به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ، پایان بهمن ماه ، محیط بانان مازندرانی پرندگان تلف شده میانکاله را با رعایت نکات بهداشتی دفن کردند و خیالشان کمی راحت شد که فصل سرما رد شده و پرندگان به آشیانه امن خود رسیده اند. اما هنوز چکمه های خیسشان از رفت و آمدهای هر روزه در تالاب را وارونه نکرده و بادگیرهایشان را در خانه نیاویخته بودند که خبر از دیده شدن لاشه پرندگان مهاجر در شرق تالاب رسید.
دوباره شال و کلاه کردیم برای رفتن به تالابی که تا دیروز هیاهوی پرندگان در آن ، چشمها و گوش ها را پر می کرد و امروز خالی از پرنده ، به آرامگاه سرد و خاموشی برای پرندگان تبدیل شده است، مقصد اما استانی دیگری است، ساحل بندر ترکمن در استان گلستان با دشتی وسیع و خیره کننده از آب، اینجا تا چشم کار می کند آب است و آب ، ۴۵ هزار هکتار آب که آدمی را درگیر تلاطم خود می کند.
پیشتر هماهنگی ها برای رفتن به عمق تالاب میانکاله در اطراف جزیره آشوراده انجام شده بود به ساحل بندر ترکمن که می رسیم همه هستند از رییس اداره نظارت بر امور حیات وحش مازندران و رئیس یگان حفاظت استان تا محیط بانان مازندرانی و گلستانی، از گل و لای بجای مانده بر لباس هایشان میشود فهمید که تازه از تالاب برگشته اند.
خسته بودند و سردی هوا و احتمال بارش باران مجال استراحت و گفت و گو را نمیداد، تنها دقایقی نفسی چاق می کنند و ما را هم محیط بان فرض کرده از آن بادگیرهایی که دلمان همیشه می خواست بپوشیم می دهند و دل به دریا می زنیم و سوار قایق های تند رو می شویم ، اینجا تا چشم کار می کند آب است و آب است و آب ، ۴۵ هزار هکتار آب.
ربیعی رئیس اداره حیات وحش محیط زیست می گوید : ۲۸ بهمن ماه بود که مطلع شدیم تلفات پرندگان مهاجر از گلوگاه و بهشهر به شرق خلیج در استان گلستان هم کشیده شده است و حالا اسکله بندر ترکمن مرکز تجمع محیط بانان مازندرانی و گلستانی شده است برای جمع آوری لاشه ها.
چند صد متری که از ساحل فاصله می گیریم در گوشه و کنار لاشه پرندگان روی موجهای آرام، آرام آرام بالا و پایین میروند دیدن طبیعت وحشی و حیرت انگیز پرواز پرندگان در بالای تالاب حالا ختم شده است به دیدن لاشه آنها بر روی آب ، چه غم انگیز و تاسف بار، پرندگانی که برای گذراندن زمستانی امن به اینجا آمده بودند به گفته سازمان دامپزشکی گرفتار بوتولیسم شدند ، مسمومیت طبیعی در تالاب های راکد و باتلاقی که منجر به تولید سم در گیاه و آب می شود و جان پرندگان را می گیرد اما قرار نیست لاشه ها به حال خود در گوشه و کنار تالاب رها شوند.
احمدی نژاد یکی از محیط بانان که سن و سالی از او گذشته و از سرمای هوا ، خود را در میان کاپشن و بادگیرهای پلاستکی و کلاه کاموایی پوشانده میگوید: لاشه برخی پرندگان روی آب است و برخی ها هم در زیر آب و برای جمع آوری آنها یک راه بیشتر وجود ندارد باید به داخل آب های سرد رفت تا خلیج از بقایای لاشه این پرندگان آلوده نشود.
در حالی که خود را آماده می کند به آب بزند، می گوید: لاشه پرنده ها اگر روی آب بمانند ، پرندگان گوشتخوار از آن تغذیه می کنند و خودشان می شوند عامل انتقال و اگر در زیر آب بمانند آبزیان دیگر از آن تغذیه می کنند و این چرخه نامیمون ادامه خواهد داشت.
