به گزارش خبرنگار حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ رژیم بعث عراق که یکی از مخالفان انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی (ره) بود، بلاخره در سال ۵۹ با هدف تصرف کامل و تجزیه ایران یک تهاجم سراسری را به ایران آغاز کرد. در این تهاجم بیش از ۱۰۰ کشور از عراق حمایت میکردند، اما ایران از هرگونه حمایت خارجی بینصیب بود و به گفته فرماندهان ارشد نظامی کشورمان، ایران حتی از خرید سیم خاردار که سادهترین ابزار دفاعی است هم محروم بود.
صدام و همراهانش - یکی از جالبترین روایتهایی که وجود دارد این است که صدام در برابر ایران همیشه لباس رزمی میپوشید، اما در حمله به کویت لباس شخصی بر تن کرد، وقتی از او علت را جویا شدند گفت که ایرانیها مرد جنگ هستند، اما کویتیها...
در آن دوران هنوز جهان در دو بلوک قدرت شرق و غرب تقسیم بندی میشد و کشورها حق بی طرفی نداشتند و باید ذیل یک بلوک قدرت قرار میگرفتند. حامیان صدام از هر دو بلوک غرب و شرق بودند که در این میان حمایتهای کشورهای بلوک شرق از صدام و رژیم بعثی عراق بیش از سایرین به چشم میآمد. این حمایتها در بُعد تسلیحاتی از جانب غرب نیز تا پایان دوران دفاع مقدس تداوم داشت.
بلوک شرق و غرب
کشورهای بلوک غرب به صدام هواپیما و امکانات راداری و پدافندی میدادند و مدرنترین وسایل و تجهیزات را در اختیارش میگذاشتند. علاوه بر این کمکهای نظامی، انواع کمکهای اقتصادی نیز عراق را پوشش میداد. البته کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نیز در این راه با انواع کمکهای مالی و تسلیحاتی صدام را یاری میکردند.
کمکهای تسلیحاتی عربستان به صدام
یکی از این کمکهای تسلیحاتی، واگذاری هواپیماهای میراژ اف ۱ به عراق بود. این هواپیما یک هواپیمای جنگنده برتری هوایی و تهاجمی تک و دو سرنشین ساخت شرکت فرانسوی داسو است که به عنوان جایگزینی برای جنگندههای خانواده میراژ ۳ تولید شد. حدود ۷۴۰ فروند از این هواپیما بین سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۸۳ تولید شد و از اوایل دهه ۱۹۷۰ در ارتش فرانسه و چندین کشور دیگر دنیا به عنوان یک جنگنده سبک چندمنظوره به کار گرفته شد.
هواپیمای میراژ فرانسوی
استفاده از این هواپیماها برای عراق بسیار حیاتی بود چراکه با استفاده از توان این جنگنده ها عراق علاوه بر بمباران مناطق مسکونی ایران شروع به بمباران و انهدام پایانه های نفتی ایران کرد. البته میراژهای عراقی در جنگ نفتکش ها هم نقش مهمی داشتند و نفتکش های حامل نفت ایران مورد حمله قرار می دادند.
میراژ عراقی
یکی از سلاح های کارآمد این هواپیما موشک اگزوسه بود که در حمله به نفتکش ها نقش خود را نشان می داد. البته موشک های اگزوسه قدرت تخریب و انهدام کامل نفتکش های ایران را نداشتند چون که این موشک ها فقط برای نفتکش هایی با وزن کمتر از 8 هزار تُن کاربرد داشت در حالی که بیشتر نفتکش های حامل نفت ایران بیش از این وزن داشتند.
یک فروند میراژ عراقی در حال شلیک یک فروند موشک اگزوسه
یک فروند نفتکش سانحه دیده در خلیج فارس
نحوه حمله میراژها به نفتکش ها و پایانه های نفتی ایران اینگونه بود که آنها در سکوت کامل خبری و رادیویی به این نقاط حساس نزدیک می شدند و پس از پرتاب موشک اگزوسه از منطقه خارج می شدند. البته خلبانان عراقی می دانستند که در صورت درگیر شدن با تامکت های ایرانی هیچ شانسی برای گریز ندارند و توسط تامکت ها شکار می شدند.
هواپیمای میراژ متعلق به ایران
پس از حمله عراق به کویت و اشغال این کشور کوچک و ائتلاف ناتو و کشورهای منطقه برای آزاد سازی این انبار نفت نیروی هوایی عراق با وجودِ داشتن ۸ سال تجربه رزمی سنگین در جنگ تحمیلی قبلی خود یعنی حمله به ایران نتوانست به موفقیتی جز یک پیروزی هوایی در برابر هواپیماهای ائتلاف دست یابد و با از دست دادن برتری هوایی و بالا رفتن تلفات پرنده هایش راهکاری عجیب را برگزید و به جای هر حرکتی بیش از ۱۰۰ فروند از هواپیماهای جنگی و تعدادی هواپیمای غیرنظامی را به سمت ایران پرواز داد تا از آتش دشمن مصون مانده و بعدها با فروکش کردن جنگ آنها را از ایران پس بگیرد.
