به گزارش خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان، با همه گیر شدن بیماری کووید ۱۹ و ضرورت تداوم حضور در خانه و حفظ فاصله اجتماعی، به ناچار الگوهای رفتاری افراد تغییر کرده و به سوی ترک برخی عادات که بخشی از رفتار روزانه افراد جامعه بوده سوق داده میشود. این تغییر الگوی رفتاری مانند عامل فشاری عمل کرده و بهداشت روان افراد را تحت تاثیر خود قرار میدهد. در این یادداشت نگاهی خواهم داشت به تبعات قرنطینه خانگی بر بهداشت روانی افراد و اختلالاتی که انتظار بروز یا تشدید آنها را در قرنطینه خانوادگی باید داشته باشیم.
اختلال تلابقی، سادهترین اختلال روانپزشکی است که در نتیجه برخورد فرد با یک عامل فشار رخ داده و عملکرد او را به شکل منفی تحت تاثیر قرار میدهد. انتظار میرود که با برداشته شدن عامل فشار، فرد به عملکرد سابق خود برگردد، اما در مواردی که فشار تداوم پیدا میکند، میتوان از پدیده اختلال تطابقی مزمن نیز سخن گفت. این اختلال میتواند مقدمهای برای بروز اختلالات شدیدتر باشد. میتوان پیشبینی کرد بیشتر ما در این روزها درجاتی از این اختلال را داشته باشیم که به آن به عنوان بخشی اجتناب ناپذیر از شرایطی که در آن به سر میبریم باید نگریست و تمهیداتی در پیش گیریم که از شدت یافتن علایم پیشگیری کنند.
تداوم لحظات تکراری ماندن در خانه، برخورد مکرر با اخباری که از بیماری و مرگ و میر سخن میگویند و تکراری شدن شرایط، در بعضی افراد بیانگر فضایی آخرالزمانی است که در برابر آن حس درماندگی و ناتوانی میکنند. احساس نداشتن کنترل بر وقایعی که پیرامون انسان جریان دارد و تجربه تنهایی به این افسردگی دامن میزند. برای مقابله با آن باید تمهیداتی اندیشید که در این فضا انسانها را از حالت انفعالی به وضعیتی فعال سوق دهد.
نگرانی در مورد آینده و این که در نهایت چه خواهد شد برای بسیاری از افراد آزاردهنده است و میتواند به حملات هراس منجر شود. به ویژه که با عفونتی سر و کار داریم که از علایم اصلی آن تنگی نفس است؛ بنابراین فرد در قالب حملات هراس میتواند دچار نگرانی بیش از حد در مورد ابتلا به کرونا شود که خود، اضطراب او را دوچندان خواهد کرد. کرونا انسان را مجبور به تفکر در خصوص جنبههایی از زندگی میکند که پیش از این هرگز به آنها توجه نداشت. اندیشیدن به مرگ بار اضطرابی را به انسان تحمیل میکند و همه به طور یکسان به آن پاسخ نمیدهند.
بیشتر بخوانید: چگونه در زمان قرنطینه عاشق بمانیم؟
میتوان انتظار داشت که برخی افراد دچار افکار مکرر وسواسی در مورد احتمال ابتلای خود و دیگری به عفونت شده و در این جهت با شدتی فراتر از معمول دست به ضدعفونی و پاکسازی محیط پیرامون خود بزنند که برای دیگران آزار دهنده باشد.
در اختلال خودبیمار انگاری، فرد به شکلی مکرر بدن خود را زیر ذرهبین گذاشته و کوچکترین تغییری در آن را دال بر شروع بیماری تلقی کرده و به شکلی مکرر به آزمایشگاه، پزشک و بیمارستان مراجعه میکند تا از زبان متخصصان این کلمه آرامبخش را بشنود که چیزی نیست.
اختلال تجزیهای، واکنشی دفاعی در برابر فشار روانی است که فرد قادر به هضم و درک آن در برخورد اول نیست؛ چرا که شدت آن از تحمل فرد فراتر است، بنابراین برای کاستن از بار آن تلاش بر پاک کردن صورت مساله میکند. گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است و فرد تلاش می کند تا حد امکان آن را از ذهن خود دور کند. میتوان پیشبینی کرد که این روش، تاثیر فشار روانی بر ذهن را از بین نبرده و با فردی روبرو شویم که میان دو وضعیت کرختی، منگی و بیخبری از یک سو و برانگیختگی، بیقراری، خشم و وحشت و کابوسهای شبانه از سوی دیگر در نوسان است (در مواردی که امر سرکوب شده سر و کله خود را در ذهن آگاه فرد نشان میدهند که باز دوباره سرکوب میشوند). در همین حوزه، علایم اختلال استرس پس از آسیب PTSD نیز جای میگیرند. کرونا به منزله استرس شدیدی عمل میکند که همانند تمامی عوامل فشار شدید علایمی قابل پیشبینی در افراد به وجود میآورد. هرگاه فرد به گروههایی از جامعه متعلق باشد که در معرض برخورد مستقیم با تبعات بیماری و مرگ و میر برخاسته از آن باشد احتمال بروز این علایم در وی دوچندان میشود.
بیشتر بخوانید: چند توصیه مهم برای محافظت از سلامت روان نوجوانان در ایام قرنطینه
فشار برخاسته از قرنطینه، بمباران ذهن با اخبار ناگوار و تاثیر تنهایی در برخی از افراد میتواند به فروپاشی موقت روانی انجامیده و رابطه آنها را با واقعیت قطع کند. بروز توهم و هذیان که گاه برپایه تصوری بیمارگون در مورد ویروس و تبعات آن است از علایم اختلال واکنش روانپریشانه موقت هستند.
تنهایی و بار روانی برخاسته از آن برخی افراد را به سوی تسکین خود از طریق مصرف موادمخدر و الکل سوق میدهد. قابل پیشبینی است که شیوع اعتیاد در این زمان بالا رود.
علاوه بر این موارد با گروهی از افراد سروکار داریم که پیش از این از انواع اختلالات روانپزشکی رنج میبردند و در این زمان در معرض تشدید علایم قرار دارند. این افراد که پیش از این تحت کنترل بودهاند نیازمند توجه ویژه هستند؛ چرا که در صورت عود، بار اضافی را بر سیستم درمانی تحمیل میکنند.
اهمیت پرداختن به بهداشت روان جامعه و غافل نشدن از تبعات آن در این دوران کمتر از خود عفونت نیست. اکنون با شکلگیری تدریجی ابرهایی در افق بهداشت روان جوامع روبرو هستیم که در صورت نادیده انگاشتن از طوفانی مهیب و ویرانگر در آینده خبر میدهند. هر کدام از اختلالاتی که به آنها اشاره شد برای پیشگیری و درمان نیازمند تمهیداتی خاص هستند که همفکری و مشارکت دست اندرکاران بهداشت روان و سیاستگذاران را طلب میکند.
انتهای پیام/