز حافظشناسی توجه کنیم، برای بنای این مرکز باید همهی محوطهی حافظیه در اختیار مرکز باشد. چرا؟ چون غیر از دفتر مدیریت مجموعهی حافظیه و نیروهای حفاظتی، ضروریترین نهادی که باید در مجموعهی حافظیه باشد، مرکز حافظشناسی است. وظیفهی ذاتی این مرکز، معرفی حافظ و شعر او در سطوح مختلف به شمار میرود و این یک مطالبهی عمومی و درخواست جدی همهی فرهنگوران و حافظدوستان است. درنتیجه وجود مرکز حافظشناسی که در آنجا همهی اسناد، مدارک، کتابها، مقالهها، نرمافزارها و همهی داشتههای مربوط به حافظ گردآوری و طبقهبندی شده باشد در حافظیه بر هر مکان دیگری که در آنجا هست، مقدم است.
او در عین حال گفت: بهدلیل مشکلاتی که هست، فعلاً قطعهزمینی با یک محدودیت مساحتی به این مرکز واگذار شده و مرکز حافظشناسی ناگزیر در این شرایط باید در همین زمین محدود، ساخته شود. و، چون این زمین همجوار بنای چهل مقام هم هست ارتفاعش نمیتواند بلندتر از بنای چهل مقام باشد. ناچار ما باید دستکم در این کار، برای سه طبقه زیرزمین و یک طبقه روی زمین برنامهریزی کنیم و این بنا هم با همین محدودیت طراحی شده است.
او در پاسخ به این پرسش که طرح برگزیده تا چه اندازه با مبانی اندیشه و درونمایهی شعری حافظ پیوند دارد؟، گفت: ما در مرحلهی سفارش طرح، برای طراحان محترم یک کتابچه (به نام نقش ماندگار) تدوین و در این کتابچه، دیدگاه خودمان را دربارهی حافظ، شعر حافظ، بنای موجود حافظیه و تاریخچهی بنا از گذشته تا امروز بیان و مرکز حافظشناسی را معرفی کردیم. البته نیازهای مرکز را به لحاظ موقعیت فیزیکی و محدودیتها و شرایط هم در پیوستی بیان شد.
حسنلی در عین حال گفت: این موضوع روشن است هر بنایی که برای مرکز حافظشناسی طراحی میشود و در محوطهی آرامگاه حافظ قرار میگیرد، باید شرایطی را پذیرفته و ویژگیهایی را داشته باشد؛ اول ضوابط میراث فرهنگی را رعایت کند و مسلما هر بنایی که در کنار حافظیه ساخته میشود، باید به گونهای طراحی شود که آرامگاه حافظ را تحت تأثیر قرار ندهد. همچنین باید با معماری موجود بنای حافظیه سازگاری لازم را هم از نظر شکل و سازه و هم از نظر مصالح داشته باشد. دیگر آنکه چنین بنایی، بیگمان باید با شعر حافظ هم، همخوانی و همسانی داشته باشد. اینها از مسلمات اولیه برای طراحی چنین بنایی است و خوشبختانه هر سه طراح هنرمند و بزرگوار همهی این ویژگیها را در طراحیشان در نظر داشتهاند و به آن عمل کردهاند.
او در خصوص برآورد اعتبار لازم و محل تامین این اعتبار نیز با تکرار این نکته که مرکز حافظشناسی دولتی نیست و بودجه اختصاصی ندارد، گفت: ساخت چنین بنایی به نوع سازه و مصالح و شیوهی اجرا بستگی دارد؛ و هزینههای آن هم باید از راههای گوناگون تأمین شود. برای مثال خوشبختانه شهرداری شیراز و جناب آقای مهندس اسکندرپور، شهردار محترم در جلسهای، ساخت اسکلت بنا را تقبل کردند. افراد نیکوکار و خیّر فرهنگی هم میتوانند با حمایت مالی و مشارکت در ساخت و تجهیز این بنا، نام خودشان را به جاودانگی حافظ گره بزنند و ماندگار شوند. ما در خود این بنا طرحهایی را پیشبینی کردهایم که اگر کسانی موفق به حمایت مالی باشند، نام آنها را بهشکلی ویژه در بناهای یادمان ثبت خواهیم کرد تا همواره در منظر دید بازدیدکنندگان باشد و دیگران را هم به چنین اقدامات نیکویی تشویق کند.