این طرح عراقی ها، اما با ممانعت ایران از پس دادن هواپیماها به بن بست برخورد و در اظهار نظرهای غیر رسمی دلیل اینکار در نظر گرفتن این مهاجران غیرقانونی، اما بسیار ارزشمند به عنوان بخشی از غرامت جنگ تحمیلی ۸ ساله در کشور عنوان شد. بنا بر اظهارات منابع خارجی حدود ۲۴ فروند میراژ اف ۱ در بین این هواپیماهای وجود داشته که ۱۷ فروند نوع تک سرنشین و ۷ فروند نوع دو نفره بوده است.
میراژ ایرانی با استتار آبی
مهمانهای ناخوانده عراقی پس از عبور از مرزهای غربی کشور، عمدتآًدر پایگاه سوم شکاری همدان فرود آمدند و بعدها به نقاط دیگر منتقل شدند. میراژها نیز هر چند در چند پایگاه کشور حضور یافتند، اما سرانجام در قالب یک اسکادران شکاری جدید در پایگاه هوایی مشهد مستقر شده و از آن پس با فراز و نشیبهای فراوانی تا به امروز در حال خدمت بوده اند.
میراژ ایرانی با استتار خاکی
این هواپیماها در حالی وارد ایران شدند که نه تنها هیچ کتاب راهنما و دفترچه فنی به همراه نداشتند بلکه شاید همه آنها فاقد جایگاههای حمل جنگ افزار بودند. بدیهی است که قطعات یدکی نیز برای این هواپیما موجود نبود و این در حالی بود که سطح فناوریهای میراژ اجازه نمیداد از آن صرف نظر شود؛ بنابراین بار دیگر و برای چندمین بار پس از انقلاب متخصصان داخلی دست به کار بزرگی زده و برای عملیاتی کردن این هواپیما بدون مراجعه به کشور سازنده اقدام کردند.
دسته سه فروندی هواپیمای میراژ
در ادامه این گزارش می خواهیم مردی را معرفی کنیم که برای عملیاتی شدن میراژها با نوشتن دفترچه های راهنما و تشکیل اسکادران های آن در نیروی هوایی ارتش تلاش بسیاری را انجام داد. مردی که همین چند روز پیش به دیدار معبود شتافت؛ او کسی نبود جز سرهنگ خلبان بهروز نقدی بیک.
سرهنگ خلیان بهروز نقدی بیک در سال ۱۳۳۷ در شهر تهران دیده به جهان گشود. او دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه خویش را با موفقیت به پایان رساند و بلافاصله پس از اخذ مدرک دیپلم در سال ۱۳۵۵ وارد نیروی هوایی گردید.
او مراحل آموزش خلبانی را بر روی هواپیماهای تی ۳۷، تی ۴۱ و تی ۳۸ در ایالات متحده با موفقیت گذراند و کمی پیش از وقوع انقلاب اسلامی به کشورمان بازگشت و جهت طی دوره آموزش خلبانی جنگنده بمبافکن اف ۴ فانتوم خود را به گردان ۱۱ پایگاه یکم شکاری مهرآباد معرفی کرد.
عملکرد او در دوران دفاع مقدس هم بسیار درخشان بود به نحوی که در این دوران ۴۴ ماموریت برونمرزی علیه رژیم بعثی را در کارنامه خود ثبت کرد و در این مسیر طلایی علاوه بر انهدام مواضع و پایگاههای عراق در عمق این کشور، سابقه درگیری هوایی با جنگندههای دشمن را نیز داشته است. شاید بتوان تاریخیترین حضور او دوران جنگ تحمیلی را به فعالیت در عملیات غرور آفرین «مرصاد» نسبت داد که طی آن مواضع منافقینی را که قصد تصرف سه روزه کرمانشاه و هفت روزه تهران را در مخیله خام خود میپروراندند در هم کوبید.
پروازهای شجاعانه وی در مرداد ماه ۱۳۶۷ و انهدام سطوحهای زرهی منافقین با جنگنده اف ۴ آنچنان موفق بود که عملا حجم وسیعی از امکانات آنان را نابود و شکستشان را بیش از پیش مسجل ساخت.
سرهنگ نقدیبیک علاوه بر پروازهای رزمی در دوران جنگ، در تست تسلیحات جدید بر روی هواپیمای اف ۴ فانتوم نیز نقش اساسی را ایفا نموده است. در یک مورد، تحت پروژهای با نام «شباهنگ»، موشک پدافندی دریاپایه «اسام ۱ استاندارد» بر روی جنگنده اف ۴ نصب گردید تا به واسطه برد خود برای انهدام جنگندههای بلندپرواز میگ ۲۵ عراق که در سرعت سرسامآور و ارتفاع زیاد به شهرها حمله کردند و هموطنان عزیزمان را به خاک و خون میکشیدند مورد بهرهبرداری قرار گیرد که در جریان پرواز تست در میدان نبرد، ایشان یک فروند جنگنده میگ ۲۵ را حوالی تهران با موشک استاندارد هدف قرار داد که منجر به آسیب شدید به آن گردید. همچنین در پروژهای دیگر تست بمب ۳۰۰۰ پوندی جنگنده اف ۴ به وی واگذار شد که نتیجه برای نیروی هوایی موفقیت آمیز بود.
