به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، یمن از ابتدای سال ۱۳۹۸ و در پنجمین سال جنگ نیز منبع اتفاقات و تحولات سیاسی و نظامی شگفتآوری بود. از عملیات موشکی-پهپادی انصارالله بر علیه تأسیسات نفتی آرامکو، پایگاههای نظامی و فرودگاههای مرزی عربستان گرفته تا داغ شدن جبهه زمینی و نهایتا مذاکرات سیاسی میان گروهها و طرفهای مختلف جنگ، همگی در سال ۱۳۹۸ به وقوع پیوست. انصارالله بهرغم کارشکنی ائتلاف سعودی، با درایتی منحصر بفرد توافق استکهلم را حفظ کرد، مواضع خود را در جبهات داخلی تثبیت نمود تا در راستای اتخاذ رویکرد تهاجمی، هسته اصلی جنگ را به جبهات مرزی عربستان کشانده و با به بهرهگیری هوشمندانه از توان موشکی –پهپادی و سلب امنیت از شریان اقتصادی عربستان، موازنه قدرت در صحنه میدانی را بهنفع خود تغییر دهد. استیصال سعودیها در برابر تغییر غافلگیرانه موازنه جنگ، ناکامی آنها در به شکست کشاندن توافق سوئد و استقبال شکستگونهشان از مذاکره با انصارالله را میتوان از پیامدهای مثبت و ملموس رویکرد تهاجمی انصارالله دانست. عربستان که در برابر راهبرد جدید انصارالله غافلگیر شده بود و هدف اصلی خود یعنی شکست انصارالله و بازگرداندن منصور هادی به رأس قدرت را از دست رفته میدید با چرخشی آشکار به سمت بخش جنوبی یمن که از ابتدای جنگ حوزه استحفاظی امارات و نیروهای وابسته به آن شناخته میشد، سعی کرد تا با کاستن از حضور و مداخله امارات در تصمیمگیریها، رأسا در راستای شکلدهی به توافقی میان شورای انتقالی جنوب و دولت مستعفی منصور هادی وارد عمل شود. هدفگذاری عربستان این بود که با تجمیع توان گروههای سیاسی و نظامی وابسته به ائتلاف در جنوب و فعالسازی مجدد جبهات غربی و مرکزی یمن به برگ برنده و اهرم فشاری قابل اعتنا در مذاکره با انصارالله دست یابد. بخشی از موفقیت عربستان در راستای نفوذ به حوزه استحفاظی امارات نیز مرهون تهدید امارات از سوی انصارالله بود که بهدنبال آن مقامات ابوظبی پذیرفتند که طی فرآیندی تدریجی نسبت به خروج نیروهای خود از صحنه یمن اقدام نمایند. این خروج یا بهعبارتی تعدیل نیرو سبب شد تا نیروهای سعودی در جبهه مرکزی یمن و ساحل غربی جایگزین نیروهای اماراتی شوند. دیدار و بیعت رسمی مقامات انصارالله با رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران حضرت آیتالله خامنهای و اعتراف صریح مقامات رژیم صهیونیستی به حضور و مداخله خود در صحنه یمن و همکاری با ائتلاف متجاوز سعودی-اماراتی بر علیه انصارالله نسز از دیگر اتفاقات مهم مربوط به یمن در سال ۱۳۹۸ بود. در مجموع مهمترین تحولات صحنه یمن در سال ۱۳۹۸ را میتوان به شرح ذیل بیان کرد:
اقدامات آفندی و موازنهساز انصارالله:
گسترش حملات موفق انصارالله به بانک اهداف حیاتی عربستان به ویژه تأسیسات نفتی و پالایشگاهی آرامکو را میتوان شروع عملیات آفندی انصارالله دانست. پیامد اقدامات آفندی در کنار دستاوردهای گسترده سیاسی-نظامی ناشی از عملیات زمینی موسوم به «نصر من الله» در مناطق مرزی عربستان و یمن، موازنه جنگ را به نفع انصارالله تغییر داد. این موازنه پس از عملیات بنیان مرصوص در جبهه شرقی و مناطق شمالی صنعا که در پاسخ به تحرکات دشمن در راستای تهدید امنیت صنعا انجام شد، ضمن پیشروی سریع انصارالله به سمت مواضع مزدوران یمنی وابسته به عربستان و پاکسازی بیش از ۲۵۰۰ کیلومتر مربع از مناطق اشغالی و دستیابی به غنایم جنگی بسیار، موازنه موجود را تقویت و تثبیت نمود. حزب اخوانی اصلاح یمن که به دلیل مسائل عقیدتی خود در عدم تجزیثه یمن با انصارالله هم عقیده بود در اقدامی عجیب پیشقراول فعالسازی جبهه جنگ در شرق صنعا قرار گرفت تا با تهدید امنیت صنعا، انصارالله را در رقابت بر سر رهبری قبایل شمال یمن شکست دهد، اما با پاسخ قدرتمندانه انصارالله، نه تنها عملیات نظامی اخوانیها با شکستی مفتضحانه مواجه شد، بلکه آنها رقابت رهبری قبایل شمال را نیز به انصارالله باختند.
