به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، جنگ برای به دست آوردن منابع اقتصادی؛ موضوعی که عامل اصلی تمام جنگهای بزرگ دنیا به حساب میآید. مسئله ای که از ابتدای تشکیل حکومتها و ایجاد قدرت در بین مردم، منجر به شکلگیری جنگهای بزرگی شده است.
منطقه غرب آسیا که از ابتدا از منابع غنی نفتی و غیرنفتی برخوردار بوده است، امروز با جای دادن نزدیک به ۵۰ درصد ذخایر ثابت شده نفتی دنیا در خود، مورد طمع کشورهای قدرتمند دنیاست.
دیدگاه کشورهای قدرتمند بر خاورمیانه همواره مشکلات زیادی را برای این کشورها ایجاد کرده است و مزاحمتهایی را برای کشورهای منطقه به وجود آورده است. «تفرقه بیانداز و حکومت کن»، استراتژی بود که کشورهای قدرتمند برای کاهش قدرت دیگر کشورهای قدرتمند دنیا و دست اندازی به آنها ایجاد و دنبال کردند.
برنارد لوئیس، استاد بازنشسته دانشگاه پرینستون آمریکا نخستین بار در نشست سال ۱۹۷۹ اعضای بیلدربرگ در اتریش از این طرح خود سخن گفت. او یک یهودی طرفدار اسرائیل است که دنیای اسلام و خاورمیانه را به خوبی میشناسد. سالها در مورد تاریخ این منطقه مطالعه کرده و به آرشیوهای آخرین امپراطوری مسلمانان دسترسی داشته و چگونگی سرنگونی آن و در نتیجه فراهم شدن امکان تاسیس رژیم صهیونیستی را بررسی کرده است.
طرح او به دنبال استفاده از تجربیات تاریخی تفرقه افکنی عقیدتی در دنیای اسلام و تلفیق آن با تجربه تکه تکه سازی سرزمینی امپراطوری اسلامی- عثمانی است تا به زعم خود یک بار برای همیشه به خنثی سازی مهمترین بخش از سرزمینهای اسلامی، خاورمیانه، موفق شود.
او طرح خود را که شامل تجزیه کشورهای خاورمیانه از جمله ایران به کشورهای کوچک قابل مدیریت بود برای سران اقتصادی و سیاسی شرکت کننده در بیلدربرگ ارائه داد. در این طرح کشورهای خاورمیانه بر اساس بنیانهای زبانی، نژادی و منطقهای تکه پاره میشوند. بر اساس این طرح، انگلیس باید از شورشهای قومی اقلیتهایی مانند دروزیها در لبنان، بلوچها، ترکها و کردها در ایران، علویها در سوریه، عیسویان در اتیوپی، فرقههای مذهبی در سودان، قبایل عرب در کشورهای مختلف عربی، کردها در ترکیه و ... حمایت کند.
هدف این طرح تکه تکه کردن خاورمیانه و تبدیل آن به موزائیکی از کشورهای کوچک و ضعیف در حال رقابت با یکدیگر است تا از این طریق قدرت جمهوریها و پادشاهیهای فعلی تضعیف شود.
نقش ایران به عنوان یکی از کشورهای محور جهان اسلام در طرح لوئیس بسیار حائز اهمیت بود که هرگونه تغییر در آن میتواند کشورهای همسایه را با بی ثباتی و جنگ داخلی مواجه و به پیشرفت طرح برنارد لوئیس برای بالکانیزه کردن دنیای اسلام کمک کند. طرح لوئیس به قدری حائز اهمیت است که تاکنون انرژی زیادی از طرف سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی با پشتیبانی مالی عربستان سعودی و برخی کشورهای عربی برای تحقق اهداف آن در منطقه خاورمیانه صرف کرده اند.
در واقع هدف کشورهای غربی از تجزیه کشورهای خاورمیانه، خصوصا ایران که دارای منابع نفتی و معدنی زیادی هستند، از بین بردن حکومت مرکزی پرقدرت و تقسیم آن به حکومتهای قبیلهای با قدرت کمتر، به منظور تسلط راحتتر بر آنهاست.
برنارد لوئیس معتقد است کشورهای عرب کنونی میتوانند قابلیت تهدید منافع آنگلو-آمریکن را داشته باشند. به همین دلیل باید به دولتهای قبیلهای ضعیف تقسیم شوند تا هم چپاول ثروتهای طبیعی آنها راحتتر باشد و هم قابلیت تهدید را از دست دهند.