حسنلی با اشاره به اینکه نگارش تاریخ شفاهی ساختمان مرکز حافظ شناسی هم در دستور کار قرار دارد تا آیندگان از روند کار احداث این بنا مطلع باشند، گفت: در «کتاب بنای مرکز حافظشناسی» بهصورت روزنگار خاطرات و امور مربوط به مراحل مختلف این بنا (از درخواستها، موافقتها، همکاریها، مجوزها، صورتجلسهها و...) همه و همه ثبت میشود تا همچون بخشی از تاریخ فرهنگی و شفاهی یک دوره از شهر شیراز به چاپ برسد و به یادگار بماند. خوشبختانه نزدیک به صد صفحه از این کتاب هماکنون آماده شده است و هر روز به آن اضافه میشود.
استاد معماری دانشگاه شیراز و مسؤول امور طراحی بنای مرکز حافظشناسی نیز در جمع خبرنگاران گفت: با توجه به اینکه موضوع طراحی این بنا قبل از آشنایی بنده با مرکز حافظشناسی شکل گرفته بود، افراد متعددی بنابر علاقه و ارادت شخصیشان به حضرت حافظ و مرکز حافظشناسی طرحهایی را ارائه کرده بودند، اما با توجه به اینکه این بنا دو وجه عملکردی و معنایی را در یک نسبت مطلوبی را باید پاسخگو باشد، تصمیم بر آن شد تا بر مبنای خرد جمعی تصمیم مناسبی در این زمینه گرفته شود.
دکتر جاوید قنبری ادامه داد: در این مسیر پیشنهاد بنده بر این بود تا کمیتهی سیاستگذاری متشکل از نمایندههای نهادهای متنوع، ازجمله مرکز حافظشناسی، استانداری فارس، شهرداری شیراز (بهویژه شهرداری منطقه ۳)، سازمان میراث فرهنگی، سازمان نوسازی و بهسازی شهری و دانشگاه شیراز شکل بگیرد و در آن کمیته، سیاستگذاری مناسبی صورت پذیرد؛ بنابراین پیشنهاد، چندین جلسه با حضور نمایندگان نهادهای نامبرده شکل گرفت و در نهایت پس از گفتگوهای فراوان در جلسات متعدد، گزینهی دعوت از شش معمار مؤلف معاصر برای ارائهی اتودهای مفهومی اولیه در اولویت و مورد وفاق اعضا قرار گرفت؛ پیرو این تصمیم، کمیتهی راهبری تخصصی با تعداد اعضای کمتری نیز برای پیشبرد اهداف برنامه تعیین گردید.
او در بیان معایب و محاسن مسابقات طراحی معماری برای چنین پروژههای شاخصی، گفت: برای برگزاری مسابقات معماری روشهای متنوعی وجود دارد و قوانین و ضوابط آنها را نیز وزارت راه و شهرسازی تدوین کرده است. هرکدام از این روشها قطعا مزایا و معایبی دارد و میتواند از زوایای متنوعی قابل نقد باشد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه شورای سیاستگذاری این پروژه، دو روش مسابقهی آزاد و محدود (یا دعوتی) را مورد بحث قرار داد، گفت: در روش مسابقهی آزاد امکان شرکت در مسابقه برای همهی اعضای جامعهی معماران اعم از دانشجو و غیر دانشجو، معماران جوان و معماران پیشکسوت و... وجود دارد؛ از مهمترین مزایای این روش (درخصوص طراحی بنای مرکز حافظشناسی) این بود که یک موج فرهنگی در جامعهی معماران و خیالپردازی در طیفی گسترده در بین معماران برای طراحی بنای مرکز حافظشناسی را به وجود میآورد و باعث میشد که طیف وسیعی از اقشار جامعه مدتزمانی را به حافظ و مرکز حافظشناسی بیندیشند. اما این نکته را نیز باید دقت داشت که در این روش ممکن است علیرغم دریافت تعداد بسیار زیادی طرح (که داوری آن فرایندی زمانبر و پیچیده است) معماران باتجربه و معماران مؤلف رغبتی برای ورود به موضوع نشان ندهند که این مسأله باعث میشد از عمق برخورد با موضوع کاسته شود. به همین دلیل گزینهی دوم که مسابقهی محدود یا دعوتی بود برای این طرح مناسبتر به نظر میرسید. در این مورد نیز نگاههای متنوعی در برخورد با موضوع و انتخاب طراحان در شورای سیاستگذاری مطرح گردید و به تشخیص و مصلحتاندیشی شورای سیاستگذاری پروژه، این برنامه بهصورت رسمی بهعنوان یک مسابقه در وزارت راه و شهرسازی ثبت نگردید؛ زیرا ماهیت کار در واقع نوعی سفارش طرح به طراحان مشخص بود.