شکست توافق ریاض:
شاید بتوان گفت که تنها دستاورد توافق ریاض برای عربستان، نفوذ این کشور به حوزه استحفاظی امارات در جنوب یمن و به دست گرفتن کنترل و مدیریت نیروها و مناطق تحت سلطه گروههای وابسته به ائتلاف در جنوب بود. اما این توافق که راهحلهایی را برای نزدیک کردن گروههای وابسته به عربستان و امارات در قالب مشارکت برای تشکیل دولتی جدید ارائه کرده بود، از بدو اجرا با بنبست مواجه شده و تشدید درگیری میان نیروهای نظامی شورای انتقالی و تحت حمایت امارات با نیروهای وابسته به منصور هادی در عدن، شبوه، أبین و سقطری را سبب شد. تضاد منافع و اهداف این گروهها از مشارکت در توافق ریاض، اختلاف در راهبرد و رویکرد امارات و عربستان و نادیده گرفتن اخوانیها به عنوان ذینفوذترین گروه سیاسی-نظامی در دولت مستعفی و همچنین شکلگیری گروههای مردمی مستقل و بدبین به سیاستهای عربستان و امارات در یمن را میتوان بهعنوان مهمترین دلایل شکست و عقیم ماندن توافق ریاض قلمداد کرد.
گفتگوهای مسقط:
به دنبال استیصال عربستان در برابر حملات انصارالله به تأسیسات راهبردی این کشور، مذاکرات یا گفتگوهایی میان طرفین در مسقط پایتخت عمان شروع شد، که هدف اصلی آن یافتن راهکارهای مشترک و مورد توافق جهت پایان بخشیدن به بحران یمن بود، هر چند جبهات جنگ با وجود طولانی شدن بیش از حد این مذاکرات و افزایش تردیدها در دستیابی به توافقی ملموس از طریق مذاکره، صرفا به دلیل صبر استراتژیک انصارالله با رکودی قابل توجه همراه بوده است، اما بی صداقتی سعودیها و تلاش آنها برای دستیابی به برگ برندهای نظامی در یمن، مجددا آتش جنگ را در جبهات زمینی شعلهور ساخت. این اقدامات نه تنها وضعیت را به نفع عربستان تغییر نداد، بلکه ضمن تحمیل خسارتهای قابل توجه نظامی و تجهیزاتی، مواضع و پایگاههای تحت کنترل ائتلاف در جبهه مرکزی یمن را نیز از کنترل آنها خارج ساخت.
تداوم محاصره زمینی، هوایی و دریایی:
محاصره زمینی، هوایی و دریایی یمن در پنجمین سال جنگ نیز همچنان تداوم یافت و بهرغم وعدهها و پیگیریهای «مارتین گریفیث» نماینده رسمی سازمان ملل در امور یمن اما، کشتیهای مجوزدار و حامل مواد غذایی، دارویی و سوختی با کارشکنی سعودیها و آمریکاییها در مرزهای یمن متوقف شده و اجازه پهلوگیری و تخلیه بار به آنها داده نمیشود. همچنین وعده بازگشایی فرودگاه صنعا برای انتقال بیماران و مجروحین به خارج از کشور جهت درمان و نیز رساندن دارو و کمکهای غذایی به صنعا نیز به دلیل کارشکنی سعودیها محقق نشده و میتوان گفت محاصره هوایی نیز همچنان به قوت خود باقیست.
طرح شش اقلیمی:
عربستان و امارات که از پیشبرد اهداف اولیه خود یعنی سرنگونی انصارالله و روی کارآوردن دولتی وابسته در یمن ناکام مانده بودند، مناسبترین راهکار را پیگیری مجدد تجزیه یمن در قالب اقالیم ششگانه حضرموت، سبأ، عدن، جند، آزال و تهامه یافتند. این طرح تجزیه بهگونهای است که ۴ اقلیم با عربستان مرز مشترک داشته و هر اقلیم از مرز عربستان تا عمق یمن را شامل میشود تا دو اقلیم ساحلی که با عربستان مرز مشترک ندارند نیز از طریق دیگر اقلیمهای تحت نفوذ، مدیریت و کنترل شوند. اثبات قدرت و هوشیاری انصارالله در ناکام گذاشتن هرگونه طرح تجزیه کامل یمن سبب شده است تا امارات با ترغیب نیروهای یمنی وابسته به خود و تجهیز آنان در مناطق خارج از کنترل انصارالله در ساحل غربی، برای ایجاد اقلیم ساحلی المخاء در نزدیکی تنگه استراتژیک بابالمندب برنامهریزی کند. اقدامات شتابزده عربستان برای تقویت کنترل خود بر دریای سرخ از طریق تشکیل اتحادیه کشورهای ساحلی دریای سرخ و گسترش نفوذ بر نیروهای وابسته به ائتلاف در جنوب یمن در قالب توافق ریاض باعث افزایش نگرانی امارات شده و ممکن است که اقدامات ابوظبی در راستای تجزیه اقلیم المخاء در ساحل غربی یمن را برای تثبیت و تحکیم نفوذ خود بر تنگه استراتژیک بابالمندب تسریع بخشد.
منبع: اندیشکده راهبردی تبیین
انتهای پیام/