بر اساس طرح لوئیس از سویی باید توسط اقدامات تبلیغی و رسانهای به تحریک اقوام پرداخت و از سوی دیگر با جلوگیری از ایجاد فضای گفتوگو بین حکومتها و اقوام و ممانعت از به رسمیت شناخته شدن حقوق عادی و بین المللی اقوام توسط دولتهای منطقه تنش را تا جایی افزایش داد تا با این کار، یکی از طرفین را مجبور به اعتراض و در نهایت اغتشاش برای دستیابی به آرمانهای خود کنند.
کنگره آمریکا در سال ۱۹۸۳ با برگزاری نشستی با حضور برنارد لوئیس، این طرح را تصویب کرد و دستور داد تا این طرح برای سالهای آینده در سیاست استراتژیک آمریکا قرار بگیرد. از نتایج اجرای این طرح توسط آمریکا در منطقه میتوان به تشکیل صدها گروهک تجزیه طلب از قبایل و نژادهای مختلف و ایجاد درگیریهای مختلف قومی و محلی بین این گروهکها در منطقه خاورمیانه، خصوصا در نزدیکی مرزهای ایران اشاره کرد.
حضور نظامی آمریکا در منطقه، اشغال افغانستان و عراق و ایجاد پایگاههای مختلف در کشورهای اسلامی خاورمیانه را میتوان بخشی از اجرای طرح توسط آمریکا قلمداد کرد. شرط کنگره برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق مبنی بر تلاش دولت عراق برای به وجود آوردن سه واحد خودمختار در عراق از دیگر نشانههای قصد جدی آمریکا برای اجرای طرح لوییس میباشد.
از دیگر مصادیق اجرای این طرح که درگیریهای زیادی در منطقه خاورمیانه و در نزدیکی مرزهای کشورمان به وجود آورد، میتوان به تقویت گروهکها و قومیتهای جغرافیایی و مذهبی تجزیه طلب در کشورهای سوریه و عراق اشاره کرد که منجر به ایجاد گروههای مسلح مانند داعش، جبهه النصره، احرارالشام و... شده است که تاکنون خرابیهای زیادی را در این دو کشور به وجود آورده است و مردم بی گناه زیادی را به قتل رسانده اند.
هر چه زمان به سمت جلو حرکت میکند، درگیریهای ایجاد شده در نزدیکی مرزهای ایران بیشتر میشود و متحدین جبهه مقاومت درگیریهای بیشتری با گروهکهای تجزیه طلب و تکفیری پیدا میکنند؛ برخی محققان معتقدند که آمریکا قصد دارد که با درگیر کردن متحدان جبهه مقاومت اسلامی، ارتباط آنها را با ایران قطع کند و پس از آن به تجزیه ایران به وسیله اختلافات نژادی و قومیتی بپردازد؛ آنها حتی از مدتها قبل تدارکاتی در این باره دیده اند و نقشه تجزیه شده ایران را طراحی و منتشر کردهاند.
رهبر انقلاب بهمن ماه سال گذشته در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و نیروی پدافند هوایی ارتش با تأکید بر لزوم قوی شدن کشور در همه جهات بهویژه در زمینه دفاعی گفتند: ما بهدنبال تهدید هیچ کشور و ملتی نیستیم، بلکه به دنبال حفظ امنیت کشور و جلوگیری از تهدید هستیم.
ایشان با تأکید بر اینکه ضعیف بودن، دشمن را تشویق به اقدام خواهد کرد، افزودند: برای آنکه جنگ نشود و برای آنکه تهدید تمام شود، باید قوی شد.
حضرت آیت الله خامنه ای، نیروهای مسلح بهویژه نیروی هوایی ارتش، نیروی هوافضای سپاه و سازمان صنایع دفاع را به تلاش برای تقویت بنیه دفاعی در ابعاد مختلف، دقت در پیش بردن کارهای مهم و حداکثر استفاده از ظرفیتها و استعدادها توصیه کردند و گفتند: اگر رؤسای قبلی آمریکا مسیر شیطانی این رژیم را در زیر پوششهایی دنبال میکردند، امروز انحراف، جنگافروزی، فتنهسازی و طمع آمریکاییها به داشتههای دیگران، علنی و بدون پوشش است و این مسیر باطل دشمنان ملت ایران قطعاً محکوم به شکست است.
