به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از همدان، جوانی، آغاز شکفتن و میلاد دوباره انسان است.
انسان در جوانی، بار تکلیف الهی را به تازگی بر دوش گرفته است. خداوند، بسیاری از نعمت هایش را در جوانی به انسان ارزانی میدارد. جوانی، موهبتی از جانب خداوند است. جوانی، ثروتی است که انسان باید آن را جز دربهای بهشت، خرج نکند. پس خوشا به حال آنان که جوانی را قدر میدانند و این گوهر گرانبها را در راه سعادت خویش، به کار میگیرند.
ضمیر جوان، آینه پاکی هاست؛ آینهای که هنوز گردی از گناهان بر روی آن ننشسته است.
نگاه جوان، پنجرهای است که رو به سوی افقهای روشن گشوده شده است. پنجرهای که آفتاب حقیقت را مینوشد.
جوانی، دوره طوفانی عمر است. جوان اگر چه از مرحله نوجوانی که دوره آشوب شدید است بیرون آمده و به دنیای آرامش نسبی وارد شده است، اما همچنان مثل آتش، برافروخته و شعله ور است. جوانی، دنیای تحول است؛ دنیای بحران و دنیای تغییر و تحولات جسمی و غریزی که سبب بروز حالات روحی و دگرگونی عواطف میشود. جوانی سن توقعات جدید و حتی از نگاهی میتوان گفت: سن پرتوقعی ها، طغیان و امیال و رغبتهاست؛ از این رو باید به جوانی و جوانان با نگاهی خاص و ژرف نگریست.
نسل جوان همیشه به دنبال الگوی مناسب خود بوده و برای یافتن آن، دو شعار گفتار و عمل را پیش رو قرار داده و به دنبال الگویی است که به گفتههای خودش جامه عمل بپوشاند. اگر نسل جوان بین گفتار و کردار الگوی خود تضاد و تعارض ببیند نمیتواند به او اعتماد کرده و از اندیشههای او پیروی کند.
همچنان که راز استقبال و روی آوردن جوانان به امام خمینی (ره) را باید در اهل عمل بودن ایشان جست و جو کرد؛ چرا که جوانان میدیدند که امام (ره) تنها سخن نمیگوید بلکه قبل از سخن گفتن خود به آن عمل میکند.
فرهنگ اسلام، جوان را در جایگاهی ارزشمند و بلند قرار داده و تعابیر والایی را در شأن او آورده است. دین اسلام، جوان را به ملکوت نزدیکتر از دیگران میداند و معتقد به تکریم و بزرگداشت اوست.
در حدیثی از رسول اکرم (ص) آمده که فرمودهاند:
فضیلت جوان عابد که از آغاز جوانی عبادت کند بر پیری که وقت کهولت به عبادت بپردازد، همانند فضیلت پیغمبران بر دیگر مردمان است.
حضرت رسول (ص) میفرمایند: خداوند بر وجود جوان عبادت پیشه بر ملائکه مینازد و مباهات میکند. پیامبر خدا (ص) همچنین میفرمایند: خداوند جوانی را که جوانیش را در بندگی خدا بگذراند دوست میدارد.
روز جوان، ولادت حضرت علی اکبر (ع) ,میلاد حضرت علی اکبر (ع)
حضرت علی اکبر (ع) در ۱۱ شعبان سال ۴۳ قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشود
حضرت علی اکبر (ع) الگوی جوانان
حضرت علی اکبر (ع) فرزند ابا عبدالله الحسین (ع) بنا به روایتی در یازدهم شعبان، سال ۴۳ قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشود. مادر بزرگوار ایشان لیلا دختر ابى مره است. او زمانى چند در خانه امام حسین علیه السلام به سر برد و روزگارى در زیر سایه حسین (ع) بزیست. لیلا براى امام حسین (ع) پسرى آورد، رشید، دلیر، زیبا، شبیهترین کس به رسول خدا صلى الله علیه و آله رویش روى رسول، خویش خوی رسول، گفت و گویش گفت و گوى رسول خدا صلى الله علیه و آله؛ هر کسى که آرزوى دیدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر لیلا مى نگریست تا آنجا که پدر بزرگوارش میفرماید هرگاه مشتاق دیدار پیامبر مى شدیم به چهره او مى نگریستیم؛ به همین جهت روز عاشورا وقتى اذن میدان طلبید و عازم جبهه پیکار شد، امام حسین (ع) چهره به آسمان گرفت و گفت:اللهم اشهد على هؤلاء القوم فقد برز الیهم غلام اشبه الناس برسولک محمد خلقا و خلقا و منطقا و کنا اذا اشتقنا الى رؤیه نبیک نظرنا الیه…
حضرت علی اکبر در کربلا حدود ۲۵ سال داشت. برخی راویان سن ایشان را ۱۸ سال و ۲۰ سال هم گفته اند. او نخستین شهید عاشورا از بنى هاشم بود. شجاعت و دلاورى حضرت على اکبر (ع) و رزم آورى و بصیرت دینى و سیاسى او، در سفر کربلا بویژه در روز عاشورا تجلى کرد. سخنان و فداکاریهایش دلیل آن است. وقتى امام حسین (ع) از منزلگاه قصر بنى مقاتل گذشت، روى اسب چشمان او را خوابى ربود و پس از بیدارى انا لله و انا الیه راجعون گفت و سه بار این جمله و حمد الهى را تکرار کرد. حضرت على اکبر (ع) وقتى سبب این حمد و استرجاع را پرسید، حضرت فرمود: در خواب دیدم سوارى میگوید این کاروان به سوى مرگ میرود. پرسید:مگر ما بر حق نیستیم؟ فرمود:چرا. پس گفت:فاننا اذن لا نبالى ان نموت محقین پس باکى از مرگ در راه حق نداریم.
روز عاشورا نیز پس از شهادت یاران امام، نخستین کسى که اجازه میدان طلبید تا جان را فداى دین کند او بود. اگر چه به میدان رفتن او بر اهل بیت و بر امام بسیار سخت بود، اما از ایثار و روحیه جانبازى او جز این انتظار نبود. وقتى به میدان مى رفت، امام حسین (ع) در سخنانى سوزناک به آستان الهى، آن قوم ناجوانمرد را که دعوت کردند ولى تیغ به رویشان کشیدند، نفرین کرد. على اکبر چندین بار به میدان رفت و رزمهاى شجاعانهاى با انبوه سپاه دشمن نمود.
پیکار سخت، او را تشنهتر ساخت؛ به خیمه آمد. بى آنکه آبى بتواند بنوشد، با همان تشنگى و جراحت دوباره به میدان رفت و جنگید تا به شهادت رسید. قاتل او مره بن منقذ عبدى بود. پیکر حضرت على اکبر (ع) با شمشیرهاى دشمن قطعه قطعه شد. وقتى امام بر بالین او رسید که جان باخته بود. امام حسین (ع) صورت بر چهره خونین حضرت على اکبر (ع) نهاد و دشمن را باز هم نفرین کرد.
قتل الله قوما قتلوک…و تکرار مىدکرد که:على الدنیا بعدک العفا؛ و جوانان هاشمى را طلبید تا پیکر او را به خیمه گاه حمل کنند. حضرت على اکبر، نزدیکترین شهیدى است که با امام حسین دفن شده است.
مدفن او پایین پاى ابا عبد الله الحسین قرار دارد و به این خاطر ضریح امام، شش گوشه دارد.
انتهای پیام/ا