اما این تمام مسیر نبود، چرا که با پایان جنگ نبوغ او وجهه تازهای را از خود به نمایش گذاشت. پس از اتمام هشت سال جنگ تحمیلی و بنا بر تصمیم شهید سرلشکر ستاری فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش مبنی بر راهاندازی و بازآماد (اورهال) هواپیماهای میراژ، یک فروند هواپیمای میراژ در تابستان ۱۳۷۲ در پایگاه همدان آماده پرواز شد.
با توجه به اینکه جنگنده میراژ اف ۱ هواپیمای سازمانی نیروی هوایی محسوب نمیشد و بعد از دفاع مقدس به نیروی هوایی ارتش وارد شده بود و پیشتر هیچگونه تجربهای از پرواز با آن در نهاجا وجود نداشت و کوچکترین کتاب آموزشی، تجهیزات زمینی یا برخی ملزومات اساسی برای پرواز میراژ از سوی کشور سازنده یا دیگر مبادی به ایران داده نشده بود، باید خلبانی شجاعی ریسک پرواز با جنگندهای ناآشنا را برعهده میگرفت.
در این میان سرهنگ بهروز نقدیبیک داوطلب اولین پرواز با میراژ در کشورمان شد و پس از چندین مورد حرکت بر روی سطوح پروازی، ریسک اولین پرواز با جنگنده میراژ اف ۱ رابه جان خرید و در مقابل چشمان فرماندهان حاضر نیروی هوایی ازجمله شهید والامقام سرلشکر منصور ستاری در پایگاه سوم شکاری همدان، با نبوغ و شجاعتی وصف ناشدنی و تنها با اتکا به تجربیات خود از هواپیمای فانتوم، میراژ مذبور را به پرواز در آورد که این اتفاق سرآغاز به خدمتگیری این جنگنده در ناوگان عملیاتی نیروی هوایی کشورمان شد.
بهروز نقدی بیک که با نام «پدرخوانده» میراژ شناخته میشود، از رهگذر ماموریتهای خود کتاب آموزش پرواز با این جنگنده را بر حسب تجربیات خود تألیف کرد و البته خلبانان باسابقه جنگنده بمبافکن اف ۵ را برای پرواز با میراژهای تازه وارد آموزش داد تا رسما گردان پروازی آن تشکیل شود.
همچنین او تجربه پرواز با هواپیمای غولپیکر بوئینگ ۷۴۷ را در کارنامه خود دارد و پس از سالها خدمت پرافتخار و صادقانه و بازنشستگی از نیروی هوایی، همکاریهایی را در پروژههای پهپادی نهاجا به ثبت رساند و البته استادی دلسوز و مهربان برای علاقهمندان به هواپیماهای مدل در هر سن و سالی بود.
سرهنگ بهروز نقدیبیک در ماموریت اسکورت هواپیماهای سوخو ۲۷ روسی که از فراز آسمان ایران برای شرکت در نمایشگاه هوایی بحرین عبور میکردند، استاد خلبان «ویکتوری پوگاچف» را مهقور توانایی خویش ساخت. در این پرواز مرحوم نقدی بیک پس از مشاهده مانورپذیری بالای سوخو روسی و برای نمایش توان خلبانان نیروی هوایی ایران به صورت برعکس در بال استاد بزرگ نیروی هوایی روسیه و سپس در بالای کابین جنگنده وی پرواز کرد که در مجلات هوانوردی آن زمان بازتاب گستردهای داشت.
تامکت های ایرانی در حال اسکورت سوخوهای روسی
یک فروند فانتوم ایرانی در حال اسکورت سوخوهای روسی
در نهایت او در شامگاه ۲۵ بهمن ماه ۱۳۹۸ و در بیمارستان بقیةالله تهران جان به جانآفرین تسلیم کرد و پس از سالها فعالیت غرورآفرین، روح بلند وی به یاران شهیدش پیوست.
کشورمان ایران با همه فراز و نشیبها پس از پیروزی انقلاب اسلامی درنقطهای ایستاده که دیگر همه به قدرت جمهوری اسلامی ایران اذعان میکنند. ارتش انقلابی ایران به عنوان یکی از عوامل اصلی قدرت کشور، مدیون تلاشهای افرادی همچون سرهنگ نقدی بیک است که در هنگام حیات خود شاید کمتر اسمی از آنان برده شود، اما پس از اینکه به دیار باقی سفر میکنند اسم آنان برده شده و تنها بخش کوچکی از تلاشهای بی شائبه آنها معرفی میشود. اما نکته قابل توجه اینجاست که کشورمان پر از چنین افرادی است که گمنام و مجاهدانه تمام زندگی خود را صرف خدمت به مردم و کشور میکنند.
انتهای پیام/
جان ناقابل فرزندانت فدای عزت و سربلندی تو ای ایران
من هم از تقدیم جانم برای رهبر و وطنم حتی لحظه ای فکر نمیکنم و آماده جان فشانی هستم