نیم ساعتی در خلیج گرگان با قایق می رویم ، قطره های ریز و زلال آب حالا دیگر سر نمی خورند روی صورتمان ، قایق ها را دیگر مجال حرکت نیست، اینجا هر طرف که سر میچرخانی گل است و گل است و گل، ۲۰۰ هکتار گل و لای.
در تردید بین رفتن و ماندن و تصمیم نهایی هستم که می گویند باید از قایق پیاده شد و نه به آب که اینبار باید به باتلاق زد، باتلاقی که محیط بانان هر روز هزاران قدم در آن بر میدارند برای یافتن لاشه حتی یک پرنده ، تا نکند لاشهای جا بماند و پرندهای دیگر مسموم شود.
همراه با محیط بانان قدم به باتلاق میگذارم و در همان اولین قدم متوجه میشوم زمین زیر پایم مملو از لجنهایی است که از بس مانده اند سرد شده اند و بد بو ، هر چه جلوتر می رویم عمق لجن ها بیشتر می شود حالا دیگر نفس برایم کم آمده است اما چیزی مثل شعف در جانمان می دود وقتی می بینم محیط بانان با هر قدمی که در باتلاق بر می دارند عمیق نفس می کشند ، عمیق قدم بر می دارند و عمیق تر فرو می روند در گل های سرد و بد بو ، اما چشم هایشان همچنان می چرخد تا نکند لاشه پرنده ای گوشه ای از این خلیج جا بماند.
یخکشی از محیط بانان زحمتکش محیط زیست که به کمکم آمده تا مرا از میان گل و لای نجات دهد می گوید: روزانه حدود ۳۰ نفر از همکاران محیط زیست برای جمع آوری لاشهها به اینجا میایند و در همین شرایط سخت و باتلاقی از صبح خروسخوان تا غروب آفتاب به جمع آوری لاشهها پرندگان مشغولند.
ربیعی رییس اداره نظارت بر امور حیات وحش مازندران هم ، قدم در قدم با محیط بانان گام بر می دارد از انبوه لباس هایی که پوشیده است تا سرمای پرسوز، جانش را کمتر بلرزاند و شال و کلاهی که کرده است می شود فهمید قبلا هم برای جمع آوری لاشه پرنده ها به دل باتلاق زده است، میگوید: محیط بانان هر روزه بین ۸۰۰ تا هزار لاشه چنگر، اردک سر سفید، اردک چشم طلایی، پلیکان خاکستری و فلامینگوها را با این سختی جمع آوری میکنند تا نکند لاشه پرنده ای در گوشه ای از تالاب جا بماند.
می گوید: اینجا کار هر روزه محیط بانان است که اول به آب های سرد می زنند و بعد به داخل باتلاقی از گل و لای می روند تا لاشه پرندگان مهاجر را جمع آوری کنند ، فرقی نمی کند محیط بان باشی یا مدیر کل محیط زیست استان همه می خواهند تالاب را پاک کنند .
می پرسم تا کی ؟ می گوید: باگرم شدن هوا و بازگشت پرندگان مهاجر احتمالا هم شرایط تالاب به حالت عادی بازمی گردد و هم محیط بانان به خانه هایشان.
زیر پایمان هنوز گل و لای است اما بالای سرمان آسمان آبی است ، آسمانی که شاید کمی از پرنده خالی شده باشد، اما وقتی تلاش محیط بانان را میبینم میدانم که سال دیگر نیز پرندگان بر بالای آسمان تالاب هیاهو خواهند کرد.
بیشتر بخوانید: خالی شدن یک تکه از آسمان مازندران/ خلق یک تراژدی در آب و خشکی
بیشتر بخوانید: اعلام نتیجه اولیه عامل مرگ دسته جمعی پرندگان مهاجر/ پای بوتولیسم در میان است
گزارش از سارا فرهمند راد
انتهای پیام/ م
بیائید جلوی فاضلاب های صنعتی و کشاورزی و خانگی را بگیرد مشکل خود بخود حل میشود