او با اشاره به روند داوری این مسابقه طراحی، تاکید کرد که توسط اعضای شورای سیاستگذاری ابتدا ۶ معمار مولف انتخاب شدند گفت: در نهایت سه نفر یعنی آقایان مهندس فرهاد احمدی، دکتر داراب دیبا و مهندس سیفالله کاظمپور به مکاتبات اینجانب در بازهی زمانی مشخص شده پاسخ مثبت دادند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: دربارهی کمیتهی داوران یا کمیتهی "ارزیابی" نیز سعی کردیم، تیمی مرکب از دیدگاههای پخته و در عین حال متنوع در بعد نظری (Theory) و عملی (Practice) و همچنین با حضور حافظشناسان شهیر معاصر شکل گیرد. بدین منظور، پس از بررسی اسامی پیشنهادی و بررسیهایی که شکل گرفت، کمیتهی ارزیابی و بررسی طرحها را آقایان دکتر محمد سعید ایزدی، مهندس سید محمد بهشتی، دکتر کاووس حسنلی، دکتر سعید حمیدیان، استاد بهاءالدین خرمشاهی، دکتر محمدمنصور فلامکی و مهندس ایرج کلانتری تشکیل دادند که ترکیبی از استادان معماری و استادان حافظشناسیست.
قنبری در خصوص شیوهی برگزاری مسابقهی طراحی بنای مرکز حافظشناسی، خاطرنشان کرد: پس از اعلام آمادگی معماران، بستههای مربوط به طراحی بنا شامل اطلاعات فنی و کیفی ارائه و در نهایت بعد از رایزنیهای انجام شده، روز ۲۴ دیماه برای ارائه اتود طراحی به کمیته ارزیاب مشخص شد.
او گفت: تردیدی نیست که اگر بنا مربوط به حافظ نبود، چنین سطحی از برخورد با مسئله نمیتوانست شکل بگیرد! این فرایند گرچه مربوط به طراحی یک بنای نسبتا کوچک (با زیربنای کمتر از ۲۰۰۰مترمربع و با ارتفاع بیشینه ۶متر از سطح زمین و در یک زمینی به مساحت تقریبی ۶۵۰ متر مربع) بود، اما از منظر بنده و بسیاری متخصصان امر در بالاترین سطح کیفی ممکن و با حضور و گفتوگوی بزرگانی شکل گرفت که در کنار هم قرار گرفتنشان خود یک اتفاق بزرگ و مبارک در تاریخ معماری معاصر ایران بود. تنها نگاهی کوتاه به نام داوران نامدار و طراحان شاخص نشان میدهد که سطح کیفی کار در چه طرازی بوده است.
این استاد دانشگاه هنر و معماری شیراز، با بیان اینکه نباید فرآیند طی شده را مسابقه نامید، زیرا شان مواجهه با این موضوع دارای ظرافتهای خاصی است، گفت: از سه معمار بزرگ کشورم آقایان دکتر داراب دیبا، مهندس فرهاد احمدی و مهندس سیفالله کاظمپور که در این پروژه در نهایت سخاوت همکاری کردند، قدردانی میکنم.
انتهای پیام/