قرار گرفتن ایران در منطقه خاورمیانه که با این حجم از دست اندازیها و درگیریها مواجه است، نیاز روز افزون کشور ما را به قدرت در زمینههای مختلف نظامی، سیاسی، علمی، اقتصادی و... بیشتر نشان میدهد. تجزیه ایران به بخشهای کوچکتر به معنای تسلط راحتتر کشورهای قدرتمند بر کشور ما و در نهایت نابودی کشورماست و برای جلوگیری از این اتفاق، نیازمند روزافزون به قدرت در زمینههای مختلف نظامی، سیاسی، علمی و... هستیم.
گزارش از : امیر محمد غفاری
انتهای پیام/
در کشورهای به اصطلاح پیشرفته بالاترین سطح سازمانی به افراد دارای بیشترین تجربه اختصاص داده میشود و در سطح دوم مدیران و سطح سوم نیروهای جوان و اجرائی قرار دارند و در راس هرم طبیعتاُ افراد بازنشسته با تکریم و بهترین وضعیت به انتقال تجربیات طرح و برنامه ریزی و هدایت میپردازند. با تالیف کتاب و.. پس افراد تلاش مینمایند که به سطوح بالا دست یابند و همواره بطور طبیعی جا برای نیروهای متخصص و بروز جوان باز میشود.
اما در نظام سازمانی فعلی ما طبقه بندی عجیبی حاکم است که کار را بسیار مشکل و بی کیفیت میکند. در بالاترین طبقه مدیران قرار دارند که بنوعی فراقانونند طبقه دوم کارکنان قرار دارند که بالاتر از مجربین و بازنشستگانند و چون بازنشستگان با حقوق یک سوم یک فرد شاغل عملاُ زاید و اخراجی محسوب میشوند پس تمام تلاش مدیران و کارکنان بجای کار در سازمان خود برای فرار از بازنشست شدن و مادام العمر کار کردن است و با کند شدن و قفل شدن این چرخه نیروهای جوان همواره در پشت این چرخه بی حرکت فرسوده میشوند و کار نیروهای مجرب را نیز که اکثر برای نان شب مجبور به شغل دوم میشوند را نیز یک تقلید کورکورانه و ناقص از برنامه های خارجی پر میکند.
دشمن دشمن
ما نمی گوییم بحرین و پاکستان و افغانستان و ... جزو ایران بوده است تا کشور ها موضع مخالف بگیرند
ما می گوییم بحرینی و پاکستانی و افغانی و ترکمنی و آذری و ارمنی و گرجی هستیم
...ما یک مردم واحد هستیم و یک هدف واحد داریم
مطمئنم : )
مطمئن باشید ; )
روی پای خود ایستادن ونگاه به توان خودمان مشتیست بر دهان دشمن
قدم اول منارزه با ریشه های فساد وسوداگریست و عدالت است
ایران فرو خواهد پاشید.
اتحاد و باهم بودن و اطاعت محض از رهبری از بمب اتم هم قوی تره
ما سیاست هجومی نداریم !!!
وقتی سیاست هجومی نداری یعنی شما به طرف مقابل فرصت میدی تا برنامه شو ادامه بده !!! بنظر من با توجه به موقعیت ایران در منطقه باید با تمام توانائی پاسخ داد تقویت داخلی خوب اما شرط کافی نیست و تهدید رو از بین نمیبره !!! بعنوان کارشناس مستقل عرض می کنم !!!
متاسفانه ما فقط الان تو موضع ضعفیم ایستادیم و اونا حمله میکنن با تحریم / با ویروس با .... ما اقدامی برای تضعیف اونا انجام نمیدیم فقط ایستادیم تا مردم هزینه بپردازند این هم باعث فروپاشی از درون میشه !!!
طی سالهای گذشته فروپاشی اقتصادی و اجتماعی رو داشتیم و اونها دنبال اخرین مرحله کارهستند و اون فروپاشی جمعیتی است که بنظر من از دوجهت دارند انجام میدهند :اول با کاهش زاد و ولد که بسیار موفق بودند ما در حال حاضر اصلا" نسل جدید نداریم و به سرعت جمعیت داره پیر میشه و دوم با شیوع بیماری و جنگ بیولوزیک جمعیت ایران رو فلج خواهد کرد !!!
اما ما فقط تو موضع دفاعی هستیم اینجاست که جای تردید پیش میاد که انگار سیاستهای داخلی ....!!!؟؟؟